جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 مقاله در روش‌شناسی علوم اجتماعی
عنوان: چالش‌ها در کاربرد روش گرندد تئوری (نظریه‌بنیاد): پیش‌درآمدی عملی بر انجام تحقیق به روش گرندد تئوری
Challenges When Using Grounded Theory:A Pragmatic Introduction to Doing GT Research
نویسندگان: وی. تیمونن، جی. فولی و سی. کنلون
V. Timonen, G. Foley and C. Conlon
مترجم: حسین شیران Hossein Shiran

بخش پنجم


گونه‌های مختلف گرندد تئوری

1- گرندد تئوری (نظریه‌بنیاد) کلاسیک

     بنیان‌گذاران روش گرندد تئوری (نظریه‌بنیاد)، گلیزر و اشتراوس (1967/2010 و سایر آثار)، انگیزۀشان را به شدت از واکنش در برابر آن‌چه که تأکید بی‌جا بر اعتباربخشی و غفلت از نظریه‌پردازی در نزد دانشمندان علوم اجتماعی در دوران پس از جنگ جهانی دوم می‌دانستند گرفتند. نقش گلیزر و اشتراوس برجسته ساختن مرکزیت پیش‌بینی‌ها و کاربردها بود: از نظر آن‌ها یک نظریۀ خوب آن است که به کار گرفته شود و به کار گرفته شدن‌اش هم در راستای پیش‌بینی پدیده‌های آتی باشد. به لحاظ هستی‌شناختی، در میان همۀ گونه‌های گرندد تئوری، گونۀ کلاسیک گلیزر و اشتراوس بیش از همه تحت تأثیر عینیت‌گرایی است و از این جهت نزدیک‌ترین گونه به رویکرد اثبات‌گرایی است. علی‌رغم تعدد آثاری که بر روی یافته‌های تحقیقات اساسی آن‌ها (در مورد مرگ، مردن و آگاهی - به عنوان مثال Glaser & Strauss, 1965, 1968) تمرکز دارند، توصیۀ روش‌شناختی این نوع از گرندد تئوری بر مستندسازی نسبتاً سبک در مقایسه با انواع دیگر است. تأکید بر یک محقق منفرد یا یک تیم بسیار کوچکی که با سرعت زیاد در حال حرکت است و کاملاً تحت سائقۀ ساخت نظریه پیش می‌رود، بی‌آن‌که لزوماً به ضبط داده‌ها اقدام شود، اکنون به نظر می‌رسد در تضاد با بسیاری از الزامات و اقدامات نهادی امروزی قرار دارد. در واقع، برای کلارک (2014) ، گرندد تئوری کلاسیک یک روش تجزیه و تحلیل است که هیچ ضابطه یا قاعده‌ای در مورد شیوه‌های جمع‌آوری داده‌ها تجویز نکرده است. 

 

 

ادامه دارد ...

 

مشخصات مجله و مقاله:

International Journal of Qualitative Methods
Volume 17: 1–10
ªThe Author(s) 2018
Reprints and permissions:
sagepub.com/journalsPermissions.nav
DOI: 10.1177/1609406918758086
journals.sagepub.com/home/ijq

روش تحقیق در علوم اجتماعی - روش‌شناسی در جامعه‌شناسی - گرندد تئوری نظریه داده‌بنیاد

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: گرندد تئوری نظریه بنیاد, گلیزر و اشتراوس, کوربین کلارک چارمز, پراگماتیسم عملگرایی

[ سه شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

شرحی بر نظریۀ ساخت‌یا‌بی گیدنز: ساختار_عاملیت
Structuration Theory: Structure Agency 

✍️ حسین شیران

بخش نهم

نظریۀ ساخت‌یابی و نظریۀ سبک زندگی سلامت‌محور

 

     باری، واقعیت هم همین است که هم انسان و هم جامعه بیش‌تر بر مدار عادت می‌چرخند تا ابداع (انگیزه و اندیشه و نوآوری)، و این‌که به حق در زبان فارسی گفته می‌شود «بنی‌آدم بنی‌عادت است» هم از این روست؛ انگیزه و اندیشه و ابداع هم البته جای خود را دارد، با این قید که نه انسان دائم در شأن انگیزه و اندیشه و ابداع است و نه جامعه؛ به وجه غالب، هر انسانی کم و بیش تنها بخشی از عمر و اوقات خود را صرف این امر می‌کند و در هر جامعه‌ای هم تنها بخشی از آن مشغول این امرند و نه همه؛ به عنوان مثال تنها بخش کوچکی از افراد جامعه انگیزه و اندیشه و ابداع (آگاهی استدلالی) پیشه می‌سازند و اتوبان می‌سازند بعد مدت‌های مدیدی تعداد بی‌شماری از افراد جامعه نیندیشیده به رفت و آمد از آن می‌پردازند و به این امر عادت می‌کنند.

     در بحث سبک زندگی سلامت‌محور هم دقیقا یک چنین انتظاری از جامعه می‌رود؛ این‌که تعدادی از افراد، لزوما متخصصین امر، بدوا به نمایندگی از کلیت جامعه، مسئولیت "آگاهی استدلالی" و انگیزه و اندیشه و نوآوری در راستای تنظیم قواعد (مبانی معرفتی) و تأمین منابع (مبانی مادی و مدیریتی) سبک زندگی سلامت‌محور را به عهده گرفته، تا حد ممکن برنامه‌ای بی‌عیب و نقص ارائه دهند و بعد این مطالبه را از افراد جامعه داشته باشند تا مبتنی بر "آگاهی عملی" اهداف موضوعۀ آن برنامه را تعقیب و سلامتی خود را تضمین نمایند. در واقع این‌جا اصل بر ترویج عادات خوب در میان افراد جامعه است. در این که افراد زندگی روزمرۀ خود را اغلب از روی عادات مدیریت می‌کنند تردیدی نیست؛ آن‌چه در این میان مهم است اینست که جامعه باید افراد را به انجام کردارهای خوب عادت دهد تا دیگر خود به صورت خودکار آن‌چه لازمۀ سلامت و سعادت همگانی است را انجام دهند. 

     بنابراین کردار اجتماعی و مفهوم عاملیت در این‌جا به معنا و مفهوم انجام عادات بی‌هوده و بی‌هدف نیست؛ درست است که عوامل انسانی اعمال و کردارهای زندگی رومزۀ خود را اغلب به صورت نیندیشیده و غیراستدلالی انجام می‌دهند اما این به معنای بی‌برنامه و بی‌نتیجه بودن آن‌ها نیست؛ در این‌گونه موارد جامعه به جای افراد و به نمایندگی از آن‌ها آن‌چه خیر و صلاح همه است را اندیشیده و در برنامۀ کار قرار داده و اکنون از افراد جامعه می‌خواهد در مسیر ترسیم و تعیین شده قدم بردارند (همان‌طور که عینا و عملا در کوچه‌ها و خیابان‌ها و جاده‌های از پیش تعیین شده قدم برمی‌دارند) بی‌آنکه لزوما انگیزه و اندیشه‌ای در خصوص آن داشته باشند. 

ادامه دارد ...

Structuration Theory
Structure Agency
Giddens

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: آنتونی گیدنز, نظریه ساختیابی, ساختار عاملیت, سبک زندگی سلامت‌محور

[ چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جنبش آزادی جامعه‌شناسی (ج.ا.ج) 
Sociology Liberation Movement (SLM)

✍️  حسین شیران

بخش ششم

سخنرانی "مارتین نیکلاوس Martin Nicolaus" با عنوان "جامعه‌شناسی شکم‌پرور Fat-Cat Sociology"

(سال 1968 در نشست سالانۀ انجمن جامعه‌شناسی آمریکا)

 

     از این جهت می‌توان گفت که جامعه‌شناسان، به استثنای مواردی معدود اما محترم (یا محترم اما معدود)، همیشه چشم‌شان رو به پایین و کف دست‌شان رو به بالا بوده است. چشم‌شان به پایین بوده تا فعالیت‌های طبقات پایین جامعه و جمعیت تحت سلطه را مطالعه کنند- فعالیت‌هایی که مسائل و مشکلاتی در برابر اِعمال نرم و روان قدرت حاکمیت ایجاد می‌کنند. از آن‌جا که طبقۀ حاکم در این جامعه خود را جامعه می‌داند و می‌شناسد، به همان شیوه‌ای که دیویس و مور Davis and Moore در مقالۀ تبلیغاتی ننگین و بدنام خود در سال 1945 جامعه را با کسانی که بر آن سوار هستند شناسایی کردند، مسائل طبقه حاکم به عنوان مسائل اجتماعی جامعه تعریف می‌شود. 

     کار این حرفه [جامعه‌شناسی] امروز دیگر از مرحلۀ گریه و اشک و آه فراتر رفته است: "مسائل اجتماعی" دیگر یک اصطلاح ممتاز و مرجح نیست، چشم‌انداز زیربنایی آن هم همین‌طور؛ امروزه دیگر آن چیزهایی از نظر جامعه‌شناسی "جالب" هستند که اساسا برای آن‌ها که در قلۀ کوه ایستاده‌ و [با خیال راحت] لرزش‌های یک زمین‌لرزه را احساس می‌کنند جالب می‌باشند. جامعه‌شناسان [همچون سربازان] در [بالای حصار] پادگان‌ها پاس می‌ایستند و تحرکات مردم مناطق اشغالی [طبقات پایین جامعه] را به اربابان خود گزارش می‌دهند. جامعه‌شناسان ماجراجوتر، پوشش مردم را به تن کرده، از حصار خود بیرون می‌آیند و با دهقانان در "مزارع‌شان" درمی‌آمیزند و بعد بازمی‌گردند با کتاب‌ها و مقالاتی چند، اسرار محافظت‌شده‌ای که جمعیت تحت انقیاد، خود را در آن پیچیده و پنهان می‌کنند را [به اربابان خود] بازمی‌گویند و بدین‌وسیله راه را برای دستکاری و کنترل هر بیش‌تر آن‌ها بازمی‌گشایند.

      یک جامعه‌شناس که به مثابۀ یک محقق در استخدام کارفرمایان قرار می‌گیرد دقیقاً یک نوع جاسوس به شمار می‌رود. تنها تفاوت اِعمال صحیح این حرفه با اِعمال صحیح جاسوسی نهایتا استفاده نسبتاً گسترده‌تر از مهارت‌ها و اغواگری‌های الکترونیکی با فنون متأخر است. آیا این تصادفی است - اگر بخواهیم فقط چند نمونه از این موارد را ذکر کنیم - که جامعه‌شناسی صنعتی در شرایطی طلوع می‌کند که "مسائل و مشکلات کار" در حال افزایش است، یا اقتصاد سیاسی زمانی رو به رشد می‌گذارد که انتخابات کمتر قابل پیش‌بینی می‌گردد و یا این‌که جامعه‌شناسی مناسبات نژادی از چه جهت اکنون در حال شکوفایی است؟

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: جنبش آزادی جامعه شناسی, مارتین نیکولاوس Martin Nicolaus, جامعه شناسی رادیکال چپ, جامعه شناسی شکم پرور

[ سه شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 تاریخ تفکر اجتماعی ایران - بخش دوم
✍️ حسین شیران

 

     این‌که تاریخ تفکر اجتماعی ایران اغلب ذیل عنوان تاریخ تفکر اجتماعی اسلام درآمده و یا می‌آید لزوما محل نقد این نوشته نیست؛ به هر حال ضرورت تهیه و تدارک منابعی برای دروس "تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام" و "اندیشۀ اجتماعی متفکران مسلمان" جهت تدریس در مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه‌های علوم اجتماعی کشور بوده که باعث شده گردآورندگان این آثار، متفکران ایرانی را هم به حکم مسلمان بودن ذیل این عنوان بیاورند. بدیهی است اگر که ضرورت تهیه و تدارک درسی تحت عنوان تاریخ تفکر اجتماعی ایران هم در کار بود اگر نه همه، دست‌کم برخی از اساتید به این حوزه هم ورود می‌کردند و منابعی چند ارائه می‌دادند.

     علی‌رغم توجه و تمرکز ویژه بر تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام، به عمده آثار ارائه شده تحت این عنوان هم این نقد وارد است که به لحاظ شمول بسی سوگیرانه یا ساده‌گیرانه عمل کرده‌اند و به استثناء ابن‌خلدون که به هر شکل به عنوان پایه‌گذار سنتی جامعه‌شناسی از شهرت جهانی برخوردار است و از این جهت قابل نادیده گرفتن نیست، مابقی همه به متفکران حوزۀ فرهنگی ایران‌زمین پرداخته‌اند و از سایر متفکران مسلمان سخنی به میان نیاورده‌اند. واقعا اگر که بنا بر ارائۀ تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام است جهان اسلام از شرق تا غرب عالم گسترده است و تنها در ایران‌زمین خلاصه نمی‌گردد، چرا نباید به سایر متفکران مسلمان همچون پروفسور العطاس از مالزی، علامه اقبال لاهوری از پاکستان و اسماعیل الفاروقی از فلسطین و خیلی‌های دیگر از مصر و لبنان و سایر ملل مسلمان هم پرداخته شود؟ و اگر بنا بر توجه و تمرکز بر متفکران ایران‌زمین است چرا نباید ذیل عنوان تاریخ تفکر اجتماعی ایران قرار بگیرند؟ ...

     با این‌حال باید به آثار موجود در این زمینه با هر کم و کیفی که ارائه شده‌اند ارج نهاد؛ هر نقد و نظر و کم و کاستی هم که متوجه آن‌هاست می‌تواند در قالب برنامه‌های تحقیقی و تألیفی از سوی دیگران تعقیب و تکمیل گردد. در نهایت آن‌چه برای یک جامعه‌شناس ایرانی واجد ارزش و اهمیت و ضرورت است اینست که به هر شکل با سیر تفکرات اجتماعی در نزد اسلاف خود آشنا و از آن آگاه گردد- حال به هر عنوانی که می‌خواهد باشد؛ با این وجود باید در نظر داشت تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام در بهترین حالت تنها دربردارندۀ بخشی از تفکرات اجتماعی ایرانیان است و نه همۀ آن، از این نظر جهت توسعه و تکمیل بحث ضرورت دارد با نگاهی فراگیرتر تاریخ تفکر اجتماعی ایران از سر پی‌گرفته شود.

 

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: تاریخ تفکر اجتماعی ایران, تاریخ تفکر اجتماعی اسلام, فارابی اخوان‌الصفا, ابوریحان بیرونی ابن‌خلدون

[ سه شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

شانزده ویژگی متفکران انتقادی 

نوشتۀ دیپ پاتل Deep Patel

ترجمۀ حسین شیران

شهود هم اگر که عمیق‌تر مورد کاوش قرار گیرد می‌تواند برای کسب دانش و بینش قابل اعتماد باشد.

 

     آلبرت انیشتین، هنری فورد، ماری کوری، زیگموند فروید، ... این‌ها فقط نمونۀ کوچکی از خیل متفکران انتقادی هستند که توانسته‌اند زندگی مدرن ما را شکل بدهند. متفکران انتقادی همواره به وضوح و بر اساس منطق می‌اندیشند و تلاش می‌کنند میان ایده‌های مختلفی، که برای کشف و درک جهانی که در آن زندگی می‌کنیم بسیار حیاتی هستند، ارتباطی منطقی برقرار سازند.

     تفکر انتقادی چیزی فراتر از صرف انباشتن حقایق و معارف است؛ با این رویکرد شما به هر آنچه که ذهن‌تان را به خود مشغول کرده است نزدیک می‌شوید و سعی می‌کنید به بهترین نتیجۀ ممکن در ارتباط با آن دست یابید. متفکران انتقادی دائما بر ارتقاء دانش خود متمرکز هستند و همواره درگیر خودآموزی مستقل هستند. متفکران انتقادی می‌توانند در شمار بهترین رهبران جهان باشند چرا که قادر هستند به طرح‌های نوینی از خودبه‌سازی و خودمحقق‌سازی دست یابند.

     اگر شما هم می‌خواهید به حداکثر توانایی‌های خود دست یابید و در جهان پیرامون خود تأثیر بگذارید این 16 ویژگی متفکران انتقادی را در نزد خود پرورش دهید:

1. مشاهده Observation
     مشاهده یکی از اولین مهارت‌های تفکر انتقادی است که ما در کودکی یاد می‌گیریم - همین قابلیت است که ما را به درک و فهم دنیای اطراف قادر می‌سازد. مشاهدۀ دقیق شامل توانایی ما در ثبت جزئیات و گردآوری داده‌ها از طریق حواس است. در واقع این مشاهدات ماست که سرانجام ما را به بینش و درک عمیق‌تری از جهان رهنمون می‌سازد.

2. کنجکاوی Curiosity
     کنجکاوی ویژگی اصلی بسیاری از رهبران موفق است. اساسا پی‌جو و علاقه‌مند بودن به جهان و افراد پیرامون نشان بارز رهبرانی است که در شمار متفکران انتقادی هستند. یک فرد کنجکاو به جای آن‌که هر چیزی را به ارزش صوری خود در نظر بگیرد از این متحیر می‌گردد که اساسا چرا یک چیز به این شکل وجود دارد. ما هر چه بزرگ‌تر می‌شویم کنجکاوی‌های کودکانۀ خود را راحت‌تر کنار می‌گذاریم در حالی‌که این کنجکاوی است ما را به داشتن ذهن باز وامی‌دارد و ما را به کسب معارفی هر چه عمیق‌تر رهنمون می‌سازد- این برای کسی که در تمام عمر در پی یادگیری است یک ضرورت است.

3. عینیت Objectivity
     متفکران انتقادی خوب، قادر هستند هنگام مشاهدۀ اطلاعات یا موقعیت‌ها تا حد ممکن عینی باقی بمانند. آن‌ها بر وقایع موجود تمرکز می‌کنند و تلاش می‌کنند به ارزیابی علمی از اطلاعات در دست مطالعه دست یابند. تمام تلاش متفکران عینی بر اینست که داوری‌شان را تحت تأثیر احساسات خود (و دیگران) قرار ندهند. با این حال، غیرممکن است که افراد بتوانند کاملاً عینی باقی بمانند چرا که همۀ ما بر اساس نقطه‌نظرات، تجارب زیستی و دیدگاه‌های‌مان شکل گرفته‌ایم؛ فلذا آگاهی از سوگیری‌هایی که داریم اولین گام برای عینی بودن و نگرش بی‌طرفانه به یک مسأله است. هر گاه توانستید خود را بیرون از موقعیت مورد مطالعه قرار بدهید آن‌گاه خواهید توانست آن را به طور کامل‌تر و فراگیرتری تجزیه و تحلیل کنید.

4. درون‌نگری Introspection
     درون‌نگری هنر آگاه بودن از تفکرات خویش است، یا به عبارت دیگر، تفکر در مورد چگونگی تفکر در مورد مسائل است. متفکران انتقادی به درون‌نگری احتیاج دارند تا ‌که از میزان هوشیاری و دقت خود آگاه شوند و همین‌طور از تعصبات و سوگیری‌های خود؛ این بیان‌گر میزان توانایی شما در آزمون افکار، احساسات و حساسیت درونی شماست. درون‌نگری ارتباط نزدیکی با خودتأملی دارد- چیزی که به شما بینشی در رابطه با وضعیت عاطفی و روانی‌تان می‌دهد.

 

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: تفکر انتقادی, متفکران انتقادی, مکتب انتقادی, انتقادگرایی

[ جمعه ۱ اسفند ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]