جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

جمع روحانیون و روشنفکران

بخش دوم

     از جمله سؤالاتی که در رابطه با بحث روحانیت و روشنفکری می‌توان مطرح کرد اینست که به لحاظ "جامعه‌شناسی معرفت" اصولا چه عواملی - اعم از ساختاری و غیرساختاری (عاملیتی) - باعث می‌شوند تا بدوا از میان اعضای یک جامعه برخی به روحانیت بگروند و به اصطلاح روحانی گردند و برخی دگر به روشنفکری رو کنند و به اصطلاح روشنگر گردند؟ 

     اگر که فرض‌ اول و آخرمان بر این باشد که این هر دو - هم روحانی و هم روشنفکر روشنگر - حقیقتا در پی خدمت به خلق خود هستند چرا و چطور می‌شود که علی‌العموم یکی (روحانی) حافظ سنت از آب در می‌آید و سنت‌گرایی را مفید خلق می‌داند و دیگری (روشنفکر) طالب تغییر می‌گردد و تغییر و تجددگرایی را؟ 

     اصلا چه ملازمتی میان روحانیت و سنت‌گرایی از یکسو و روشنفکری و تجددگرایی از سوی دیگر است؟ این گریزها و گرایش‌ها از چیست؟ چرا و چگونه گرایش روحانیت به تجددگرایی و روشنفکر به سنت‌گرایی امری، اگر نه محال، دستکم نامعمول می‌نماید؟ براستی چه مؤلفه‌های ناسازگاری در میان است که عملا مانع رواج این گونه‌های معرفتی در جامعه می‌شود؟ ...

ادامه در بخش بعد ...

@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology


برچسب‌ها: دکتر بیژن عبدالکریمی, شکاف روحانیت و روشنفکری, روزنامه سازندگی, جامعه شناسی معرفت

[ یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جمع روحانیون و روشنفکران

بخش اول

     جناب آقای دکتر بیژن عبدالکریمی اخیرا طی مطلبی (در روزنامه سازندگی، 25 فروردین 98) از شکاف میان روشنفکران و روحانیت (نظر به واقع امر بهتر بود می‌گفتند روحانیون) گفته و آن را ناشی از "مواجهۀ سیاسی و ایدئولوژیک" ایندو قشر سردم‌دار معرفت جامعه با یکدیگر دانسته و "مواجهۀ معرفتی" را تنها راه پر کردن این شکاف قلمداد کرده و مرقوم فرموده‌اند: 
     
     "اگر روحانیون و روشنفکران ما همدیگر را به عنوان یک امر معرفت‌شناسانه دریابند مواجهۀشان معرفتی خواهد بود اما متأسفانه هم در روحانیت و هم روشنفکران یک نوع وجهۀ نظر توتالیتر وجود دارد که حاصل نوعی مونیسم معرفت‌شناختی است ... و همین عامل شده است که بین روشنفکران و روحانیت ما نتواند یک نوع گفت‌و‌گو و دیالوگ شکل بگیرد ...". 

     به این سبب ایشان تأسیس نهادها و رویه‎هایی همچون "وحدت حوزه و دانشگاه" را بی‌نتیجه دانسته و گفته‌اند: "... تا زمانی که این دیالوگ واقعی شکل نگیرد بسیاری از بحران‌های جامعۀ ما حل نخواهد شد ..." و در ادامه افزوده‌اند: "... روحانیت [روحانیون] و روشنفکران ما مانند آب و روغنی که با هم نمی‌توانند به یک محلول واحد تبدیل شوند جذب همدیگر نمی‌شوند لذا ماشین جامعۀ ما به درستی حرکت نمی‌کند." 

     بنده بدوا نه در مقام و نه در اندیشۀ نقد یا پاسخگویی به مواضع نظری ایشان در این خصوص نیستم، با این وجود این موضوع و معضل و مخرجی که ایشان، به باور من، همه در کمال صراحت و سادگی پیش پانهاده‌اند، اگر از منظر جامعه‌شناختی بویژه جامعه‌شناسی معرفت پی گرفته شوند، خواه‌ناخواه با به میان آمدن مسائل و سؤالات بسیاری که طبعا پاسخ به آنها مجال فراخ و توان جمعی فراوانی می‌طلبد به غایت پیچیده‌تر خواهند شد.  

ادامه در بخش بعد ...

@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology


برچسب‌ها: دکتر بیژن عبدالکریمی, شکاف روحانیت و روشنفکری, روزنامه سازندگی, جامعه شناسی معرفت

[ یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]