شرحی بر نظریۀ ساختیابی گیدنز: ساختار_عاملیت
Structuration Theory: Structure Agency
✍️ حسین شیران
بخش چهارم
دهۀ 1970 ترس از غرق شدن کشتی نوساز جامعهشناسی همه را به فکر چاره واداشت؛ نخستین واکنش به این ترس، فروکاستن از "واگراییها" و افزودن به "همگراییها" در حوزۀ نظری جامعهشناسی بود. نیمۀ دوم دهۀ هفتاد جریان همگرایی جان گرفت و در طی دهۀ هشتاد منجر به ظهور "گفتمان تلفیقگری" در جامعهشناسی گردید. در طول این دوران تفکر غالب در حوزۀ نظری جامعهشناسی اندیشه به تلفیقگری بود. این مهم با ظهور اندیشمندان بزرگی همچون گیدنز، بوردیو، هابرماس، الگزندر، کلمن، هکتر، آیزنشتاد، هل، امرسون و چندی دیگر به انحاء مختلف پی گرفته شد و به ترتیب منجر به ارائۀ نظریات تلفیقی متعدد و متنوعی گردید.
نظریات تلفیقی اگرچه در نحوۀ نگرش و ورود و خروج به مسألۀ واگرایی و چندپارگی در جامعهشناسی تفاوتهایی باهم داشتند با این حال کمابیش همه دنبال هدف واحدی بودند و آن بازگرداندن وحدت و یکپارچگی درونی به علم جامعهشناسی پارهپاره بود؛ در این راستا راهبردهای نظری این اندیشمندان عموما در مواردی همچون پیوند دادن دوگانگیهای خرد و کلان، عین و ذهن، کنشگر و ساختار و ... خلاصه میشد. هرچه بود با این رشته تدابیر جامعهشناسی توانست به هر شکل ممکن دستکم تا چندی خود را از ورطۀ گرداب برهاند و با برنامهای جدید به سمت و سویی جدید حرکت دهد. در پیشبرد این تحول مهم و حیاتی یکی از مهمترین محرکان و مؤثران آنتونی گیدنز و نظریۀ تلفیقی ساختیابیاش بود.
باری، گیدنز زمانی به سر وقت نظریهسازی اجتماعی رسید که کشتی نوساز علم جامعهشناسی چندی بود به شدت در تلاطم امواج دوگراییها سرگردان بود. نظریۀ «ساختیابی Structuration» او که در دهۀ هشتاد ارائه شد تلاش تلفیقگرانهای بود در جهت رهایی از این وضع ناگوار و نگرانکننده؛ در این نظریه تأکید گیدنز نه بر آزادی عمل کنشگر بود و نه بر الزامآوری نظامهای اجتماعی، بلکه با مراتبی از تلفیق و تلطیف بر تعامل دوسویۀ این دو در قالب ترکیب مفهومی عاملیت-ساختار بود.
ادامه دارد ...
Structuration Theory
Structure Agency
Giddens
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: نظریه ساختیابی آنتونی گیدنز, عاملیت ساختار, نظریات تلفیقی جامعه شناسی, بوردیو هابرماس الگزندر کلمن
[ یکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
شرحی بر نظریۀ ساختیابی گیدنز: ساختار_عاملیت
Structuration Theory: Structure Agency
✍️ حسین شیران
بخش سوم
دهۀ 1960 را باید دهۀ بحران جدی در جریانات جامعهشناسی دانست؛ این دهه نقطۀ عطفی است در سیر تاریخ نه چندان دراز کشتی نوساز جامعهشناسی که با هزار امید و آرزو در دهۀ 1840 در فرانسه به آب افتاد و حالا دوازده دهۀ بعد در سواحل متلاطم آمریکا به دلیل توفانهای سهمگین درونی و بیرونی به نظر میرسید که به سختی به گل نشسته است!
به واقع امر، جریانات مخالف بیرونی به کنار، بیش از همه این جریانات ناهمساز درونی بودند که این کشتی نوساز را به خاک سیاه فرونشانده بودند؛ تصور کنید حال و هوایی که در این هنگامه در عرصۀ کشتی به پا بود: یکی به سوی عمل میکشید یکی به سوی نظر! یکی به سوی سطح خرد یکی به سوی سطح کلان، یکی به سوی کنشگر یکی به سوی ساختار! یکی به سوی روانشناسی یکی به سوی فلسفه! یکی به سوی ذهن یکی به سوی عین! یکی به سوی ارزش یکی به سوی واقع! ... و در این میان هیچ جریان مشروع و مقتدری که بتواند ناخدایی کرده و همه را قانع یا دستکم آرام ساخته و کشتی را رو به سویی به راه اندازد هم در کار نبود!
در این حال و هوا بود که به تدریج زمزمههای ناخوشایند بسیاری پیرامون این وضع ناگوار از هر گوشه به گوش رسید؛ یکی همچون گولدنر از "بحران در جامعهشناسی" سخن گفت؛ یکی همچون ترنر جامعهشناسی را "علم ناممکن" خواند، یکی دیگر "علم پارهپاره" و دیگری "شبهعلم"، و فوکو که "ضدعلم"اش خواند و سرانجام یکی هم همچون هوروویتز از راه رسید و از تلاشی و از مرگ جامعهشناسی خبر داد! با این اوضاع و احوال دهۀ 1970 از راه رسید.
ادامه دارد ...
Structuration Theory
Structure Agency
Giddens
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: نظریه ساختیابی آنتونی گیدنز, عاملیت ساختار, نظریات تلفیقی جامعه شناسی, گولدنر ترنر فوکو ضدعلم
[ پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
شرحی بر نظریۀ ساختیابی گیدنز: ساختار_عاملیت
Structuration Theory: Structure_Agency
✍️ حسین شیران
بخش دوم
با به پایین کشیده شدن پرچم کارکردگرایی ساختاری در دهۀ 60 میلادی عرصه بتدریج برای طرح نظریات دیگر هم باز شد و در مدت زمان کوتاهی اینجا و آنجا طیف گستردهای از نظریات همسو و غیرهمسو، از هر سو اعلام وجود کردند و به یکباره عرصۀ کشتی متلاطم جامعهشناسی پر شد از نظریات و رویکردهای متعدد و متنوعی که جزئا و گاه کلا تاب تحمل یکدیگر را نداشتند و به این ترتیب خیلی زود در بیرون که دریا زیر پای کشتی جامعهشناسی مواج و متلاطم بود از درون هم کشتی جامعهشناسی درگیر تنشها و تکانهای تند و توفانی گردید.
میلز که میداندار اصلی کودتا علیه پارسونزِ متمایل به دورکیم و وبر بود با بازگشت به مارکس با "جامعهشناسی رادیکال" اعلام وجود کرد؛ در بازگشت به مارکس تعداد دیگری همچون آلتوسر، پولانزاس، سوئیزی و بریورمن، والرشتاین و ... با او همسفر شدند و به این ترتیب نظریات متعددی همچون مارکسیسم ساختاری، سیاسی، اقتصادی، تاریخی و ... پیدرپی هم در حوزۀ نظری جامعهشناسی پدیدار شدند.
جورج هومنز به اسکینر و رفتارگرایی محض او روی آورد و رویکرد جدیدی تحت عنوان "نظریۀ تبادل" از دل آن بیرون کشید. با این نظریه او نه به کنشگر بها داد و نه به ساختار، تنها رفتار را اصل قرار داد و دکل بلند کشتی توفانزدۀ جامعهشناسی را در کمال تعجب به ریش شرطی رفتار بست!
و بعد آلفرد شوتس از راه رسید و به هوسرل و پدیدارشناسی فلسفیاش علاقه نشان داد و تلاش کرد همان را در عرصۀ جامعهشناسی پیاده سازد؛ به تأسی از او برگر و لاکمن کارش را پی گرفتند و "جامعهشناسی پدیدارشناختی" را پدید آوردند؛ هارولد گارفینکل هم این راه را رفت و با اقتدا به شوتس با برداشتی متفاوت "روششناسی مردمنگارانه" را عرضه کرد. این هر دو رویکرد وظیفۀ جامعهشناسی را پرداختن به زندگی روزمرۀ انسان قلمداد کردند نه چیزی فراتر از این.
تأثیر هوسرل بر جامعهشناسی به اینجا ختم نشد و به واسطۀ سارتر در جریان جدید دیگری با عنوان "جامعهشناسی وجودی" جلوهگر شد. در جایی دیگر با سرچشمه و جریانی دیگر "ساختارگرایی" از علم زبانشناسی به علم جامعهشناسی راه پیدا کرد و خلاصه چنین و چنان شد که عرصۀ متلاطم کشتی جامعهشناسی با ورود جریانهای متفاوت و متناقض و متخاصم درگیر و دار چندپارگی و کشوقوسها و کشمکشهای مهم و مهلک گردید!
ادامه دارد ...
Structuration Theory
Structure Agency
Giddens
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: نظریه ساختیابی آنتونی گیدنز, عاملیت ساختار, نظریات تلفیقی جامعه شناسی, پارسونز میلز هومنز
[ پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
شرحی بر نظریۀ ساختیابی گیدنز: ساختار_عاملیت
Structuration Theory: Structure_Agency
✍️ حسین شیران
بخش اول
برخی، به دلیل عدم تدقیق و مطالعۀ عمیق در توضیحات و تفاسیر نظریۀ ساختیابی گیدنز، که به ظن بنده بخشی از آن مربوط میشود به ترجمههای نامیزان و نارسا با عدم توضیحات تکمیلی از سوی مترجمان در حوزۀ علوم اجتماعی، بحث ساختار-عاملیت گیدنز را در وجه تقابل درک میکنند به این معنی که میان این دو عنصر اصلی و اساسی نظریۀ ساختیابی گیدنز یک نوع دوگانگی در نظر گرفته و به طور مشخص در فضای ذهنی ناسازمان یافتهای عاملیت و ساختار مطرح شده در این نظریه را عملا در برابر هم تصور میکنند در حالی که این تصور از نظریۀ ساختیابی صحیح نیست چه در آن نه فقط هیچ تقابلی میان این دو عنصر مطرح نیست بلکه برعکس تمام تلاش گیدنز بر اینست که از منظر تلفیق با ترسیم یک نوع تعامل و توافق ذهنی و عینی میان این دو عنصر به وجه غالب اساس نظم در جوامع انسانی را تبیین نماید. این نوشته تلاشی است برای رهایی از این سوءتفاهم!
مقدمه
در سلسله مطالب "سیری سریع بر جریانات جامعهشناسی" خواندیم که: پارسونز را باید نخستین تلفیقگر حوزۀ نظری جامعهشناسی بدانیم که به جدّ انشقاق تدریجی نظریات جامعهشناسی را مورد توجه قرار داد و با علاقۀ توأمانی که به "کنش" و "نظام" و یا عاملا به "وبر" و "دورکیم" داشت تلاش کرد با ارائۀ یک نظریۀ جامع بر این انشقاق نظری فائق آید اما در نهایت ماحصل کار او یعنی "کارکردگرایی ساختاری" با تأکید آشکاری که بر الزامات ساختار فرهنگی بجای گذاشت یک نظریۀ ساختارگرای کلان تمامعیار از آب درآمد تا یک نظریۀ تلفیقی! اگر چه این نظریه با سررسیدن شاگردان سرآمدی همچون مرتون، دیویس و مور توانست دهههای 40 و 50 را به سیطره از سر گذراند اما در دهۀ 60 "کودتای فکری و نظری" منتقدان قدرتمندی همچون میلز، لاکوود، گولدنر، هوروویتز و هومنز سرانجام به سلطه و سیطرۀ آن پایان داد.
ادامه دارد ...
Structuration Theory
Structure Agency
Giddens
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: نظریه ساختیابی آنتونی گیدنز, عاملیت ساختار, نظریات تلفیقی جامعه شناسی, پارسونز میلز مرتون
[ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]