به مناسبت یلدا
هیچ چیز فی نفسه مبارک نیست مگر به مناسبتی، یلدا هم اگر مبارک است، به رسم دیرین، به مناسبت دورهمآمدن اعضاء خانوادههاست برای ساعاتی چند خوشگفتن و خوششنیدن و خوشخندیدن و خوشخوردن و خوابیدن در درازترین شب سال؛ برای همین خیلیها در این شب ورد زبانشان اینست: "همه چیز را فراموش کن و یک امشب خوش باش"! خوش بودن هیچ بد نیست پس خوشا به حال آنها که بتوانند یک امشب همه چیز را فراموش کنند و با خویشان خویش خوش باشند.
با این وجود خیلیها هم هستند که هرگز نمیتوانند همه چیز را فراموش کنند و فارغ از حال دیگران خوش باشند؛ برای این دسته از افراد که تعدادشان کم نیست هر چند زیاد هم نیست واقعا جامعه بد دردیست، اینها هر چه است خوشیشان بسته به خوشی دیگری است و چون به یقین میدانند خوشی هم همچون خیلی چیزهای دیگر در میان افراد جامعه عادلانه توزیع نشده است پس به هیچ حال آرام و قرار نمیگیرند مگر اینکه به هر شکل به حد وسع خود کاری برای چند دیگری انجام بدهند، بعد با خیالی به مراتب راحت با خویشان خویش خوش باشند.
برای اینها اتفاقا امشب آن شبی است که هرگز نباید دیگران را فراموش کرد بویژه امسال که سال سختی است برای همه و سال بدبختی است برای بخش کلانی از این همه؛ اینها دست خودشان نیست چشمشان دوخته به چهرۀ جامعه است پس بهتر از هر کس دیگر میدانند حالیا حال و هوای جامعه هیچ خوش نیست، در همین سال خیلیها غریب بودند غریبتر شدهاند و خیلیها فقیر بودهاند فقیرتر شدهاند، نه که کم دویده باشند اتفاقا امسال بیش از هر سال دیگری دویدهاند منتهی به دویدن که نیست به دوران است، خیلیها در این دوران از بس دویدهاند نفسهاشان بریده است و حال دور از چشم بقیه گوشهای ایستادهاند و نفسنفس میزنند!
براستی چه کسی هست که نخواهد امشب را کنار خانوادهاش خوش باشد؟ دلخوشی آرزوی همه است اما دریغ و هزارانهزار دریغ که خیلیها حتی یک امشب را هم نمیتوانند دلخوشی را میهمان خانههاشان کنند؛ واقعا امشب چگونه خواهد توانست برای آنها مبارک باشد وقتی هیچ روی دست خالی رفتن سوی خانه را ندارند و از هول و هراس جهنمی که آنجا در انتظارشان است جرأت نزدیک شدن به خانه را هم ندارند؟! خدا رحمت کند بزرگان ما را که مدام در گوشمان میخواندند: خدا هیچکس را شرمندۀ اهل و عیالش نکند چه بدتر از این دردی نیست!
باری، جامعه بد دردیست و از این جهت حق با آنهاست که معتقدند فقرا نمیگذارند آب خوش از گلوی اغنیا پایین برود اما برخی دیگر در هر حال خود را مسئول میدانند حتی مسئول فقر فقرا، پس بی هیچ چشمداشتی به سراغ دیگران میروند، بی آنکه فقر و ناداریشان را ناشی از عجزشان بدانند، اصلا آنها کاری به این کارها ندارند، اتفاقا به وجود فقیر فقرا به مثابۀ یک فرصت ویژه نگاه میکنند برای ادای دین خود به جامعه و آرام ساختن وجدان ناآرامشان، این خود برای آنها عین دلخوشی است چه همین که بتوانند یک و تنها یک ندار را امشب از جهنم پیش رویش برهانند کلی آرام و قرار میگیرند.
حالا دیگر مثل قدیمها نیست، آنها همانطور که در جمع خانواده هستند و شاهد آغاز دلخوشی خویشان خویش هستند یکبهیک دیگرانی که میشناسند را در ذهن مرور میکنند و بعد آرام گوشی را دستشان میگیرند و در همان حال که نشستهاند، به قول سهراب، آهسته و آرام به سراغ دیگران میروند و بی آنکه کسی بویی ببرد در عرض چند ثانیه، بسته به وسعشان، عملا آتش جهنم دنیوی را برای یک یا چند عیالوار مستحق خنثی میکنند و فقط این نیست، با یکی که منتظر است تماس میگیرند، از یکی که ناخوش است احوالی میپرسند، با یکی که دلخوری داشتهاند دلجویی میکنند، چیزی به کسی که نیاز دارد ارسال میکنند و کلی کار مفید دیگر. اینها خوب میدانند با همدلی و همراهی حتی میتوان آدم دم مرگ را به خنده واداشت و برای اوقاتی چند از اندیشه به مرگ دورش ساخت و این کم از حیات دوباره بخشیدن نیست و حیات بخشیدن فقط از آن خدا نیست.
و خلاصه عزیزان، سال سال بسیار سختی است پس ایکاش تعداد بسیار بیشتری از ما به جمع آنهایی بپیوندیم که "فارغ از دیگران بودن" ایدئولوژی اساسی خوش و خرم بودن امشبشان نیست و ترجیح میدهند غیر از خود تعداد بیشتری را در دلخوشی این شب شریک سازند؛ بیتردید اینگونه شب یلدامان به مراتب مبارکتر خواهد شد! با احترام فراوان و آرزوی شب یلدایی خوش و خرم برای همۀ عزیزان!
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
[ دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 پرسش، پاسخ، آنگاه فلسفه - بخش اول
👈 به مناسبت هفته پژوهش
✍️ حسین شیران
برخی اینگونه فکر میکنند که فلاسفه لابد افرادی نابغه و یا خارقالعاده بودهاند که توانستهاند در تاریخ تفکر چنین نام و نشانی از خویش به جای بگذارند؛ من به یقین میگویم که لزوما اینگونه نبوده و نیست و یا دستکم همه اینگونه نبودهاند که نابغه باشند و از صدقۀ سر نبوغشان فیلسوف و نامدار شده باشند؛ اگر که بخواهیم یک وجه اشتراک، و فقط یک وجه اشتراک، برای همۀ فلاسفه باز بشماریم آن یک جز این نخواهد بود که همه افرادی متعهد بودهاند؛ متعهد به چه؟ متعهد به "تفکر پیرامون پرسشها"، پرسشهایی که از پیش مطرح بودهاند و یا که خود مطرح ساختهاند و خود هم به جدّ به آن پاسخ دادهاند.
باری، فلسفیدن هیچ جز در پی پاسخ پرسشی مشخص بودن نبوده و نیست، فیلسوف شدن هم هیچ جز به این شیوه ممکن و میسر نبوده و نیست؛ این اگرچه هرگز به معنای ساده و راحت بودن کار نیست، چه اگر راحت بود حالا همه فیلسوف بودند و هر کس دستکم یکی دو جلد کتاب در حد جمهوری افلاطون زیر بغل داشت، از طرفی دیگر هرگز به معنای سخت و دشوار بودن آن هم نیست، چه به هر حال کار، کار آدمی است و تفاوتها تنها در توجه یا عدم توجه و یا میزان توجه به پرسشها و بعد میزان تعهد به یافتن پاسخی درخور توجه به آنهاست.
به واقع امر، هر کس که ذهناش درگیر پرسشی باشد و پیوسته در پی پاسخ دادن و یا یافتن به آن پرسش باشد به معنای حقیقی کلمه یک فیلسوف است، با این حال فلاسفه هرگز به این حد (داشتن ذهنیت لازم) بسنده نمیکنند و کلی پایداری و پشتکار به خرج میدهند تا به هر شکل ممکن تلاش فکریشان را به صورت مستند و منسجم و مسجل ارائه دهند تا هم دیگران بتوانند در مورد اعتبار و اعتماد پرسش و پاسخشان داوری کنند و هم اینکه تاریخ تفکر به عنوان یک فیلسوف و متفکر متعهد به شناخت جایی برایشان باز کند.
به این قرار، معارف بشری محصول مجاهدت متفکران متعددی است که همه یا بخش اعظمی از زندگانی خود را پیگیر پرسشها بودهاند؛ این چیست؟ آن چیست؟ این چرا اینگونه است؟ آن چرا آنگونه است؟ من کیستم؟ تو کیستی؟ انسان چیست؟ خدا چیست؟ جمع چیست؟ جامعه چیست؟ جهان چیست؟ جنگ چیست؟ صلح چیست؟ دین چیست؟ مرگ چیست؟ زندگی چیست؟ و هزاران هزار چیست و چگونه است و چرا هست و چرا نیست دیگر که در طول هزاران هزار سال زیست اجتماعی، ذهن بشر را به خود مشغول داشته ولیکن نه همه، بلکه تنها تعداد بسیار معدودی از میلیاردها میلیارد انسان زیسته بر روی زمین خود را ملزم به یافتن پاسخی برای آنها ساختهاند؛ متعهد بودن در برابر پرسش یعنی این!
ادامه دارد ...
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: روز پژوهش هفته پژوهش, تاریخ فلسفه فلاسفه, پرسشهای فلسفی, جمهوری افلاطون
[ چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
فرش قرمز زیر پای قاچاق
⏺ داوود گودرزی، دبیر قرارگاه ملی مبارزه با مفاسد اقتصادی ایران امروز در نشست خبری درباره ابعاد قاچاق به کشور گفته: طبق گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی در سال 96 و 97 حدود 35 درصد از حجم واردات به کشور به شکل قاچاق میباشد که 95 درصد از حجم قاچاق عملا از گمرکات و مبادی رسمی کشور صورت میگیرد»!
◀️ 🤐🤐🤐 (من یکی که حرفی برای گفتن ندارم جز آنچه پیشتر گفتهام: دزدان سرزمین یا سرزمین دزدان!)
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: مفاسد اقتصادی, قاچاق از مبادی رسمی, گمرکات قاچاق کالا, سرزمین دزدان
[ سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 مقاله در روششناسی علوم اجتماعی
عنوان: چالشها در کاربرد روش گرندد تئوری (نظریهبنیاد): پیشدرآمدی عملی بر انجام تحقیق به روش گرندد تئوری
Challenges When Using Grounded Theory:A Pragmatic Introduction to Doing GT Research
نویسندگان: وی. تیمونن، جی. فولی و سی. کنلون
V. Timonen, G. Foley and C. Conlon
مترجم: حسین شیران Hossein Shiran
بخش اول
چکیده
روش نظریهبنیاد (گرندد تئوری GT) این روزها به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد با این حال استفاده از این روش اغلب با "سوءتفاهم"هایی همراه است. ما در این مقاله انواع اصلی گرندد تئوری را مشخص کرده و سعی میکنیم متداولترین "افسانهها"ی آمیخته با آن را از بین ببریم. استدلال ما اینجا بر اینست که انواع مختلف گرندد تئوری واجد یک "هستۀ مشترک" مشتمل بر مجموعهای از "رویّهها" هستند که هر محقق یا تیم تحقیقاتی با هر دیدگاه هستیشناختی و معرفتشناختی که دارند میتوانند آنها را به کار بگیرند. این هستۀ مشترک اساسا از سرهمبندی "اصول" زیر حاصل میشود: (1) جدی گرفتن کلمه "بنیاد" در این عنوان، (2) دربرگرفتن و تبیین کردن فرآیندهای اجتماعی مرتبط با زمینه، (3) پیگرفتن نظریه از طریق درگیری مستمر با دادهها، و (4) پیگرفتن نظریه از طریق نمونهگیری نظری. در این مقاله، ما به طور خلاصه، تصفیه و تخلیص اصول هستهای و زیربنایی رویکردهای موجود گرندد تئوری را در پیش گرفتهایم که این میتواند به تعامل بیشتر با انواع مختلف گرندد تئوری یاری برساند. انگیزۀ ما برای انجام یک چنین کاری قابل فهم و قابل دسترس ساختن هر چه بیشتر گرندد تئوری است، به ویژه برای محققانی که تازه به این روش روی میآورند.
کلید واژهها
روش نظریهبنیاد (نظریه داده بنیاد)، نظریهبنیاد کلاسیک، نظریهبنیاد ساختگرا، نمونهگیری نظری، مقایسه مستمر
آنچه تا کنون شناخته شده است
روش نظریهبنیاد (گرندد تئوری GT) با گذشت زمان تکامل یافته و اکنون شامل چندین نوع مختلف است. محققانی که تازه به این روش روی میآورند اغلب در درک این روش و لایههای مختلف درون آن به سختی دچار اشتباه میشوند. فرآیندهای گرندد تئوری از قبیل نمونهبرداری و اشباع نظری اغلب بدفهمیده میشود.
آنچه این مقاله به آن میافزاید
بررسی فشردۀ افسانههایی که پیرامون گرندد تئوری توسعه یافتهاند. تصفیه و تلخیص اصول هستهای که زیربنای انواع مختلف روش گرندد تئوری هستند. ارائۀ یک روش گرندد تئوری ترکیبی با تمرکز بر نحوۀ انجام آن که برای محققان تازه وارد یک ارزش خاص محسوب میشود.
مشخصات مجله و مقاله:
International Journal of Qualitative Methods
Volume 17: 1–10
ªThe Author(s) 2018
Reprints and permissions:
sagepub.com/journalsPermissions.nav
DOI: 10.1177/1609406918758086
journals.sagepub.com/home/ijq
روش تحقیق در علوم اجتماعی
روششناسی در جامعهشناسی
گرندد تئوری نظریه دادهبنیاد
ادامه دارد ...
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: گرندد تئوری, نظریه داده بنیاد, نمونه گیری نظری, اشباع نظری
[ یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
رئیس سازمان بازرسی کشور:
این سطح از فقر با وجود این همه ثروت ملی باید مایه خجالت مسئولین باشد.
🌓 رئیس سازمان بازرسی کشور که از سوی رئیس قوه قضائیه برای بررسی اوضاع و احوال خوزستان به آنجا سفر کرده امروز گفته است: این سطح از فقر با وجود این همه ثروت ملی باید مایه خجالت مسئولین باشد. امروز در منطقه کمپ بی (شهرک صباغان بندر امام خمینی) صحنههایی را از زندگی مردم شاهد بودیم که بسیار تأسفبرانگیز بود. نمیدانم آیا فرماندار یا استاندار این مناطق را دیدهاند!؟ اینکه کنار اینهمه ثروت ملی شاهد این سطح از فقر باشیم باید مایه خجالت مسئولین باشد.
✅ ضمن تأیید حرف ایشان، در این باره حرف زیادی نتوان گفت جز:
1️⃣ خود ایشان هم همین روز رفتهاند دیدهاند.
2️⃣ بدبختی ما اینجاست تا خود به چشم نبینند باور نمیکنند و هرکه هرچه بگوید را به حساب مغرض و معاند بودنش میگذارند!
3️⃣ پذیرش یک مسأله اولین بلکه مهمترین گام در راستای حل مسائل اجتماعی است.
4️⃣ همه طالب توسعه و پیشرفت ایران هستیم اگر به همدیگر اعتماد کنیم.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: سیل در خوزستان, فقر در خوزستان, بازرسی کل کشور, بندر امام خمینی
[ چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جنبش آزادی جامعهشناسی (ج.ا.ج)
Sociology Liberation Movement (SLM)
حسین شیران
بخش دوم
میلز خود در اوایل دهۀ 60 درگذشت. عجول و عصبی بودناش از یکسو و تنشها و فشارهای با همه درافتادناش از سوی دیگر اجازه نداد او بیش از 46 سال عمر کند و سرانجام با چهارمین سکتۀ قلبی در سال 1962 از دنیا رفت. با اینحال با همین عمر کوتاه، او آثار متعددی از خود به جای گذاشت: بینش جامعهشناختی، نخبگان قدرت، یقهسپیدان، مارکسیستها، یانکی گوش کن، علل جنگ جهانی سوم و چندی دیگر. اگرچه میلز در دوران حیاتاش از همه فاصله گرفته و کامل غریب افتاده بود - و این البته نتیجۀ نقدهای بیملاحظه و بیرحمانهاش به همه چیز و همه کس بود - اما بلافاصله بعد از مرگاش جریان تفکرات انتقادی او در قالب یک نوع جامعهشناسی جدلی با عنوان "جامعهشناسی رادیکال" جای و جان گرفت و خیلی زود پیروان فراوان و فداکاری به خود جذب کرد.
در شرایط هیجانی دهۀ 60 که شورش بر علیه هر توافق و هر نظم و نظام حاکمی حرف اول را میزد چه چیزی جذابتر از جامعهشناسی انتقادی و فوقچپگرای میلز که توفانوار رو سوی هر کس و هر چیز محافظهکار و منفعتطلبی وزیدن گرفته بود و گردوخاکش دیگر نه فقط پارسونز وفاقاندیش و نظریه کارکردگرایی ساختاری نظامگرایاش بلکه کلیت نظام سیاسی-اقتصادی-اجتماعی حاکم بر آمریکا که رسالتی جز استثمار و استضعاف مردم آمریکا و ملتها و دولتهای دیگر نداشت را هم در برگرفته بود؛ و فقط این نبود، میلز همچنین منتقد جدی علوم انسانی و اجتماعی حاکم بر دانشگاهها بود چرا که اعتقاد داشت این علوم عملا و نظرا دربست در خدمت حاکمان هستند و هر آنچه در قالب علم ارائه میدهند مباحثی غیرواقعی و مهندسیشده هستند که عموما به نفع طبقات حاکم و به ضرر طبقات محکوم تمام میشوند. "جنبش آزادی جامعهشناسی" در این زمان و در این زمینه از بطن جامعهشناسی رادیکال میلز زاده شد.
ادامه دارد ...
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جنبش آزادی جامعه شناسی, سی رایت میلز, جامعه شناسی رادیکال چپ, بینش جامعه شناختی میلز
[ دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
شرحی بر نظریۀ ساختیابی گیدنز: ساختار_عاملیت
Structuration Theory: Structure Agency
✍️ حسین شیران
بخش پنجم
مراتب تلفیق گیدنز این بود که پیش از هر چیز، مفاهیم «کنش Action» (رفتاری برآمده از انگیزه یا معنا یا نیت یا سود) و «کنشگر Actor» را فاقد ظرفیت لازم برای تبیین رفتار انسان در زندگی روزمره دانست و هر دو را از معادلات فکری خود کنار گذاشت و به جای آنها به ترتیب «کردار Praxis» (رفتاری از سر عادت یا آموزه) یا «رویّه Practice» (شیوۀ تکرار کردار) و «عامل Agent» (کارگزار؛ انجام دهندۀ کردار؛ کردارگر) را برگزید و به این ترتیب مفهوم «عاملیت Agency» را به عنوان یکی از ارکان نظریۀ تلفیقیاش در یک سو نهاد.
در سوی دیگر به جای مفهوم «نقش Role» (ویژگی کنشگر) مفهوم «موقعیت Situation» (ویژگی زمانی- مکانی کردار) را برگزید و به جای مفهوم «نظام System» (الگوهای ثابت و عینی قابل مشاهده) هم مفهوم «ساختار Structure» (مجموعهای از قواعد و منابع لازم برای کردار) را ترجیح داد و آن را در تعامل دوسویه با مفهوم عاملیت قرار داد و به این ترتیب ترکیب تلفیقی «عاملیت–ساختار» را به عنوان مهمترین و محوریترین مفهوم نظریۀ خود ارائه داد (استونز، 1383؛ کرایب، 1390؛ کلهون، 1387؛ صدیقی، 1389).
هدف گیدنز از این همه ترجیحات مفهومی این بود که بگوید در زندگی روزمره آنچه به اعمال آدمیان نظم میدهد نه نظامهای اجتماعی بلکه قواعد و منابعی است که خود از تکرار این اعمال پدید آمدهاند و بازمیآیند، برای همین در این میان نه کاربرد کنش و کنشگر که مبین و متضمن انگیزه و نیت قبلی است توجیحی دارند و نه کاربرد نقش و نظام که هر دو به نوعی مبین و متضمن الزام و اجبار هستند.
ادامه دارد ...
Structuration Theory
Structure Agency
Giddens
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: آنتونی گیدنز, ساختار عاملیت, نظریۀ تلفیقی جامعه شناسی, کنش کردار رویه
[ شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 تفاوتهای تطبیقی تأثیرگذار
🌕پیشفرض: بدوا میان یک فرد سوئیسی و یک فرد ایرانی، از این جهت که هر دو انساناند و در عصر توسعه و تکنولوژی و تمدن به سر میبرند، هیچ فرقی وجود ندارد.
🌖میانفرض: در شرایط فعلی، مطابق نمودار تطبیقی فوق، بطور متوسط یک سوئیسی تنها 5 روز باید کار کند تا (به عنوان مثال) یک گوشی آیفون 12 به قیمت 1000 دلار بخرد و یک ایرانی 500 روز؛ البته در صورتی که هیچکدام حقوق خود را صرف چیز دیگری نکنند و گرنه باید روزهای بیشتری صرف و صبر کنند.
🌑پسفرض: این 455 روز تفاوت یعنی 1 سال و 3 ماه و 9 روز کار و انتظار بیشتر برای یک ایرانی، از نقطهنظر جامعهشناختی، بطور قطع از پتانسیل لازم برای متفاوت ساختن یک ایرانی از هر نظر برخوردار است! مسأله اینست!
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: مقایسه تطبیقی, متوسط حقوق, سوئیسی ایرانی, گوشی آیفون 12
[ جمعه ۱۴ آذر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]