🌓 کتاب آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ بخش 13: الکلگرایی (الکلیسم) Alcoholism
.
اعتیاد به نوشیدنیهای الکلی، که گاهی اوقات با بیماری روانی هم همراه است؛ الکلگرایی زمانی مطرح میشود که یک فرد بیش از حد الکل مصرف میکند. شورای ملی آمریکا در باب الکلگرایی و وابستگی به مواد مخدر، الکلگرایی را "یک بیماری اولیه و مزمن که با اختلال در کنترل نوشیدن، اشتیاق به مصرف الکل، استفاده از الکل با وجود عواقب نامطلوب و انحراف در تفکر مشخص میشود" توصیف میکند. توصیف الکلگرایی به عنوان یک بیماری، و نه صرفاً یک نوع رفتار، در نیمهی دوم قرن بیستم رایج شد اما مورد پذیرش جهانی واقع نشد. با این حال، آنچه واضح است این است که افراد الکلی به طور نامتناسب مستعد مشکلات سلامتی همچون بیماری کبد هستند.
.
⏺ دگرگرایی (آلتروئیسم) Altruism
.
یک آموزهی اخلاقی- ابداع شده در قرن 19 توسط فیلسوف فرانسوی آگوست کنت (1798-1857) بنیانگذار اثباتگرایی (پوزیتیویسم) - که معتقد است افراد وظیفهی اخلاقی دارند که به دنبال خیر دیگران باشند. دگرگرایی یا دگردوستی، در مقابل خودگرایی (Egoism) و خودخواهی، در بسیاری از ادیان، از مسیحیت گرفته تا سیکیسم (Sikhism)، یک اصل بنیادی است؛ با این حال، یک مشکل اساسی در این میان وجود دارد و آن تعریف خود «خیر» است، به ویژه آنجا که منافع کوتاهمدت و بلندمدت از هم جدا میشوند یا زمانی که عامل خیر و کسی که در حق او عمل خیری انجام میشود با هم اختلافنظر دارند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی علم
🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش سیزدهم
✍️ حسین شیران
.
تاریخ فلسفه "تالس" را نخستین متفکر عالم برمیشمارد. قطع یقین پیش از او، جهان خالی از متفکر نبوده است منتهی این عادت تاریخ است که تحققا سراغ کسانی میرود که به هر شکل ردی از خویش بجای گذاشتهاند و گرنه چه بسا متفکرانی به مراتب قویتر از امثال تالس که امکان ثبت و ضبط تفکرات خویش را نیافته و برای همیشه در اعماق تاریخ مدفون گشتهاند. هر چه بود تالس از این بخت برخوردار بود که در لحظهای از زمان، ۶۲۵ پیش از میلاد، و نقطهای از مکان، شهر "میلتوس" واقع در ترکیه امروزی، حضور داشته باشد که امکان ثبت و ضبط آثاری از او، چه به دست خویش و چه بواسطهی دیگران، وجود داشته باشد.
.
از نظر "تأمینات" (دسترسی به مصالح لازم برای تأسیس یک سازه) تالس با مشکل چندانی مواجه نبود. در عصری که او به دنیا آمد (سدهی هفتم پ.م) همهی رشتههای علمی آن روزگار بتدریج از شرق روان گشته و در ایونیه تمرکز و ترقی یافته بودند و در خود ایونیه هیچ کجا به اندازهی شهر میلتوس از رواج علوم روزگار برخوردار نبود؛ به بیان دیگر میلتوس کانون علم آن روزگار بود و از این نظر از هر کجا پذیرای مهاجرانی بود که برای آموختن علوم به آنجا سرازیر شده بودند. خود تالس هم، به تصریح هرودوت، در زمرهی مهاجران بود و اصالتی فینیقی داشت و در طلب علم بدوا از فینیقیه به راه افتاده و سرزمینهای اطراف را گشته و عاقبت در میلتوس سکنی گزیده بود (به موقعیت میلتوس در نقشه پیوستی توجه فرمایید).
.
در این سیر، تالس، آنگونه که در منابع آمده است، مبانی تفلسف را از زرتشتیان ایران، مبانی نجوم را از بابلیان و مبانی هندسه را از مصریان فرا گرفته و در "تأمینات" باقی مصالح فکریاش در سایر زمینهها هم که عملا در میلتوس در کانون علم جهان حضور داشت و از این جهت مشکل خاصی نداشت. به لحاظ "تأییدات" (مراجع صدور مجوز برای تأسیس سازههای فکری) هم که، پیشتر گفتیم، ایونیه بویژه میلتوس به نسبت سایر نقاط جهان از آزادی فکری و عملی بیشتری برخوردار بود و دین و سیاست آنسان که در سایر نقاط جهان مطلقگرایانه مانعی در برابر طرح ذهنیتهای جدید و تغییر ذهنیتهای قدیم بودند در این نقطه از زمین از انعطاف لازم برای ظهور طرحهای جدید برخوردار بودند.
.
به این ترتیب، تولید فکر در این برهه از زمان از مراحل "تأمینات" و "تأییدات" گذر کرده و عملا در مرحلهی "تأسیسات" قرار داشت؛ در این مرحله در این برهه از زمان همه چیز دیگر به ویژگیهای خود متفکر بستگی داشت که به عنوان یک معمار و مؤسس چگونه بتوانند از شرایط مساعد موجود به نفع تولید فکر بهره گیرد. تالس از این نظر، آنسان که در ادامه خواهیم دید، یک سر و گردن از معاصران خود بالاتر بود.
.
ادامه دارد.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی
[ یکشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 نظری به نسبت دین و دولت در شاهنامهی فردوسی
.
در بخشی از شاهنامه، آنجا که اردشیر بابکان بنیانگذار سلسلهی ساسانیان به گاه بیماری پسرش شاپور را برای جانشینی خویش فرا میخواند، در باب پیوند دین و دولت، به بیان فردوسی از زبان او چنین میخوانیم:
.
چو سال اندر آمد به هفتاد و هشت
جهاندار بیدار بیمار گشت
.
بفرمود تا رفت شاپور پیش
ورا پندها داد ز اندازه بیش ...
.
بدان ای پسر کاین سرای فریب
ندارد ترا شادمان بینهیب
.
نگهدار تن باش و آن خرد
چو خواهی که روزت به بد نگذرد
.
چو بر دین کند شهریار آفرین
برادر شود شهریاری و دین
.
نه بیتخت شاهیست دینی بهپای
نه بیدین بود شهریاری بهجای
.
دو دیباست یک در دگر بافته
برآورده پیش خرد تافته
.
نه از پادشا بینیازست دین
نه بیدین بود شاه را آفرین
.
چنین پاسبانان یکدیگرند
تو گویی که در زیر یک چادرند
.
نه آن زین نه این زان بود بینیاز
دو انباز دیدیمشان نیکساز
.
چو باشد خداوند رای و خرد
دو گیتی همی مرد دینی برد
.
چو دین را بود پادشا پاسبان
تو این هر دو را جز برادر مخوان
.
چو دیندار کین دارد از پادشا
مخوان تا توانی ورا پارسا
.
هر آنکس که بر دادگر شهریار
گشاید زبان مرد دیناش مدار ...
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ادبیات, جامعه شناسی سیاست, جامعه شناسی دین
[ پنجشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
انانتیودرومیا؛ ضدخودگردی
حسین شیران
.
.
🌓 این تصویر طنز و در عین حال تلخ بنوعی تداعیگر اصلیست با عنوان "انانتیودرومیا enantiodromia"- از انانتیوس بمعنی مقابل و دروموس بمعنی دویدن، سرجمع بمعنی و مفهوم مقابل خود دویدن و یا مقابل خود درآمدن و ضدخود گشتن؛ از آنجا که ما معادل مصطلحی برای این اصطلاح نداریم با تکیه بر مفهوم ضدخود آن را "ضدخودگردی" یا "ضدخوددرآیی" در نظر میگیریم تا بعد؛ نخست هراکلیتوس حکیم یونان باستان بدین مفهوم پرداخته و بعد کارل یونگ روانشناس شهیر سوئیسی آن را پرورده است. یونگ میگوید: هرگاه یک "گرایش افراطی" و یکطرفه بر چیزی یا کسی مسلط شود آن چیز یا کس ناخودآگاه با گذشت زمان به نقطهی مقابل خود رسیده و به "ضدخود" بدل میشود؛ با این حساب بد نیست آنها که امروز عملا انانتیودرومیکاند بخود آیند و ببینند کی و کجا به افراط گراییده و ناخودآگاه کنترل خود بر آگاهی خویش را از دست داده و حال به ضدخود بدل شدهاند؛ انقلابی ضدانقلاب شده، آزادیخواه ضدآزادیخواهی، عدالتخواه ضدعدالتخواهی و و و وزارت ارتباطات ضدارتباطات!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی ایران, جامعه شناسی سیاست
[ شنبه ۱ بهمن ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش دهم
✍️ حسین شیران
.
اینکه اصولا و اساسا «انتقادات» (واکنشها و تظاهرات گفتاری) مرحلهای پیش از «اعتراضات» (واکنشها و تظاهرات کرداری) رخ میدهند خود مبین و مبشر اینست که منتقدان بدوا به «اصلاح» و بهبود مناسبات نظر دارند و مصلحتا آن را مقدم بر «انقلاب» و دگرگونی ساختاری میشمارند و بر این اساس بسی تلاش میکنند به هر شکل ممکن با منطق و ملایمت در گوش طرف حساب خود بخوانند که بهواقع مسائل و مشکلاتی در میان است که باید حل و فصل شوند تا رابطه همچنان پایدار بماند.
.
به این قرار انتقاد فصل مهمی در روابط اجتماعی است که طی آن منتقد همچنان به طرف حساب خود امیدوار است و عملا به او «فرصتی» میدهد تا خود را اصلاح کند اما این در صورتیست که طرف حساب تحققا از گوش و هوش درست و حسابی برخوردار باشد و این فرصت طلایی را از دست ندهد و بههنگام با بهره گرفتن از تظاهرات گفتاری، ایرادات و یا شبهات موجود را برطرف سازد و نظر مساعد منتقد را برای دوام و توسعهی روابط جلب کند، اما افسوس و صدافسوس که «گوش شنوا» نعمت بزرگی است که به این سادگیها به هر کس و مهمتر از همه نظام ایدئولوژیک ندهند!
.
در فقدان گوش شنواست که نقدها و واکنشهای گفتاری بهمثابهی بخش اعظمی از محرکات محیطی، تأثیر سازندهی خود برای اصلاح امور را از دست میدهند و به این ترتیب خواهناخواه کار نظامهای ایدئولوژیک از فصل زرد روابط اجتماعی عبور کرده و به فصل سرد و سخت و سنگیناش میرسد؛ در این فصل منتقدان ناامید از کارآیی انتقاد و اصلاح مترتب بر آن، یا مصلحتا سکوت اختیار میکنند و یا از سطح تظاهرات گفتاری و منطق و مدارا و مدیریت عبور کرده به مرز واکنشها و تظاهرات کرداری میرسند و عملا به جرگهی معترضان میپیوندند!
.
اما چرا نظامهای ایدئولوژیک کمابیش گوش شنوا ندارند و نمیتوانند نقدها و واکنشهای گفتاری مردم را بههنگام شنیده و به آنها ترتیب اثر دهند و از گسست و فروریختن روابط اجتماعی پیشگیری کنند و در نهایت در یک سو خواهناخواه خود به یک نظام توتالیتر تمامعیار تبدیل میشوند و در سوی دیگر خیل منتقدان را به معترضان و خیل مصلحان را به انقلابیون تبدیل میکنند؟
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ چهارشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 کتاب آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 مریم فتحی
⏺ بخش 12: آلبیگنسگرایی Albigensianism
.
یک فرقۀ بدعتی مسیحی از پاکدینان Cathars (رجوع کنید به: Catharism) که در جنوب فرانسه در قرون 12 و 13 میلادی شکوفا شد. این نام برگرفته از شهر آلبی Albi است، اگرچه مرکز اصلی آلبیگنسها در شهر تولوز Toulouse در جنوب این شهر قرار داشت. این فرقه آیین رسمی کشیشی کلیسای کاتولیک روم را رد کرده و به دوگانگی مانوی از خیر معنوی و شر مادی: خدا و شیطان: روشنایی و تاریکی اعتقاد داشت. آلبیگنسها زهدگرایی Ascetism افراطی، بویژه تجرد، را تحسین و ترویج میکردند و در قالب آن به دو طبقه تقسیم میشدند: "مومنین" و "کاملین"؛ کاملین کسانی بودند که میتوانستند معیارهای دقیق فرقه را برآورده سازند - و البته این گروه در اقلیت بودند.
.
آلبیگنسها تا حدی به دلیل تقابلشان با کلیسای کاتولیک فاسد توانستند که پیشرفت کنند اما در سال 1209 پاپ ایننوسنت سوم Innocent III یک جنگ صلیبی بر علیه آنها به راه انداخت با این امید که آلبیگنسها را شکست داده و سرزمین آنها را به متحدانش در شمال فرانسه واگذار کند. این جنگ صلیبی 20 سال خونین به طول انجامید و با فروپاشی تمدن پروونچال Provençal و انتقال کنترل منطقه لانگدوک Languedoc به سلطنت فرانسه به پایان رسید. پس از آن، این منطقه زیر نظر پاپ گریگوری نهم Gregory IX قرار گرفت و آلبیگنسها به دستور راهبان دومنیکن تحت تجسس قرار گرفتند - با آغاز تفتیش عقاید طی یک سده این جنبش برای همیشه در هم شکست.
.
✅ کتاب ایسمها (گرایشها) به همت ادمینهای جامعهشناسی شرقی به تدریج ترجمه و به ترتیب در کانال جامعهشناسی شرقی و گروه جامعهاندیشان شرق منتشر میگردد.
.
🆔 https://t.me/Fathi_Maryam
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ پنجشنبه ۲۲ دی ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش نهم
✍️ حسین شیران
.
رسیدن یک تنافر شناختی از سطح یک احساس و ادراک نابرابری و ناعدالتی ساده به مرز اقدام و اعتراض، بیش و پیش از هر چیزی، نشان «بیتوجهی» به سیر پیدایش و پیشرفت آن در طول زمان است؛ تنافر شناختی همچون یک بیماری به یک آن شکل نمیگیرد و به یک آن هم به مرز تظاهر نمیرسد؛ میان ایندو یک فاصلهایست که بسته به کم و کیف محرکات و زمینه و ظرفیت شخص مُدرِک و کم و کیف احساسات و ادراکات او از کم تا زیاد متغیر است اما هیچگاه صفر نیست.
.
بواقع زمان میبرد تا فرد از عدم تعادل و تنافر شناختی که در او حادث گشته به مرز اقدام برسد؛ طبعا مدت زمانی صرف «جاافتادن» این تنافر در ذهن میشود؛ در این فاصله فرد منتظر بازتحریک و تکرار و تواتر احساس و ادراک نابرابری و ناعدالتی میشود تا مطمئن شود که اشتباه نمیکند و بقول معروف بیگدار به آب نمیزند؛ و بعد بتدریج به انحای مختلف زبان به «نقد» میگشاید تا بدوا توجه طرف مقابل را به مسألهی پیشآمده جلب کرده (چه بسا طرف خود متوجه نیست) و نظر مساعد او را به سمت تغییر در رفتار و بهبود اوضاع سوق دهد و بدینوسیله با تصحیح و ترمیم رابطه، تعادل شناختی آسیبدیده را «بازسازی و بازیابی» نماید.
.
انتقاد در واقع «اشارتی» است بر وجود یک مسأله یا عارضه در یک رابطه، به این «امید» که طرف مقابل با درایت و ظرافت ذهنی اصل و اساس مسأله را دریابد و با حداقل هزینه بازآید و یا دلایل ماوقع را بازگوید، چه همچنانکه پیش از این گفتیم چه بسا احساس و ادراک و تنافر شناختی بارآمده از آن حاصل یک «سوءتفاهم» باشد و در واقع مصداقی از نابرای و ناعدالتی در کار نباشد، در این صورت انتقاد بهترین وسیله است برای بحث و بررسی پیرامون مسائل پیشآمده و حل و فصل بهنگام آنها؛ اما این به ظرفیت و ذهنیت و طرز تفکر و تلقی طرف مقابل بستگی دارد که با این مهم چه برخوردی داشته باشد! (بخش بعد)
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ یکشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 کتاب آشنایی با ایسمها
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 نرگس حیدری
⏺ بخش 11: هشدارگرایی Alarmism
.
هشدارگرایی (آلارمیسم) عبارت است از اعلام خطرهای بیمورد یا اغراقآمیز. برای هشدارگراها فرصتها بسیارند: قتلها و غارتها، بیماریها، بلایای طبیعی و ... همه فرصتی برای ترویج و تبلیغ بدبینی از سوی هشدارگراها هستند (نگاه کنید به بدبینیگرایی: Pessimism)، اما در نهایت همه پیشبینیهایی غیردقیق هستند- برای مثال باگ Y2K که هشدار دادند قرار است در ابتدای این هزاره سیستمهای رایانهای سراسر دنیا را خراب کند، یا این اعلام خطر که صدام حسین ( 1937-2006) میخواهد سلاحهای کشتار جمعی را در غرب رها سازد. "گرگ گریان*" یک اصطلاح رایج در ارتباط با هشدارگراها است، با این وجود هشدارگراها ضرورتا همواره هم در اشتباه نیستند: "نفرین کاساندرا"، طبق افسانههای یونانی، جزو پیشگوییهای دقیقی بود که هرگز باور نمیشد.
.
⏺ افزودۀ مترجم:
* "گرگ گریان" در ادبیات انگلیسی معادل همان داستان "چوپان دروغگو" در ادبیات فارسی است.
"کاساندرا" دختر پریام پادشاه تروا بود و بخاطر زیباییاش موهبت پیشگویی را از خداوند آپولو هدیه گرفته بود اما بدلیل پشت کردن به او مورد لعن و نفرین قرار گرفته بود و دیگر هیچکس پیشگوییهایش را باور نمیکرد. کاساندرا سقوط تروا بدست یونانیان را پیشگویی کرده بود اما کسی به حرفهای او توجهی نمیکرد. جملۀ معروف "مراقب هدیه آوردن یونانیها باشید" مربوط به اوست. هدیۀ یونانیها به ترواییها همان "اسب چوبی" بود که 30 تن از جنگاورانشان در داخل آن پنهان بودند و وقتی مردم تروا خسته از جشن پیروزی به خواب رفتند جنگاوران از داخل اسب چوبی بیرون آمدند و دروازۀ شهر را به روی یونانیان باز کردند و به این ترتیب زمینۀ قتل پریام و سقوط تروا بدست یونانیان را فراهم ساختند.
.
✅ کتاب ایسمها (گرایشها) به همت ادمینهای جامعهشناسی شرقی به تدریج ترجمه و به ترتیب در کانال جامعهشناسی شرقی و گروه جامعهاندیشان شرق منتشر میگردد.
🆔 https://t.me/narges_heydari72
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]