صدسال پیش، صدسال پس - بخش دوم
حسین شیران
احمدشاه قاجار را شاید بتوان بدشانسترین یا بدشگونترین شاه ایران قلمداد کرد. سالی که او تاجگذاری کرد (1293 خورشیدی برابر با 1914 میلادی) دستکم دو اتفاق مهم رخ داد که هر دو چندی بعد دست در دست هم دادند و بیش از همه حلقوم ملت بخت برگشتۀ ایران را سخت چسبیدند: یکی آغاز یک دوره خشکسالی در منطقه بخصوص در ایران و دیگری آغاز جنگ جهانی اول (در 28 ژوئیه 1914) که به بهانۀ قتل یک ولیعهد تنها شش روز بعد از مراسم تاجگذاری او آغاز شد.
از همان سال 1293 که علائم و نشانههای خشکسالی در ایران محرز و مشخص شد همچون هر پدیدۀ اجتماعی هولناک دیگر خواهناخواه یک هراس اجتماعی با مجموعهای از رفتارهای اقتصادی و اجتماعی خاص خود در میان مردم مناطق مختلف ایران پدیدار گشت و به تدریج همپای وخیمتر شدن اوضاع پیش رفت و تمامی کشور را در برگرفت؛ از سوی دیگر جنگ جهانی اول هم که نخست در اروپا میان اتریش و صربستان شعلهور گردید بتدریج نه فقط قدرتها و دولتهای دیگر اروپا که حتی در شرق و غرب عالم پای ژاپن و آمریکا را هم به ورطۀ مرگبار درگیری بینالمللی کشاند.
اگرچه در شکلگیری این دو عامل خطر (یکی داخلی و دیگری خارجی) حکومت ایران کارهای نبود و چارهای نداشت اما آنچنان دولت قدرقدرتی هم بر سر کار نبود که بر اوضاع به شدت بهمریخته ملت و ممکلت مدیریت لازم را داشته باشد. با این وجود شاید تنها کار مهمی که این دولت توانست در آن شرایط انجام دهد اعلام بیطرفی در جنگ جهانگیر بود که متأسفانه آن هم هیچگاه مورد توجه هیچکس قرار نگرفت. در این نقطه نکتۀ جانسوزی که هست اینست که اصولا و اساسا چرا و چگونه میشود یک ملت و مملکتی با طرح و تمدنی تاریخی آن هم تاریخی هزارهای به یک چنین روز و روزگاری بیفتد که نه فقط در شرایط جهانی هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشد بلکه حتی هیچکس اهمیتی برای هست و نیستش هم قائل نشود چه برسد به حرفش! ...
ادامه دارد ...
@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology
برچسبها: قحطی بزرگ 1298, خشکسالی بزرگ ایران, ویروس کرونا, احمدشاه قاجار
[ پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]