🌓 آشنایی با ایسمها - بخش سی و سوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بابگرایی (بابیسم) Babism
.
یک گرایش دینی در ایران که در سال 1844 [1223 شمسی|1260 قمری] توسط میرزاعلیمحمد شیرازی (1819-1850) [1198-1229 شمسی] بر اساس تجربهی یک مکاشفه تأسیس شد؛ او در این سال خود را «باب» (به زبان عربی یعنی در) معرفی کرد و ادعا داشت دروازهای به «امام زمان» (از نظر شیعه امام غایب از قرن نهم) و نیز «معرفت خداوند» میباشد. در همان سال علیمحمد 18 پیرو پیدا کرد[1] که به همراه خود او به عدد بابی مقدس 19 رسید[2] (او همینطور سال را به 19 ماه و 19 روز تقسیم کرد).
.
علىمحمد بعدها از لقب باب صرفنظر كرد و رسما اعلام كرد كه در واقع خود امام دوازدهم است که ظهور کرده است و باز در وهلهای بالاتر خود را «مظهر خدا» توصیف كرد. در سال 1848، بابیان به طور رسمی از اسلام جدا شدند و این منجر به تشدید درگیری آنها با نظم و نظام حاکم شد و منجر به دستگیری و اعدام علیمحمد در سال 1850 گشت[3]. در سال 1867 جنبش بابیسم در جستجوی جانشین باب دچار انشعاب گشت و به دو دسته تقسیم شد: یک دسته به [میرزایحیی نوری معروف به] «صبح ازل» (1831-1912) گرویدند و «ازلیون» نام گرفتند و دستهی دیگر جانب «بهاءالله»، برادر ناتنی صبح ازل، را گرفتند و به «بهائیون» معروف شدند. در نزد هر دو دسته باب برای همیشه شخصیتی محترم و مقدس باقی ماند.
* توضیحات مترجم:
[1] باب به 18 پیرو نخست خود لقب «حروف حی» داد؛ حی به حساب ابجد برابر 18 است و حروف حی به 18 حواری یا مؤمن نخست اشاره دارد.
[2] باب این 19 نفر را هم «واحد اول شریعت بیان» نامید؛ واحد هم به حساب ابجد برابر 19 و به معنی یگانگی است. منظور از شریعت بیان هم همان بابیسم یا آیین باب است.
[3] باب در سال 1229 شمسی در سن 31 سالگی به امر امیرکبیر در تبریز در میدان سربازخانه تیرباران شد. جسد او نخست به خندق انداخته شد ولی برخی معتقدند بعدها به تهران منتقل و در امامزاده حسن دفن شد و برخی دیگر هم بر این باورند که بقایای جسد از امامزاده حسن به اسرائیل منتقل شد و در مقام اعلی در دامنهی کوه کرمل در شهر حیفا دفن شد. در این محل اکنون آرامگاه با شکوهی برای باب احداث شده است.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش چهاردهم
✍️ حسین شیران
.
پلورالیسم اگرچه مدخل و معرفتی بر انبوه ایدئولوژیهاست با اینحال خود هم به حکم ایده و عمل معطوف به آنی که دارد یک ایدئولوژیست و اتفاقا از معدود ایدئولوژیهای خوب عالم است- خوب و خیّر، چه برخلاف خیل ایدئولوژیهای بد و شروری که اساسا نیت و یا نتیجهای جز استیلا و استعمار و استثمار در سر و یا در بر ندارند پلورالیسم عاری از این سهگانهی ننگین و نفرتانگیز تاریخ عالم بشریت است و مشخصا هدفاش صلح و سازش میان ایدئولوژیهای متخاصم و بدینوسیله اصلاح امور عالم است: اصلاح یعنی به صلاح آوردن، نیکو گردانیدن، باهم آشتی و سازش دادن؛ مقابل افساد.
.
افساد اساسا ناشی از استیلای ایدئولوژیهای انحصارگراست؛ "انحصارگرایی Exclusivism" یک سوی طیفیست که آن سویش "کثرتگرایی Pluralism" است، به بیان دیگر ایندو در مقابل هماند. Exclude در لغت به معنای محروم کردن و بیرون نگهداشتن و راه ندادن به اندرون است و این دقیقا آن راه و روشیست که ایدئولوژیهای انحصارگرا خواهناخواه در پیش دارند؛ در باور انحصارگراها در عالم تنها یک حقیقت وجود دارد و آن هم ازآن آنهاست، باقی همه باطلاند و باید از بین بروند و یا زیر سلطه بمانند. در مقابل، پلورالیسم میگوید نه یک حقیقت بلکه حقایقی وجود دارند و میتوانند در فرق مختلف و متعدد تجلی یابند.
.
مابین ایندو در میانهی طیف، "شمولگرایی Inclusivism" قرار دارد- از Include به معنی دربرگرفتن و به حساب آوردن و به درون فراخواندن؛ شمولگرایان هم همچون انحصارگرایان به یک حقیقت واحد معتقدند اما غیر از خود، فرق مختلف معتقد بدان یک حقیقت را هم محق و مجاز میدانند. به زبان تمثیل اگر شما تنها تشیع را برحق بدانید یک انحصارگرا، اگر تنها اسلام و فرق و مذاهب مختلف آن را برحق بدانید یک شمولگرا و اگر غیر از اسلام باقی ادیان و مذاهب را هم بنوعی برخوردار از حقیقت بدانید یک کثرتگرا هستید. انحصارگرا میگوید: "تنها من حقام و من باید باشم"، شمولگرا میگوید: "تنها ما حقایم و ما باید باشیم" و کثرتگرا میگوید: "همه برحقاند بگذار همه باشند".
.
کثرتگرایی یک عقیدهی صالحهی سازشگرای برخاسته از عقول صلحاندیش است؛ همینکه معتقد به حقوق و حقایق فرق بیقدرت و مدافع و محافظ آنها در مقابل چند فرقهی حاکم قدرتمند است حائز اهمیت است؛ همینکه به خشم و خشونت و خونریزیهای خواستهناخواستهی ناشی از انحصارگراییها و شمولگراییها فرمان ایست میدهد شایستهی ستایش است اما متأسفانه کارسازیاش در کارگاه پر کش و قوس جهان چندان چشمگیر نبوده، بازدارندگیاش هم، چه بدترین و بزرگترین بنیادگراییها بعد از رواج پلورالیسم پدید آمدهاند و جهان را بهمریختهاند و هنوز هم میریزند! چرا و چگونگیاش در بخش بعد. ...
.
(باقی در بخش بعد)
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش سیزدهم
✍️ حسین شیران
.
پلورالیسم بمعنا و مفهوم عاماش- پذیرش اصل تعدد و تکثر و تقبل و تحمل دیگری- بویژه در ارتباط با ادیان و مذاهب مختلف بحث جدیدی نیست و همچون خیلی مباحث دیگر از دیرباز توجه و تمرکز بر آن همواره در گوشهای از اذهان گذشتگان جای داشته است. برخلاف ادیان توحیدی خاورمیانه که تاریخا و تحققا تعصب و تصلب بالایی حتی نسبت بهم بخرج داده و هنوز هم میدهند (تا حدودی دین و آیین متأخر بهائیت را به یمن تکیه و تأکید بر اصل معاشرت با سایر ادیان و مذاهب میتوان یک استثناء دانست) در خاور دور ادیان باستانی همچون بودیسم، هندوئیسم، جینیسم و دائوئیسم نظرا و عملا از انعطاف بالایی نسبت بهم و سایر ادیان برخوردار بودند.
.
با این وجود این ایده و ایدئولوژی و اندیشههای متعدد مترتب بر آن را هم همچو خیلی از مبانی و مباحث نوین دیگر باید از بلاد غرب و درگیریها و دگرگونیهای درازدامنه و درازمدتشان طی قرون اخیر پیگرفت؛ باری، بواقع دنیای غرب هیچ مفت و مجانی و پیچیده در پر قو و نشسته بر برج عافیت به ایدهها و ادوات جهانگیرش نرسیده بلکه برعکس از پس گیر و گرفتاریهای فراوان به این مهمات دست یافته است. پلورالیسم هم از این قاعده مستثنی نیست و مشخصا غرب به شلاق سفت و سخت و سوزناک تجارب تلختر از زهر بر سر و صورت و پیکرش این شعر و شعور در ذهن و عیناش جاری شده است.
.
قرن 16 که بتدریج "جنبش اصلاحات دینی" در اروپا کلید خورد و پروتستانتیسم نوظهور نظرا و عملا در مقابل کاتولیسم کهنهکار ایستاد نتیجهاش قرن 17ی شد لبریز از اختلافات مذهبی نه فقط میان ایندو مذهب بلکه حتی داخل خود پروتستانتیسم میان پیروان لوتر و کالون که با وجود اشتراکات اختلافنظرهایی هم باهم داشتند. این اختلافات در نهایت دولتها و ملتها را هم داخل گود آورد و ناگزیر اروپای مرکزی را درگیر "جنگهای سیساله" ساخت و سالهای سال هزارانهزار اروپایی را به کام مرگ و میر و قحطی و گرسنگی و بیماری و بیپناهی فرستاد- حال و روزی بس بدتر و ناگوارتر از آنچه که حالا چندیست بر خاورمیانه حاکم است!
.
بعد از این جریانات طبیعی بود دستکم برخی سخت در این اندیشه فرو روند که آیا بهتر نبود همه حقانیت هم را تأیید میکردیم و اینگونه بجان هم نمیافتادیم؟ اختلافات همچنان پابرجاست و باز خواهد بود ولیکن از این سبب چه بلاها که بر سر ما آوار نگشت؟ آیا بهتر نیست زینپس باهم کنار بیاییم و بر سر هیچ حقیقتی به جان هم نیفتیم؟ ... با این حال این آغاز اندیشه بود و در ادامه باز بارها بجان هم افتادند و جنگهایی در حد جهانی براه انداختند تا سرانجام به اندیشهی همزیستی مسالمتآمیز در قالب "اتحادیهی اروپا" رسیدند. اما آیا این اروپا و غرب پلورالستیک به جهان پلورالستیک هم باور دارد و با باقی جهان هم بصورت پلورالستیک رفتار میکند؟ ...
.
(باقی در بخش بعد)
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
ابرنظمها و ابرنظامها (ملتدولتها)
.

.
🌓 ابرنظمها را تنها از ابرملتدولتها باید انتظار داشت یعنی هر آنها و هر آنجاها که درک و فهم متقابل فوقالعادهای میان ملت و دولتشان حاکم است و ضرورتا در برابر یک نظمپرداز عالی (دولت) یک نظمپذیر عالی (ملت) وجود دارد و گرنه در برابر هر ابرپروژهای ابرمسألهها و ابرفاجعهها باید انتظار داشت.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی نظم, ملتدولت
[ پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آشنایی با ایسمها - بخش سی و دوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بعثگرایی (بعثیسم) Ba'athism
.
بعثیسم عبارت است از گرایش به ایدئولوژی حزب بعث سوسیالیست عرب؛ بعث معادلی عربی برای رنسانس (نوزایی) است. حزب بعث در دههی 1940 در دمشق توسط یک مسیحی سوری به نام «میشل عفلق»1 و «صلاحالدین البیطار» هموطن مسلمان او تشکیل شد و در سال 1953 با حزب سوسیالیست سوریه ادغام شد. بعثیسم، دستکم در عالم نظر، از عدم تعهد، پانعربیسم و ضدامپریالیسم جانبداری میکند (در عمل، بعثیها در طول جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی همسو شدند).
.
از سال 1963 بعثیها در سوریه قدرت را در دست گرفتند- در همان سال برای مدت کوتاهی کنترل عراق را هم به دست گرفتند اما از دست دادند و دوباره در سال 1968 آن را به دست گرفتند. با وجود اینکه بعثیسم [بر پایهی سه آرمان سوسیالیسم عربی و ناسیونالیسم عربی و سکولاریسم] در پی «وحدت اعراب» [و تشکیل کشور واحد عربی] بود، رژیمهای سوریه و عراق هرگز به یکدیگر نپیوستند2. شاخهی سوری بعثیسم نخست تحت حکومت استبدادی «حافظ اسد» و سپس پسرش «بشار اسد» همچنان در قدرت باقی مانده است اما شاخهی عراقی آن در سال 2003 با سرنگونی «صدام حسین» (1937-2006) پایان یافت.
.
توضیحات مترجم:
1. میشل عفلق (1910- 1989) فیلسوف، جامعهشناس، نظریهپرداز و فعال سیاسی ملیگرای عرب
2. در جریان جنگ ایران و عراق، حزب بعث سوریه، در راستای مقابله با حزب همنام خود در عراق، رسما از ایران حمایت داشت.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]

