جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

"تنافر شناختی" (ناهماهنگی شناختی) چیست و چگونه حاصل می‌شود و چگونه و تحت چه شرایطی به تظاهرات بیرونی منجر می‌شود؟ فارغ از هر گونه بحث‌های مقدماتی مبنی بر اینکه انسان اصلا و اساسا چگونه و به چه دلیل به زندگی اجتماعی روی آورده- از سر گزیر یا ناگزیر، از سر اجبار یا اختیار، از سر فطرت یا قرارداد و یا هر چیز دیگری، در هر حال آنچه مهم است و واقع امر است اینست که انسان اکنون در اجتماع به سر می‌برد و قویا و عمیقا درگیرودار "زیست اجتماعی" است.

.

در کشاکش این زیست اجتماعی طبعا و طبیعتا هر انسانی در طلب یک زندگی آرام و بی‌دغدغه و بی‌دردسر درصدد "هماهنگی" هرچه بیشتر با عناصر و عوامل و ویژگی‌های محیط بیرونی برای کسب نتایج بهتر است؛ تعقیب، تشخیص و تأیید این هماهنگی به عهده‌ی ذهن هر انسانی است؛ در واقع این ذهن آدمی است که رابط او با دنیای بیرون اوست- دنیایی که اجتماع بشری و در سطحی بالاتر و متعالی‌تر از آن "جامعه" نام دارد.

.

تعامل ذهن و جامعه یک "تعامل دوسویه" است؛ بدوا جامعه طی سازوکارهایی بواسطه‌ی فرآیند "یاددهی اجتماعی" منویات خود را در قالب ساختارهایی در ذهن هر عضوی از اعضای خود پدید می‌آورد؛ باورها و ارزش‌ها و هنجارها (اعم از آداب و رسوم، عرف و قوانین) عمده مواردی هستند که از این طریق در اذهان افراد جامعه گنجانده می‌شوند- از این جهت از نقطه‌نظر جامعه‌شناختی "ذهنیت" محصول جامعه تلقی می‌گردد؛ و بعد افراد بر اساس همین ذهنیات است که درگیرودار کنش‌ها و واکنش‌های بی‌پایان با دیگران قرار می‌گیرند.

.

در این میان "تنافر شناختی" زمانی رخ می‌دهد که میان دو یا چند عامل یا عنصر، چه در دنیای بیرون (جامعه) و چه در دنیای درون (ذهن) و چه در ارتباط میان این دو، همخوانی و هماهنگی وجود نداشته باشد. در واقع تنافر شناختی یک "درگیری ذهنی" است ناشی از فقدان تعادل و توازن میان دو یا چند عامل یا عنصر، و این آغاز ناراحتی روحی و روانی و "ناآرامی درونی" در افراد است- مسأله‌ای که به هر شکل باید حل شود! (ادامه در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

این نوشته حامل و حاصل یک حسرت تاریخی است مبنی بر این‌که چرا حکم‌رانان در سراسر جهان را اعتنایی بر اعتبار "انسانیات" (علوم انسانی) و "اجتماعیات" (علوم اجتماعی) نبوده و نیست وقتی در نهایت همه می‌بینند که این آن‌ها نبوده‌اند که بر قوانین و مقررات جامعه حاکم بوده‌اند بلکه در واقع این قوانین و مقررات فطری و طبیعی جامعه بوده که در همه حال آشکار و نهان بر همه کس و بیش از همه بر حکم‌رانان حاکم بوده و سرانجام از هر کدام آن‌ها عبرتی ساخته برای ازپی‌آیندگانی که هیچ نمی‌گیرند!

.

از بزرگ‌ترین اشتباهات حاکمان جوامع بشری خود همین بوده و است که جامعه‌ی تحت حاکمیت خود را فاقد هرگونه ساخت طبیعی و قوانین از پیش تعیین‌شده‌ای دانسته و از این جهت همه به خود اجازه داده‌اند آن را هر گونه که بخواهند شکل دهند و هر قاعده و قانونی که خود بخواهند بر آن سوار سازند! و تاریخ چیزی نبوده و نیست جز شرح حال همین حکام با همین اوهام؛ در این میان هر آن حرکتی که خواه‌ناخواه هم‌سو و هم‌خوان با قوانین جامعه بوده پایدار مانده و غیر آن هر چه که بوده پایمال گشته و با خیل فرصت‌ها برای توسعه از بین رفته است.

.

انسانیات و اجتماعیات بویژه در قرون اخیر تحققا دنبال کشف قوانین حاکم بر انسان‌ها و اجتماعات حاصل از آن‌ها بوده و هستند، همچون طبیعیات که دنبال کشف قوانین حاکم بر جهان طبیعت بوده و است؛ همان‌طور که با تکیه بر علوم طبیعی این همه در حوزه‌ی فنی و مهندسی پیش رفته‌ایم با تکیه بر علوم انسانی و اجتماعی هم می‌توانستیم و همچنان می‌توانیم در حوزه‌ی زیست اجتماعی هم پیش برویم. در بخش بعد به عنوان نمونه ببینیم که چگونه بی‌اعتنایی به دستاوردهای این علوم در حوزه‌ی روانشناسی اجتماعی زمینه‌ساز مسائل گوناگون برای جامعه گشته است.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ شنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 نظم‌ها و نظام‌ها - بخش سوم
✍️ حسین شیران

.

هم‌راهی و هم‌آهنگی اجزا و عناصر در هر سطحی، همان‌طور که پیش از این گفتیم، مصداقی از برقراری نظم اجتماعی است اما هم‌راهی و هم‌آهنگی تمامی اجزا و عناصر در سطح جامعه مبین «نظم جامعوی» یا همان «نظم عمومی» است. "نظم جامعوی" یا "نظم عمومی" از بهر آرامش و آسایشی که در سطح کلان تولید می‌کند بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ثروت یک جامعه محسوب می‌شود که علی‌الاصول باید مورد حفاظت قرار گیرد.

.

دستیابی به این مهم (نظم عمومی) اگرچه "وفاق‌گرایان" را کاملا راضی و خشنود می‌سازد اما "ستیزگرایان" آن را شرط لازم اما ناکافی برای جامعه تلقی می‌کنند و ضرورت حفاظت از آن را به یک شرط اصلی و اساسی منوط می‌سازند که اگر نفع همه در آن لحاظ شده باشد مشروع و موجه است و به‌مثابه‌ی "خیر عمومی" ارزش حفاظت دارد ولی اگر از استقرار آن برخی متنفع و برخی دیگر متضرر گردند یک چنین نظمی به‌واقع "شرّ کلانی" است که باید اصلاح و یا در صورت اصلاح‌ناپذیری تغییر و به نفع عموم دگرگون گردد.

.

ستیزگرایان مخالف وفاق و یا در پی ستیز نیستند بلکه با تأکید و توجه بر واقعیت عینی تقابل و تضادهای طبقاتی آشکار و نهان در جوامع بشری بدوا نسبت به هر گونه وفاق اجتماعی بدبین و یا دست‌کم ظنین بوده و آن را مستعد هر گونه استعمار و استثمار و استبداد می‌دانند. از نقطه‌نظر ستیزگرایی بانیان نظم و وفاق عمومی علی‌رغم ادعاهایی که کرده و می‌کنند طبیعتا طالب تعریف و تحکیم منافع خود در قالب نظم عمومی هستند - مگر آن‌که خلاف‌اش ثابت شود- و از این جهت آن را هرگز طوری نمی‌چینند که مخالف منافع‌شان باشد.

.

در هر صورت، داخل و یا فارغ از نقطه‌نظرات ستیزگرایان، بدیهی است نظم عمومی‌ای که به نفع عموم نباشد به‌واقع یک "فریب اجتماعی" بزرگی است مصداق "به‌نام همه و به‌کام یک عده"؛ یک چنین نظمی آسیاب بزرگی است که مشخصا به آب عموم می‌چرخد اما آردش تنها در کیسه‌ی یک عده‌ی خاص تلنبار می‌شود؛ دیگر چه جای بحث که این آسیاب با این سازوکار هرچه بیش‌تر بچرخد بیش‌تر منجر به افزایش نابرابری‌ها و ناعدالتی‌ها و شکاف‌های طبقاتی گشته، با غیرمشروع و مخدوش شدن وجهه‌ی نظم عمومی، خواه‌ناخواه جامعه در وضعیت ناآرام و ناپایدار قرار خواهد گرفت.

.

با این مقدمه اکنون پرسش اصلی و اساسی اینست: نظم جامعوی و یا عمومی را اساسا چگونه باید چید که مصداق خیر عمومی باشد، یعنی نفع همه‌ی افراد جامعه در آن لحاظ شده باشد؟ (بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جامعه شناسی نظم

[ جمعه ۲۲ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه، جامعه‌شناسی و سیاست
حسین شیران

.

این روزها که اوضاع کشور آشفته و احوال‌ جامعه آغشته به دردها و رنج‌هایی است حقیقتا دست‌ام به انتشار هیچ مطلبی نمی‌رود! مدام فکر می‌کنم و مدام یادداشت می‌کنم؛ چندین بار چند مطلب مهم، به زعم خودم، نوشته و آماده‌ی انتشار کرده‌ام اما در آخرین لحظه منصرف شده و کنار گذاشته‌ام! چرا؟ چون در آخرین لحظه از خود پرسیده‌ام این مطلب اکنون در این برهه‌ی حساس چه دردی از دردهای جامعه درمان می‌کند؟ چه کسی می‌خواندش و چه کسی اصلا گوش‌اش بده‌کار این حرف‌هاست؟! ...

.

باری، خیلی از حرف‌ها و حدیث‌ها و توصیف‌ها و تحلیل‌ها برای روزهای عادی و آرام است، روزهای غیرعادی و ناآرام باید طور دیگری تا کرد، اما چه‌طور؟ با برخی از دوستان و هم‌کاران در باب این‌که "کار درست در این شرایط چیست" هم‌اندیشی و در واقع هم‌دردی کردیم؛ نتیجه این شد که اساسا وظیفه‌ی ما "چه‌گوارا شدن" نیست ما باید تمام تلاش خود را بکنیم کنتی، وبری، دورکیمی، پارسونزی، گیدنزی برای جامعه بشویم! اما راست‌اش نمی‌دانم چرا این نتیجه مرا قانع نکرد و هیچ نمی‌کند!

.

کسی هم‌چون وبر و یا دورکیم و یا هر آن بزرگوار دیگر شدن نه فقط هیچ بد نیست بلکه آرزوی قلبی هر جامعه‌شناسی است اما به باور من این آن تمام کاری نیست که یک جامعه‌شناس باید در حق جامعه بکند. وبر یا دورکیم شدن قطعا باعث "فربه شدن جامعه‌شناسی" می‌شود اما لزوما منجر به "فربه شدن جامعه" نمی‌گردد؛ آن یک چیز است و این یک چیز دیگر؛ میان این‌دو در خود غرب هم فاصله‌هاست چه برسد در جهان شرق و بویژه جهان اسلام که اساسا اکراه دارد علمی به اسم جامعه‌شناسی را به رسمیت بشناسد چه برسد به این‌که الگوی عمل‌اش قرار دهد!

.

به واقع شکاف بین جامعه‌شناسی و جامعه را در هر جامعه‌ای سیاست و سیاست‌مداران پر کرده‌اند و سیاست‌مداران را اساسا نیاز به هیچ علم و کتابی نیست اتفاقا برای سیاست‌مدار نشدن است که باید کتاب خواند و علم آموخت. تا به حال هر گاه و هر کجا دیده‌ایم سیاست‌مداری کتابی دست‌اش گرفته بعدها دیده و دریافته‌ایم که قصدش استفاده‌ی ابزاری از آن بوده و نه لزوما ایمان به مطالب آن و اجرای محتویات‌اش! از این نظر، به باور بنده، جامعه‌شناسی اگر در صدد تأثیرگذاری بر جامعه است نخست باید تکلیف کم‌وکیف ارتباط خود با سیاست و سیاست‌مدار را مشخص سازد تا بعد!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران, جامعه‌شناسی سیاست

[ دوشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 نظم‌ها و نظام‌ها - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

نظم اجتماعی چیست؟ چگونه و تحت چه شرایطی حاصل و چگونه و تحت چه شرایطی دیگر ضایع می‌شود؟ تا کی و کجا باید بدان اعتنا و احترام و استناد داشت و بدین‌وسیله آب در آسیاب استمرار و ثبات‌اش ریخت و از کی و کجا می‌توان به استقرار آن اعتراض داشت و خواهان تغییر و دگرگونی‌اش شد؟

.

اصولا و اساسا هر گاه و هر کجا در محدوده‌ای معین برخی از اشیاء و یا افراد و یا ترکیبی از هر دو را هم‌راه و هم‌آهنگ با یکدیگر ببینیم می‌توانیم بگوییم که عملا شاهد مورد و مصداقی از پدیده‌ی نظم هستیم. بر این اساس بد نیست مقدمتا در راستای بسط جوانب بحث نخست به چند نکته اشارتی داشته باشیم:

.

نخست این‌که مشخصا عنوان نظم را برای بیان "کم و کیف ارتباط" بیش از یک جزء و یا عنصر بکار می‌بریم از این جهت "اجتماعی بودن" همواره در معنی و مفهوم هر نظمی مستتر است. تعریف نظم برای یک عنصر منفرد تعریف ابتری خواهد بود؛ نظم در ارتباط با دیگری و یا دیگران معنی و مفهوم و مصداق پیدا می‌کند و اگر اساسا رابطه‌ای در کار نباشد اطلاق نظم هم خودبه‌خود بلاموضوع می‌گردد.

.

دوم این‌که تعریف نظم با اتکا و در واقع به شرط "هم‌راهی" و "هم‌آهنگی" اجزا و عناصر موجود ممکن و میسر می‌شود و اگر به هر دلیل این شرط در میان نباشد و یا از میان برود باید قید کاربرد این عنوان را زد. سوم این‌که در نظم‌هایی که عناصر انسانی در آن دخیل هستند هم اگرچه "هم‌راهی" و "هم‌آهنگی" شرط اصلی و اساسی است اما مضاف بر آن این "هم‌دلی" و "هم‌صدایی" است که باعث استمرار نظم‌های مستقر می‌شود.

چهارم این‌که لازمه‌ی "هم‌دلی" و "هم‌صدایی" عناصر انسانی- به‌مثابه‌ی اراده‌های منفرد- حفظ "حرمت" و "منفعت" آن‌هاست و گرنه در سایه‌ی نظم مستقر گریزی از شکل‌گیری احساس "استعمار و استثمار و استهلاک" و متعاقب آن "اعتراض و اعتصاب و انصراف" در نزد آن‌ها نخواهد بود.

.

در نهایت در مقام ارزش‌گزاری اجتماعی، نه به خود نظم بلکه "هدفی" که آن نظم تعقیب می‌کند و اساسا از برای آن پدید آمده باید توجه و تأکید داشت؛ از این نظر مثلا ارتشی که هدف‌اش اشغال و قتل و غارت یک ملت یا مملکت و امحای حقوق دیگران باشد حتی اگر به بهترین شکل ممکن نظم و نظام یافته و تمامی اجزا و عناصرش هم هم‌دل و هم‌صدا باشند چون در اصل به‌مثابه‌ی اسباب سلطه فاقد هدف متعالی اجتماعی و انسانی است نظم و نظام‌اش هم نه فقط فاقد هر گونه ارزش اجتماعی بلکه عملا "ضد ارزش اجتماعی" خواهد بود. ...

.

ادامه در بخش بعد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جامعه شناسی نظم

[ جمعه ۱۵ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 نظم‌ها و نظام‌ها - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

بر هم خوردن «نظم اجتماعی» و جایگزین شدن‌اش با هر گونه بی‌نظمی- اعتراضات و اعتصابات از دید مردم و یا آشوب‌ها و اغتشاشات از دید نظام‌های سیاسی و یا به بیانی روشن حکومت‌ها- اصولا و اساسا مطلوب هیچ جامعه‌شناس و جامعه‌اندیشی (هر آن‌که دغدغه‌ی جامعه دارد) نیست چرا که صرفا در سایه‌ی برقراری نظم اجتماعی است که زیست اجتماعی بشر در ابعاد متنوع و متعدد خویش جریان می‌یابد و شکوفا می‌گردد.

این اصل اگرچه به‌نحو بارزی مبین ارزش و اهمیت نظم اجتماعی از دید جامعه‌شناس و جامعه‌اندیش و تأکید و توجه او بر ضرورت این امر است با این وجود به‌معنای پذیرش مطلق هر گونه نظم اجتماعی نیست، به بیان دیگر این‌طور نیست که یک جامعه‌شناس و یا جامعه‌اندیش (به‌معنای واقعی کلمه) تحت هر شرایطی مدافع و محافظ نظم اجتماعی مستقر باشد بلکه این مهم مشروط بر برقراری اصل اساسی اولی‌تری به‌نام «عدالت اجتماعی» است.

در هر جامعه‌ای اگر که نظم اجتماعی موجود و مستقر متضمن عدالت اجتماعی نباشد، به این معنی که در شرایطی ناعادلانه گروهی به‌نحوی خاص از برقراری نظم موجود متنفع گشته و گروه یا گروه‌های دیگر با مراتبی از محرومیت‌ها مواجه باشند و یا در بستر این نظم، ارزش‌ها و هنجارهای مورد نظر گروهی بر جامعه حاکم گشته و ارزش‌ها و هنجارهای گروه‌های دیگر ممنوع و سرکوب گردد، بدیهی است در این شرایط دیگر نظم مستقر از مقبولیت و مشروعیت عام برخوردار نبوده و خواه‌ناخواه با تهدیداتی مکرر از سوی محرومان و معترضان جامعه مواجه خواهد بود.

بنابراین این درست که نظم اجتماعی برای جامعه و جامعه‌شناسی و جامعه‌شناس بسی واجد ارزش و اهمیت است اما تنها در شرایطی که ضرورتا متضمن منافع اقشار مختلف جامعه باشد نه قشری خاص، چه در این صورت مصداق بارز استعمار و استثمار داخلی بوده (استعمار و استثماری که به‌مراتب از نوع خارجی‌اش بدتر است) و خواه‌ناخواه خود مخل نظم اجتماعی خواهد بود. چیستی و چگونگی نظم اجتماعی و عدالت اجتماعی و استعمار و استثمار داخلی و اعتصاب و اعتراض اقشار محروم و مواضع جامعه‌شناسان در برابر این موضوعات و موضوعات دیگر در بخش‌های بعد.

.

ادامه دارد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جامعه شناسی نظم

[ چهارشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش دوازدهم

✍️ حسین شیران

.

تاریخ فلسفه "تالس" را نخستین متفکر عالم برمی‌شمارد. قطع یقین پیش از او، جهان خالی از متفکر نبوده است منتهی این عادت تاریخ است که تحققا سراغ کسانی می‌رود که به هر شکل ردی از خویش بجای گذاشته‌اند و گرنه چه بسا متفکرانی به مراتب قوی‌تر از امثال تالس که امکان ثبت و ضبط تفکرات خویش را نیافته و برای همیشه در اعماق تاریخ مدفون گشته‌اند. هر چه بود تالس از این بخت برخوردار بود که در لحظه‌ای از زمان، ۶۲۵ پیش از میلاد، و نقطه‌ای از مکان، شهر "میلتوس" واقع در ترکیه امروزی، حضور داشته باشد که امکان ثبت و ضبط آثاری از او، چه به دست خویش و چه بواسطه‌ی دیگران، وجود داشته باشد.

.

از نظر "تأمینات" (دسترسی به مصالح لازم برای تأسیس یک سازه) تالس با مشکل چندانی مواجه نبود. در عصری که او به دنیا آمد (سده‌ی هفتم پ.م) همه‌ی رشته‌های علمی آن روزگار بتدریج از شرق روان گشته و در ایونیه تمرکز و ترقی یافته بودند و در خود ایونیه هیچ کجا به اندازه‌ی شهر میلتوس از رواج علوم روزگار برخوردار نبود؛ به بیان دیگر میلتوس کانون علم آن روزگار بود و از این نظر از هر کجا پذیرای مهاجرانی بود که برای آموختن علوم به آنجا سرازیر شده بودند. خود تالس هم، به تصریح هرودوت، در زمره‌ی مهاجران بود و اصالتی فینیقی داشت و در طلب علم بدوا از فینیقیه به راه افتاده و سرزمین‌های اطراف را گشته و عاقبت در میلتوس سکنی گزیده بود.

.

در این سیر، تالس، آن‌گونه که در منابع آمده است، مبانی تفلسف را از زرتشتیان ایران، مبانی نجوم را از بابلیان و مبانی هندسه را از مصریان فرا گرفته و در "تأمینات" باقی مصالح فکری‌اش در سایر زمینه‌ها هم که عملا در میلتوس در کانون علم جهان حضور داشت و از این جهت مشکل خاصی نداشت. به لحاظ "تأییدات" (مراجع صدور مجوز برای تأسیس سازه‌های فکری) هم که، پیش‌تر گفتیم، ایونیه بویژه میلتوس به نسبت سایر نقاط جهان از آزادی فکری و عملی بیش‌تری برخوردار بود و دین و سیاست آن‌سان که در سایر نقاط جهان مطلق‌گرایانه مانعی در برابر طرح ذهنیت‌های جدید و تغییر ذهنیت‌های قدیم بودند در این نقطه از زمین از انعطاف لازم برای ظهور طرح‌های جدید برخوردار بودند.

.

به این ترتیب، تولید فکر در این برهه از زمان از مراحل "تأمینات" و "تأییدات" گذر کرده و عملا در مرحله‌ی "تأسیسات" قرار داشت؛ در این مرحله در این برهه از زمان همه چیز دیگر به ویژگی‌های خود متفکران بستگی داشت که به عنوان یک معمار و مؤسس چگونه بتوانند از شرایط مساعد موجود به نفع تولید فکر بهره گیرند. تالس از این نظر، آنسان که در ادامه خواهیم دید، یک سر و گردن از معاصران خود بالاتر بود.

.

ادامه دارد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ یکشنبه ۳ مهر ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

مسائل اجتماعی به بیان کارتونیست‌ها 1

یک تصویر هزار حرف

.

مسائل اجتماعی به بیان کارتونیست‌ها 1 جامعه شناسی شرقی

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران

[ سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]