جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

❇️ پلورالیسم اگرکه در اندیشه‌ی حل و فصل شاه‌مسأله‌ی ایران یعنی شیوه‌ی حکمرانی‌ست بدوا باید وجودش را داشته باشد در جامعه خودی نشان دهد.

.

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش بیست و دوم
✍️ حسین شیران

.

پلورالیسم اگرکه در اندیشه‌ی حل و فصل شاه‌مسأله‌ی ایران یعنی شیوه‌ی حکمرانی‌ست بدوا باید وجودش را داشته باشد در جامعه خودی نشان دهد؛ برای این‌کار ضرورتا باید با جرأت و جسارت لازم از مخفی‌گاه بی در و پیکر خود در غار اذهان اندیشمندان‌اش بیرون جهد و رأسا و رسما لباس عینیت پوشد و برخی مقدمات و احیانا مشکلات وجودی‌اش در متن جامعه را مرتفع سازد و بعد به گاه خویش عرض اندامی کند و با تمام توان نسبت به حل و فصل مسائل و مشکلات جامعه خیز بردارد؛ وگرنه بی وجود عینی‌اش هزاران هزار ذهنیت و تکیه و تأکید و تکرار لفظی در بهترین حالت حلوا حلوا گفتنی‌ست که بهیچ‌وجه دهان جامعه را شیرین نمی‌کند.

.

نخستین اقدام ضروری در این راستا "تشکیل هسته‌ی مرکزی پلورالیسم" است. هسته در حکم پایه و پایگاهی اساسی برای پیدایش و پیشرفت و پاگیری آن در سطح و بطن جامعه است و ضرورتا باید متشکل از افرادی باشد که بتحقیق از موضعی فراز مسائل و مصائب اعتقاد و التزام به یک ایدئولوژی در مقام حکم‌رانی را درنوردیده و به جد خطر جایگزینی یک ایدئولوژی سلطه‌جوی دیگر و باز تکرار تاریخ را دریافته و بروشنی به ارزش و اهمیت و ضرورت تعقیب و تأسیس یک نظام سیاسی پلورالیستیک برای یک جامعه‌ی ذاتا پلورالستیک با اقوام و ادیان و مذاهب مختلف پی برده و بالفعل از علم و اراده و عزم جزم لازم برای تحقق آن در جامعه برخوردارند.

.

به این قرار هسته‌ی مرکزی پلورالیسم لزوما دربرگیرنده‌ی "عاقلان و عاقل‌تران" خواهد بود- عاقلان برای حل و فصل مسائل و مشکلات موجود و عاقل‌تران برای پیش‌گیری از بروز مسائل و مشکلات بدتر (مصداق قول اینشتین که پیشتر بدان اشاره کردیم)؛ یک چنین جمعی اگرکه پاگیرد برای نخستین بار در تاریخ ایران تجلی تحقق تام "عقلای قوم" بمعنای واقعی خویش خواهد بود- عقلایی که دیگر در خدمت قو‌م‌اند و نه قلدران و قدرقدرتان همواره حاکم بر قوم! حلول یک چنین ماه مبارکی بر آسمان تاریک سیاست ایران روشنایی بی‌سابقه‌ای بر فضای جامعه خواهد افکند که در آن برای اولین بار در این سرزمین مردمان بسی بهتر و بالاتر از هر چیزی به چشم خواهند آمد.

.

آنگاه همه‌ی آنها که خود به چشم خویش هستی خود را در روشنایی این ماه می‌بینند باید بدانند که لابد سهمی از درخشش آن دارند و اصلا و اساسا این ماه برای رسمیت بخشیدن به هستی همه‌ی مردمانی‌ست که خانه در خاک این سرزمین دارند؛ پس باید بدان اعتناء و اعتماد کنند و بقول مولوی صادق‌اش دانند: "چونکه آید او حکیم حاذق است | صادقش دان کاو امین و صادق است"، و این لازمه‌ی آغاز کارست و تا به انجام‌اش هنوز الزاماتی در پیش است چه روشنایی این ماه خود از خورشیدی‌ست که هنوز در پس پرده هست و بالاخره باید روزی بر افق این مملکت ظاهر شود و بتدریج در آسمان بلندش قرار گیرد و گرمی‌بخش مردمان‌اش از هر قوم و دین و مذهب و مسلک باشد. ... (باقی در بخش بعد)

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ سه شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و پنجم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران


بلرگرایی (بلریسم) Blairism

.

یک ایدئولوژی سیاسی منسوب به تونی بلر، رهبر حزب کارگر بریتانیا (1994-2007) و نخست‌وزیر بریتانیا از 1997 تا 2007. بلر، همو که به نوسازی حزب کارگر کمک کرد تا به چیزی تبدیل شود که او خود و متحدانش آن را "حزب کارگر جدید" می‌نامیدند، از طرحی موسوم به "راه سوم" حمایت می‌کرد که از سوی متفکرانی همچون "آنتونی گیدنز"* برای فرا رفتن از دوگانگی میان سوسیالیسم چپ‌گرا و سرمایه‌داری راست‌گرا ترویج می‌شد. این طرح در عمل به معنای ترکیب عناصر سیاست‌های اقتصادی چپ و راست، برای مثال ریختن پول به بخش بهداشت و آموزش عمومی و در عین حال هم‌زمان وارد کردن فشارهای بازار به آن‌ها بود. بلریسم در سیاست خارجی در اصل به معنای نگرش و گرایش مثبت و مطلوب به اتحادیه اروپا و به طور مستمر به سیاست آتلانتیستی** پشتیبانی از آمریکا، چه دولت دموکرات "بیل کلینتون" و چه بعد او دولت جمهوری‌خواه "جورج دبلیو بوش" بود. همین ائتلاف بلر با آمریکا بود که منجر به مداخله و مشارکت بریتانیا در حمله به عراق و سرنگونی صدام حسین (1937-2006) در سال 2003 گردید و پیامدهای آن بسیاری، چه در جناح چپ و چه جناح راست، را به تحقیر و تمسخر بلر و بلریسم واداشت.

.

⏺ توضیحات مترجم:

* کتاب "راه سوم" آنتونی گیدنز را از لینک زیر از کانال جامعه‌شناسی شرقی می‌توانید دریافت کنید:

https://t.me/orientalsociology/3052

.

** آتلانتیسم (آتلانتیک‌گرایی) یک باور ایدئولوژیک به همکاری و همیاری نزدیک دولت‌های آمریکای شمالی (آمریکا و کانادا) و کشورهای اروپایی و در مجموع کشورهای دو سوی اقیانوس آتلانتیک (اطلس) شمالی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی است.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش بیست و یکم
✍️ حسین شیران

.

برای گذار از حالت مونولیتیک و حکومت ایدئولوژیک به حالت پلورالستیک و حکومت دموکراتیک، پیشتر گفتیم، عمدتا دو مانع بزرگ در برابر پلورالیسم وجود دارد- دو مانع درگیر باهم: یکی ایدئولوژی حاکم با عاملیت نظام حاکم و دیگری ایدئولوژی‌های انتقام‌جو با عاملیت نیروهای باصطلاح برانداز؛ در این بخش ضرورتا قدری روی کم و کیف تقابل و درگیری این‌دو جناح درنگ می‌کنیم و بصورت گذرا به وضعیت جامعه و آرایش نیروها در آستانه‌ی هر گونه تغییر و تحول نظری می‌کنیم تا بعد بپردازیم به این مهم که اصولا و اساسا پلورالیسم در این میانه و میدان در تقابل با این جناح‌ها چه باید بکند تا بهنگام گوی و میدان را از دست رقبا خارج سازد.

.

ایدئولوژی حاکم که گفتیم اغلب میان مرگ و دفن‌اش فاصله است و نظام حاکم تا آخرین لحظه نعش‌اش را بدوش می‌کشد چرا که اصل و اساس حاکمیت‌اش از آن و بر آن است، بحران مشروعیت ناشی از افول ایدئولوژی‌اش را با تشدید و تقویت بعد نظامی‌گری‌اش جبران می‌کند تا ثابت کند گوش توده اگر بدهکار حرف حکومت نباشد گرفتار دست‌اش خواهد بود. از اینجا به بعد تمام تمرکز نظام حاکم بر حفظ خویش خواهد بود و در این راستا از هیچ کاری حتی اگر خلاف ایدئولوژی و قانون اساسی و انسانی و حتی الهی‌اش باشد دریغ نخواهد کرد چه می‌داند اگر وادهد سرنوشت بسیار ناگواری از قِبل سال‌ها سلطه‌ی سرخ و سیاه‌اش بر ایدئولوژی‌های دیگر در انتظارش است.

.

اما مرگ مشروعیت بزرگترین و کاری‌ترین زخمی‌ست که بر هر نظام ایدئولوژیک وارد می‌شود و سرانجام همین زخم است که کار آنها را تمام می‌کند. ایدئولوژی‌های تحت‌سلطه در وسعت و سرعت بخشیدن به این مهم بسیار کارسازند و این خود آتش خشم و خشونت حکومت را نسبت به آنها برمی‌افروزد و در مقابل، عزم جزم آنها را برای مقابله‌ی بیشتر و حتی انتقام‌ از حکومت برمی‌انگیزاند. ایدئولوژی‌های انتقام‌جو بواقع محصول افکار و افعال خود نظام‌های حاکم هستند و از این جهت نظام‌ها را هیچ گریزی از آنها نیست؛ نظام‌ها هرچه بیشتر بر مقام و موضع خود پافشاری می‌کنند بیشتر به رشد و توسعه‌ی ایدئولوژی‌های انتقام‌جو کمک می‌کنند و تقابل را به جاهای حساس می‌کشانند.

.

این تقابل هرچه بیشتر طول بکشد بیشتر از جسم و جان و روان جامعه می‌کاهد و بیشتر بر زار و آزار و نزاری‌اش می‌افزاید و از تلاطم زندگی‌اش می‌اندازد. سماجت و سرسختی نیروها در مقابله با یکدیگر ممکنست سال‌ها جامعه را در وضعیت وخیم نگه‌دارد و در نهایت در قالب ویرانه‌ای به آیندگان تحویل دهد. جامعه‌ای که به ورطه‌ی انتقام نیروها و ایدئولوژی‌ها از هم سقوط کند دیگر به این راحتی از حدت و شدت شکست‌ها و شکستگی‌ها قد راست نتواند کرد. کافیست شعله‌ی شرور جنگ‌های داخلی از هر سو سرگیرد و همچون سرطان بدخیم مقاوم به درمانی سال‌های سال زندگی چندین نسل را در خود بسوزاند. تنها پاگیری بهنگام پلورالیسم است که می‌تواند از پیدایش یک چنین شرّ اعظمی پیشگیری کند. اما چگونه؟ ...

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش بیستم
✍️ حسین شیران

.

ایدئولوژی آن مغناطیس قدرتمندیست که با شدت و حدت بالایی آرایش مولکولی اذهان افراد را از حالت طبیعی خارج ساخته و در راستای مشخصی قرار می‌دهد و تحققا از آنها توده‌ای هم‌سو و هم‌سان و هم‌فکر و هم‌فعل می‌سازد. البته که کنترل و هدایت یک چنین افرادی بمراتب راحت‌تر از آنهایی‌ست‌ که هر کدام بسوی دیگری نظر دارند و بسان دیگری می‌اندیشند و بساز دیگری می‌رقصند؛ بی‌جهت نیست این مغناطیس این‌قدر در چشم سلطه‌جویان عزیز است؛ دشواری کارشان در تولید و توزیع و تبلیغ و تزریق ایدئولوژی در اذهان است بعد از آن‌اش دیگر توقع دارند یک گله گوسفند تحویل بگیرند و بی‌دردسر بهر سو که خواستند برانند. این تحقق عینی اصل توده = تمکین است که در بخش پیش گفتیم هر حاکمی عملا دنبال آنست.

.

اما از آنجا که ما نه یک سلطه‌جو بلکه سلطه‌جویان داریم به تبع آن نه یک ایدئولوژی بلکه ایدئولوژی‌ها داریم و از آنجا که هر ایدئولوژی حوزه و میدان مغناطیسی خاصی برای اثرگذاری خود می‌طلبد ضرورتا نه یک توده بلکه توده‌ها داریم؛ این رمز و راز پاره‌پاره گشتن و از هم سوا شدن مردم در سراسر جهان در قالب میادین و در واقع ملل و ممالک مختلف است. حاکمان خود خوب می‌دانند که تنها دشمن ایدئولوژی خود ایدئولوژیست برای همین با تمام توان از میدان مغناطیسی ایدئولوژی خود حراست می‌کنند و توده‌ی تحت سلطه‌ی خود را از میادین و تأثیر ایدئولوژی‌های دیگر دور نگه‌می‌دارند- نمونه‌ی اعلایش کیم جونگ اون در کره‌ی شمالی؛ با اینحال این هرگز مانع ضعف و زوال ایدئولوژی حاکم نمی‌گردد.

.

برخلاف افراد فرومغناطیس که حتی بعد از افول ایدئولوژی حاکم همچنان تحت تأثیر آن باقی می‌مانند بیشتر افراد جامعه خاصیت پارامغناطیسی دارند و بمحض بی‌جان و بی‌جاذبه گشتن ایدئولوژی حاکم بحالت اولیه‌ی خود بازمی‌گردند. تحمل یک چنین وضعیتی برای حاکمان سخت است؛ درست است که ایدئولوژی حاکم قدرت جذب خود را از دست داده اما میدان و در واقع مملکت حاصل از آن و مهم‌تر از همه حاکمان سر جای خودند و اجازه‌ی اینکه توده تمرد ورزد و از کنترل خارج شود و هر کس بسویی و سازی دیگر برقصد را نمی‌دهند؛ این در دید حاکمان یعنی تخطئه و تخطی از اصل توده = تمکین (حالت گوسفندی) و مشخصا اینجاست که حاکمان ردای چوپانی خویش را درمی‌آورند و بی‌پرده روی گرگ خود را رو می‌کنند.

.

از اینجا به بعد جامعه بدترین دوران خود را سپری می‌کند و عملا به یمن روی خشک و خشن حکومت پر از نفاق و منافق می‌گردد چه بغیر از بخش اندکی از جامعه که خاصیت دیامغناطیس بخود می‌گیرند و بتدریج از میدان فرار می‌کنند خیل پارامغناطیس‌ها یعنی آنهایی که خود را از تأثیرات و تلقینات ایدئولوژی حاکم خالی می‌یابند ناگزیر برای حفظ منافع خود تظاهر به فرومغناطیس بودن می‌کنند یعنی وانمود می‌کنند همچنان قائل به ایدئولوژی حاکم و تابع طبقه‌ی حاکم‌اند. با این وجود دیگر از آن اعتماد و اطمینان پیشین خبری نیست و حاکم و محکوم هر دو بشدت همدیگر را می‌پایند تا ناغافل از هم نخورند. این خودمشغولی ملت و حکومت بهم‌دیگر برای رقبای یک مملکت بهترین خبرهاست چون چیزی بهتر از این باعث تضییع توان و تعویق توسعه‌شان نمی‌گردد.

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

98 پرونده فساد برای مدیران اجرایی کرمان

.

98 پرونده فساد مدیران کرمان

.

🌓 اصولا و اساسا برای بود و نمود هر چیز و هر کسی از جمله جامعه باید سه حالت و سه سطح در نظر گرفت: 1. بیماری 2. سلامت 3. فراسلامت، و متناسب با هر حالت تصمیم و تدبیر مقتضی را اتخاذ کرد؛ حالیا با این حجم از سلول‌های سرطانی که بعنوان نمونه تنها در یک بخش از کالبد این جامعه مشاهده می‌کنیم باید واقع‌بین باشیم و بدانیم که با یک تن بیمار دچار ضعف سیستم ایمنی با انواع بدخیمی‌ها طرف‌ایم که فعلا سرپاایستادن برایش در اولویت است تا راهپیمایی و کوهپیمایی که لازمه‌اش تن سالم و فراسالم است. برای رهایی از یک چنین وضع وخیمی بدوا باید با تمام توان بر نسخه‌های شفابخش و بهبوددهنده متمرکز شد تا در گذر از هرگونه بیماری به مرز عافیت‌اش رساند و بعد با برنامه‌های سلامت‌محور سلامتی‌اش را تضمین کرد و سپس با فوق‌برنامه‌ها بهترین‌ها را در سطح فراسلامت برایش رقم زد. پیش از هر چیز باید جامعه را به تریاژ اورژانس اجتماعی برد و با معاینات و بررسی‌های علمی میزان درد و رنج و سطح سلامت و هوشیاری‌اش را سنجید و بعد بر اساس آن اقدامات لازم را بکار بست وگرنه هر اقدام بی‌پایه‌ای همچو بازار و کارزار فالگیران بگیرنگیرها خواهد داشت!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, فساد سیستماتیک, سلامت فراسلامت

[ دوشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش سی و چهارم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران


بهائی‌گرایی، بهائیت Baha’ism

.

یک دین یکتاپرست که در قرن نوزدهم توسط [میرزا حسین‌علی نوری ملقب به] «بهاءالله» ( (از واژه‌ی عربی بها به معنی شکوه)(1817-1892) [۱۱۹۶ شمسی، تهران -۱۲۷۱ شمسی، عکا] در ایران تأسیس شد و توسط پسر ارشد او [عباس افندی ملقب به] «عبدالبهاء» (1844-1921) ادامه یافت. بهائی‌گرایی ریشه در آموزه‌های میرزاعلی محمد واعظ شیرازی مشهور به «باب» (در عربی به معنی دروازه) دارد. باب، که در سال 1850 در ایران اعدام شد و مقبره‌اش اکنون در حیفا در اسرائیل مکان مهمی برای بهائیان است، بر مفهوم «مظاهر ظهور» از جانب خدا تأکید می‌کرد و بهاءالله ادعا می‌کرد که آخرین نمونه از آن‌هاست [1].

.

بهائی‌گرایی بر یگانگی نوع بشر و همه‌ی ادیان و نیز حقیقت خدایی تأکید دارد که بتدریج توسط پیامبرانی همچون ابراهیم، بودا، عیسی و محمد نازل شده است [2]. یکی از اصول اساسی این دین «برابری زن و مرد»[3] و دیگری نیاز به جستجوی «صلح جهانی» است. شاید 7 میلیون بهایی در سراسر جهان وجود داشته باشد که بیش از 2 میلیون نفر از آن‌ها ساکن هند هستند. در خود ایران حدودا 350 هزار نفر از بهائیان باقی مانده که اغلب به اتهام ارتداد از اسلام در معرض آزار و اذیت قرار دارند.

.

⏺ توضیحات مترجم:

[1] آخرین نمونه یعنی آخرین در زمان خود و نه آخرین برای همیشه- ‌که بعد از او دیگر کسی نیاید. بهائیان ادیان الهی را حسب تغییر و تعالی ظرفیت درک و فهم بشر همواره در معرض تکامل می‌دانند و به آخرین دین و آخرین پیامبر قائل نیستند.

.

[2] از نظر بهائیت، ادیان الهی اصولا و اساسا برای رفع اختلافات بنی‌بشر و برقراری صلح و یگانگی آمده‌اند و دینی که منشاء تفرقه و اختلاف باشد دین نیست- به بیان عبدالبهاء بی‌دینی بهتر از دین اختلاف‌افکن است.

.

[3] بهائیون در مقام انسانیت جنسیت را دخیل نمی‌دانند و صرفا از این باب برتری یا امتیازی به جنس خاصی نمی‌دهند. آنها برابری و مشارکت زن و مرد را لازمه‌ی دستیابی به صلح و وحدت جهانی و پیشرفت جوامع می‌دانند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش نوزدهم
✍️ حسین شیران

.

مسأله‌ی اصلی و اساسی در سیاست در واقع تمکین و تبعیت توده‌های مردمی در برابر قدرت‌های حاکمه است- باقی هرچه که هست فرع بر این مسأله است؛ اینکه چگونه باید مردم را در راستای منویات خود رام و آرام ساخت و اصل توده=تمکین را محقق ساخت به شیوه‌هایی از نرم تا سخت ممکن می‌شود؛ نرم‌ترین شیوه‌ها توسل به ایدئولوژی است؛ ایدئولوژی اگرکه درست درمان تنظیم و تحکیم شود تا مدت‌ها با کمترین هزینه مردم را نه فقط مطیع بلکه حتی مرید حاکمان می‌سازد تا آنجا که حاضر می‌شوند پای آرمان‌های حاکم از جان و مال خویش هم بگذرند تا مباد پایه‌های سیطره‌اش سست شود! و این اوج هنر یک حکومت است که چه چیزها را چگونه تحت چه شرایطی درهم بیامیزد و از سقف جامعه بیاویزد و از خیل مردمان‌اش جان‌برکف برای خویش بسازد!

.

در این چارچوب ایدئولوژی نرم‌افزاریست برای نرم و گرم کردن مردم برای حکم‌رانی؛ خیلی ماهرانه در اذهان مردم نصب می‌شوند و تا مدت‌ها آنها را بصورت سیستماتیک تحت کنترل درمی‌آورند. اما هیچ نرم‌افزاری حتی قوی‌ترین و جامع‌ترین‌شان قادر به حفظ کارآمدی‌اش در هر زمانی نیست و بالاخره از دور خارج می‌شود مگر اینکه بتواند خود را بروزرسانی کرده و کاربران‎اش را حفظ کند که این هم به دو دلیل میسر نمی‌شود: 1. حاکمان آن سوارکاری‌اند که اغلب مایل و در واقع قادر نیستند حین حرکت تغییراتی در مرکب خود ایجاد کنند- آنها هم که بخواهند خودسر دست به چنین کاری بزنند زیر سم اسب حاکم له می‌شوند. 2. با گذر زمان ایدئولوژی‌های بمراتب بروزتری پیدا می‌شوند و از هر جهت گوی سبقت را از آنها می‌ربایند.

.

اینجاست که حاکمان برای حفظ موقعیت خود هم که شده ناگزیر دست به تغییراتی می‌زنند اما نه در خود و مرام و مسلک و منویات خود بلکه در شیوه‌های کنترل خود؛ شیوه‌های نرم و ارزان را کنار می‌گذارند و به شیوه‌های سخت و گران متوسل می‌شوند تا هر طور شده اصل توده=تمکین را دوام بخشند؛ در این راستا آنها که اهل "طمع"‌اند را "تطمیع" و مطیع می‌‎سازند و به اصطلاح می‌خرند، آن‌ها که زبان به "طعن و لعن" می‌گشایند را "تهدید" و خفه و خاموش می‌کنند و آنها که "سودای تغییر" در سر می‌پرورانند را هم "سرکوب" و سربه‌نیست می‌سازند. از اینجا به بعد "عصیان‌گری" وجه غالب هویت ملت و "نظامی‌گری" وجه غالب هویت حکومت می‌گردد و تقابل این دو جنگ میان ملت و حکومت را رقم می‌زند و همه چیز در جامعه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

.

بدترین جنگ‌ها جنگ ملت و حکومت است و هر چقدر بیشتر دوام یابد بیشتر به زیان همه- هم حکومت، هم ملت و هم مملکت، است. اما چاره چیست؟ آیا باید قید تغییرات و تحولات ضروری را زد و همچنان زیر بیرق رنگ و رو رفته‌ و موریانه خورده‌ی نظام سیاسی و ایدئولوژی از دور خارج‌اش ماند؟! تا کی و تا کجا؟! و یا هر روز عصیان کرد و خیابان‌ها را از معترضین پر کرد و با دستانی خالی مردم را جلوی تیرهای مستقیم نظام و نظامیان مردم‌ناشناس فرستاد و پی‌درپی هم پشته‌ای از کشته ساخت؟! تا کی و تا کجا؟! آیا هیچ راهی جز اینکه همیشه یک عده هزینه دهند و از بین بروند و عده‌ای دیگر از خون آنها به نان و نوا و پست و مقام برسند نیست؟! اصولا و اساسا برای جامعه یک نفر هم یک نفر و یک زندگی هم یک زندگی است که باید مراقب‌اش بود. هرگاه توانستیم به هر تک زندگی بها دهیم و بی کشته پیش برویم آن روز روز پختگی و فرهیختگی ملت ماست. (باقی در بخش بعد)

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ دوشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

روزنامه‌ی اطلاعات: امیرکبیر بر صدر و صدارت باشد یا میرزاآقاخان نوری؟

.

🌓 امیرکبیر بودن سخت است امیرکبیر داشتن و نگهداشتن از آنهم سخت‌تر- جاییکه مفسد و مفت‌خور از در و دیوار مملکت بالا می‌رود مصلحی در حد امیر هم بیاید کاری از پیش نمی‌برد، سریع همه را دشمن خود می‌سازد و خود را دچار عدم! بودجۀ نانوشته هیچ نوشته‌اش را بنگر ببین چگونه چه حضراتی با چه القاب و عناوینی مال و مقام دنیا را زبانا مذمت می‌کنند ولی هر سال چه حجم کلانی از ثروت ملت را می‌گیرند و می‌بلعند بی‌هیچ خروجی مشخصی که بگویی این ازآن آن! بی‌خیال! بگذار بر این قوم آقاسی‌ها و آقاخان‌ها صدارت کنند و سخت بر ساخت و پاخت و پرداخت‌های فلان و فلان‌زاده‌ها چشم پوشند! امیر که بیاید دست هرچه زیاده‌خواه و زیاده‌خورست را از ثروت ملت می‌برد از خود دور می‌سازد، آنگاه چه کسی کنارش می‌ماند تا وقتی دشمنان درها را به رویش می‌بندند و رگ‌هایش را می‌زنند دستکم نگذارد از پشت میان دو کتف‌اش لگدی بزنند! جاییکه نه قانون نه وجدان حاکم است مبارزه با فساد یعنی امضای پای حکم اعدام خویش بدست خویش! آنگاه صدراعظم و داماد حاکم هم که باشی هیچ از حکم رهایی نخواهی یافت! باری، هرجاکه شر زیاده زادوولد کند خیر زیاده می‌شود و زود دق می‌کند!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, امیرکبیر, آقاخان نوری

[ یکشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]