جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 شعر نامیرای پروین اعتصامی

     باور بنده بر اینست که جامعه شناسی، و یا بهتر بگویم جامعه اندیشی، ما در ادبیات ما و ادبیات ما در شعر ماست! ما اگر که دنبال این باشیم که بدانیم پیشینیان ما در طول زمان در رابطه با جامعه و مسائل متعدد آن چه اندیشیده و چه گفته و چه شنیده‌اند چاره‌ای نداریم جز اینکه در ادبیات و علی‌الخصوص در آثار شعرای خود تحقیق و تفحص کنیم. بنده بالشخصه مطمئن هستم که هیچ کس از این رفت و برگشت دست خالی بازنخواهد گشت! مشکل اینجاست که نگاه‌ها و حواس‌ها و باورهای ما جلب جایی دیگر است! ...

     بعنوان نمونه باهم اینجا شعر زیبا و نامیرای "مست و هشیار" پروین اعتصامی را به تدقیق بخوانیم و به تحقیق ببینیم تنها در این چند بیت چه تعداد از مسائل اجتماعی خود که هنوز هم با آنها درگیر هستیم را می‌توانیم از هم تشحیص بدهیم:

مست و هشیار

محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت | مست گفت: ای دوست، این پیراهن است افسار نیست!

گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان می‌روی | گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست!

گفت: می‌باید تو را تا خانۀ قاضی برم | گفت: رو صبح آی، قاضی نیمه شب بیدار نیست!

گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم | گفت: والی از کجا در خانۀ خمار نیست!

گفت: تا داروغه را گوئیم در مسجد بخواب  | گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست!

گفت: دیناری بده پنهان و خود را وا رهان | گفت: کار شرع کار درهم و دینار نیست!

گفت: از بهر غرامت جامه‌ات بیرون کنم  | گفت: پوسیده است، جر نقشی ز پود و تار نیست!

گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه | گفت: در سر عقل می‌باید بی‌کلاهی عار نیست!

گفت: می بسیار خوردی زان چنین بی‌خود شدی | گفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست!

گفت: باید حد زند هشیار مردم مست را | گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست!

 

@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology


برچسب‌ها: مست و هشیار شعر نامیرای پروین, جامعه شناسی ادبیات, جامعه شناسی شعر, جامعه شناسی شرقی

[ جمعه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی سبک زندگی Sociology Of Lifestyle
✍️ حسین شیران Hossein Shiran

     نظر غالب بر اینست که "سبک زندگی" بعنوان یک اصطلاح علمی از دهۀ 1920 و توسط آلفرد آدلر  Alfred Adler روان‌درمان اتریشی باب شده است؛ در نظر او این اصطلاح معادل "شخصیت بنیادی هر فرد که در دوران کودکی شکل گرفته است" بود (Veal, 2006: 4)؛ اما اگر بخواهیم وارد کردن این عنوان در تجزیه و تحلیل‌ها را ملاک باب شدن‌اش بعنوان یک اصطلاح علمی در نظر بگیریم باید گفت که پیش از آدلر، وبر و زیمل این اصطلاح را در تفکرات خود گنجانده بودند؛ این یعنی پیش از آنکه روان‌شناسی در دهۀ 1920 به سبک زندگی رو کند، جامعه‌شناسی دستکم در آثار وبر و زیمل که هر دو در آستانۀ 1920 دهۀ درگذشتند به آن پرداخته بود.

     البته سابقۀ توجه به سبک زندگی را می‌توان تا به آثار مارکس باز هم به عقب‌تر برد و به بحث او در خصوص ویژگی‌های "طبقات مختلف اجتماعی" در جوامع سرمایه‌داری- موضوع مورد علاقۀ مارکس - بعنوان نخستین توجه جامعه‌شناختی به سبک‌های زندگی استناد کرد. ... اما واقعیت اینست که این اشاره تلویحی است و مارکس هیچ کجا بطور مستقیم به عنوان یک مقوله به سبک زندگی نپرداخته و حتی بعنوان یک اصطلاح هم به آن اشاره نکرده است. این مهم در آثار زیمل و وبر اتفاق افتاده و هر دو به کرات از این عنوان استفاده کرده‌اند، با این تفاوت که زیمل با محوریت موضوع "مصرف" در زندگی شهری به آن پرداخته و وبر با محوریت موضوع "پایگاه اجتماعی" (صمیم، 1393، ص. 5).
  

جامعه شناسی سبک زندگی جامعه شناسی تمام زندگی اجتماعی است.

بیماریهای سبک زندگی را جدی بگیریم. 

 

@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology


برچسب‌ها: جامعه شناسی سبک زندگی, بیماری سبک زندگی, بررسی مسائل اجتماعی, طبقه اجتماعی پایگاه اجتماعی

[ جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جمع روحانیون و روشنفکران

بخش دوم

     از جمله سؤالاتی که در رابطه با بحث روحانیت و روشنفکری می‌توان مطرح کرد اینست که به لحاظ "جامعه‌شناسی معرفت" اصولا چه عواملی - اعم از ساختاری و غیرساختاری (عاملیتی) - باعث می‌شوند تا بدوا از میان اعضای یک جامعه برخی به روحانیت بگروند و به اصطلاح روحانی گردند و برخی دگر به روشنفکری رو کنند و به اصطلاح روشنگر گردند؟ 

     اگر که فرض‌ اول و آخرمان بر این باشد که این هر دو - هم روحانی و هم روشنفکر روشنگر - حقیقتا در پی خدمت به خلق خود هستند چرا و چطور می‌شود که علی‌العموم یکی (روحانی) حافظ سنت از آب در می‌آید و سنت‌گرایی را مفید خلق می‌داند و دیگری (روشنفکر) طالب تغییر می‌گردد و تغییر و تجددگرایی را؟ 

     اصلا چه ملازمتی میان روحانیت و سنت‌گرایی از یکسو و روشنفکری و تجددگرایی از سوی دیگر است؟ این گریزها و گرایش‌ها از چیست؟ چرا و چگونه گرایش روحانیت به تجددگرایی و روشنفکر به سنت‌گرایی امری، اگر نه محال، دستکم نامعمول می‌نماید؟ براستی چه مؤلفه‌های ناسازگاری در میان است که عملا مانع رواج این گونه‌های معرفتی در جامعه می‌شود؟ ...

ادامه در بخش بعد ...

@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology


برچسب‌ها: دکتر بیژن عبدالکریمی, شکاف روحانیت و روشنفکری, روزنامه سازندگی, جامعه شناسی معرفت

[ یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

گاهشمار جامعه شناسی
From: The Concise Encyclopedia of Sociology
by: George Ritzer & Michael Ryan
(به نقل از دایره‌المعارف فشرده جامعه شناسی)
(اثر: جورج ریتزر و مایکل رایان)
ترجمۀ: حسین شیران Hossein Shiran

 

     ترجمه و ارائۀ این گاه‌شمار یا جدول زمانی را از این جهت واجد اهمیت دانستم که هم مروری گذراست بر سیر تاریخی و تکاملی دانش جامعه شناسی و واقع‌تر اگر بگویم جامعه‌اندیشی، و هم اینکه به هر حال خود تذکره‌ایست بر اینکه پیشرفت در هر حوزه‌ای تنها در سایۀ تلاش و کوشش مستدام فکری و عملی ممکن بوده و است؛ هم از اینروست که به حق می‌گویند دنیا را تلاش‌گران می‌سازند و نه ادعاگران!

 

بخش 6

⏺ 1868-1935 م        «مگنوس هیرشفلد Hirschfeld, Magnus» 
⏺ 1868-1963 م        «دبلیو. ای. بی. بواس Du Bois, W. E. B.»
⏺ 1869-1969 م        «اما گلدمن Goldman, Emma»
⏺ 1870-1954 م        «ماریان وبر Weber, Marianne»
⏺ 1871-1919 م        «رزا لوکزامبورگ Luxemburg, Rosa»
⏺ 1871 م                «قانون اتحادیه‌های کارگری» به اتحادیه‌ها در بریتانیا رسمیت می‌بخشد.
⏺ 1873 م            «مطالعه جامعه شناسی» اسپنسر Spencer به نخستین کتاب آموزش جامعه شناسی در ایالات متحده تبدیل می‌شود اگر چه هنوز هیچ کلاس رسمی‌ای برای تدریس جامعه شناسی وجود ندارد.
⏺ 1875-1962 م        «کونیو یاناگیتا Yanagita, Kunio»
⏺ 1876-1896 م        اسپنسر اثر سه‌جلدی خود دربارۀ «اصول جامعه شناسی» را می‌نویسد.
⏺ 1876-1924 م        «ضیا گوکالپ Gokalp, Ziya»
⏺ 1876-1976 م        «رابرت میشلز Michels, Robert»
⏺ 1877-1945 م        «موریس هالبواکس Halbwachs, Maurice»
⏺ 1877 م               «گالتون Galton» پدیده آماری «رگرسیون regression» را معرفی می‌کند و مورد استفاده قرار می‌دهد اگر چه در آغاز آن را «ریورسیون reversion» می‌نامید.
⏺ 1881-1955 م        «آلفرد ر. رادکلیف براون Radcliffe-Brown, Alfred R»
⏺ 1882-1958 م        «فلورین زنانیکی Znaniecki, Florian»
⏺ 1882-1970 م        «رابرت مک‌کلور MacIver, Robert» 
⏺ 1883-1950 م        «جوزف ای. شومپتر Schumpeter, Joseph A.»
⏺ 1883-1972 م        «یاسوما تاکاتا Takata, Yasuma»
⏺ 1884 م              «انگلس Engels» در کتاب «منشاء خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» استدلال می‌کند که زنان توسط جامعه و نه زیست‌شناسی (طبیعت) مورد ستم واقع می‌گردند.
⏺ 1884-1942 م         «برونیسلاو کی. مالینوفسکی Malinowski, Bronislaw K.»
⏺ 1885-1971 م        «گئورگ لوکاچ Lukacs, Georg»
⏺ 1886 م               کرافت-ایبینگ Krafft-Ebing «جامعه‌ستیزی جنسیت» یکی از اولین مطالعات سیستماتیک در جنسیت را منتشر می‌سازد.
⏺ 1886 م                «ساراس‌واتی Sarasvati» کتاب «زن هندوی کاست‌بالا The High-Caste Hindu Woman» را می‌نویسد و آگاهی عمومی در مورد وضعیت زنان هندو را افزایش می‌دهد و آغازی بر مطالعات خانواده و خویشاوندی در هندوستان می‌نهد.
⏺ 1886-1964 م        «کارل پولانیی Polanyi, Karl»
⏺ 1886-1966 م        «ارنست دبلیو. بورگس Burgess, Ernest W.»
⏺ 1887 م          «فردیناند تونیس Tonnies» با ارائۀ «گماینشافت و گزلشافت Gemeinschaft und Gesellschaft» ایندو مفهوم را مصطلح می‌سازد.

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: گاهشمار جامعه شناسی, دایره‌المعارف فشرده جامعه شناسی, جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی

[ دوشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی سبک زندگی Sociology Of Lifestyle
✍️ حسین شیران Hossein Shiran

     اگر چه بطور کل هر موضوع و معضلی که در جامعه مطرح می‌شود، از جمله بیماری‌ها و مرگ‌ومیرها و مسائل ناشی از آنها، بحکم اینکه در بستر جامعه و در ارتباط با عوامل متعدد دیگر رخ می‌دهند بطور عام یک مسألۀ جامعوی و جامعه‌شناختی محسوب می‌شوند با این حال، با بحث پیرامون بیماری‌هایی که منشأشان "سبک زندگی" افراد جامعه است موضوع از انحصار علوم پزشکی خارج شده و وارد حریم علوم اجتماعی بخصوص جامعه‌شناسی هم می‌گردد. اینکه "سبک زندگی چیست و چگونه ناسالم و ناهنجار می‌گردد؟" دیگر پرسشی نیست که پزشکان ملزم به پاسخ دادن به آن باشند و یا اصلا صلاحیت این کار را داشته باشند، چرا که "سبک زندگی" به ذات خود همچون خود جامعه یک پدیده اجتماعی است که از تعامل و تداخل عوامل مختلف و متعددی در طول زمان شکل‌ می‌گیرد از این جهت ضروریست هر مطالعه‌ای که در رابطه با آن صورت می‌گیرد با نگاهی جامع و جامعه‌شناختی صورت پذیرد تا به سرانجامی معین و مشخص برسد.

     در شرح معنی و مفهوم "سبک زندگی" باید گفت که در فرهنگ لغات فارسی مشخصا چیزی به این عنوان (بصورت ترکیبی) وجود ندارد و لزوما از معنا و مفهوم واژۀ "سبک" است که باید به معنی و مفهوم "سبک زندگی" پی برد. "شیوه، طرز، روش" آن معنای عامی است که اغلب فرهنگ‌نویسان (عمید، معین، دهخدا، ...) ذیل مدخل "سبک" آورده‌اند؛ در فرهنگ لغات انگلیسی هم برای معادل "سبک style" کم‌وبیش یک چنین معانی آورده شده است (Oxford; Longman; … Wordweb;)؛ بر این پایه، بدیهی است "سبک زندگی" در ابتدایی‌ترین گام "شیوۀ زیست" فهم شود. سبک زندگی به این معنی و مفهوم، موضوعاً چیز تازه‌ای نیست و از دیرباز با هر عنوان مورد توجه و تأکید بوده است اما توجه علمی و تماتیک به آن و مفهوم‌سازی و نظریه‌پردازی سیستماتیک در خصوص آن کار جدیدی است.

ادامه دارد ...

جامعه شناسی سبک زندگی جامعه شناسی تمام زندگی اجتماعی است.

بیماریهای سبک زندگی را جدی بگیریم. 

@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology


برچسب‌ها: جامعه شناسی سبک زندگی, بیماری سبک زندگی, بررسی مسائل اجتماعی, سازمان بهداشت جهانی

[ جمعه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جمع روحانیون و روشنفکران

بخش اول

     جناب آقای دکتر بیژن عبدالکریمی اخیرا طی مطلبی (در روزنامه سازندگی، 25 فروردین 98) از شکاف میان روشنفکران و روحانیت (نظر به واقع امر بهتر بود می‌گفتند روحانیون) گفته و آن را ناشی از "مواجهۀ سیاسی و ایدئولوژیک" ایندو قشر سردم‌دار معرفت جامعه با یکدیگر دانسته و "مواجهۀ معرفتی" را تنها راه پر کردن این شکاف قلمداد کرده و مرقوم فرموده‌اند: 
     
     "اگر روحانیون و روشنفکران ما همدیگر را به عنوان یک امر معرفت‌شناسانه دریابند مواجهۀشان معرفتی خواهد بود اما متأسفانه هم در روحانیت و هم روشنفکران یک نوع وجهۀ نظر توتالیتر وجود دارد که حاصل نوعی مونیسم معرفت‌شناختی است ... و همین عامل شده است که بین روشنفکران و روحانیت ما نتواند یک نوع گفت‌و‌گو و دیالوگ شکل بگیرد ...". 

     به این سبب ایشان تأسیس نهادها و رویه‎هایی همچون "وحدت حوزه و دانشگاه" را بی‌نتیجه دانسته و گفته‌اند: "... تا زمانی که این دیالوگ واقعی شکل نگیرد بسیاری از بحران‌های جامعۀ ما حل نخواهد شد ..." و در ادامه افزوده‌اند: "... روحانیت [روحانیون] و روشنفکران ما مانند آب و روغنی که با هم نمی‌توانند به یک محلول واحد تبدیل شوند جذب همدیگر نمی‌شوند لذا ماشین جامعۀ ما به درستی حرکت نمی‌کند." 

     بنده بدوا نه در مقام و نه در اندیشۀ نقد یا پاسخگویی به مواضع نظری ایشان در این خصوص نیستم، با این وجود این موضوع و معضل و مخرجی که ایشان، به باور من، همه در کمال صراحت و سادگی پیش پانهاده‌اند، اگر از منظر جامعه‌شناختی بویژه جامعه‌شناسی معرفت پی گرفته شوند، خواه‌ناخواه با به میان آمدن مسائل و سؤالات بسیاری که طبعا پاسخ به آنها مجال فراخ و توان جمعی فراوانی می‌طلبد به غایت پیچیده‌تر خواهند شد.  

ادامه در بخش بعد ...

@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology


برچسب‌ها: دکتر بیژن عبدالکریمی, شکاف روحانیت و روشنفکری, روزنامه سازندگی, جامعه شناسی معرفت

[ یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]