جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش شانزدهم

✍️ حسین شیران

.

در این‌که تالس چگونه در سدۀ ششم پیش از میلاد به ایدۀ "آب اصل اشیاء است" رسید نباید هیچ تردید داشت که مبتنی بر اصل "تأمینات" (دسترسی به مصالح لازم برای تأسیس یک سازه) لابد از پیش زمینۀ ذهنی‌ای در کار بوده است که او بر پایۀ آن به این نتیجه رسیده است و گرنه به‌قول وایتهد (در کتاب "سرگذشت اندیشه‌ها")، در عالم اندیشه هیچ چیز تازه‌ای نبوده و نیست که واقعا به تمامی تازگی داشته باشد؛ فلذا "نخستین فیلسوف عالم" نامیدن تالس به این معنا نیست که نخست او در باب جهان هستی و طبیعت و اصل و اساس آن اندیشه کرده و پیش از او هیچ کس هیچ حرف و حدس و حدیثی در این زمینه نداشته است.

.

پیش از این گفتیم که تالس اصالتاً اهل فینیقیه، از تمدن‌های خاورمیانه، بود و به‌عنوان یک دوست‌دار واقعی حکمت، پیش از سکونت در میلتوس، کانون علم آن روزگار، بسی تمدن‌های اطراف را گشته و به‌ویژه از محضر علمای مصر و بابل معارف مختلفی آموخته و اندوخته بود. دست‌کم در هر دوی این سرزمین‌ها، آن‌چنان که گاتری در تاریخ فلسفۀ خود قید می‌کند، برای آب نقش ویژه‌ای قائل بودند و حتی هومر بسی پیش از تالس در منظومه‌های خود (که تحقیقات جدید منبع و مبدأ آن‌ها را افسانه‌های سومری برمی‌شمارند) بر مادة‌المواد بودن آب در نزد مصریان اشاره کرده بود.

.

در منظومۀ "انوما الیش Enuma Elish" که حکایت‌گر ‌کهن‌ترین اسطورۀ آفرینش از سوی بابلیان است، به روشنی اشاره شده که وقتی هنوز نه آسمان و زمین و ایزدانی بود دو آب شور (تیامت) و شیرین (آپسو) به‌هم آمیختند و به‌تدریج همه چیز را خلق کردند. از الواح سومریان، آن‌گونه که جاکوبسن گزارش می‌دهد، هم چنین برمی‌آید که پیش از بابلیان آن‌ها در باب چگونگی تکوین جهان و پیدایش حیات افسانه‌ها و اسطوره‌هایی داشته‌اند. و بعد آن‌گونه که مری بویس ادعا می‌کند در این زمینه تالس و باقی فلاسفۀ پیش از سقراط طبیعتاً از طریق فلات آناتولی و تمدن لیدیه متأثر از روحانیون زرتشتی دوران مادها بوده‌اند.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش سیزدهم
✍️ حسین شیران

.

تنافرات شناختی درست از لحظه‌ای که نظام‌های ایدئولوژیک در مقام عمل به وعده‌هایشان باز می‌مانند (ناکارکرد) و یا به انواعی دیگر عمل می‌کنند (کژکارکرد) آغاز می‌شوند و از آنجا‌ که آنها ذاتا به دلیل سفتی و سختی و تعصب و ایمان و علاقه‌ی شدید به یک ایده و عمل خاص و "امتناع از بازاندیشی" و اصلاح و تغییر و تجربه‌ی سایر ایده‌ها و اعمال ممکن خواه‌ناخواه مسیر بی‌بازگشتی را طی می‌کنند (هرچه باتعصب‌تر بی‌بازگشت‌تر) تنافرات شناختی حاصل از عملکردشان پیوسته روی هم انباشت می‌شوند و سرانجام همچون ابرهای سرد و سیاهی آسمان آبی‌شان را تیره و تار کرده و جلوی تابش خورشید‌شان را می‌گیرند.

.

نظام‌های ایدئولوژیک حاضرند هر کاری بکنند تا خورشید بخت ایدئولوژی‌شان به محاق فرو نرود اما این سرنوشت محتوم هر ایدئولوژیست که دیر یا زود تشت خورشیدش از بلندی بامی که بر آنست می‌افتد؛ محتومیت این امر را تغییر زمینه و زمان رقم می‌زند- چرا که ایدئولوژی‌ها به شدت بسته به زمینه و زمان و بواقع "نسخه‌ای خاص" برای آنان‌اند و خواه‌ناخواه با تغییر زمینه و زمان اوضاع و احوال‌شان پریشان می‌شود- بی‌جهت نیست اغلب از هر گونه تغییر و تغیر در هر زمینه هراسان‌اند و به هر شکل طالب حفظ اوضاع و احوال موجودند؛ و دیر یا زود به انتها رسیدن‌شان را هم کم و کیف تنافرات و تنازعات ناشی از عملکردشان در مدت استقرارشان تعیین می‌کند.

.

روند روی‌گردانی افراد از ایدئولوژی‌ها بواسطه‌ی تنافرات شناختی، مراحل آغازین‌اش درون‌ذهنی و میان‌ذهنیست و به وجه غالب زیر پوست جامعه جریان دارد با این حال در هر فرصتی خود را در قالب کنش‌ها و واکنش‌های انتقادی و گاه اعتصابی و اعتراضی نمایان می‌سازد؛ در این مراحل اگر نظام‌ها بتوانند طی "فرآیندی معکوس" از کم و کیف این کنش‌ها و واکنش‌ها به کم و کیف احساسات و ادراکات و برداشت‌ها و پنداشت‌های افراد از عملکردشان برسند و بدین‌وسیله قد و قواره و قیافه‌ی خود را در "آینه‌ی اذهان مردم" ببیند و بهنگام معایب موجود را مرتفع سازند می‌توانند نظر مساعد آنها را دست‌کم برای مدتی بیشتر تأمین کنند.

.

اما از آن‌جایی‌که نظام‌های ایدئولوژیک اغلب حواس‌شان به دشمنان خارجی و تهدیدات مکرر و متنوع آن‌هاست و چندان بهایی به مردمان خود و احساسات و ادراکات آن‌ها نمی‌دهند پیگیری معکوس این فرآیند در نزدشان محلی از اعراب ندارد؛ آن‌ها ترجیح می‌دهند موشک‌ها و پهبادها و جنگ‌افزارهای هم‌دیگر را "مهندسی معکوس" کنند تا فرآیند رویش تنافرات شناختی در نزد مردمان خود را؛ و این آن اشتباه بزرگیست که ناگزیر ایدئولوژی‌ها مرتکب می‌شوند چون با تنازعات خارجی اگر هم قوی‌تر نشوند دست‌کم از بین نمی‌روند اما با "آفت تنافرات شناختی" ناگزیر عاقبت از درون می‌پوسند و فرو می‌افتند!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 کتاب آشنایی با ایسم‌ها

✍️ جان آندریوس John Andrews

🔄 حسین شیران

⏺ بخش 15: بی‌حکم‌ران‌گرایی (آنارشیسم) Anarchism

.

آنارشیسم در لغت (از ریشه‌ی یونانی) به معنای"بدون حکم‌ران"، فلسفه‌ایست که معتقد است بشر می‌تواند و می‌باید بدون هیچ حکومتی در هماهنگی کامل زندگی کند - و نیز این که حکومت ذاتاً زیان‌آور است. این کلمه برای اولین بار در قرن هفدهم در جنگ داخلی انگلستان توسط مخالفان لِولِرها (Levellers: ترازگران: جنبشی که از حاکمیت مردمی در مخالفت با سلطنت حمایت می‌کرد) به صورت تحقیرآمیز استفاده شد، اما در سال 1793 یک روزنامه‌نگار انگلیسی به نام ویلیام گادوین William Godwin (1756-1836)، بی آن‌که از خود کلمه استفاده کند، در مورد فضایل آنارشیسم و ​​خوبی‌های طبیعی انسان‌ها توضیح داد.

.

اولین کسی که در سال 1840 خود را آنارشیست نامید، فیلسوف فرانسوی پیر جوزف پرودون Pierre Joseph Proudhon (1809-1865) بود- کسی که به دلیل اظهار جمله‌ی "مالکیت دزدی است" مشهور گشته بود. آنارشیست‌ها اغلب با جنبش‌های چپ افراطی و با مارکسیسم مرتبط هستند، اما برخلاف آنارشیست‌ها، مارکسیست‌ها بر این باورند که دولت قبل از این‌که از بین برود باید تسخیر شود، از این رو در قرن نوزدهم اختلاف‌نظر اساسی بین کارل مارکس Karl Marx (83-1818) و میخائیل باکونین Mikhail Bakunin (1876-1814) وجود داشت- کسی که حمایت‌اش از اقدامات خشونت‌آمیز الهام‌بخش یک رشته ترورهای سیاسی بود.

.

نقطه‌ی اوج آنارشیسم در دهه‌های اولیه‌ی قرن بیستم در اروپا بود، پیش از آن‌که با ظهور فاشیسم درهم شکسته شود. این جنبش امروز به مثابه‌ی یک جنبش حاشیه‌ای، تنها به خاطر مخالفت‌اش با جریان جهانی‌شدن زنده مانده است (به جهانی شدن مراجعه کنید).

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش پانزدهم

✍️ حسین شیران

.

"آب اصل اشیاء است"؛ خلاصه و مفید، این نظر قاطع "تالس"، نخستین متفکر تاریخ، در پاسخ به پرسشی بود که گویی برای نخستین بار در جهان در میلتوس واقع در ایونیه مطرح می‌شد و آن این‌که: "اصل و اساس و منشأ جهان چیست؟" آن‌چه در آن زمان در این پرسش اساسی، به غایت واجد اهمیت بود جای‌گزینی کلمه‌ی "کیست" با "چیست" بود! پیش از تالس این پرسش بسی در عالم شرق - سرزمین ادیان، و خود یونان - سرزمین اساطیر، با "کیست" مطرح شده و پاسخ‌ها همه بنوعی به "خدایان" ختم شده بود.

.

اما تالس، حسب شرایط اجتماعی حاکم بر محل زندگی‌اش، اجباری بر سرش نبود تا صرفا "مؤمنانه" به ادیان و اساطیر موجود اکتفاء و استناد نموده و پاسخی از پیش آماده ارائه دهد؛ فلذا همه‌ی پاسخ‌های الهیاتی و اسطوره‌ای ملل مختلف، حتی ملت خود، را کنار گذاشت و صرفا با اتکاء به "قوه‌ی عقل" در دفتر پر نقش و نگار کیهان و جهان طبیعت تأمل و تفکر نمود و در راستای تبیین تغییرات و تحولات آن، در جستجوی علت‌العلل، "آب" را سرمنشأ همه چیز قلمداد کرد. اتکاء به عقل یعنی آغاز فکر و آغاز فلسفه و از این جهت است که او پیش‌قراول فلاسفه‌ی عالم قلمداد می‌شود!

.

اهمیت کار تالس، فارغ از کم‌وکیف پاسخ‌اش، نخست در توجه و تمرکز بر یک "موضوع مشخص" (طبیعت) و تأمل و تفکر در آن به قوه‌ی عقل و در نهایت "موضع‌گیری آشکار" در ارتباط با آن و ارائه‌ی یک "فکر" (نظر انسانی و نه الهیاتی) هر چند در سطحی بسیار ساده و ابتدایی بود. این چیزی بود که در آن زمان (عصر اسطوره‌ها) بسی تازه و بدیع می‌نمود و همین شخص تالس را فردی متمایز از دیگران می‌ساخت. اما تالس چرا و چگونه به این ایده که "آب اصل اشیاء است" رسید؟

.

ادامه دارد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ سه شنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش دوازدهم
✍️ حسین شیران

.

ایدئولوژی‌ها در "مقام نظر" همه از توسعه و تحول و رهایی حرف می‌زنند و همه هم ادعا دارند که در بازار بزرگ ایدئولوژی یک سر و گردن بالاتر از سایر رقبا بوده و بسی بهتر و بیشتر از همه‌ی آن‌ها قافله‌ی بشریت را به سرمنزل مقصود می‌رسانند؛ اگرکه همه‌ی مسائل و مشکلات جامعه و جهان با حرف حل و فصل می‌شد با این‌همه مدعی امروز دیگر بشر از هر نظر غرق بهروزی بود اما خوش‌بختانه یا بدبختانه "مقام عمل"ی هم در کار است و تنها در این مقام است که چند مرد حلاج بودن ایدئولوژی‌ها و ایدئولوگ‌ها بر همگان مشخص می‌شود.

.

پر کردن شکاف میان ایده و عمل، در جامعه و جهان بشری، فی‌نفسه چالش بزرگی است از این‌رو کمابیش همه‌ی ایدئولوژی‌ها در مقام عمل با افت و خیزهایی روبرو می‌شوند؛ در این میان بدیهی‌ست هر آن ایدئولوژی که در مقام نظر بلندپروازی کرده و در وعده و وعید دست بالا را بگیرد تحققا در مقام عمل بیش از همه لنگ خواهد زد؛ هر دست بالا گرفتنی به‌هرحال پایین افتادن و دست و پا شکستنی هم دارد- به‌قول مولوی "نردبان این جهان ما و منی‌ست، عاقبت زین نردبان افتادنی‌ست؛ لاجرم آن کس که بالاتر نشست، استخوان‌اش سخت‌تر خواهد شکست".

.

این‌که چرا ایدئولوژی‌ها علی‌رغم برخورداری از انگیزه و انرژی فراوان (دست‌کم در مراحل آغازین) در مقام عمل به وعده‌هایشان باز می‌مانند و به‌مرور درگیر "تنافرات شناختی" و تنازعات سیاسی می‌شوند را بیش و پیش از هر چیز باید در ذات خود ایدئولوژی‌ها جست؛ بدوا آری گفتن به یک ایده‌ی خاص معطوف به عمل و نه گفتن به باقی آن‌ها خود در هر دو بعد نظر و عمل عرصه را برای هر ایدئولوژی تنگ کرده و کار را برایش سخت می‌کند. وقتی هیچ‌کدام از معارف اصیل بشری، نه دین نه فلسفه و نه علم، به تنهایی قادر به حل و فصل مسائل بشری نبوده و نیستند چگونه یک معرفت غیراصیل (ایدئولوژی) به تنهایی خواهد توانست گره از مشکلات بشر بگشاید؟

.

و بعد ایدئولوژی‌ها با فریاد شعار "تنها من حق هستم و باقی همه باطل هستند" نه فقط مجال همراهی و همدلی دیگران برای عمل بهتر را از دست می‌دهند بلکه با ناحق خواندن و دک کردن آن‌ها (داخلا و خارجا) بر خیل مخالفان و بدخواهان خود افزوده، مرتبه‌ای دیگر کار را برای خود سخت می‌کنند؛ بی‌جهت نیست نظام‌های ایدئولوژیک مدام از "دشمن" حرف می‌زنند؛ آن‌جا که دشمنان زیادی در کار باشد البته که "تنازع برای بقا" در اولویت قرار گرفته و همّ و غم و توان نظام‌ها بیش و پیش از هر چیزی صرف توسعه‌ و تقویت "قدرت نظامی و انتظامی" خواهد شد تا توسعه و تحول در ابعاد دیگر.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ جمعه ۴ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 کتاب آشنایی با ایسم‌ها

✍️ جان آندریوس John Andrews

🔄 حسین شیران

⏺ بخش 14: استثناءگرایی آمریکایی American Exceptionalism

.

تبلیغ این تصور که ایالات متحده‌ی آمریکا به عنوان کشوری دارای مردم‌سالاری (دموکراسی)، برابری فرصت‌ها و پذیرش مهاجران از جایگاه ویژه‌ای در جهان برخوردار است. استثناءگرایی آمریکایی ریشه در گزارش تحسین‌برانگیز الکسیس دو توکویل (1805–1859) مورخ فرانسوی قرن نوزدهم دارد.

.

همچنان‌که نویسنده‌ی بریتانیایی جی. کی. چسترتون (1936-1874) خاطرنشان می‌کند: «آمریکا تنها ملتی در جهان است که بر اساس یک کیش بنا شده است. این کیش که با شفافیت جزمی و حتی الهیاتی در اعلامیه‌ی استقلال بیان شده است و پس از جنگ جهانی دوم مورد علاقه‌ی دانشمندان علوم سیاسی بوده است، ریشه‌های مذهبی دارد (مانند این استعاره‌ی قرن هفدهمی که آمریکا «شهری بر روی تپه خواهد بود» و نیز نظریه‌ی قرن نوزدهمی فاتح «سرنوشت ملی1»)؛

.

با این حال واجد ریشه‌های اجتماعی - آمریکا به عنوان کوره‌ی ذوب نژادها - هم‌چنین زیست‌محیطی، با توجه به تنوع منابع طبیعی و جغرافیایی آمریکا نیز است. منکران این کیش تحت‌تأثیر این حرف‌ها که خیلی از کشورها خود را استثنایی می‌دانند قرار نگرفته، منتقدانه استدلال می‌کنند که استثناءگرایی آمریکایی بهانه‌ایست برای میهن‌پرستی متعصبانه (جینگوئیسم Jingoism) و استعمارگرایی نوین (نئوامپریالیسم Neo-Imperialism) .

.


1. این باور که مردم ایالات متحده هم حق دارند و هم وظیفه دارند در آمریکای شمالی سرزمین‌های سایر مردم را تصرف کنند چرا که این برنامه و خواست خداست. این عبارت در قرن نوزده توسط روزنامه‌نگاران و سیاست‌مداران بکار رفته است زمانی که شهروندان آمریکایی در غرب آمریکای شمالی به راه افتادند و تگزاس، کالیفرنیا، اورگون و آلاسکا را در دست گرفتند. (به نقل از فرهنگ لانگمن).

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ چهارشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی علم

🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش چهاردهم

✍️ حسین شیران

.

تالس (625 تا 545 پ.م) از این نظر نخستین "فیلسوف" (دوستدار معرفت، به معنای عام دربرگیرنده‌ی حکمت و علوم) تلقی می‌گردد که نخستین تلاش‌ها را برای تفسیر و تبیین جهان بر پایه‌ی "عقل" انجام داده است. در تحقق این مهم، شرایط زمان (سده‌ی ششم پ.م) و مکان (میلتوس) که او در آن می‌زیست بسیار تأثیرگذار بود؛ پیش از او پیشینیان، بویژه شرقیان، جمله جهان را بر اساس اسطوره‌ها و افسانه‌های آمیخته با شک و یقین تفسیر می‌کردند و انگار که هیچ کس هیچ کجای جهان چندان اصراری بر کنار زدن سایه‌های وسیع این سرمایه‌های اجتماعی کهن از سر و صورت و قامت عقل به خرج نمی‌داد و برای نخستین بار بود که در ایونیه یک چنین اتفاق مبارکی می‌افتاد.

.

پیش‌تر گفتیم که با سیر معارف و مدنیت از شرق به غرب، رفته‌رفته هم از نظر دینی، هم از نظر فرهنگی و هم از نظر سیاسی از جزم‌اندیشی‌ها و اطلاق‌گرایی‌ها کاسته شده و به نسبت سایر نقاط جهان در ایونیه بویژه در میلتوس مجالی برای تابش "خورشید آزاداندیشی" از میان این ابرهای تیره فراهم گشته بود. خدایان یونانی واقع در کوهستان المپ بر خلاف خدایان خاورمیانه هیچ ادعایی مبنی بر خلق جهان نداشتند، هیچ طبقه‌ی روحانی هم در میان مردم یونان نداشتند که به هر شکل مانع دگراندیشی باشد. فرهنگ ایونیه به خاطر تجمع مهاجران از هر کجا به غایت التقاطی و حکم‌رانی آن‌ها اغلب از نوع اشرافی و مشورتی بود.

.

شرایط اجتماعی مساعد فوق، کمابیش برای همه‌ی ایونیان فراهم بود با این وجود تنها آن‌ها که واجد قدرت توجه و تمرکز و تأمل در امور جهان به قوه‌ی عقل را داشتند توانستند از آن به نفع "تولید فکر" استفاده کنند و تالس از این نظر سرآمد مردمان روزگار بود. او از بس غرق امور و علوم جهان بود که اصرار مادرش برای ازدواج را همواره با گفتن "هنوز زود است" تا بدان‌جا به تعویق انداخت که روزی به خود آمد و گفت "حالا دیگر واقعا دیر است"! او در گذر از حکمت، در هندسه و ریاضیات و نجوم و اجتماعیات و سیاست و حتی تجارت هم سررشته داشت و در همه هم واجد اضافات و ابداعات و اکتشافاتی بود؛

.

قضایای هندسی و ریاضی و محاسبه‌ی ارتفاع اهرام مصر (آلتوسر نخستین انقلاب از سه انقلاب جهان اندیشه را متلعق به تالس در ریاضیات می‌داند)، پیش‌گویی کسوف سال 585 پ.م و تهیه‌ی تقویم نجومی، پیشنهاد طرح کنفدراسیون برای ائتلاف جزایر ایونی در مقابل دشمنان، پیش‌بینی وفور زیتون و خرید کارگاه‌های روغن‌گیری و کسب ثروت کلان ... همه و همه تالس را در ردیف یکی از هفت حکیم بزرگ یونان قرار داده است. در بخش بعد در گذر از همه‌ی این‌ها به تفصیل به اندیشه‌های او در باب جهان خواهیم پرداخت.

.

ادامه دارد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی

[ پنجشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش یازدهم
✍️ حسین شیران

.

ایدئولوژی به معنا و مفهوم رایج‌اش (و نه لزوما لغوی‌اش "علم به ایده‌ها" و یا "شناخت ایده‌ها") دربرگیرنده‌ی هر آن ایده و عقیده و آیین و مرامی‌ست که حسب زمینه و زمان و برخی مؤلفه‌ها و مناسبت‌ها برخی افراد و گروه‌ها و ساختارها دربرمی‌گیرند و در میان خیل ایده‌های موجود مشخصا آن را مبنای عمل خویش قرار می‌دهند. بدین معنی ایدئولوژی چیزی نیست جز "ایده‌ی معطوف به عمل".

.

برخی از اینکه ایدئولوژی را - در کنار دین، فلسفه و علم - "شاخه‌ی چهارم" معرفت بشری بدانند اکراه دارند چرا که آن را به دلیل چینش و گزینش آگاهانه یا ناآگاهانه از سه شاخه‌ی اصلی معرفت و آمیخته شدن‌اش با اغراض و امیال و اهداف شخصی و گروهی، "معرفتی ناخالص" تلقی می‌کنند و تحت عناوینی سخیف و خفیف همچون "انحراف معرفتی" و یا "آگاهی دروغین" از آن یاد می‌کنند، اما در مقابل برخی با وجود پذیرش ناخالص بودن ایدئولوژی آن را یک ضرورت برای برخی تحولات سیاسی و اجتماعی دست‌کم در مقاطعی از تاریخ می‌دانند و به این ترتیب در کنار کارکردهای منفی‌اش کارکردهای مثبتی هم برایش متصورند.

.

در هر حال، اکنون ایدئولوژی بیش‌تر یک نوع "علاقه به ایده‌ها" تلقی می‌شود (تا علم به ایده‌ها) و شاید همچون سایر علائق و سلائق بشری اساسا گریزی از آن نباشد؛ ایدئولوژی‌ها به‌واقع زمانی به یک "مصیبت اجتماعی" تبدیل می‌شوند که اولا از سطح یک علاقه به‌صورت افراطی به یک "عشق" تبدیل می‌شوند و بعد از سطح یک شخص یا گروه هم به‌صورت تهاجمی به یک "جامعه" تحمیل می‌شوند. از آن‌جایی که هر عشقی طبیعتا به‌دلیل توجه و تمرکزش بر یکی و غفلت‌اش از دیگران "کوری و کری" نسبی می‌آورد سرایت این عشق به سطح جامعه جبرا یک کوری و کری گسترده برای عموم به ارمغان می‌آورد- حال هرچه تنوره‌ی این عشق داغ‌تر، کوری و کری حاصل از آن هم حادتر!

.

این‌گونه است که هر نظام ایدئولوژیک به صرف مصادره‌ی نوع خاصی از عقیده و مطالبه‌ی نوع خاصی از عمل و تبلیغ و تجویز و تحکیم آن و تبعید و تحدید انواع دیگری از عقاید و اعمال، خواه‌ناخواه به یک نظام توتالیتر تبدیل می‌شود. وقتی در جهان زیست بشری به دلایل مختلف "دایره‌ی عقیده و عمل" روزبه‌روز بازتر و بزرگ‌تر می‌شود بدیهی است که با تجویز و تحمیل یک ایدئولوژی (عقیده و عمل) مشخص نمی‌توان مردمان طبعا توسعه‌گرا و تحول‌خواه را برای همیشه در دایره‌ی تنگ و تاریک یک عقیده و عمل خاص زندانی کرد.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]