جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

استعفای نخست و زیر ژاپن

.

🌓 نخست وزیر ژاپن بابت افزایش 0/3%ی تورم و افشای رسواییهای هم‌حزبیهایش استعفا می‌دهد! یعنی شما هر آن فضیلت انسانی و اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی که نوعا از یک مقام‌مسئول باخدا و بادین و باایمان و باوجدان و بااخلاق و بافرهنگ خودمان توقع دارید را یکجا در این فرد و این حرکت می‌بینید! البته که در یک چنین جایی با یک چنین فرهنگ و یک چنین مسئولانی استبداد بس بعید می‌نماید؛ استبداد بومی باثبات هر آنجاییست که مقاماتش نه می‌توانند و نه از رو می‌روند که بخواهند استعفا دهند! اصلا نمی‌دانند استعفا چیست و اصولا برای چه مواقعیست! نه فقط استعفا که استغفار هم بلد نیستند تا احیانا بابت رنجهایی که روا می‌دارند از مردم عذرخواهی کنند! لابد آن حس و حال درونی که به شرم و حیا و عذاب وجدان و ته‌اش استغفار و استعفا منجر می‌شود هرگز در حضرات حادث نمی‌شود وگرنه چگونه ممکنست تورم سر به فلک ساید و اخلاق باد هوا گردد و ملت و مملکت غرق گیر و گرفتاری، اما هیچ مقام مسئولی هیچ ککش هم نگزد، نداند استغفار چیست و استعفا چند است! ای دوصد لعنت بر آن پست و مقامی که ترا از یاد خلق و خدا غافل و شرمندهٔ هر دو در دنیا و آخرت سازد!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, نخست وزیر ژاپن

[ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و هفتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.
بلشویسم Bolshevism

.

به آموزه‌ها و راهبردهای پیروان ولادیمیر ایلیچ لنین (1870-1924)، بلشویک‌ها، برای به‌دست گرفتن قدرت و استقرار "دیکتاتوری پرولتاریا" بلشویسم گفته می‌شود. حزب بلشویک ( به روسی یعنی اکثریت، در مقابل منشویک‌ها به معنی اقلیت‌ها در گونه‌های رقابتی کمونیسم) در سال 1912 تأسیس شد- زمانی که جناح‌های بلشویکی و منشویکی حزب سوسیال دموکرات کارگران روسیه (RSDWP) رسماً به احزاب جداگانه‌‌ای تقسیم شدند.

.

بلشویک‌ها نام خود را از زمان دومین کنگره‌ی RSDWP در سال 1903 به‌دست آوردند، با این استدلال که عضویت حزب به انقلابیون حرفه‌ای محدود می‌شد و در آن برهه‌ی زمانی اکثریت کمیته مرکزی و هیئت تحریریه روزنامه حزب با آن‌ها بود. منشویک‌ها به ائتلاف با روس‌های لیبرال و حرکت تدریجی به سمت سوسیالیسم گرایش داشتند در حالی که ویژگی بارز بلشویک‌ها تعهد به انقلاب جهانی و اعتقاد به «سانترالیسم دموکراتیک»(1) بود؛ این در کلام لنین به‌معنای «آزادی در بحث، وحدت در عمل» و در واقع دستور‌العملی بود برای دیکتاتوری ژوزف استالین که پس از انقلاب اکتبر 1917 روسیه محقق شد.

.

در طول جنگ جهانی اول، بلشویک‌ها به شکست روسیه‌ی تزاری و وقوع یک جنگ داخلی امیدوار بودند؛ در این ارتباط منشویک‌ها به دو جناح راست که از تلاش‌های جنگی روسیه حمایت می‌کرد و جناح چپ که در راستای صلح‌گرایی تلاش می‌کرد تقسیم شدند. پس از انقلاب 1917 بلشویک‌ها به‌طور فزاینده‌ای قدرتمند شدند و در سال 1918 نام خود را به حزب کمونیست روسیه تغییر دادند. در سال 1925 این حزب به حزب کمونیست اتحادیه و در سال 1952 به حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شد. منشویک‌ها در سال 1921 سرکوب شدند.

.

⏺ توضیحات مترجم:
(1) سانترالیسم دموکراتیک یا مرکزگرایی مردم‌سالار شکلی از دموکراسی است که در آن تصمیمات سیاسی از طریق فرآیندهای رأی‌گیری حاصل می‌شوند و بعد برای همه‌ی اعضای حزب سیاسی اعلام و الزام‌آور می‌شوند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

❇️ آیا مردم ایران اکنون و در این برهه از زمان شایستگی و بایستگی مردم‌سالاری را دارند یا نه هنوز راه‌ها و کارها در پیش‌رو دارند و راه‌برها و راه‌کارها لازم دارند؟

.

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش بیست و نهم
✍️ حسین شیران

.

پاسخ افراد مختلف به این پرسش هرچه که باشد را می‌توان در سه دسته خلاصه کرد؛ دسته‌ی اول آن‌ها که پاسخ‌شان مثبت است و در کل نظرشان نسبت به وضعیت و موقعیت مردم ایران در این برهه و در این ارتباط مساعد است. از نظر این دسته از افراد البته که مردم شریف ایران هم همچون مردم خیلی از جوامع دیگر شایستگی و بایستگی مردم‌سالاری را دارند- و چرا نباید داشته باشند، مگر مردم‌سالاری چیست و چه می‌خواهد که مردم ایران ندارند و یا نمی‌توانند داشته باشند؟ اگر این مهم تا حال محقق نشده نه از ناشایستگی مردم بلکه از بازدارندگی حکومت‌ها بوده و است که پی‌‎درپی هم بر ملت حاکم شده و مانع کار شده‌اند و اکنون اگر سایه و سیاهی نظام حاکم کنار رود مطمئنا خورشید مردم‌سالاری در این سرزمین هم طلوع خواهد کرد.

.

دسته‌ی دوم آن‌ها که نظرشان منفی است و برآیند فکری‌شان در مورد کم و کیف مردم ایران مساعد نیست. از نظر این دسته از افراد اگر تاکنون مردم‌سالاری در این مملکت پا نگرفته و همچنان حکومت‌ها پی‌درپی هم بر سر کارند نه از زور و زرنگی آن‌ها بلکه مشخصا از ضعف و زوال و ضلالت ملت در برابر آن‌ها بوده و است. بدیهی‌ست اگر حکومت‌ها مانع محکمی در برابر سلطه‌ی ذهنی و عینی خود نبینند تا آخرالزمان بی‌وقفه بهر شکل ممکن به حکم‌رانی خود ادامه خواهند داد و چرا ندهند؛ ملت ایران هم تاریخا و تحقیقا نشان داده که علی‌رغم برخی جنب‌وجوش‌ها در برخی از برهه‌ها-بویژه در قرن اخیر، تا کجا از ظرفیت لازم برای تحمل حکومت‌ها و حتی حکومت‌پروری برخوردار است و اگر بخواهد به همین منوال ادامه دهد راه بجایی نخواهد برد.

.

دسته‌ی سوم آن‌ها که نظرشان بنوعی ممتنع است و در واقع با تردیدهایی اساسی در این ارتباط مواجه‌اند. این دسته از افراد در عین حال که حکومت را مانعی بزرگ در مقابل تشکیل ملت‌دولت و برقراری مردم‌سالاری راستین می‌دانند ملت را هم دست‌کم در ابعادی از هستی اجتماعی خویش از جمله ویژگی‌های شخصیتی و افکار و افعال لازم برای دموکراسی و نیز سازوکارها و ساختارهای لازم برای رهایی از چنگال حکومت و ایجاد و حفظ دموکراسی واجد کم و کسرهایی می‌دانند. بواقع این دسته از افراد وضعیت و موقعیت مردم را در این ارتباط سایه‌روشن می‌بینند و چندان مطمئن نیستند اگر همین امروز سایه و سیاهی نظام حاکم از سر ملت کم شود دیگر همه چیز بر وفق مراد خواهد بود و خورشید مردم‌سالاری بی‌مضایقه و بی‌مزاحمت بی‌وقفه خواهد تابید.

.

این نقطه‌نظرات که تحلیلا در سه دسته از هم متمایز کردیم هر کدام بسی جا برای بحث و بررسی و نقد و نظر دارند و پاسخ دقیق‌تر و درست‌تر به این پرسش مهم مستلزم همین نقدها و نظرات در باب مردم ایران و داشته‌ها و نداشته‌ها و گذاشته‌ها و نگذاشته‌هایش برای رسیدن به آمال و آرزوهای بلندش از جمله مردم‌سالاری است و این مستلزم مطالعات تجربی و ارزیابی‌های علمی و عملی مردم در مسیر توسعه و تکامل اجتماعی‌اش است- کاری که فقط از دست و زبان "محققان مردمی" برآید. در هر حال در این تردیدی نیست مردم‌سالاری اسباب و اساس می‌خواهد که ضرورتا باید فراهم باشد تا بدوا برپا و بعد برقرار و برمدار باشد و این یعنی مهم‌تر از خود انقلاب بعد انقلاب است- اینکه چه کسانی حاکم شوند و چگونه کنترل شوند تا خود به بزرگترین "دشمن ملت" تبدیل نشوند.

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

❇️ برای رسیدن به توسعه‌ای از هر نظر پایدار تنها داشتن یک دولت قدرتمند کافی نیست، در کنار آن بلکه بسی بیش و پیش از آن باید به داشتن ملتی قدرتمند مؤید بود.

.

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی _ بخش بیست و هشتم
✍️ حسین شیران

.

ما مردم ایران در مقام نقد و نظر در باب اوضاع و احوال و مسائل جامعه بیشتر "دیگرمنتقد" و در واقع "دولت‌منتقد"ایم تا "خودمنتقد"- یعنی تیغ تیز انتقادات‌مان اغلب رو سوی دولت|حکومت‌مان است تا خودمان و بیش‌تر آن‌ها را مسئول و مسبب و مقصر مسائل و مشکلات فراوان خود تلقی می‌کنیم تا خودمان، و از این‌رو تغییر اوضاع و احوال‌مان را هم بیشتر بسته به تغییر آن‌ها می‌دانیم تا خودمان. یک چنین طرزفکر و طرزتلقی‌ای اگرچه پربیراه نیست با این‌حال هیچ خالی از ایراد هم نیست؛

.

بزرگترین و مهم‌ترین ایراد آن توجه و تمرکز بیش از حد به نقش دولت|حکومت در تغییرات و تحولات جامعه و غفلت یا رجعت کمتر از حد به نقش مردم|ملت در این ارتباط است. اگرکه همه‌چیز بسته به دولت|حکومت است پس دولت|حکومت همه‌کاره و مردم|ملت هیچ‌کاره است و هیچ‌کاره را چه زوری بر همه‌کاره که تواند در راستای منافع خود تغییرش دهد؟ و یا خیر، اگرکه مردم|ملت هم‌کاره است- چیزی که نبوده و نیست و حال می‌خواهد باشد، پس بیش و پیش از هر چیز و هر کس باید بر خود ملت متمرکز شد و نقد و نظر را از خود آن آغاز کرد و یا اگرکه هر دو کاره‌ای‌اند نسبت و نقش و سهم هر کدام باید مشخص گردد.

.

اصولا و اساسا میان هر مردم|ملت و هر دولت|حکومتی که بر آن حاکم است تناسبی وجود دارد. هر ایدئولوژی و هر حکومتی که به هرجا دایر است نه فقط هیچ بی‌رگ و بی‌ریشه و بی‌ارتباط با مردمان‌اش نیست بلکه ضرورتا در بطن و متن و ذهن مردم زمینه‌ها و ظرف‌ها و ظرفیت‌هایی داشته و دارد و دست‌کم تا زمانی که از سکه بیفتد و ایدئولوژی دیگری جایگزین‌اش گردد نظرا و عملا از آن‌ زمینه‌ها و ظرف‌ها و ظرفیت‌ها استفاده و ارتزاق می‌کند- حتی اگر خود مردم آنسان که باید و شاید از کم و کیف آن آگاه نباشند.

.

همین ایدئولوژی و نظام سیاسی و عنوانا حکومت اسلامی شیعی که اکنون در نزد و نظر خیلی‌ها مانعی در برابر توسعه‌ی همه‌جانبه‌ی ایران است و مدام بر ضرورت تغییرش تأکید می‌شود زمانی نه چندان دور از زمینه و ظرفیت همین ملت عمدتا مسلمان شیعه برخاسته و 98/2% ملت به هر شکل به برقراری‌اش رأی مثبت داده‌اند و هرگز نمی‌توانند از زیر بار مسئولیت این انتخاب تاریخی شانه خالی کنند و حال که این نظام بسی به بیراهه رفته، البته که باید نقدش کرد اما نه فقط آن را، بلکه در کنارش دیروز و امروز ملتی را که پای کارش بوده و هنوز هم هست، تنها به این طریق است زمینه و ظرفیت لازم برای تغییر در فرداها فراهم می‌شود.

.

دولت|حکومت هرچه و هرکه و هرطورکه هست یک طرف کار است و هرگز نافی مسئولیت طرف دیگر یعنی مردم|ملت نیست اتفاقا برعکس در عصر مردم‌سالاری و ملت‌دولت‌ها مسئولیت هرچه هست و نیست- حتی دولت و دولت‌مردان، بر گردن ملت انتخابگر و اقتداربخش است. ملت‌دولت مقتدر یقینا از ملت مقتدر برمی‌خیزد فلذا ما اگر در اندیشه‌ی مردم‌سالاری هستیم بدوا باید شایستگی و بایستگی آن را در خود ایجاد کنیم و این آن رسالت بزرگی‌ست که بر عهده‌ی نهادهای مردمی و در رأس‌ا‌ش پایگاه پلورالیستیک است و الا معلوم است که بی‌مایه فطیر است؛

.

معلوم است که هیچ حکومتی حاضر نمی‌شود- و چرا شود- توده‌های مردمی زیرسلطه‌اش را بالا سر خویش برد و سرور و سالار خویش سازد- مگر اینکه نخبگانی فرهیخته و فرهنگی بر سر کار باشند که یک چنین نوادری هم باز باید از بطن و متن ملتی فرهیخته و فرهنگی برخیزند و نه از زمین و آسمان. نتیجه اینکه ما مردم اگر در اندیشه‌ی گذار از نظام فعلی به نظامی دموکراتیک هستیم بدوا باید با خودانتقادی و خودارزیابی مستمر داشته‌ها و نداشته‌ها و گذاشته‌ها و نگذاشته‌های خود برای یک چنین امر مهمی را مشخص سازیم و الزامات و اقتضائات آن را در خود پدید آوریم- بدون این تغییرات پا نهادن در دنیایی نو و دورانی نو توهمی بیش نخواهد بود.

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

شیخ حسینه sheikh hasina - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 اغلب برای تبدیل هر آزادی‌خواه و عدالت‌خواه و تحول‌خواهی به "ضد خود" یک چیز لازم است: "قدرت"؛ قدرت با همه "فرصت"هایی که خلق می‌کند هر بنی‌بشری حتی اگر که نماد آزادی‌خواهی و عدالت‌خواهی و تحول‌خواهی باشد و رسما پدر و مادر انسانیت و شجاعت و صداقت در جهان لقب گیرد را هم ناگزیر مست و مسخ و ازخودراضی و ازخودبی‌خود می‌سازد! این دو یعنی قدرت و فرصت را حد و حصری اگر ننهی صاف و سالم و صادق‌ترین افراد را هم بر سر کار آری هیچ بعید نیست سرانجام در قامت دیکتاتوری قهار و تمام‌عیار غرق در منجلاب جرم و جنایت علیه بشریت تحویل بگیری! این درسی است که مدام تاریخ به ما می‌دهد و مدام از ما امتحان می‌گیرد و ما که باز می‌بازیم دوره و دوران باز تکرار می‌شود. حالیا برای علما و عقلای جهان اولویتی فراتر از این نیست برای رهایی بشریت از زیر یوغ استبداد و استثمار عجالتا از هر چیزی دست بشویند و نظرا و عملا بر "تمرکززدایی از قدرت" و "فرصت‌زدایی از صاحب‌قدرت" بکوشند وگرنه هر توسعه و پیشرفتی هم که حاصل شود مادام که زمینه برای فساد فراهم است هیچ دردی از بشریت دوا نخواهد کرد کما اینکه تا بحال نکرده است!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, شیخ حسینه, جامعه شناسی سیاست

[ چهارشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و ششم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران


بوگومیل‌گرایی (بوگومیلیسم) Bogomilism

.

آموزه‌های یک فرقه‌ی مذهبی دوگرا (1) که از قرن 10 تا 15 در منطقه‌ی بالکان شکوفا شد. این جنبش در اواسط قرن دهم در بلغارستان آغاز شد و به نام بنیان‌گذارش، کشیشی به نام بوگومیل (به زبان بلغاری یعنی «عزیز در نزد خدا») نام‌گذاری شد. بوگومیل‌گراها دیدگاهی مانوی نسبت به جهان داشتند و معتقد بودند که جهان مادی و مرئی مخلوق شیطان است (رجوع کنید به مانویسم). بر این اساس آن‌ها آموزه‌ی مسیحی تجسد (2) و نیز تمام مناسک کلیسای ارتدکس حاکم را انکار کردند. از ویژگی‌های بارز بوگومیلیسم ریاضت شدید بود؛ در این آیین ورود به موضوعات دنیوی بویژه ازدواج، خوردن گوشت و نوشیدن شراب به شدت محکوم بود.

این آیین در طول قرون 11 و 12 در بسیاری از سرزمین‌های امپراتوری بیزانس گسترش یافت و توسط یک اسلاو ملی‌گرای مخالف با سرکوب کلیسای ارتدکس و مسیحی‌سازی اجباری اسلاوها که از سال 863 توسط تزار بوریس اول در بلغارستان شروع شد تغذیه و تقویت می‌شد. در واقع بوگومیلیسم در بوسنی مورد استقبال حاکمان قرار گرفت اما در جاهای دیگر آزار و اذیت آن‌ها افزایش یافت و در نهایت اگرچه بوگومیل‌ها تا اواخر قرن چهاردهم در بلغارستان قدرتمند ماندند، اما در این قرن با شکست امپراتوری بیزانس از عثمانی‌ها و فتح اروپای جنوب شرقی توسط آن‌ها از ‌اهمیت ساقط شدند.

.

⏺ توضیحات مترجم:
(1) دوگرایی (ثنویت) Dualism در حوزه‎ی الهیات (تئولوژی) یعنی باور به وجود دو قطب خیر و شر و یا خدا و شیطان بصورت مستقل از هم و کمابیش برابر باهم در جهان است. دوگرایی نقطه‌ی مقابل تک‌گرایی یا یکتاپرستی Monism است.

.

(2) تجسد یا تجسم Incarnation یکی از باورهای دین مسیحیت است که طی آن خدا به زمین فرود آمده و در جسم عیسی حلول یافته است. عیسویان بر این اساس به وحدت خدا و عیسی قائل هستند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ سه شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

❇️ مهم‌ترین ویژگی‌ پایگاه پلورالیستیک مستقل از دولت و حکومت "از مردم و با مردم و برای مردم بودن"‌ با "حداکثر جذب و حداقل دفع" می‌باشد.

.

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش بیست و هفتم
✍️ حسین شیران

.

تشکیل و توسعه‌ی پایگاه مردمی پلورالیستیک در بطن و متن جامعه‌ی مدنی نه هرگز برای مسامحه و مصالحه با قدرت حاکم بلکه برعکس برای مقابله و مبارزه با هر فرد یا جریان زیاده‌خواهی در هر نظام حاکمی در هر برهه از تاریخ پیش روست- منتهی مشخصا به "سلاح تدبیر" و نه کنش واکنش‌های هیجانی و احساسی و غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل کنترل؛ احساسات را کوه هم اگر باشد لاجرم فراز و نشیبی‌ست اما تدبیر را کلوخ هم اگر باشد هرگز! بر این اساس اگر جوامع بشری را توقع نظم و نظامی پایا و پویا‌ست- فارغ از هر تهاجم و تلاطم احساساتی که از هر سو خیزد- ناگزیر طرح و تدبیری می‌باید تا پیوسته برقرار و برمدارش دارد؛ این آن رسالت تاریخی‌ست که این پایگاه همواره باید با تعدیل و تنظیم مناسبات و معادلات میان ملت و دولت در پیش گیرد.

.

فلذا فلسفه‌ی وجودی پایگاه مردمی پلورالیستیک نه محافظه‌کاری و حفظ وضع و نظم موجود به هر قیمتی بلکه بدوا حفظ تنوعات و تکثرات موجود جامعه از هر گزندی و بعد گذار جامعه به شرایط پلورالیستیک و بعدها گذارها به شرایطی همیشه بهتر و بالاتر است؛ و این یعنی پلورالیسم نه پایان کار بلکه همواره پایه‌ی کار و پایگاهی برای تحولات بعدی‌ست و از این نظر همواره و حتی بعد از تحقق شرایط پلورالیستیک باید حضورش در جامعه مستمر و مستدام باشد، چه هر کجا ایدئولوژی‌ها در کارند خطر میل به سلطه و بازگشت به قدرت‌شان همواره پابرجاست. از جمله تحولات بعدی که باید بنحو علمی و اصولی در بستر پلورالیسم و بدست عقلای قوم پی‌گیری شود اندیشه و اهتمام به اصل گذار از مسأله‌ی تعدد و تکثر ایدئولوژی‌هاست که بزودی بدان خواهیم پرداخت.

.

مهم‌ترین ویژگی‌ای که پایگاه پلورالیستیک همواره باید حفظ کند- مستقل از دولت و حکومت - "از مردم و با مردم و برای مردم بودن"‌اش است. طبیعتا نظام‌های حاکم برای استحکام و استمرار مقام و موقعیت خویش ناگزیر از استضعاف مقام و موقعیت مردمان خویش‌اند، در این راستا پیوسته بر دو راهبرد "پایگاه‌زدایی" و "پایگاه‌ربایی" از ملت می‌کوشند تا با خالی یا خنثی ساختن این نهاد از هر سر و سامانی اصل توده = تمکین را مستدام سازند؛ اکنون اینکه می‌بینیم مجلس- نهاد مردمی حاصل از انقلاب مشروطیت که قرار بود از مردم و با مردم و برای مردم باشد و قانونا مدافع منافع ملت در برابر قدرت‌ها باشد بتدریج در طول تاریخ از قرار و مدار خود خارج شده و اینک خود بخشی جدایی‌ناپذیر از قدرت گشته، ناشی از موفقیت حکومت‌ها در پیشبرد این دو راهبرد می‌باشد.

.

ویژگی مهم دیگری که پایگاه مردمی پلورالیستیک بقوت باید در خود بپرورد خوی و خصلت "جذب حداکثری و دفع حداقلی" می‌باشد. اصولا و اساسا در هر جامعه باید پایگاه و پناه‌گاهی پذیرای مردمان‌اش از هر نوع و هر نقشی حتی طبقه‌ی حاکم و خود حاکمان باشد- چه در حقیقت آن‌ها هم همه از مردم‌اند که حالا بهر شکل تحت شرایطی خاص به اسباب و اساسی ایدئولوژیک بر مردم حاکم گشته‌اند. همه‌ی نظام‌های ایدئولوژیک طبیعتا بعد از مدتی به دلایل مختلف رانش‌ها و ریزش‌ها دارند که ضرورتا باید جایی برای جذب و هضم‌شان داشت و فرصت بازگشت به اصل خویش برایشان فراهم ساخت و بعد اتفاقا بسی بیش از دیگران از انگیزه و انرژی و ظرفیت بالای یک چنین افراد دوران‌دیده و آرمان‌زده و ایدئولوژی‌گزیده‌ای برای گذار به جامعه‌ی پلورالیستیک بهره برد.

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

❇️ پایاترین و پویاترین تحولات تاریخ اجتماعی بشر را انقلاب‌های نرم رقم زده‌اند. اصولا به تابش خورشید تدبیر بسی تندتر و تواناتر از وزش تندباد احساسات می‌توان لباس عناد از تن تندروها درآورد - باید هنرش را داشت.

.

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش بیست و ششم
✍️ حسین شیران

.

تا به اینجا بارها در طول این نوشتار از هر در که درآمدیم به ارزش و اهمیت و ضرورت تشکیل و توسعه‌ی "پایگاهی پلورالستیک" برای جامعه‌ی مدنی (مردم) ایران تأکید کردیم و آن را لازمه‌ی گذار به آینده‌ای با شرایط جامعوی بمراتب بهتر و باثبات‌تر تلقی کردیم؛ ایران از آغاز ذاتا کشوری پلورالستیک بوده و است و اکنون به تبع توسعه و تحول فضای مجازی و افزایش اطلاعات و سطح آگاهی‌ها ذهنا هم بسی پلورالستیک گشته است و از این جهت هیچ‌گاه به اندازه‌ی حال حاضر نیازمند حاکمیت نظامی پلورالستیک که بتواند منافع همه‌ی افراد از هر قوم و دین و مذهب و مسلکی را فراهم سازد نبوده است- به چگونگی برقراری نظم اجتماعی در شرایط پلورالستیک بعدها خواهیم پرداخت.

.

ما پیش از این تجربه‌ی تاریخی داشتن پایگاهی مردمی و نقش تأثیرگذار آن در تحولات سیاسی اجتماعی دو قرن اخیر بویژه دو انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی را از سر گذرانده‌ایم؛ اما این پایگاه علی‌رغم ارزش و اهمیت تاریخی بالایش بواقع پلورالستیک نبود بلکه مشخصا حول محور مذهب تشیع اثنی‌عشری و روحانیون و بازاریون و مردمان معتقد و متقاعد بدان می‌گشت. اگرچه در جریان انقلاب دوم توجیهات و توجهات بارزی از سوی رهبران انقلاب به تضمین منافع تنوعات و تکثرات مردمی ثبت و ضبط است با اینحال همانطورکه پیش از این گفتیم بعد از انقلاب شرایط بنحو دیگری پیش رفت و نه فقط پلورالیسم پانگرفت بلکه انحصار قدرت توسط روحانیت شیعی باعث تیرگی روابط عناصر تشکیل‌دهنده‌ی پایگاه و درنهایت ازهم‌گسیختن آن گشت.

.

طبیعی‌ست هر آن‌که انقلاب می‌کند و در آن و یا بعد از آن نقشی اساسی ایفا می‌کند عملا انحصار و اختیار آن را بدست می‌گیرد. رحیم‌پور ازغدی آنجا که می‌گوید: "ما هزاران هزار کشته دادیم قدرت را بدست گرفتیم اگر می‌خواهید قدرت را از ما بگیرید شما هم باید کشته دهید" بی‌پرده به روی اصل ماجرا انگشت می‌گذارد؛ اگرچه شنیدن یک چنین حرفی برای هر تحت سلطه‌ای بسی تلخ و ناگوار می‌افتد اما بواقع تلخی‌اش از حقیقتی‌ست که دربردارد: "هیچ‌کس برای تأمین و تضمین منافع دیگری انقلاب نمی‌کند"! بر این اساس تا اطلاع ثانوی اینجا دستور کار این خواهد بود که هرکس می‌خواهد منافع‌اش تأمین و تضمین گردد باید کشته دهد انقلاب کند و قدرت را بدست بگیرد و این بار او به دیگران بگوید اگر قدرت می‌خواهی کشته بده انقلاب کن! این یعنی "اصالت انقلاب"!

.

البته که تداوم یک چنین طرز فکر و طرز عملی برای همیشه بساط سرخ انقلاب و اندیشه و اقدام به آن را در بستر جامعه خواهد گستراند و به این سبب تضاد و تقابل مستمر انقلابی و ضدانقلاب تا مدت‌ها آرامش و آسایش و توسعه و پیشرفت را از این سرزمین سلب خواهد کرد. در یک چنین وضعیتی تداخل ایدئولوژی‌ها واژه‌ها را هم از معنی و مفهوم تهی خواهد کرد- انقلابی دیروز ضدانقلاب امروز خواهد شد بی‌آنکه خود بداند و بخواهد این عنوان را به انقلابی امروز واگذارد! برای خروج از دور و دایره‌ی خشم‌ها و خشونت‌ها و خسارت‌های کلان ناشی از انقلاب‌های سخت تحققا کم و کسری‌هایی داریم که باید با نوع دیگری از انقلاب برآورده کنیم- انقلابی بمراتب نرم‌تر و روان‌تر.

.

تشکیل و توسعه‌ی پایگاهی از مردم و برای مردم در بطن و متن جامعه‌ی مدنی اسباب و اساسی‌ست برای یک چنین تحول بزرگی. (باقی در بخش بعد)

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ یکشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]