🌓 همه جا بازار و همه کس بازاری
✍️ حسین شیران
اوایل واقعا نمیدانستم اوضاع از چه قرار است، فقط دیگر به اینکه چطور میشود گاهی اوقات همکاران خانم یهو همه باهم از صحنهی کار غیب میشوند و دقایقی بعد آرام همه سر کارشان برمیگردند حساس شده بودم؛ آخر تا بدین حد کار هماهنگ آنهم بصورت خودجوش در تاریخ بیمارستان همیشه شلوغ ما قدری عجیب مینمود! تا اینکه یک روز به قوت پیگیر ماجرا شدم و همکاران بالاخره روشنگری فرمودند که چیزی نیست، یکی از همکاران خانم از سایر بخشها لباس زنانه میفروشد و هفتهای یکی دو بار هم بخش ما سر میزند. در نهایت آن همکار، زنی خودسرپرست بود و دلیلی نداشت کسی مانع کار شرافتمندانهی او شود، البته به شرط آن که کار غیررسمیاش مانع کار رسمی خود و سایر همکاران نگردد.
از آن زمان بسی گذشته و حالا دیگر نه فقط بازار غیررسمی لباسفروشی یک زن خودسرپرست بلکه دیگر بازار غیررسمی هر رقم کالا و هر نوع خدمت از هر همکاری اعم از زن و مرد و مجرد و متأهل و باسابقه و کمسابقه و باسرپرست و بیسرپرست و بدسرپرست و بهسرپرست در کل بیمارستان رسمیت و عمومیت یافته است. حالا دیگر بیمارستان فقط بیمارستان و تنها کارش مداوا و مراقبت از بیماران نیست بلکه در کنار این امر و گاه به موازات آن و گاه فراتر از آن، رسما به یک بازار غیررسمی داد و ستد با حدود هزار نفر پرسنل تبدیل شده است و همچون هر بازاری، دیگر برای همه مشخص است کدام راسته چه کسی چه میفروشد. انواع محصولات از برنج و لوبیا و عدس و سیب و گیلاس و خرما و ... خواستی فلانی فلان بخش؛ و انواع خدمات از لولهکشی و سیمکشی و بنایی و کارگری و آرایشگری و خیاطی و ... هم خواستی فلانی فلان بخش!
باری، اینجا حالا دیگر همه چندکاره بلکه همهکاره شدهایم! چاره چیست؟ وقتی حقوق کارمندی سالهاست "زیرخط فقر" جا خوش کرده و از خجالت در برابر "حقوق سران" سر بالا نمیکند دیگر اصولا و اساسا جایی برای اینکه کسی بیاید و برای مردم تعیین و تکلیف کند جای چه چیز کجاست باقی نمیگذارد. در هر حال هر کنشی واکنشی به همراه دارد و این هم نوعی واکنش به بیمبالاتی و بیلیاقتی ارباب(دولت) نسبت به مسائل و مشکلات رعایا(کارکنان)اش است.
هر گاه و هر کجا دولت یک مملکت در روشنایی روز خود را گم کند لاجرم مردم آن مملکت در سایهروشن شب خود را اینگونه پیدا میکنند! دولت نماد و نمود سیاست و بازار نماد و نمود اقتصاد است، وقتی مدتهاست رابطه و نسبت این دو در این مملکت در هالهای از ابهام فرو رفته و هیچ معلوم نیست در راستای توسعه کدام اسب و کدام گاریست و کدام یک به دیگری بسته شده و کدام سو جاریست- پیش یا پس، البته که مردم صرفا نظارهگر نمایش انفعال و ابتذال نخواهند بود- نمایشی که بیشتر باری به هر جهت است و در آن گاهی بار، گاهی اسب، گاهی گاری و گاهی هم هر سه باهم از صحنه گموگور میشوند!
این نمایش زار و ضعیف، خواهناخواه خود به زبان بیزبانی، صدور "دستور آزادباش" است به همه، تا هر کس هر کجا هر طور که میخواهد و میتواند از این درهمی و در این برهمی بار و بندیل خود را سخت و سفت بربندد؛ در این میان، در مقایسه با خیل قافلهسالارانی که با دزدی و اختلاس و ارتشاء و رانتخواری و باندبازی و اخیرا هم دامادبازی بار کج خود را شترشتر تا به عرش میبندند، اینها که در کمال سلامت در کنار رعیتی دولت و درآمد ناچیز ناشی از آن، با خردهفروشی به همدیگر گلیم مندرس خویش را زیر خیسی خطفقر خشک نگهمیدارند البته که "شریفترین مردمان" روزگار ما هستند.
تاریخ کم ندیده به خود رعایایی آقانفس در برابر "اربابانی گدانفس"! برای این رعایای عصر مدرن، در این شرایطی که کم از بردهداری نیست، "بازار کردن بیمارستان" راه گریزی است برای تاراج نکردن آن و بیماران؛ برای اینها خط فقر "سقف شرافت" است که ترجیح میدهند همچنان زیرش بمانند و سخت مشمول سرکوفت امثال "بهاره رهنما"ها شوند تا اینکه با هزار طرح و ترفند سر از سقف شرافت بیرون برند و به همه نشان دهند که در این آشفتهبازاری که معلوم نیست تقصیر کیست و کی تمام میشود چندان هم دستوپاچلفت نیستند!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/OrientalSociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, اقتصاد سیاسی, حسین شیران
[ دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 ملت، دولت و باز هم منت
✍️ حسین شیران
❇️ کمال هادیانفر، رییس پلیس راهور ناجا: 450 میلیارد تومان جریمهی ناشی از محدودیتهای کرونایی به خزانهی دولت واریز شد (منبع خبر).
✅ این خبر را یکبار هم که شده، از جنبهی "کارکرد پنهان"اش بخوانیم؛ کارکرد پنهان یکی از ابزارهای تحلیلی جامعهشناختی در چارچوب مکتب فونکسونالیسم (کارکردگرایی) است و تلاش میکند در کنار کارکردهای آشکار هر چیز، به کارکردهای پنهان (ناگفته و نانوشتهی) آن هم توجه داشته باشد. محدودیتهای کرونایی بصورت مکتوب و رسمی، آشکارا برای جلوگیری حداکثری از جابجاییها در راستای کنترل اپیدمی کرونا تعریف و تعیین و تکلیف شدهاند و قصد و غرضی غیر از این از سوی هیچ مقام رسمی مملکت نه گفته و نه نوشته و نه شنیده شده است. اینکه اکنون رسما از سوی یک مقام مسئول میشنویم که 450 میلیارد تومان جریمهی ناشی از محدودیتهای کرونایی به خزانهی دولت واریز شده است را رسما باید به پای کارکرد پنهان این طرح تحریمی بنویسیم: "درآمدزایی برای دولت".
دولت خود بخوبی میداند و میبیند که بهار مشروعیتاش در نزد مردم به پاییز گراییده و رخسار باغ اعتماد مردمیاش بسی زرد گشته، و از این جهت حرفها و تصمیمهایش، راست ناراست، دیگر چندان خریداری در بین مردم ندارد- حتی اگر در ارتباط با مسألهی حساس و حیاتیای چون جان خود مردم باشد! از این جهت، در این زمینهی سست، طرح تحریمی ناکارآمدی گذاشته تا دستکم از دو جهت متنفع گردد: یک، فرافکنانه مسئولیت پیکها و بالاگرفتن مرگومیرها را به گردن خیل مردمانی که رعایت نمیکنند بیندازد و دو، منبع درآمد مستقیم و مستمری از این طریق برای خود دستوپا کند!
و حال، به این قرار است که میبینیم پلیس علیرغم اقرار آشکار خود به ناکارآمدی یک چنین طرحی، جبرا 450 میلیارد تومان از جیب مردم بیرون کشیده و به جیب دولت ریخته است- آن هم در شرایط بیماری و کسادی اقتصادی سراسری که خود از پیش گل بود با شیوع کرونا به سبزه هم آراسته شده است. گیریم که دولت فخیمه این پولها را صرف خرید واکسن کرونا برای مردم کرده است، عیبی ندارد، این رویه (ادارهی مملکت با پول مردم) را به حساب روال سالهای اخیر دولت، امری عادی میانگاریم اما در این میان، منت رایگان بودن واکسن کرونا که مدام سر ملت میگذارند را کجای دل درداندودمان بگذاریم.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/OrientalSociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, محدودیتهای کرونایی, حسین شیران
[ چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مقالات جامعه شناسی شرقی
🌓 سه دیدگاه اصلی جامعهشناختی در فهم مسائل اجتماعی
✍️ نوشتۀ: مونی، ناکس و شاخت Mooney, Knox, and Schacht
🔄 حسین شیران Hossein Shiran
دانلود مقاله 👇👇👇
📚 سه دیدگاه اصلی جامعهشناختی در فهم مسائل اجتماعی ✍️ مونی، ... 🔄 حسین شیران
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, بررسی مسائل اجتماعی, مقالات جامعه شناسی
[ یکشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 این بار هایما و باز هم وای بر ما
✍️ حسین شیران
پیشتر در مورد دستهای پنهان در قرعهکشیهای خودروسازان دولتی و دستبردن در سازوکار قرعهکشی و جذب ظرفیتها برای خود و همدستان خود و حذف و یا کاهش چشمگیر شانس برنده شدن برای دیگران و در کل بازی با اعصاب مردم نوشتیم و گفتیم که کلیت کار بسی غیرعادی است و آن همه اعتمادسازی و نهادهای نظارتی که مدام میگویند اغلب همه کشک است و اتفاقا هر کجا سخن از نظارت شد به احتمال زیاد اوضاع وخیمتر خواهد شد چون به هر حال باید سهمی هم برای آنها قائل شد. تا به حال که چنین بوده، بعد از ایناش را اول خدا بعد "مدعیان فسادستیزی" دانند!
نظر به حساسیت در ارتباط با این موضوع، دیروز (چهارشنبه 12 آبان) که قرار بود فروش نقدی هایما بدون قرعهکشی از ساعت 10 برگزار شود، پیرو خبر دزدیده شدن ظرفیتها در قرعهکشی قبلی این خودرو، با دوستان قرار گذاشتیم با ورود همزمان به حساب کاربری چند نفری که خودرو نداشتند- با احتمال بسیار بالا از اینکه موفق به ثبتنام نخواهیم شد و گرنه چند 675 میلیونمان کجا بود - کموکیف کار را خود بسنجیم و ببینیم واقعا اوضاع از چه قرار است.
قبل از ساعت ده صبح به حسابها وارد شدیم تا از نخستین ثانیهها بر سر کار باشیم. درست چند ثانیه بعد از ساعت ده که برنامه فروش خودرو در سایت گذاشته شد یکی دو ثانیه بعد همه ظرفیتها از دسترس خارج شد و این پیغام زیر سایت درج گردید: "در حال حاضر کل ظرفیت این برنامه فروش در حال خرید میباشد، در صورت آزاد شدن ظرفیت و انصراف مشتریان در صف خرید، میتوانید مجددا برای سفارش خودرو تلاش فرمایید"؛ "با تشکر ایران خودرو"!
"کل ظرفیت" توسط چه کسانی از همان ثانیه نخست "در حال خرید" میباشد؟! "آزاد شدن ظرفیت"؟!! مگر ممکن است؟ همچنانکه ممکن نشد و دستکم نیم ساعت مدام صفحه را بازنشانی کردیم تا مطمئن شویم که چیزی جز همان پیغام نصیبمان نخواهد شد! و بعد "انصراف مشتریان"؟!! کدام مشتریان؟!! مشتریان واقعی خودرو از زمان آغاز برنامه منحوس قرعهکشی بیش از بیستبار ثبتنام کردهاند و برنده نشدهاند، شما با همین برنامه آنها را همچنان امیدوار نگهداشتهاید که جایی نروند و همچنان منتظر باشند تا دلالان همدست خودتان یکبهیک به قیمت کارخانه ظرفیتها را بدزدند و با قیمت بازار به مشتریان واقعی بفروشند!!
این فقط نمونهای از هزارانهزار مصادیق دزدی و بازی با مردم در این مملکت است! الحمدلله که هر چقدر برای تغییر و تحول و توسعه برنامه نداریم برای دزدی و اختلاس فتوفراوان داریم! به هر حال جمعی متخصص در این زمینه مشغولاند! خدا قوت پهلوانان! هر بلایی از دستتان برمیآید سر مردمان فروافتاده خویش بیاورید، حالیا برای شما چه افتخاری بالاتر از این؟!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, قرعه کشی ایران خودرو, حسین شیران
[ پنجشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 زمینهات را عوض کن!
✍️ حسین شیران
هر روز خبر افشاء، هر روز خبر ارتشاء، هر روز خبر احتکار، هر روز خبر اختلاس، هر روز خبر احضار، هر روز خبر بازداشت- آن هم از هر نوعاش: بازداشت مدیر، بازداشت معاون، بازداشت نماینده، بازداشت شورا، بازداشت شهردار، ...؛ در مقام نوشتن جاهایی هست که واقعیت کم است و قلم زیاده میآورد، جاهایی هم است که واقعیت زیاده است و قلم کم میآورد؛ این از آن نوعاش است که واقعا قلم کم میآورد و باز میماند که چه بنویسد از کجا بنویسد و یا کدام را بنویسد!
همه اینها در حقیقت دزدی هستند و ما با شنیدن این اخبار، ناامید و ناراحت و نگران از خود میپرسیم که واقعا این همه دزد از کجا میآیند؟ و یا گاه هم از خود میپرسیم واقعا این همه دزد از کجا میدزدند؟ این دو پرسش اگر چه هر دو به یک موضوع و یک مسأله اشارت دارند اما محل و مبنای ورودشان به مسأله باهم فرق میکند؛ در اولی تأکید و تکیه بر "این همه دزد" است و در دومی بر "از کجا میدزدند"؛ در اولی "خیل افراد دزد" مدّنظر است در دومی "خیل اماکن دزدی"؛ و در مقام پاسخ، در اولی بیشتر "ذات افراد" محل تأکید است و در دومی بیشتر "زمینه افعال"؛ در این بحث توجه و تمرکز ما بیشتر بر دومی است.
اگر شما یک تکه گوشت را "بیرون" دم در بگذارید چه خواهد شد؟ بلافاصله سگی گربهای که در آن اطراف میپلکد از راه خواهد رسید و آن تکه گوشت را گم و گور خواهد کرد. این سرنوشت واقعی هر آن چیزیست که از محل حقیقی خویش بیرون نهاده شود. در این واقعه، سگ یا گربه به همان اندازه عامل است که آنکه گوشت را بیرون نهاده و یا فرقی نمیکند راهی برای بیرون برده شدناش باز و باقی گذاشته است؛ اتفاقا نقش دومی در تحقق و توسعه امر بسی بیشتر از اولی است چون در اصل او، عمدا یا سهوا، زمینه را برای یک چنین کاری فراهم ساخته و از کسی یا کسانی که میتوانستند دزد نباشند دزد ساخته و سرزمین را به "سرزمین دزدان" تبدیل کرده است.
این بیانگر نقش والای "زمینه"، از نقطهنظر جامعهشناختی، در کم و کیف بروز مسائل اجتماعی در جامعه است. در این ماجرا لزوما نمیتوان گربهای که در آن اطراف میپلکد را ذاتا دزد و مترصد دزدی تلقی کرد؛ گربه به حکم "غریزه"، گوشتی که سر راهاش باشد را برخواهد گرفت و ضربالمثل "در دیزی باز است حیای گربه کجا رفته" را به اندازۀ واضع آن که مشخصا از یک گربه "انتظار حیا" دارد بیاعتبار خواهد ساخت. انسان هم بدوا چیزی همسنگ گربه است- کودک هر چیزی که سر راهاش باشد را برمیدارد بیآنکه بداند و یا بپرسد صاحباش کیست، به همین سان در کل، هر گربهسانی اگر گوشتی دم دستاش باشد و امکان بیرون بردناش برایش فراهم باشد را دیر یا زود به "زور غریزه" بیرون خواهد برد و خواهد خورد مگر اینکه عنان محکم "اجتماعی شدن" و "اخلاقی زیستن" بر فرق مرکب تیزپای غریزهاش نشانده و به قوت واجد آن "حیا"یی گشته باشد که صحبت ضرورتاش است.
◀️ نتیجه: از آنجایی که "حیا درّ گرانی است، به هر کس ندهند" پس نباید به "هوای حیا" در دیزی را باز گذاشت و زمینه را برای تشویق و ترویج دزدی و افزایش بیرویه تعداد دزدان در جامعه و برازنده کردن نام ایران به "سرزمین دزدان" فراهم ساخت. اگر میخواهی "سرزمین دزدان" دستکم به مرز "دزدان سرزمین" باز گردد در دیزی (منابع ملت و مملکت) را محکم ببند و بعد نگاهبانانی از "حیاداران راستین" (و نه ریاکاران راستین) بر گرد آنها بگمار آنوقت خواهی دید زمینه که نباشد گربهسانان کمتر هوای گوشتدزدی میکنند، اگر هم کردند یا دست خالی برمیگردند و یا دست در بند میگردند؛ پس نخست "زمینهات را عوض کن" تا خیل گرد و غبارها بخوابد؛ مادام که در دیزی باز است نه تکیه بر "حیا" و نه توقع "عبرت" هیچکدام مانعی بازدارنده در برابر ترویج مسأله نخواهند شد- کما اینکه تا کنون هم نشدهاند!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, مسائل اجتماعی ایران, حسین شیران
[ چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 قدرت افکار عمومی
✍️ حسین شیران
"خبر: زاکانی حکم داماد خود را لغو کرد"
"افکار عمومی" قدرتی است بیبدیل در دنیای مدرن. قبلا افکار عمومیای در کار نبود چون اساسا "حوزه عمومی"ای در کار نبود. حوزه عمومی دستاورد عظیم مدرنیته و رسانه است. پیش از این مردم یا در محافل خصوصی (خانگی) و یا در محافل عمومی بسیار کوچکی همچون قهوهخانهها با یکدیگر گفتگو میکردند و چون ارتباط مفید و مؤثری با دنیای بیرون و محافل دیگر نداشتند در نتیجه حوزه عمومی نمیتوانست شکل بگیرد چرا که اجزای متکثر و متفرق آن امکان اتصال و ارتباط و "تبادل اخبار و افکار" با یکدیگر را نداشتند و چون حوزه عمومی نمیتوانست شکل بگیرد اساسا افکار عمومی هم نمیتوانست شکل بگیرد و در بزنگاههای مختلف "سلطان و ایادی" متعددش را تحت فشار برخاسته از بطن اجتماع قرار دهد. در نتیجه این حضرات عموما هیچ خطری از سوی مردم (رعیت) احساس نمیکردند. برای هر سلطانی تنها سلطان دیگر تهدید بود و نه مردماناش.
اما مدرنیته که آمد با تولید فناوری و رسانه، محافل کوچک و خصوصی پراکنده در میان مردم را با توسعه "شبکههای اجتماعی" مختلف بهم وصل کرد و به این ترتیب با از میان برداشتن خلأ ارتباطی میان اجزای متکثر و متفرق، تحقق پدیده اجتماعی بزرگی همچون حوزه عمومی را ممکن ساخت. اکنون در آن واحد یک خبر در سراسر حوزه عمومی منتشر میگردد و در کوچکترین زمان ممکن، وسیعترین و قویترین واکنشها نسبت به آن شکل میگیرد و سامان و سازمان مییابد و امثال زاکانیها که هنوز ذهنا در عوالم گذشته سیر میکنند و تحقق عینی حوزه و افکار عمومی را باور ندارند فکر میکنند که هر گوشه هر کاری انجام دهند همانجا مسکوت باقی خواهد ماند.
با این اوصاف حوزه عمومی و افکار عمومی را یک "خطر اساسی" تهدید میکند و آن همان نقطه قوتاش یعنی شکلگیری سریع واکنشها نسبت به یک موضوع و مسأله میباشد که میتواند بدلیل تأنی و تأمل و تعقل اندک، آمیخته با "احساسات و انحرافات" باشد و در نهایت همچون شمشیر دولبه عمل کند. این خطر را میتوان با تکیه بر "منابع خبری معتبر" و "مراجع تحلیلی معتبر" تا حد زیادی کنترل و کاهش داد و از نعمت بزرگ حوزه عمومی و افکار عمومی در راستای بهبود اوضاع جامعه بهره جست.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, داماد زاکانی, افکار عمومی
[ پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
◀️ بخش پنجم
پیشتر گفتیم که تقسیم اقلیم دانش بشر به چهار بخش دین، فلسفه، علم و ایدئولوژی مبین تفاوت و تمایز ذاتی آنها از همدیگر نیست؛ همه در اصل ذهنیتی هستند مظروف در ذهن آدمی، و ما عموما در قالب علم "جامعه شناسی شناخت" است که مبتنی بر یک سری "معیارهای بیرونی" آنها را از هم تفکیک میکنیم؛ و حال به این گفته این نکته را هم اضافه میکنیم که این تقسیمبندی مبین مرزبندی مقطوعی میان آنها هم نیست، یعنی که چنین نیست از یک نقطه مرزی مشخص و معینی به بعد، یکی به قطع تمام شده و دیگری به جدّ آغاز شود.
این در اصل به خاطر اینست که اولا نه یک معیار بلکه معیارهایی چند برای تمییز و تفکیک این چهار بخش از هم به کار بسته میشوند و بعد هم این معیارها نه یکباره بلکه به تدریج به هم تبدیل و تحویل میشوند و در حقیقت، به وسعت این تغییر و تحول تدریجی معیارهاست که "مناطق مرزی" در میان بخشهای مختلف دانش بشری پدید میآیند و گذار تدریجی از یک بخش شناختی به بخش دیگر را ممکن و میسر میسازند.
بر اساس تصویر پیوستی، سیر تغییر و تحول و پدیدار شدن مرزبندیها میان بخشهای مختلف دانش بشری، تحلیلا و تاریخا، چنین بوده است که نخست، دایره "دین" بر پایه "ایمان" بنا گشته است؛ بعد بر پایه "تعقل" بخشی از دین مورد اندیشه قرار گرفته و "فلسفه" شکل گرفته و بخشی دیگر که در عقل نگنجد همچنان در دایره دین باقی مانده است؛ و بعد بخشی از فلسفه که به "تجربه" درآمده "علم" (اثباتی) تلقی گشته و بخشی دیگر که در ظرف تنگ تجربه نگنجیده همچنان در دایره فلسفه (به مثابۀ منفیات) باقی مانده است؛ و بعد هم که "ایدئولوژی" برخاسته و از هر کدام به قدری که با "عقیده" (حاکم) ساخته برداشته و مابقی، اعم از علم و فلسفه و دین، همه را (محکوم و) رها ساخته است.
◀️ لینک بخشهای قبل در کانال تلگرام جامعه شناسی شرقی:
4️⃣ https://t.me/orientalsociology/4667
3️⃣ https://t.me/orientalsociology/4646
2️⃣ https://t.me/orientalsociology/4635
1️⃣ https://t.me/orientalsociology/4633
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, ماکس شلر
[ چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]

