جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 نسبت خردگرایی و خرابات‌گرایی در غزلی از سعدی

ساقیا می ده که ما دردی‌کش میخانه‌ایم
با خرابات آشناییم از خرد بیگانه‌ایم

خویشتن سوزیم و جان بر سر نهاده شمع‌وار
هر کجا در مجلسی شمعی‌ست ما پروانه‌ایم

اهل دانش را در این گفتار با ما کار نیست
عاقلان را کی زیان دارد که ما دیوانه‌ایم

گرچه قومی را صلاح و نیکنامی ظاهر است
ما به قلاشی و رندی در جهان افسانه‌ایم

اندر این راه ار بدانی هر دو بر یک جاده‌ایم
واندر این کوی ار ببینی هر دو از یک خانه‌ایم

خلق می‌گویند جاه و فضل در فرزانگی‌ست
گو مباش این‌ها که ما رندان نافرزانه‌ایم

عیب توست ار چشم گوهربین نداری ورنه ما
هر یک اندر بحر معنی گوهر یکدانه‌ایم

از بیابان عدم دی آمده فردا شده
کمتر از عیشی یک امشب کاندر این کاشانه‌ایم

سعدیا گر باده‌ی صافیت باید باز گو:
ساقیا می ده که ما دردی‌کش میخانه‌ایم

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی ادبیات, سعدی خراباتگرایی خردگرایی

[ سه شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی دولت - بخش یازدهم
✍️ حسین شیران

.

باری "باید ملت را دولت‌مند ساخت"؛ در این هیچ تردیدی نیست؛ این تنها راه رهایی ملت از استبداد و استثمار و استضعاف ادواری سلسله حاکمان و خیل سلطه‌خواهان و فرصت‌طلبانی‌ست که همواره در هر دوره با نمودها و نشان‌هایی نوین از راه می‌رسند و هنرمندانه از کم و کسرها و ضعف و ضلالت‌های مردم شعرها می‌سرایند و سیاست‌مدارانه برای حل‌وفصل‌شان شعارها سرمی‌دهند و سرانجام اعتماد مردم درمانده را جلب کرده و جَلدی می‌جهند و بر گُرده‌ی‌شان سوار می‌شوند و دیگر به این راحتی‌ها پایین نمی‌آیند!

.

دولت‌مند ساختن ملت اگرچه پایانی بر سلطه‌خواهی‌ها و فریب‌کاری‌ها نیست و ضرورتا تا سیاست هست همیشه باید به‌هوش بود تا از هر کس و ناکسی در هر پوشش و پویشی رودست نخورد با این‌حال توسعه و تحول و توانمندسازی‌ای که از این طریق عاید ملت می‌شود خود آغازی‌ست بر پوشاندن ضعف‌ها و ضلالت‌های تاریخی ملت که به کرات مورد سوءاستفاده‌ی سیّاسان واقع شده و عملا از یک سوراخ بارها و بارها گزیده شدن را برای ملت رقم زده است؛ و این هیچ دستاورد کوچکی برای دولت‌مند ساختن ملت نیست.

.

در این راستا یعنی دولت‌مند ساختن ملت مسأله‌ای که هست اینست که دولت علی‌الدوام دست حکومت است و ضرورتا برای تحقق یک چنین ایده‌ای بدوا باید آن را از دست حکومت خارج ساخت؛ وانهادن دولت به حکومت، به باور من، اشتباه تاریخی بزرگی‌ست که ملت در طول سال‌های دلسردی و دوری‌اش از حکومت مرتکب شده و بازمی‌شود، درحالی‌که درست برعکس، باید برای تصاحب دولت خیز برداشت، چرا که در تقابل ملت و حکومت، عامل تعیین‌کننده دولت است و بواقع دولت سمت هر که باشد او برنده‌ی میدان است.

.

سؤال: آیا هیچ راهی نیست ملت و حکومت هر دو بنحوی مسالمت‌آمیز در دولت دست داشته و منصفانه از آن منتفع شوند؟ پاسخ: در عالم ذهن و نظر همیشه هست و همین حالا هم خیلی‌ها در خیال خود ایده‌ها و ایدئولوژی‌هایی در این زمینه می‌پرورند اما مهم عالم عین و عمل است که نیست! چه بواقع امر محال است آن‌ها که خود را حاکم می‌دانند و به هر شکل حق حکم‌رانی را از آن خود می‌دانند محکومان را در حد و حدودی تعیین‌کننده در اداره‌ی‌ دولت دخیل سازند و اجازه دهند چیزی را به میل و صلاح خویش تغییر دهند.

.

همین نظام جمهوری اسلامی خود بزرگترین ادعا بر امکان یک چنین چیزی بود و حال بزرگترین گواه بر امتناع آن است. از همان آغاز حاکمان خود دریافتند در میدان عمل تحقق یک چنین وعده‌ای ممکن نیست و بواقع نمی‌شود هم مردم‌مدار بود و جمهوریت داشت و هم دین‌مدار بود و حکومت؛ بقول مولوی دو مرغ‌ بهم‌بسته پریدن نتوانند، یکی باید بمیرد یا تحت اراده‌ی دیگری قرار گیرد تا پرواز ممکن گردد، و چنین شد مرغ جمهوریت در این وادی تا حد مرگ پیش رفت و دولت و دولت‌مرد تحت اراده‌ی حکومت قرار گرفت.

.

در این میان از دولت بازرگان و بنی‌صدر، که یکی موقت و مستعجل گشت و دیگری منحل، تا همین دولت پزشکیان که در نوع خود از تسلیم و تسخیر شده‌ترین دولت‌ها توسط حکومت است، مستقل عمل کردن و مستقیم سمت مردم رفتن و خودسر خواسته‌ای از مردم اجابت کردن جرمی نابخشودنی تلقی شد و هر دولت و رئیس دولتی یک چنین خطایی کرد مستلزم توبیخ و تنبیه و تحریم گشت! چرا؟ چون حکایت حاکم و محکوم است و تحققا استمرار حکومت بسته به استثمار و استضعاف ملت است و این مهم مشخصا بر عهده‌ی دولت است.

.

باقی در بخش بعد

.

#جامعه‌شناسی_دولت #جامعه‌شناسی_توسعه #دولت_ایدئولوژیک #دولت_فراایدئولوژیک #فراتلفیق‌گرایی

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی شرقی, جامعه‌شناسی دولت, جامعه‌شناسی توسعه, دولت فراایدئولوژیک

[ چهارشنبه ۵ آذر ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش هفتاد و دوم
✍️ حسین شیران

.

تأمین و تضمین و تقویت قدرت اجتماعی و قدرت فرهنگی ملت‌ها را اصولا نباید از حکومت‌ها- نظام‌های سیاسی ایدئولوژیک حاکم بر آن‌ها توقع داشت چه اساسا قرار و قوام و قدرت حکومت‌ها در ضعف و ذلت و ضلالت ملت‌هاست و از این نظر بسی طبیعی‌ست که حاکمان نخواهند فی‌نفسه به تقویت بنیه‌ی اجتماعی و فرهنگی ملت‌های تحت‌سلطه‌ی خویش بپردازند بلکه برعکس تمام تلاش خود را می‌کنند تا تحققا قدرت اجتماعی و فرهنگی یعنی توانایی همبستگی و همکاری ملت با یکدیگر را سرکوب کنند و بر این اساس تا حد ممکن قدرت سیاسی یعنی توانایی تغییر و تحول و تعیین سرنوشت‌ ملت را عقیم سازند.

.

حکومت‌ها تا جایی به قدرت اجتماعی و فرهنگی ملت‌ها میدان می‌دهند که ضرورتا در راستای مواضع ایدئولوژیک و منافع طبقاتی‌شان باشند؛ برای این منظور آن‌ها بدوا در بنیان اجتماعی و فرهنگی ملت‌ها دست می‌برند و بسی خاک‌اش را شخم می‌زنند و در آن تخم ارزش‌ها و هنجارهای خود را می‌کارند و پیوسته با صرف هزینه‌های سرسام‌آور آبیاری‌اش می‌کنند و پرورش‌اش می‌دهند و بدین‌قرار ذهنیت و عینیت ملت‌ها را حول محور منویات و ملزومات حکمرانی خویش تنظیم و تحکیم می‌بخشند و بعد سود هم‌جوشی‌ها و هم‌کوشی‌های ملت‌ را به حساب مشروعیت و مقبولیت خویش واریز می‌کنند؛ حاکم‌شدن ارزش‌های طبقه‌ی حاکم که می‌گویند یعنی این!

.

اما این در حکم ویروسی‌شدن اذهان و اعیان ملت‌ها توسط ایدئولوژی‌های حاکم است و طبعا هرچه قدرت حافظه و هسته‌ی مرکزی و سیستم ایمنی (توانایی درک و دک حمله و حضور عنصر خارجی) یک ملت‌ ضعیف و قدرت همبستگی و همکاری و همپوشانی‌اش خفیف باشد حدت و شدت و وسعت درگیری‌اش با ویروس‌ها بیش‌تر و به‌همان اندازه بازپس‌گیری و بازیابی‌اش دشوارتر می‌گردد چه دیگر به‌وجه غالب ویروس در عمق وجودش رخنه کرده و کنترل اجزا و عناصرش را در دست می‌گیرد و همه کارکردهایش را به نفع خویش سامان می‌بخشد و اساسا از این نوع رابطه چیزی جز استیلا و استبداد و استثمار نمی‌توان انتظار داشت.

.

یک چنین تربیت و قدرت اجتماعی و فرهنگی‌ای بس عاریتی‌ست و طبعا با طبیعت ملت‌ها ناسازگاری‌هایی دارد و دیر یا زود ملت با بروز واکنش‌هایی همچون سرفه و عطسه و تب و لرز و اسهال و استفراغ و ضعف و غش بالاخره می‌فهمد که با ویروس ایدئولوژی آلوده شده و همه هستی‌اش سخت مورد سوءاستفاده واقع شده، پس عاصی شده هرچه در سر و در بر به عاریت دارد را پس می‌زند و دربه‌در دنبال درمان و بهبودی و بازیابی قدرت اجتماعی و فرهنگی اصیل خویش می‌گردد؛ برای همین حکومت‌ها اغلب سعی می‌کنند تا حد ممکن تاریخچه‌ی هستی و هویت ملت‌ها را پاک کنند و از بازگشت‌شان به تنظیمات اولیه جلوگیری کنند.

.

اکنون ملت ما هم در یک چنین موقعیتی قرار گرفته و بعد قرون متمادی ویروسی‌شدن با انواع و اقسام ایدئولوژی‌ها و زیست ذلیلانه زیر سلطۀ سلسله حکومت‌ها دربه‌در دنبال راهی برای رهایی و بازیابی خویش می‌گردد؛ اما این حس‌وحال در طول تاریخ به تناوب رخ داده و لزوما نمی‌توان گفت این بار نشان از آگاهی محض و رهایی مطلق از شر هر نوع ایدئولوژی سلطه‌جوی دیگر دارد و دیگر تن به ذلت پذیرش هیچ حکومتی نمی‌دهد؛ مادام که بنیه‌ی اجتماعی و فرهنگی و سیستم ایمنی ملت ضعیف است احتمال سقوط در باتلاق ایدئولوژی‌های دیگری که درست در یک چنین مواقعی به شکل و شمایلی فریبنده ظاهر می‌شوند و شعار آزادی می‌دهند محفوظ است! چاره چیست؟ ...

.

(باقی در بخش بعد)

.

#راهی_برای_رهایی
#فراتلفیق‌گرایی
#فراوفاق‌گرایی
#فراایدئولوژی
#فکر_برتر
#قدرت_اجتماعی
#قدرت_فرهنگی

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology​​​​​​​

[ شنبه ۱ آذر ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]