جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهل و دوم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.
اشتراک‌گرایی (کمونیسم) Communism

.

یک نظام سیاسی و اجتماعی در صدد ایجاد یک "جامعه بی‌طبقه"- جامعه‌ای که در آن مالکیت و ابزار تولید در اختیار اجتماع است و نه مانند نظام سرمایه‌داری در اختیار افراد. سابقه‌ی یک چنین ایده‌ای به "خطبه روی کوه" مسیح در دو هزار سال قبل و بعد کتاب "اتوپیا"ی توماس مور در قرن شانزدهم برمی‌گردد، اما کمونیسم به‌عنوان یک ایدئولوژی سیاسی در قرن 19 در اروپا - در این زمان غالباً با "سوسیالیسم" قابل معاوضه بود، به‌عنوان وارث انقلاب 1789 فرانسه و واکنشی به فرآیند صنعتی‌شدن، که طبقه‌ی کارگر شهری جدید و فقیری ایجاد می‌کرد، پای به عرصه نهاد.

.

در سال 1848 کارل مارکس (1818-1883) و فردریش انگلس (1820-1895) "مانیفست کمونیست" را منتشر کردند که ادعا می‌کرد: کمونیسم مرحله‌ی نهایی فرآیندیست که در آن اختلافات طبقاتی از بین می‌رود؛ سوسیالیسم، که در آن برخی اختلافات طبقاتی هنوز باقی است، یک مرحله‌ی میانی در این فرآیند است؛ و برای رسیدن به کمونیسم ابتدا باید یک "دیکتاتوری پرولتاریا"ی انقلابی وجود داشته باشد.

.

کمونیسم با پیروزی "ولادیمیر لنین" و بلشویک‌هایش در انقلاب روسیه در سال 1917 به قدرت سیاسی دست یافت. پیش‌تر مارکس و انگلس با بیان این‌که "طبقه‌ی کارگر هیچ کشوری ندارد" از پرولتاریاهای همه‌ی کشورها خواسته بودند باهم متحد شوند. بین دو جنگ جهانی اول و دوم، بیشتر اروپا توسط فاشیسم، ایدئولوژی رقیب، متلاشی شده بود و کمونیسم با عاملیت روسیه، به‎عنوان مثال، در جنگ داخلی اسپانیا در دهه‌ی 1930 از جمهوری‌خواهان ضد فرانکو حمایت مالی و معنوی داشت.

.

اما موفقیت واقعی کمونیست‌ها پس از جنگ جهانی دوم به‌دست آمد، زمانی که بیش‌تر اروپای مرکزی و شرقی به کشورهای اقماری اتحادیه جماهیر سوسیالیستی شوروی تحت رهبری "ژوزف استالین" تبدیل شدند. پیروزی‌های مشابهی در آسیا، در چین با پیروزی حزب کمونیست چین در انقلاب سال 1949 به رهبری "مائوتسه تونگ" (1893-1976) و متعاقب آن گسترش حکومت کمونیستی به کره‌ی شمالی، ویتنام، لائوس و کامبوج رخ داد. در جاهای دیگر، طی جریاناتی موسوم به "جنگ سرد"، "فیدل کاسترو" هم موفق شد در سال 1959 در کوبا یک کودتای کمونیستی به انجام برساند.

.

کمونیسم، علی‌رغم آرمان‌های عالی‌اش، همواره در عمل معادل حکومت استبدادی یا سرکوبگرانه‌ی دولت و نیز بی‌کفایتی اقتصادی بوده است- بر این اساس فروپاشی کمونیسم در اروپا در سال 1989 صورت گرفت و دو سال بعد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد. در آغاز قرن بیست و یکم، تنها چین، کره‌ی شمالی، ویتنام، لائوس و کوبا بودند که به رژیم‌های کمونیستی خود می‌بالیدند، اگرچه در سال‌های اخیر چین و به‌ویژه ویتنام اصلاحات سرمایه‌دارانه‌ای را در اقتصاد خود به اجرا گذاشته‌اند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش سی و هفتم
✍️ حسین شیران

.

باری، حالیا هرگونه بددلی و بدبینی نسبت به پوزیسیون (صاحب کرسی قدرت) و اپوزیسیون (طالب کرسی قدرت) مصلحتا از باب باز رودست‌نخوردن از آنهاست و این بقراری که خواهم گفت بمعنا و مفهوم نومیدی مطلق از آنها و یا هیچ ناکارآمدی‌ اجتماعی‌شان نیست. در این تردیدی نیست که پوزیسیون و اپوزیسیون- همانطورکه از عنوان‌شان برمی‌آید، عموما بر سر مقر و مقام و موقعیت باهم ستیز دارند و نه لزوما معیشت من و تو و آزادی ملت و آبادی مملکت- از قضا همه‌ی اینها خود در مصادره‌ی آنها و معوق و معلق و معطل از آنهاست.

.

قشنگ معلوم است که جنگ‌شان- هم بین خود و هم درون خود، جنگ زرگری‌ست و مشخصا بر سر قدرت باهم می‌جنگند و من و تو این وسط بازیچه‌ایم و مدام از هر دو که بنوبت جایشان باهم عوض می‌شود بازی می‌خوریم و فکر می‌کنیم از سر مرام و معرفت بر سر ما و مام میهن باهم می‌جنگند! بر سر مام میهن باهم و در کنار هم با دشمن می‌جنگند و نه باهم- همچو شیرانی که در این راه از جان و مال خویش گذشتند و شهید شدند! اما جنگ اینها نه جنگ شیران بلکه "جنگ روبهان" بر سر سلطه بر مام میهن و چنبره بر ثروت و سرمایه‌ی میهن است!

.

با این وجود اینها همه بخاطر فراهم بودن زمینه برایشان ا‌ست و من و تو مادام که این زمینه را تغییر ندهیم و این معادله را بهم نزنیم همین هست که هست. هر جاده‌ای که باز باشد طبعا وسوسه‌انگیز خواهد بود و این ماییم که راه سلطه و سیطره را برایشان اتوبان کرده‌ایم و خود کنار راه ایستاده با حسرت و یا نفرت تاخت‌وتازشان را تماشا می‌کنیم! هر از گاهی هم به نشان اعتراض به میان جاده می‌پریم و چندی زیر چرخ‌شان هم محو می‌شویم هم محکوم! باقی دلمان خوش است گاه‌گداری حضرات کنار اتوبان می‌ایستند و بما دست تکان می‌دهند و تکه نانی سمت ما پرتاب می‌کنند!

.

اینکه این بازی کی تمام می‌شود بستگی دارد به اینکه کی این معادله عوض می‌شود؛ حالیا این اتوبان سلطه که در سراسر این سرزمین پهن است و پوزیسیون و اپوزیسیون باهم در آن کورس دارند پهنایش از پس‌نشستن ماهاست، درازایش از دورنشستن ماها از هم، صاف و همواری‌اش از ساده‌لوحی و خوش‌خیالی و خوش‌باوری ما، روشنایی‌اش از خاموشی فکر سیاسی اجتماعی ما و علائم‌اش از مکشوف و معلوم‌الحالی ما برایشان- که خوب می‌دانند کی و کجا از ما سرعت و سبقت گیرند، کی بپیچند، کی بالا روند، کی پایین بیآیند، کی بوق، کی چراغ، کی ... .

.

باری، ما این همه ضعف داریم و طبیعی است هرکه ضعف‌اش بیش‌تر، زوری که بر سرش هست هم بیش‌تر، درد و رنج و زاری‌اش هم بیش‌تر! اگر در پی تغییریم هر کدام از ضعف‌ها تاریخ و تحلیل و تفسیر مشخصی دارند و هر کدام مبین راهی و مقتضی راهکاری‌اند! بسم‌الله! فکر جامعی که عطف حل و فصل این همه ضعف باشد کو؟ کجاست؟ ...

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ شنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 دوری در دنیای آمار - بخش هشتم
میانگین حقوق خالص ماهانه در جهان

.

میانگین حقوق خالص ماهانه در جهان - جامعه شناسی شرقی

.

بالاترین میانگین حقوق خالص ماهانه در جهان (بعد از کسر مالیات) متعلق است به کشور سوئیس با 6264.54 دلار معادل 384/016/302 تومان ایران (دلار 61300 تومان به نرخ متوسط امروز)؛ و بعد لوکزامبورگ و سنگاپور به ترتیب با 5106.23 و 4960.32 دلار. ایران در این رده‌بندی با متوسط حقوق خالص ماهانه‌ی 272.23 دلار معادل 16/687/699 تومان در رتبه‌ی 94 جهان قرار دارد. کشورهای ونزوئلا با 186.80، پاکستان با 157.59 و مصر با 145.74 دلار (معادل 8/933/862 تومان) در انتهای رده‌بندی قرار دارند.

.

دنیای آمار World of Statistics

میانگین حقوق خالص ماهانه Average Monthly Net Salary

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: دنیای آمار, حقوق خالص ماهانه, سوئیس لوکزامبورگ سنگاپور, جامعه شناسی شرقی

[ جمعه ۲۳ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهل و یکم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

شوونیسم Chauvinism

.

میهن‌پرستی غیرمدلل و غیرعادی و افراطی، معادل جینگوئیسم*، برگرفته از نام نیکلاس شووین، سرباز بازنشسته (و احتمالاً افسانه‌ای) فرانسوی که در اوایل قرن نوزدهم با وجود ناداری و ناتوانی به‌نحوی متعصبانه به امپراتور مخلوع ناپلئون ایمان و ارادت داشت. این عبارت در سال‌های اخیر به لطف ابداع عبارت «شوونیسم مردانه» توسط فمینیست‌ها در دهه‌ی 1960 برای توصیف گرایش مردان به این که خود را «جنس برتر» بدانند، احیا شده است.

.

⏺ توضیحات مترجم:
*جینگوئیسم jingoism: نوعی ملی‌گرایی افراطی که برخی ملت و مملکت خود را به‌نحوی غیرموجه برتر از دیگران تصور کرده و بر این اساس طی روابطی نامسالمت‌آمیز منافع ملی خود را با زور یا تهدید یا تهاجم تعقیب و تأمین می‌کنند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش سی و ششم
✍️ حسین شیران

.

دروغ چرا، من به "ایران آباد و آزاد"ی که "اپوزیسیون" بخواهد برای من بسازد به همان اندازه بددل و بدبین هستم که "پوزیسیون" بخواهد این کار را بکند؛ بواقع به هر دو به یک اندازه بی‌اعتماد و از هر دو به یک اندازه بیمناک‌ام؛ اگرکه خیلی از همین اپوزیسیون‌ها امروز فرقی میان نامزدهای ریاست‌جمهوری نمی‌نهند و باصطلاح سگ زرد را برادر شغال می‌دانند به همین قرار من هم هیچ فرقی میان پوزیسیون و اپوزیسیون نمی‌نهم و هر دو را دو روی سکه‌ی سلطه می‌دانم که مدام در سپهر سیاست چرخ می‌زنند و از این رو به آن رو می‌شوند و از آن بالا بالاها صرفا وعده و وعید بر سر ما می‌ریزند- بقول حافظ "عِرض خود می‌برند و زحمت ما می‌دارند".

.

مگر نه اینکه پوزیسیون امروز همان اپوزیسیون دیروز است، به همین قرار اپوزیسیون امروز هم پوزیسیون فرداست- باور نداری عمرت دراز تا ببینی چگونه این آن و آن این و این از آن و آن از این می‌شوند و در هم و بر هم می‌شوند و بنوبت بر تو حاکم می‌شوند و تو ناگهان بخود می‌آیی می‌بینی ای دل غافل، صدسال بر تو و سرزمین‌ات گذشته و همچنان حضرات ترا به آزادی و آبادی‌ای که می‌گویند اندکی جلوتر است وعده و وعید می‌دهند! ایندو موهبت بدوا با مردم بودند همین پوزیسیون-اپوزیسیون‌بازی‌ها آنها را از میان ربود و تا سقف آرمان‌ها و آرزوها بالا برد و بعد برای رسیدن به آنها شعار ساخت و مردمان را در دام شعار انداخت. ای دوصد لعنت بر هرکه اولین بار شعار داد!

.

همین پوزیسیون امروز ما دیروز خود اپوزیسیون بود و با تمام توان بی‌لیاقتی و بی‌کفایتی پوزیسیون وقت را فریاد می‌زد و با شور و شوق فراوان آزادی و آبادانی دنیا و آخرت را باهم به ما وعده می‌داد؛ چه شد؟ چرا نشد؟ حال چه تضمینی هست اپوزیسیون امروز هم که همین وعده‌ها را می‌دهد فردا که به قدرت رسید بدتر از پوزیسیون امروز نباشد؟ اگر یکی با وعده‌های بی‌محل گذشته‌ی ما و پدران‌مان را بلعید هیچ بعید نیست دیگری هم آینده‌ی ما و فرزندان‌مان را ببلعد! آیا کسی هست بنویسد و تضمین دهد این بار چنان نخواهد شد؟ این سرزمین هنوز زمینه و ظرفیت تکرار تراژدی را دارد‌. چرا؟ چون در بطن و متن‌اش عاقل‌ترانی در کار نیست تا از تکرار آن‌ها پیش‌گیری کنند.

.

نسل امروز بسی بی‌اساس خود را فهمیده و ورزیده‌تر از پدران و پدربزرگان خود می‌داند و تصور می‌کند- در واقع متهم می‌کند، آن‌ها ساده‌دل و ساده‌لوح بوده‌اند که فریب اپوزیسیون زمان خود را خورده و در پی‌اش افتاده و انقلاب کرده و ملت و مملکت را بدبخت کرده‌اند؛ این نسل انگار که نمی‌داند هر زمینه و زمانی پوزیسیون و اپوزیسیون خاص خود را دارد و هر کدام در هر دوره با زبان و زینت و زیور و زرنگی خاصی وارد عمل می‌شوند و هر نسل را به طریقی می‌فریبند و بر آن حاکم می‌شوند وگرنه که این بازی خیلی زودتر از اینها تمام می‌شد و بشریت از شر هر قدرت‌طلب و فرصت‌طلبی رها می‌شد. این نسل نمی‌داند تنها یک چرخ کافیست تا اپوزیسیون را به پوزیسیون و جذاب را به جلاد بدل سازد.

.

اما این بددلی و بدبینی مصلحت‌آمیز نسبت به پوزیسیون و اپوزیسیون هیچ مایه و پایه‌ی نومیدی از اصلاح امور و رهایی از دست آنها و حتی بمعنی نومیدی از خود آنها نیست. (باقی در بخش بعد) 🙏

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهلم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.
سرمایه‌گرایی - سرمایه‌داری (کاپیتالیسم) Capitalism

.

یک نظام اقتصادی که در آن ابزار تولید متعلق به بخش خصوصی است و هدایت تولید و توزیع سود از طریق بازارهای آزاد که بر اساس سیگنال‌های قیمتی تعیین‌شده توسط عرضه و تقاضا عمل می‌کنند صورت می‌گیرد. کارل مارکس استدلال می‌کرد که سرمایه‌داری از کارگران استثمار می‌کند و از این جهت ناگزیر در نهایت سرنگون می‌شود (به مارکسیسم مراجعه کنید). تا به‌حال که با وجود خطاهای دوره‌ای- از بی‌کاری بالا و نابرابری‌های درآمدی گرفته تا تخریب محیط‌زیست که منتقدان آن را به سرمایه‌داری نسبت می‌دهند، او در اشتباه بوده است.

.

مدافعان سرمایه‌داری استدلال می‌کنند که نظام سرمایه‌داری کارآمدترین آفریننده‌ی ثروت در تمام دورانی بوده و است که تاکنون جهان به‌خود دیده است و اشاره می‌کنند که در سرمایه‌داری مدرن هر کارگر صاحب کار خود است و می‌تواند آن را بفروشد. سرمایه‌داری از قرن شانزده به بعد در اروپا به عنوان جانشین فئودالیسم رشد کرد. بهترین مدافع سرمایه‌داری مدرن بدون شک آدام اسمیت (1723-1790) و کتاب‌اش با عنوان "تحقیقی در مورد ماهیت و علل ثروت ملل" (1776) است. او گفت: تصمیمات اقتصادی به بهترین وجه بواسطه‌ی خودتنظیمی نیروهای بازار گرفته می‌شوند.

.

همچنین مهم‌ترین فرد در نظریه‌ی سرمایه‌داری، دیوید ریکاردو (1772-1823) اقتصاددان بریتانیایی است که در قرن نوزده "قانون مزیت نسبی" را ابلاغ داشت؛ او توضیح داد که چرا تجارت با یکدیگر برای دو طرف سودآور است حتی اگر یکی از طرفین در همه‌ی اشکال تولید برتر باشد. به‌زودی ثابت شد که سرمایه‌داری با وجود تمام نقاط قوت‌اش نمی‌تواند از سقوط وال استریت در سال 1929 و پس از آن رکود بزرگ اقتصادی در دهه‌ی 1930 جلوگیری کند. یکی از پیامدهای یک چنین بحران‌هایی نظریه کینزی بود که بر نیاز به مخارج دولتی در زمانی که سرمایه‌گذاری خصوصی کم می‌شود تأکید می‌کرد.

.

دهه‌های 1970 و 1980 کینزگرایی از اقبال افتاد و با پول‌گرایی monetarism* جایگزین شد – با این‌حال این تغییر طالع موقتی بود چرا که ایده‌های کینز یک‌بار دیگر به‌عنوان راه‌حلی برای بحران اعتباری سال 2009 مرتبط و مناسب به نظر رسید.

.

⏺ توضیحات مترجم:
* مونتاریسم؛ مکتب اصالت پول؛ نظریه یا شیوه‌ی کنترل عرضه‌ی پول به‌عنوان روشی اصلی برای ثبات اقتصادی.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

⏺ از پیوستگی زمان به پیوستگی اذهان راهی نیست برای آن‌که بازمی‌اندیشد، بدون بازاندیشی هم ذهن هم زمان و هم انسان را گسسته از هم و گسسته با هم خواهیم یافت.

.

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش سی و پنجم
✍️ حسین شیران

.

اگر که از کسی یا چیزی می‌گذری و یا که کسی یا چیزی از تو می‌گذرد "بازاندیشی و بازنگری" در و یا برای مقام و موقعیت جدیدی که خواه‌ناخواه بر تو خلق می‌شود بزرگترین ضرورتی‌ست که باید "بهنگام" بدان بپردازی وگرنه بازماندن از هر چیز و هر کسی آن سرنوشت محتومی است که در انتظار توست؛ در این میان "زمان" بزرگترین چیزیست که از سر ما می‌گذرد و خواه‌ناخواه خیلی از چیزها و کس‌ها را هم همراه با خود از سر ما می‌گذراند.

.

در این هنگامه در گذر از سطح افراد که ناگزیر هر کس باید بنوبه‌ی خویش به فکر خویش باشد تا از قافله عقب نماند در سطح اجتماع ضرورتا باید باشند کسانی که حواس‌شان به گذر زمان و تغییر زمینه‌ای که جماعت بسته بدان و بواقع نشسته در آن‌اند باشد و بهنگام برای موقعیت جدیدی که برای جامعه خلق می‌شود بازاندیشی و بازنگری کنند. بدیهی‌ست در یک چنین سطح کلانی در نظر گرفتن جمیع جوانب و شرایط جامعه و جهان آن ضرورتی‌ست که تنها از عقلای قوم برآید.

.

بدیهی‌ست گذر زمان همه چیز را به یک اندازه تغییر نمی‌دهد و برخی از چیزها همچون ارزش‌ها و هنجارهای حاکم بر جامعه را به کندی تغییر می‌دهد اما این هرگز بمعنی عدم نیاز به بازاندیشی و بازنگری در آن‌ها نیست. بسته به باد مخالفی که در هر برهه از زمان می‌وزد و بسته به حجم گرد و خاک و لرزش و لغزشی که بپا می‌کند باید در ارزش‌ها و هنجارهای جامعه بازاندیشی و بازنگری داشت و در برابر تغییرات و تحولات روزآمد و کارآمد ساخت.

.

برای یک چنین امر مهمی بر عقلای قوم است که بر "برج کنترل جامعه" ایستاده و با چشمانی باز درون و برون جامعه را رصد کنند و با ذهنی باز نسبت ارزش‌ها و هنجارهای جامعه با آینده‌ای که می‌آید و حال می‌شود و حالی که یک‌ریز به گذشته تبدیل می‌شود و گذشته‌ای که مدام دورتر و دروتر می‌شود را بررسی کنند و تکلیف نسل‌های دیروز و امروز و فردا را با آن مشخص سازند؛ اصرار بر حاکمیت ارزش و هنجار واحدی بر همه‌ی نسل‌ها نشان عدم درک فلسفه زمان است.

.

چاره چیست، وقتی زمان مدام نو می‌شود و نوآوری می‌آورد و نوآوری‌ها هر کدام با خود ارزش‌ها و هنجارهای نوینی می‌آورند و خواه‌ناخواه با همه یا بخشی از ارزش‌ها و هنجارهای کهن درمی‌افتند "عاقلان" باید دست بکار شوند و مسائل و مشکلات پیش‌آمده را حل و فصل کنند و مقدم بر آن "عاقل‌تران" با طرح و تدبیری بهنگام نگذارند کار به ستیز و گریز میان سنت و مدرنیته بکشد و باعث و بانی شکاف‌ها و گسست‌های دردناک میان نسل‌ها گردد.

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ جمعه ۱۶ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی شرقی - ایکاش ایکاش ایکاش

.

(مشاهده فیلم)

.

🌓 دوران دبیرستان یک معلم زیست داشتیم- اگرکه زنده است خدایا بسلامت دارش وگرنه روح‌اش غریق رحمت باد- که هر از گاهی بهر مناسبتی که خودش تشخیص می‌داد هر دو دستش را بالا می‌برد و با صدای بلند ایکاش ایکاش ایکاش می‌گفت تا بدوا توجه همه را بخود جلب کند و بعد هر بار نامی از حیوانی می‌برد و آرزو می‌کرد آن حیوان می‌بود! و بعد قدری منتظر می‌ماند تا خنده‌های نابخردانهٔ ما تمام شود سپس با تأنی خاصی از خصیصهٔ خوب آن حیوان می‌گفت تا به گمان خویش این‌گونه ما را در فرآیند انسان شدن متوجه کجی‌ها و کمی‌ها و کاستی‌هامان سازد! اما او که می‌رفت ما ابلهانه ادایش را در می‌آوردیم و کلی ایکاش ایکاش می‌کردیم و سیر می‌خندیدیم! آه که چه زود درس‌های نگرفته دردهایی می‌شوند و سفت و سخت گریبانمان را می‌گیرند! حکایت این گاو را که دیدم یاد آن آموزگار بزرگ افتادم و آن درس‌های بی‌نظیرش! و نیز آن خنده‌های نابجایی که بی‌جهت آن روزها مصرفش کردیم و چیزی برای امروزمان نماند! مرا ببخش آموزگار بزرگوارم، بگذار اینجای کار این بار با گریه درسی از آن ایکاش‌هایت را پس بدهم: ایکاش ایکاش ایکاش من این گاو بودم که بیش از دو بار فریب نمی‌خورد!😔

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی فریب, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

⏺ ما درگیر جزئیات‌ایم و غرق در آن زندگی می‌کنیم اما ضرورتا باید باشند کسانی که به فکر کلیات حاکم بر جزئیات زندگی‌اند؛ همیشه فکر بهتری وجود دارد برای آن‌ها که می‌اندیشند.

.

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش سی و چهارم
✍️ حسین شیران

.

پیش‌تر گفتیم بدوا بنا به احساسات و ادراکات و استنباطات متفاوت در زمینه و زمان متفاوت بنی‌بشر را گریزی از پیدایش و تکثر ایدئولوژی‌ها یا همان عقاید معطوف به عمل نیست؛ مادام هم که تکثر ایدئولوژی حاکم است جامعه و جهان را هیچ گریزی از تضاد و تنش ناشی از تنافر و تقابل آن‌ها نیست. حالیا بعد هزاران هزار سال زیست اجتماعی و هزاران هزار جنگ و جدال و قتل و غارت، تازه‌تازه بشر به این نتیجه رسیده وقتی تاریخا و تحقیقا هیچ عقیده‌ورزی از موضع خود کوتاه نمی‌آید بلکه حاضر است در راه عقیده‌اش بکشد یا کشته شود- و اساسا هیچ تهدیدی بدتر و بالاتر از این برای جامعه و جهان نیست، پس بگذار همه برحق ولیکن همه باهم باشند.

.

این همان پلورالیسم است، یعنی پذیرش مصلحت‌آمیز تکسر و تکثر (شکستن و زیاده گشتن) حقیقت، یعنی به صلح و سازش فراخواندن تنوعات و تکثرات موجود؛ ارزش و اهمیت پلورالیسم یک، در همین دعوت به صلح و سازش، و به این سبب، دو، حفظ گونه‌های ایدئولوژی بویژه گونه‌های ضعیف و غیرحاکم است. با این‌حال موفقیت پلورالیسم در این ارتباط همواره نسبی بوده و است و همچون هر چیز دیگری با وجود اشاعه‌ی جهانی جاهایی مورد عنایت قرار گرفته و توفیقاتی کسب کرده و در جاهایی دیگر هیچ محلی از اعراب نیافته و هیچ کاری از پیش نبرده است و از این جهت صلح و سازش در سطح جهان همچنان امری دست‌نیافتنی برای بشر باقی‌مانده است!

.

واقعیت اینست که رویکرد پلورالیسم در برابر تکثر ایدئولوژی‌ها نه رادیکال بلکه پالیاتیو است یعنی بدوا به تخفیف و تسکین آلام ناشی از تنوع و تکثر ایدئولوژی‌ها می‌کوشد و برنامه‌ی مشخصی برای درمان قطعی آن ندارد و یا نمی‌خواهد داشته باشد و یا یک چنین چیزی را ممکن و مؤثر نمی‌داند؛ در هر حال چیزی که مشخص است اینست که پلورالیسم با یک چنین روال و روندی نه فقط از تنوعات موجود نمی‌کاهد بلکه برعکس با محفوظ داشتن و میدان دادن به رشد و توسعه‌ی ایدئولوژی‌های مختلف یک‌ریز بدان می‌افزاید و به این قرار بازار ایدئولوژی‌های ریز و درشت را برای جهانیان داغ داغ می‌سازد! برای همین می‎گوییم پلورالیسم نه پایان بلکه پایه‌ای برای آغاز کار است.

.

حال ببینیم این کار که می‌گوییم چیست و بعهده‌ی کیست. پیش‌تر گفتیم مشکل ایدئولوژی‌ها آگاه‌ناآگاه و خواه‌ناخواه آمیخته بودن افهام‌شان از حقیقت امر با اوهام و اغراض است و پلورالیسم که مصلحتا همه را محق و پذیرش‌شان را مجاز می‌دارد بواقع بلاتفکیک رواج افهام و اوهام و اغراض همه را باهم مجاز می‌دارد- البته بشرط آنکه هیچ‌کدام در اندیشه‌ی سلطه بر دیگران نباشند؛ اما این دلیل نمی‌شود ما فراموش کنیم ایدئولوژی‌ها در عین محق بودن مغرض و منحرف هم هستند؛ بر خردمندان قوم است که به زدودن اوهام و اغراض از ایدئولوژی‌ها و خالص‌سازی افهام‌شان برای بازسازی چهره‌ی واقعی حقیقت موضوعه برای نسل‌های بعدی همت گمارند. اما چگونه؟

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و نهم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.
کالوین‌گرایی (کالوینیسم) Calvinism

.
مجموعه‌ای از باورها در مسیحیت پروتستان، که از آموزه‌های «جان کالوین» (متولد ژان کووین، 1564-1509) الهی‌دان و کشیش فرانسوی قرن شانزدهم سرچشمه می‌گیرد. کالوینیسم پنج نکته‌ی اساسی دارد: 1. «فساد کل»، به این معنی که همه‌ی انسان‌ها گناه‌کار به دنیا می‌آیند. 2. تقدیر برای «برگزیدگان» است - آن‌ها که از جانب خدا برگزیده شده‌اند. 3. کفاره برای گناه‌کارانی است که باید نجات یابند (طبق آیین کالوینی، مسیح نمرد تا همه‌ی گناه‌کاران را نجات دهد). 4. «فیض مقاومت‌ناپذیر»، یعنی برگزیدگان نمی‌توانند در برابر دعوت خدا مقاومت کنند. و 5. استقامت قدیسان، یعنی کسانی که برای رستگاری انتخاب شده‌اند با ثابت‌قدمی به بهشت خواهند رسید. همان‌طور که کالوین غمگینانه بیان کرد، خدا «برای بخشی از نژاد بشر بدون هیچ‌گونه شایستگی رستگاری ابدی مقدّر کرد، و برای بخشی دیگر، به مجازات عادلانه‌ی گناه‌شان، لعنت ابدی».

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

❇️ بیانیه‌ی ۱۵۱ نفر از مصلحان آیا اشارتی از عقلای قوم و بشارتی بر پیدایش هرچند دیرهنگام هسته‌ی پلورالیستیک مردمی در این سرزمین است و یا صرفا فراخوانی از سوی فعالان سیاسی برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات اضطراری پیش رو؟

.

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش سی و سوم
✍️ حسین شیران

.

در بخش پیش سه ویژگی "خردمند بودن" و "طرح و تدبیر دادن" و "در خدمت جامعه‌ بودن" را باهم و در کنار هم تیپ ایدئالی برای عقلای قوم دانستیم؛ حال ببینیم این بیانیه متضمن این سه ویژگی باهم و در کنار هم است یا نه. بدوا ویژگی نخست یعنی خردمندی و خردورزی را بر همه‌ی عزیزان امضاءکننده‌ی این بیانیه مفروض می‌داریم و کمابیش همه را از حیث انتفاع از قوه‌ی مُدرکه و ممیزه‌ی عقل جزو نخبگان جامعه می‌شماریم و تساهلا و تسامحا پندارها و گفتارها و کردارهای عقلانی‌شان در مواضع و مواقع مختلف را هم گواه این می‌گیریم تا بعد.

.

به همین منوال ویژگی سوم یعنی در خدمت جامعه یعنی "ملت، دولت و مملکت"- هر سه باهم و در کنار هم و در ارتباط باهم- بودن را هم برایشان مفروض می‌داریم و این عنوان "پای ایران در میان است" که در صدر بیانیه و "جمعی از دغدغه‌مندان توسعه و مردم‌سالاری در ایران" که در ذیل بیانیه آورده‌اند را هم باور می‌کنیم و این اوصاف را برایشان میمون و مبارک می‌داریم تا هرچه سریع‌تر به اصل کاری یعنی ویژگی دوم "طرح و تدبیر دادن" برسیم و مشخصا بر این پرسش متمرکز شویم که آیا این بیانیه واجد طرح و تدبیری در بطن و متن خود برای جامعه است یا خیر.

.

در شرح ویژگی‌های طرح و تدبیر گفتیم که ضرورتا باید معطوف به مسائل و مشکلات جامعه و متعهد به حل و فصل آن‌ها باشد و در این راستا با کاربست عقل نظری و عقل عملی واجد "رویکرد نظری" و "راهبرد عملی" مشخصی باشد و مهم‌تر از همه اینکه "متضمن نتیجه" و "پی‌گیر و پاسخ‌گوی پیامدها" هم باشد. در این بیانیه رویکرد نظری مشهودی که به چشم می‌خورد "گفتمان وفاق" و "کنش‌گری مرزی" است که اولی بیشتر از سوی دکتر بیژن عبدالکریمی و دومی مشخصا از سوی دکتر مقصود فراستخواه طرح و تعقیب می‌شود و هر دو از نظر جامعه‌شناختی بجای خویش واجد ارزش و اهمیت هستند.

.

و اما راهبرد عملی این بیانیه چیست؟ مصالحه‌گری میان ملت و حکومت برای "افزایش مشارکت" در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو؛ شاید اگر این بیانیه در زمان دیگری غیر از موسم انتخابات که ناگهان همه مهربان و نگران همه چیز می‌شوند منتشر می‌شد اشارت و بشارت دیگری می‌داشت اما حالیا در این برهه نماد و نمود چیز دیگری جز دعوت به مشارکت نمی‌تواند باشد، یعنی در کمال تعجب می‌بینیم که شهد و شیره‌ی همه‌ی حرف‌های قشنگی که در این بیانیه مطرح است در نهایت در کاسه‌ی کوچک "مشارکت در انتخابات" جمع می‌شود بدیهی‌ست این کاسه را هم مثل همیشه حکومت سرمی‌کشد، ته‌ته‌اش چه برای ملت و مملکت می‌ماند را عزیزان باید پاسخ دهند!

.

در نهایت در اینکه آیا این بیانیه می‌تواند مصداق طرح و تدبیری از سوی عقلای قوم برای خدمت به جامعه یعنی ملت و دولت و مملکت هر سه باهم و در کنار هم باشد من یکی تردید دارم و از این جهت حضور هسته‌ی مردمی در این سرزمین را همچنان سایه‌روشن دارم؛ به کارسازی گفتمان وفاق و کنشگری مرزی در این شرایط که ستیزه‌گری با مردم از سر و روی نظام می‌بارد هم هیچ خوش‌بین نیستم. ما به یک "شاه‌تدبیر" نیاز داریم که جامعه را به مرحله‌ای بهتر و بالاتر گذار دهد، ماندن در این وضعیت به نفع هیچ کدام نیست- نه ملت، نه مملکت و نه حتی خود نظام. (باقی در بخش بعد)

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

❇️ در جستجوی راهی برای رهایی، از هر مسیری که برویم به "عقلای قوم" می‌رسیم؛ این یعنی هرچه هست در این ایستگاه است و ما بسی بیش از اینها باید در آن درنگ کنیم.

.

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش سی و دوم
✍️ حسین شیران

.

عقلای قوم کیستند؟ عقلای قوم "خداوندان عقل" و خردمندانی هستند که به "طرح و تدبیر" در "خدمت جامعه‌"اند؛ در حقیقت این سه ویژگی- خداوندان عقل، طرح و تدبیر، خدمت جامعه - باهم و در کنار هم تیپ ایدئال عقلای قوم را برای ما می‌سازند و بی هر کدام کلا موضوع منتفی و چیزی به اسم عقلای قوم از درجه‌ی هستی و یا اعتبار ساقط است؛ خداوند عقل باشی و طرح و تدبیری نداشته باشی، طرح و تدبیر داشته باشی و خداوند عقل نباشی، هر دو باشی اما در خدمت جامعه نباشی، در خدمت جامعه باشی اما نه خردمند باشی و نه طرح و تدبیر داشته باشی، هیچ کدام از این حالات شایستگی و بایستگی اطلاق عنوان عقلای قوم را ندارند. نظر به ارزش و اهمیت هر کدام از این سه ویژگی در ادامه بر سر هر کدام قدری تأمل می‌کنیم.

.

اولا خداوندان عقل که می‌گوییم مشخص است به اقلیتی از افراد جامعه نظر داریم که طبیعتا و تربیتا در امر تعقل تخصص و تبحر و تشخص دارند و از حیث انتفاع از قوه‌ی مُدرکه و ممیزه‌ی عقل "نخبگان خرد" جامعه محسوب می‌شوند- نشانه‌اش هم صدور پندارها و گفتارها و کردارهای عقلانی از آنها در مواضع و مواقع مختلف است. بدیهی‌ست هم میزان برخورداری از عقل و هم میزان انتفاع از آن را مراتبی‌ست و خداوند عقل اصولا و اساسا هر آن کسی‌ست که از هر دو نظر در مراتب اعلا قرار دارد. در دنیای غرق احساسات و هیجانات روزافزون امروزین برخورداری از "نخبگان خردمند" که همواره در هر شرایطی در سطحی فراتر از احساسات و هیجانات، راه و روش و منش درست را پیش پا بگذارند خود قدرتی بی‌بدیل برای هر جامعه‌ای تلقی می‌شود.

.

در حقیقت، ارزش و اهمیت اجتماعی و فلسفه‌ی وجودی نخبگان خردمند جامعه در همین ارائه‌ی طریق‌هاست؛ به بیان دیگر از عقلای قوم این انتظار می‌رود که از موضعی فراز نظرا و عملا متوجه و متمرکز مسائل و مشکلات موجود و آتی جامعه باشند و بهنگام برای هر کدام طرح و تدبیری ارائه دهند. تدبیر خروجی کاربست عقل نظری و عقل عملی در ارتباط با مسائل و مشکلات جامعه و لزوما دربرگیرنده‌ی "رویکردهای نظری" و "راهبردهای عملی" در حل و فصل آنهاست. تدبیری که در آن راه و چاه و چاره و آغاز و پایان و پیامدها لحاظ نباشد تدبیر نیست. این یعنی تدبیر را هم تیپ ایدئالی‌ست و به هر چیزی بدین سادگی نمی‌توان تدبیر گفت؛ بسیاری از مسائل و مشکلات ما از همین دستکم گرفتن تدبیر و اطلاق بی‌پایه و بی‌رویه‌اش به خروجی هر محفل و مجلسی‌ست.

.

و اما ویژگی سوم یعنی خدمت به جامعه مقصد و مقصود تمام این تک و پوهاست- منظور از جامعه "ملت، دولت و مملکت" هر سه باهم و در کنار هم و در ارتباط باهم است؛ بزرگترین رسالت و مأموریت عقلای قوم تنظیم و تحکیم روابط میان این سه عنصر اصلی و اساسی در قالب یک طرح و تدبیر کلان و یا باصطلاح "شاه‌تدبیر" است و از نظر جامعه‌شناختی چیزی بهتر و برتر از این نیست که عناصر اصلی و اساسی جامعه باهم و در ارتباط باهم توسعه و تحول و تکامل یابند. اینکه تدبیر در حقیقت یک "امر خیر" تلقی می‌شود از این روست که به "اصلاح امور به صلاح همه" می‌کوشد و نه یکی به ضرر دیگری؛ هر عاملی که فقط بر رشد و توسعه‌ی یکی از اجزا متمرکز باشد نهایتا به آکرومگالی اجتماعی انجامیده سر و سیمای جامعه را بشدت بهم خواهد ریخت.
.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ شنبه ۳ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و هشتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.
بوداگرایی (بودیسم) Buddhism

.

یک فلسفه، و برای خیلی‌ها یک مذهب، که توسط «سیذارتا گوتاما» (معروف به «بودا» به معنی روشن‌شده؛ روشن‌گر) در شمال شرقی هند در قرن ششم پیش از میلاد پایه‌گذاری شد. بوداگراها، که تعدادشان در سراسر جهان نزدیک به 380 میلیون نفر می‌رسد، به هیچ خدایی اعتقاد ندارند؛ تنها چیزی که آن‌ها اعتقاد دارند "چهار حقیقت اصیل" است:

1. زندگی رنج است.
2. رنج ناشی از خواسته‌های فردی است.
3. برای توقف رنج باید خواسته‌ها را متوقف کرد.
4. برای متوقف ساختن خواسته‌ها «هشت راه اصیل» وجود دارد.

این «هشت راه اصیل» عبارت‌اند از: 1. بینش درست 2. پندار درست 3. گفتار درست 4. کردار درست 5. معاش درست 6. تلاش درست 7. تفکر درست و 8. تمرکز درست. به بیان دیگر، از طریق کردار و انضباط اخلاقی، اغلب شامل مراقبه (مدیتیشن)، است که یک بودایی می‌تواند نهایتا به آرامش کامل «نیروانا» یا «بیرون جهیدگی»- حالت رهایی از رنج و چرخه‌ی تولد دوباره، برسد.

چندین سنت بودایی وجود دارد که اصلی‌ترین آن‌ها «تراوادا» است که در جنوب شرقی آسیا رایج است و بر مدیتیشن و خودرهاسازی از طریق خودتلاش‌گری تأکید دارد و بعد «ماهایانا» است، دربردارنده‌ی مجموعه‌ای از مکاتب مانند «ذن» (که می‌کوشد معنای زندگی را بدون دخالت منطق و زبان دریابد) و «سرزمین پاک» (که بر سرودخوانی تأکید دارد). مدارس ماهایانا در تبت، چین، مغولستان، کره و ژاپن غالب هستند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ شنبه ۳ شهریور ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]