🌓 صدسال پیش، صدسال پس - بخش پنجم
✍️ حسین شیران
صدسال پس اما چه خواهد شد و دنیا به کجا خواهد رسید و مردم چگونه خواهند بود و چه سطحی از علم و تکنولوژی را چگونه و تحت چه شرایطی تجربه خواهند کرد بر هیچکس بدرستی معلوم نیست کما اینکه صدسال پیش هم هیچکس اینجایی که ما اکنون رسیدهایم و آنچه که ما امروز تجربه میکنیم را حتی در خواب ناز هم نمیدید! هم اکنون بالغ بر 8 میلیارد جمعیتی که خوب یا بد دنیا را دارند تجربه میکنند غیر از آن جمعیتی هستند که صدسال پیش بودهاند، صدسال بعد هم میلیاردها انسان جدید بر روی زمین و زمان ظاهر خواهند شد و دنیا با تمام داشته و نداشتههایش دست آنها خواهد افتاد و این هشت میلیارد جمعیت فعلی هم، به قول خیام، همه جزئی از خاک زیر پای آنها خواهند شد!
اینکه آنها به چه مسند و موقعیتی دست خواهند یافت و چگونه و به چه اسبابی دنیا را اداره خواهند کرد بسیار بر ما پوشیده است اما اینکه آنها چگونه در مورد ما داوری خواهند داشت را شاید بتوان تا حد زیادی پیشگویی کرد کما اینکه ما خود هم به همین ترتیب در مورد پیشینیان خود پسداوریها میکنیم. برای ما امروزیها، به عنوان مثال، بسی جای تعجب دارد که چرا و چگونه صدسال پیش ایران زیر سم اسبان روسها و انگلیسها و گاهگداری هم عثمانیها بوده و چرا مردم یا حکومت مرکزی هیچ کاری از پیش نمیبردند، صدسال بعدیها هم در مورد ما خواهند گفت چرا و چطور صدسال پیش کشوری با بیش از 2500 سال سابقۀ تاریخ و تمدن را کشوری 200-300 ساله از آن سوی دنیا در شرایط تحریم قرار داده و در سرتاسر دنیا اجازه نمیداد کسی یک لیوان آب دست ایران بدهد! ...
ما پیشتر در مورد جنگ و قحطی و بیماری صدسال پیش سخن گفتیم و چه بسا بر اساس شرایط زمان خود بر بسیاری از آرا و عقاید و عملکرد آنها خرده گرفتیم صدسال بعدیها هم همینطور بر اساس شرایط زمان خود در مورد آرا و عقاید و عملکرد ما نقدها و نظرها خواهند نوشت! امروز که طاعون و بسیاری از بیماریهای دیگر در کنترل بشریت قرار گرفته و دیگر به این سادگیها کسی از این بیماریها نمیمیرد تصور اینکه شش قرن پیش (قرن 14) نیمی از جمعیت همین اروپایی که اکنون سردمدار علم و توسعه و تمدن و تکنولوژی در جهان است را همین طاعون از بین برده بسیار سخت است برای صدسال بعدیها هم اینکه چگونه در آوان قرن 21 یک ویروس از نوع سرماخوردگی خیلی ساده و راحت دنیا را درنوردیده و همۀ کشورها اعم از غنی و فقیر را دربرگرفته و هر روز هزاران کشته روی دست بشر قرار داده - اتفاقا از جمع کشورهای پیشرفته بیشتر- چه بسا نشانۀ عجز و ناتوانی بشر امروزی تلقی خواهد شد، در حالی که بشر امروز خود فکر میکند اینک در تواناترین وضع خود به سر میبرد! ...
ادامه دارد ...
@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology
برچسبها: قحطی بزرگ 1298, طاعون قرن 14, ویروس کرونا, روس انگلیس عثمانی
[ پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
صدسال پیش، صدسال پس - بخش چهارم
حسین شیران
اشغال سرتاسری کشور توسط انگلیسها و پیشرفت خشکسالی و جدی شدن قحطی و کمبود شدید مواد غذایی کم بود شیوع بیماریهایی همچون تیفوئید، تیفوس، وبا و بویژه آنفلوآنزای اسپانیایی هم بر آنها اضافه شد و به این قرار حوالی سالهای 1297 الی 1298 خورشیدی برابر با 1917 الی 1919 میلادی مردم ایران در شرایطی از هر نظر سخت و ناگوار قرار گرفت؛ بقول مرحوم جمالزاده هر کدام از اینها همچون سوارانی شمشیر و شلاق بدست در دل شبی تاریک و هولناک همه باهم بر سر مردم بیدفاع ایران آوار شدند و تا میتوانستند تاختند و تاختند و تاختند و تلفاتی سنگین در جایجای ایران از خود بجای گذاشتند!
همه اینها در شرایطی رخ داد که دولت مرکزی ایران از یکسو به دلیل ضعف ذاتی و از سوی دیگر به دلیل ضعف ناشی از تاختوتاز ارتشهای اشغالگر در طول جنگ بویژه انگلیس از اراده و توان لازم برای ادارۀ کشور برخوردار نبود و این خود وخامت اوضاع را تا به حد یک بحران و فاجعۀ ملی پیش میبرد. دنسترویل Dunsterville فرمانده ارتش انگلیس در این دوران در ایران خود بعنوان شاهد عینی ماوقع در خاطرات خود اینگونه نوشته است: ... مردم میمیرند و کسی نیست که کمکی کند و گاه جسد آدمها آنقدر کنار جادهها میماند ... مردم هم از دو سویش بصورت عادی عبور میکنند ... برای درصد بزرگی از مردم مرگ ناگزیر بود ... [1].
کالدول Caldwell وزیر مختار آمریکا در ایران هم گزارشاتی عینی از این دوران نگاشته است: ... به دلیل قحطی افسار گسیختهای که در سراسر ایران در اثر جنگ و نبود غله بوجود آمده بسیاری گرسنهاند ... مواد غذایی بسیار کم و قیمتهای آنها باور نکردنی است ... نانواییها آرد را با خاک مخلوط میکنند تا حجمش بیشتر شود ... مردم علف، سگ، مردار حیوانات و حتی انسان را میخورند ... نرخ مرگ و میر روزانۀ تهران هم اکنون 180 نفر است ... [همان].
در این شرایط انگلیسیها که در این دوران تنها اشغالگر حاکم بر ملت و ممکلت ایران بودند نه فقط کاری در حق مردم ایران نکردند بلکه برعکس بیشرمانه اندک ذخایر موجود کشور را هم برای مصرف ارتش خود تصاحب کردند و خود در سلامت کامل شکمسیر نشستند و فلاکت و نابودی مردم ایران را تماشا کردند! اگر که بگوییم این انگلیسیها بودند که در این برهه از زمان قحطی و بیماری را تا مرز نابودی خیل عظیمی از مردم ایران مدیریت کردند پربیراه نگفتهایم! آمار تلفات مردم اما متفاوت گزارش شده است، از 1 میلیون تا 8 و حتی 10 میلیون نفر! اگر این رقم آخری درست باشد باید گفت ایران به تنهایی به اندازۀ کل کشورهای درگیر جنگ جهانی اول تلفات داده است!!! ...
ادامه دارد ...
[1] قحطی بزرگ نوشته محمدقلی مجد ترجمه محمد کریمی
@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology
برچسبها: قحطی بزرگ 1298, قرارداد 1905 1915, دنسترویل کالدول, جنگ جهانی اول
[ جمعه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
صدسال پیش، صدسال پس - بخش سوم
حسین شیران
پیش از آغاز جنگ جهانی اول، طبق قرارداد 1907، ایران از شمال زیر پای نظامیان روسیه و از جنوب زیر پای نظامیان انگلیس بود، بین این دو هم یک منطقۀ بیطرف تعیین شده بود تا احیانا نظامیان دو طرف باهم شاخ به شاخ نشوند. جنگ که شروع شد علیرغم اعلام بیطرفی دولت ایران، آن یک منطقۀ میانی بیطرف هم، طبق قرارداد 1915، از بین رفت و کشور بالکل بخصوص در نیمۀ غربی زیر پای نظامیان دو کشور قرار گرفت. سال 1917 با سقوط تزارها و به قدرت رسیدن بلشویکها روسیه هم از ایران پا پس کشید و عرصه برای یکهتازی انگلیسیها در کشور باز شد. آنها به بهانۀ اینکه مباد آلمانیها جای پای روسها را در شمال بگیرند سایۀ نحس خود را در این خطه از ایران هم گستردند.
در سال 1918 بعد از 4 سال زد و خورد جنگ جهانی اول به پایان خود نزدیک گردید و شعلههای آتش در جبهههای مختلف یک به یک فروکش کرد و در نهایت در اواخر این سال (11 نوامبر) با متارکۀ آلمان از جنگ کاملا خاموش شد. با پایان این جنگ جهانگیر و جهانسوز همه کشورهای درگیر به سرعت راه بهسازی و بهبودی خود را در پیش گرفتند اما حال و روز کشور ما ایران که در این جنگ نه ته پیاز و نه سر پیاز بود از یک طرف به خاطر تب و تاب و تبعات طاقتفرسای جنگ که اغلب از سوی انگلیس تحمیل میشد و از طرف دیگر به دلیل پیشرفت خشکسالی و رواج قحطی در کشور که باز در آن هم انگلیسیها دستی بر آتش داشتند به سختی رو به وخامت نهاد.
تصور بفرمایید حال زار ایران را در آن شرایط نابسامان سالهای 1297-1298 خورشیدی: کشوری به شدت بیمار، به مراتب بیصاحب و به کلی در اشغال بیوجههترین و بیوجدانترین کشور روزگار، انگلیس! کشوری که هیچگاه نقشهها و نیرنگهایش تمامی ندارد! هرکس که تاریخ قرون جدید جهان را مطالعه کرده و صاحب ذهنیتی تاریخی باشد شاید برایش بسیار دشوار باشد که ببیند امروز مردم اغلب انگلیس را فراموش کرده و آمریکا و اسرائیل را اولین و آخرین دشمن خود میدانند، هرچند آنکه صاحب ذهنیتی تاریخی است بخوبی میداند که ایندو هم حتی آوردۀ تاریخی انگلیس هستند و در واقع این کشور از چندی پیش سیاستهای پایانناپذیر خود در جهان را بیشتر با این دو جادهصافکن سر میبرد! ...
ادامه دارد ...
@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology
برچسبها: قحطی بزرگ 1298, قرارداد 1905 1915, ویروس کرونا, جنگ جهانی اول
[ دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
صدسال پیش، صدسال پس - بخش دوم
حسین شیران
احمدشاه قاجار را شاید بتوان بدشانسترین یا بدشگونترین شاه ایران قلمداد کرد. سالی که او تاجگذاری کرد (1293 خورشیدی برابر با 1914 میلادی) دستکم دو اتفاق مهم رخ داد که هر دو چندی بعد دست در دست هم دادند و بیش از همه حلقوم ملت بخت برگشتۀ ایران را سخت چسبیدند: یکی آغاز یک دوره خشکسالی در منطقه بخصوص در ایران و دیگری آغاز جنگ جهانی اول (در 28 ژوئیه 1914) که به بهانۀ قتل یک ولیعهد تنها شش روز بعد از مراسم تاجگذاری او آغاز شد.
از همان سال 1293 که علائم و نشانههای خشکسالی در ایران محرز و مشخص شد همچون هر پدیدۀ اجتماعی هولناک دیگر خواهناخواه یک هراس اجتماعی با مجموعهای از رفتارهای اقتصادی و اجتماعی خاص خود در میان مردم مناطق مختلف ایران پدیدار گشت و به تدریج همپای وخیمتر شدن اوضاع پیش رفت و تمامی کشور را در برگرفت؛ از سوی دیگر جنگ جهانی اول هم که نخست در اروپا میان اتریش و صربستان شعلهور گردید بتدریج نه فقط قدرتها و دولتهای دیگر اروپا که حتی در شرق و غرب عالم پای ژاپن و آمریکا را هم به ورطۀ مرگبار درگیری بینالمللی کشاند.
اگرچه در شکلگیری این دو عامل خطر (یکی داخلی و دیگری خارجی) حکومت ایران کارهای نبود و چارهای نداشت اما آنچنان دولت قدرقدرتی هم بر سر کار نبود که بر اوضاع به شدت بهمریخته ملت و ممکلت مدیریت لازم را داشته باشد. با این وجود شاید تنها کار مهمی که این دولت توانست در آن شرایط انجام دهد اعلام بیطرفی در جنگ جهانگیر بود که متأسفانه آن هم هیچگاه مورد توجه هیچکس قرار نگرفت. در این نقطه نکتۀ جانسوزی که هست اینست که اصولا و اساسا چرا و چگونه میشود یک ملت و مملکتی با طرح و تمدنی تاریخی آن هم تاریخی هزارهای به یک چنین روز و روزگاری بیفتد که نه فقط در شرایط جهانی هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشد بلکه حتی هیچکس اهمیتی برای هست و نیستش هم قائل نشود چه برسد به حرفش! ...
ادامه دارد ...
@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology
برچسبها: قحطی بزرگ 1298, خشکسالی بزرگ ایران, ویروس کرونا, احمدشاه قاجار
[ پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
صدسال پیش، صدسال پس - بخش اول
حسین شیران
سال 1398 سال سختی برای ما ایرانیان بود. این سال را بلافاصله با بلاها و حوادثی چند آغاز کردیم و بلاوقفه با بلاها و حوادثی چند سپری کردیم و سر آخر با بلایی بلاتردید بدتر یعنی شیوع ویروس کرونا ترک گفتیم؛ بلایی که در آغازین روزهای سال 1399 همچنان گریبانگیر ماست و همچنان بر شدت و حدتاش افزوده میشود و هر روز بالای هزار نفر مبتلا و بالای صد نفر مرگ از آن گزارش میگردد؛ اینکه آخر و عاقبت این بلا چه خواهد شد و کار به کجاها خواهد کشید هنوز بر کسی معلوم نیست؛ فعلا تا به این حد هم که پیش آمده توانسته بنحوی بیسابقه زندگی فردی و جمعی و جهانی ما را به شدت بر هم زند و به معنای واقعی کلمه همه را در وضعیت بحران قرار دهد. اینکه ما حال در کجای منحنی این بحران قرار داریم و کی از دست آن خلاص میشویم را اول خدا میداند و بعد آنها که این بلا را با برنامهای حساب شده بر سر ما و بسی غیر از ما بربستهاند! ...
جالب اینکه درست صدسال پیش از این هم ملت و مملکت ما گرفتار بلایی بمراتب سختتر بوده و متأسفانه تلفاتی سنگینی هم داده است؛ البته به واقع امر این ملت و این مملکت هیچگاه عاری از بلا نبوده و همواره به هر طریق و به هر ترتیب از زمین و زمان، طبیعی و غیرطبیعی و انسانی و غیرانسانی بلا بر سرش باریده و اینگونه که پیش میرود باز هم خواهد بارید! تاریخ را که به عقب بازگردیم کم روز خوش برای ملت ایران میبینیم و اغلب هر چه که هست ناسازی و ناخوشی است - البته اگر که چند روز خوش حاکمان و دم و دستگاههایشان را به اشتباه به حساب مردمانی که اصولا در تمام تواریخ ریز دیده میشوند نگذاریم! صدسال پیش اما بلایی که گریبانگیر این ملت و مملکت شد بسی فراتر از تمامی وقایع پیش از خود حتی حمله مغول بود تا آنجا که برخی از آن به عنوان بزرگترین فاجعه تاریخ ایران یاد میکنند: «قحطی بزرگ»! ...
ادامه دارد ...
@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology
برچسبها: قحطی بزرگ 1298, خشکسالی بزرگ ایران, ویروس کرونا, حملۀ مغول
[ پنجشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]