جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 ایران و ایرانی در سفرنامه‌ها - بخش چهارم

📚 خاطرات سفر ایران
✍️ کنت ژولین دو روششوار
Julien de Rochechouart
🔄 مهران توکلی

.

سفرنامه کنت ژولین دو روششوار - جامعه شناسی شرقی

.

این کتاب نه صرفا یک سفرنامه بلکه یک بررسی همه‌جانبه‌ای از جامعه و مردم و سرزمین ایران در نیمه‌ی دوم سده‌ی 19 میلادی در دوره‌ی ناصرالدین‌شاه توسط کنت ژولین دو روششوار، دانش‌آموخته‌ی اقتصاد سیاسی، فرستاده‌ی دولت فرانسه به ایران برای بررسی و گردآوری اطلاعات در زمینه‌های مختلف است. روی‌هم‌رفته او 6 سال در سفارت فرانسه در ایران به سر برده و از جهات مختلف به مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی مردم ایران پرداخته است. (از مقدمه‌ی کتاب)

.

دانلود رایگان سفرنامه کنت ژولین دو روششوار (خاطرات سفر ایران) از کانال تلگرام جامعه‌شناسی شرقی ⏬

.

برای مشاهده‌ی بخش‌های قبلی و دریافت سفرنامه‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, سفرنامه‌خوانی, سفرنامه دو روششوار

[ دوشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش چهل و هفتم
✍️ حسین شیران

.

اگر حقیقت اینست و جز این نیست که هیچ تغییر و تحولی در راستای تحقق ابرپروژه‌ی فراایدئولوژیک "ملت‌دولت" حادث نمی‌شود و هیچ رهایی‌ای از سلطه و سیطره‌ی فروکوبنده و فروکاهنده‌ی نه فقط این نظام ایدئولوژیک بلکه هر نظام ایدئولوژیک دیگری که بخواهد بعد این خودخواهانه و خودمدارانه بر سرزمین و سرنوشت ما حاکم شود حاصل نمی‌شود مگر به حضور و ظهور و ثبوت "نیروهای فراایدئولوژیک" لازم، پس برماست بسی بیش از این‌ها به این مهم بپردازیم و دست‌کم بلحاظ تئوریک بر کم و کیف شکل‌گیری و سازمان‌دهی و سامان‌دهی این نیروها متمرکز شویم.

.

در این راستا نظر به سه‌ضلعی بودن مناسبات و معادلات و مجادلات قدرت در ایران امروز، ضرورتا ما به سه دسته از "نیروهای فراایدئولوژیک" نیاز داریم تا مشخصا در قالب "سه هسته‌" در بطن و متن هر سه ضلع یعنی ملت و دولت و حکومت مستقر شوند و هم‌ساز و هم‌سوی هم فعالیت خود را آغاز کنند؛ ورا و فرای این‌ "سه هسته‌ی هم‌بسته‌ی عهدبسته" ما به یک "هسته‌ی مرکزی فراایدئولوژیک" هم نیاز داریم تا همواره از موضع و منظری فراتر بر کم و کیف فعالیت این سه هسته نظارت داشته و در مجموع جریان استقرار و استمرار این ابرپروژه در جامعه را رهبری کند.

.

اگرکه تمام تلاش نظام‌های ایدئولوژیک نظرا و عملا خلق یک "جامعه‌ی بسته" و محدود ساختن دید و درک و بود و نمود افراد جامعه به حد و مرزهای ایدئولوژی حاکم و تنگ و تیره و تار نمودن هرچه غیر آنست، هدف دسته‌ها و هسته‌های فراایدئوژیک مشخصا درهم‌شکستن این زندان و این ذهنیت و بازگشایی ذهنی و عینی دروازه‌های جامعه و جمعیت به سمت‌وسوی افق‌هایی بمراتب وسیع‌تر و روشن‌تر از افق تک‌تک ایدئولوژی‌های موجود در جهان است. رؤیت یک چنین افقی، بی‌گمان، مستلزم هجرت و رحلت از حریم و حدود تنگ و تار و یا بهتر بگویم چاه هر ایدئولوژیست؛ خود این‌جاست که مولوی بعد رهایی می‌گوید: "در بن چاهی همی بودم نگون | در همه عالم نمی‌گنجم کنون".

.

اکنون نه فقط ملت و دولت و حکومت ما هر سه در سه‌ضلعی موضوعه "اسیر موقعیت" خویش‌اند و مشخصا در سطح مختصات موجودشان باهم زاویه‌ها دارند و از این سبب پیوسته نسبت بهم در وضعیت گیرودار بسر می‌برند، مضاف بر این فی‌نفسه هر کدام "اسیر موجودیت" خویش هم هستند و برای همین هیچ‌کدام به تنهایی قادر به دگرگون ساختن اوضاع- چه به نفع خود و چه به نفع همه، نیستند و این در واقع یک گیر و گودال تاریخی‌ست که برون آمدن از آن جز به ریسمان بلندبالایی که درست از "بالا و میان" فرود آید و فراراهی پیش رو گشاید ممکن نخواهد بود.

.

گاهی فرونشستن نه از فقدان عرضه یا انگیزه و اراده بلکه از فقدان راه و روشی برای فرارفتن است؛ وظیفه و رسالت هسته‌های فراایدئولوژیک بدوا فروانداختن ریسمان این فراایدئولوژی در بطن و متن هر سه ضلع ملت و دولت و حکومت و فراخواندن جمله فرااندایشان به چنگ‌انداختن در آن و فرارفتن از آن برای رهایی از ته چاه درگیری‌ها و در گیرودار هم ماندن‌ها و در نهایت رسیدن به هستی سیاسی اجتماعی نوینی با مواضع و مناظری بس متفاوت است. هرگاه این هسته‌ها در هر سه ضلع ایجاد گردند و این حرکت‌ها از سه سو به سمت "بالا و میان" آغاز شوند مثلث وامانده‌ در سطح بتدریج به هرمی بلندبالا تغییر شکل خواهد داد و در رأس‌اش خورشید این هستی فراایدئولوژیک برای همه ایران و ایرانی درخشیدن خواهد گرفت.

.

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی اینجا را کلیک کنید.

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش چهل و هفتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
صهیون‌‌گرایی (صهیونیسم) Zionism

.

جنبشی برای ایجاد وطن ملی برای یهودیان در فلسطین – و اکنون حفاظت از آن. این کلمه از صهیون Zion کوهی در نزدیکی شهر اورشلیم سرچشمه گرفته است. در عصر پادشاهی داوود در قرن دهم قبل از میلاد، اورشلیم عنوانی برای کل سرزمین اسرائیل بود. صهیونیسم بعنوان یک سازمان سیاسی توسط تئودور هرتزل Theodor Herzl (1860–1904) یهودی مجارستانی، در واکنش به یهودی‌ستیزی تأسیس شد. او اولین بار در حین تحصیل در وین با یهودی‌ستیزی مواجه شد و بعد در جریان «ماجرای دریفوس» در سال 1894 در فرانسه آن را تجربه کرد.

.

هرتزل در سال 1896 جزوه‌ای با عنوان «دولت یهود» منتشر کرد و در آن به این نتیجه رسید که یهودی‌ستیزی یک ویژگی اساسی جامعه بشری است که با همسان‌سازی حل نمی‌شود. پذیرش یهودیان تنها با استقرار آنها بمثابه‌ی یک ملت در یک خانه مخصوص خودشان اتفاق می‌افتد. در ابتدا، یهودیان متمول تحت تأثیر این ایده قرار نگرفتند، با این وجود هرتزل اولین کنگره‌ی صهیونیستی را در سال 1897 در بازل سوئیس با عنوان «برای ایجاد خانه‌ای برای یهودیان در فلسطین تحت قوانین عمومی» ترتیب داد (هرتزل این را بعنوان یک اتوپیای سوسیالیستی در نظر گرفت).

.

در ادامه پیشنهاد بریتانیا برای ایجاد یک منطقه خودمختار یهودی در اوگاندا بمثابه‌ی یک اقدام موقت هرتزل را جذب خود ساخت، اما هفتمین کنگره‌ی صهیونیستی در سال 1905 این ایده را رد کرد. بزرگترین جهش و توفیق برای صهیونیسم زمانی حاصل شد که حاییم وایزمن Chaim Weizmann (1874–1952) یک یهودی روسی، بریتانیا را متقاعد کرد- شاید از ترس اینکه یهودیان آمریکایی آمریکا را متقاعد کنند که در جنگ جهانی اول در کنار آلمان قرار گیرد، بیانیه بالفور* را در سال 1917 صادر کند و ضرورت ایجاد سرزمین یهودی در فلسطین را تأیید کند. این پروژه سپس توسط جامعه‌ی ملل در سال 1922 تأیید شد.

.

تحقق صهیونیسم، به محض اینکه اروپا و آمریکا فاجعه‌ی وحشتناک هولوکاست نازی‌ها را به رسمیت شناختند، ابتدا در سال 1947 با طرح تقسیم فلسطین توسط سازمان ملل متحد و سپس با تأسیس کشور اسرائیل در مه 1948 به وقوع پیوست. سازمان جهانی صهیونیستی امروز مهاجرت یهودیان به اسرائیل را تشویق می‌کند، اما صهیونیسم بدلیل ادامه وضعیت اسفناک فلسطینیان، بویژه در مناطق خارج از اسرائیل اما تحت کنترل اسرائیل، بحث‌برانگیز شده است. در سال 1975، با وجود هیاهو در غرب، سازمان ملل قطعنامه 3379 را تصویب کرد و در آن اعلام کرد "صهیونیسم نوعی نژادپرستی و تبعیض نژادی است"، اما این قطعنامه - بعنوان تنها نمونه در تاریخ سازمان ملل - در سال 1991 لغو شد!

.

⏺️ توضیحات مترجم:
* متن بیانیه بالفور: لرد روتشیلد گرامی، بسیار خوشوقتم که از جانب دولت اعلیحضرت، اعلام همدلی ذیل با آرمان‌های یهودیان صهیونیست را که به کابینه تقدیم و با آن موافقت شده ابلاغ نمایم: "دولت اعلیحضرت نسبت به ایجاد یک خانه ملی برای یهودیان در فلسطین نظر مساعد دارد و تمام تلاش خود را برای تسهیل دست‌یابی به این هدف بکار خواهد بست؛ البته باید بروشنی دانست که هرگز نباید کاری انجام شود که به حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیریهودی موجود در فلسطین یا حقوق و وضعیت سیاسی یهودیان در هر کشور دیگر، خدشه‌ای وارد شود." سپاسگزار خواهم شد اگر این بیانیه را به اطلاع فدراسیون صهیونیسم برسانید. آرتور بالفور - 2 نوامبر 1917

.


برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش چهل و ششم
✍️ حسین شیران

.

در اینکه اکنون و در این برهه از زمان تأسیس "ملت‌دولت" برای ما در حکم یک "فراایدئولوژی"ست تردیدی نیست، اما از آنجا که نه هیچ فراتلفیقی بخودی‌خود صورت می‌پذیرد و نه هیچ فراایدئولوژی‌ای بخودی‌خود حاصل می‌گردد، لاجرم ما برای تحقق این مهم نیازمند نیروهای کارآمد لازم هستیم- فراایدئولوگ‌ها و فراایدئولوژیست‌هایی خاص این فراایدئولوژی، که هم برای خروج از وضعیت موجود با همه مسائل و مشکلات‌اش "برنامه" داشته باشند و هم برای استقرار وضعیت جدید و بالاخص یشگیری از این چاه به چاهی دیگر افتادن و باز بروز مسائل و مشکلات مشابه "طرح و تدبیری". حالیا بی‌برنامگی و بی‌طرح و تدبیر بودن برای امروز و فردا بزرگترین نقیصه‌ی اندیشمندان ما و همین خود بزرگترین مانع برای "عاقل و عاقل‌تر جامعه" خواندن‌شان است.

.

اینکه چرا و چگونه ما اینک در وضعیت فقر یا فقدان نیروهای لازم برای این فراتلفیق و فراایدئولوژی به سر می‌بریم را می‌توان بخشی بخاطر ترفندها و توطئه‌های طرح و تدبیرشکن و هسته و هستی‌زدای حکومت دانست، بخشی بخاطر زمینه‌ی فرهنگی و اجتماعی نامساعد حاکم بر جامعه که نظرا و عملا کار کردن برای اجتماع را برای هر کسی سخت و دشوار و پرهزینه و بی‌انگیزه می‌سازد و بخشی هم بخاطر ویژگی‌های شخصی خود نیروها و واگویه‌ها و واگرایی‌های حاکم بر روابط میان آن‌ها. با این وجود هر سه مورد مسلما خود بخشی از کارند و طبعا از عقلای قوم انتظار می‌رود برای گذار از این سه مانع و هر مانع پیش‌روی دیگر طرح و برنامه داشته باشند، چه اصولا و اساسا "راه و چاه‌بلدی" مهم‌ترین ویژگی‌ایست که عاقل و عاقل‌تر را از غیر آن متمایز می‌سازد.

.

در این راستا بر اندیشمندان و اندیشه‌ورزان ماست که بدوا از خود شروع کنند و بر مسائل و مشکلات شخصی و درون‌گروهی خویش فائق آیند و نظرا و عملا خود را از بند "فروداندیشی" (اندیشه در سطح صفر، سطح ایدئولوژی‌ها) رهایی بخشند و لزوما تا به سطح فراز ارتقاء دهند و به "فرازاندیشی" و فراایدئولوژی‌اندیشی عادت دهند. حالیا بخشی از اندیشمندان ما "نظام‌گرا" هستند و خود را به هر دری می‌زنند تا از مواضع ایدئولوژیک و حتی غیرایدئولوژیک نظام حاکم دفاع کنند؛ در مقابل بخشی "عنادگرا" هستند و بهیچوجه با نظام حاکم آب‌شان به یک جوی نمی‌رود و در هر حال به چیزی جز سقوط نظام نمی‌اندیشند، با بعد از آن‌اش یا هیچ کاری ندارند- چه هرچه شود را بدتر از این‌که هست نمی‌دانند، و یا بی‌هیچ تمهید و تضمینی غرق ابهام از برخی جایگزین‌ها سخن می‌گویند.

.

در بین این‌دو جبهه و جریان "وفاق‌گراها" را داریم که اصولا موافق و مدافع اصل و اساس نظام حاکم‌اند با این‌حال رسما منتقد برخی اندیشه‌ها و عملکردهای آن بویژه در برابر ملت‌اند- این‌ها به اصطلاح "اندیشه‌گران و کنشگران مرزی"‌اند که به هر شکل می‌کوشند پل میان ملت و حکومت را پایا و پویا نگه‌دارند و سخت مراقب و نگران‌اند که مباد سیل ستمی از یکی سوی دیگری روان گردد و پل را فروریزد و وفاق منجر به وضع و نظم حاکم را از بین برد. برخلاف نظام‌گراها و عنادگراها- همان "پوزیسیون‌ها و اپوزیسیون‌ها" که جز در و سر و پر زدن به مراکز قدرت به چیز دیگری نمی‌اندیشند و جز دردسر هم چیزی برای ملت و مملکت نداشته و ندارند، برای تحقق فراایدئولوژی ملت‌دولت می‌توان بسی بر روی وفاق‌گراها و کنشگران مرزی حساب کرد.

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 ایران و ایرانی در سفرنامه‌ها - بخش سوم

📚 سفر به ایران (همزمان با انقلاب روسیه)
✍️ مارچنکو Martchenko
🔄 زین‌الدینی

.

سفری به ایران - مارچنکو - جامعه شناسی شرقی

.

در اوایل 1918 مارچنکو در لباس یک مسافر از سوی دولت روسیه برای تحقیقات سیاسی و اقتصادی وارد ایران می‌شود. این کتاب حاصل این سفر اوست که در آن بگونه‌ای اجمالی وقایع و جزیانات سیاسی اروپا، روسیه و ایران را در این دوره به تصویر می‌کشد و ما را با وضع مردم ایران، وضع اقتصادی و صنعتی کشور، اوضاع دولت، قیام میرزاکوچک‌خان و ... آشنا می‌سازد. پیشگفتار پروفسور لوشاتولیه استاد کالج فرانسه بر این کتاب حکایت از اهمیت اطلاعات آن دارد. (از مقدمه کتاب)

.

دانلود رایگان سفرنامه مارچنکو (سفری به ایران) از کانال تلگرام جامعه‌شناسی شرقی ⏬

.

برای مشاهده‌ی بخش‌های قبلی و دریافت سفرنامه‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, سفرنامه‌خوانی, سفرنامه مارچنکو Martchenko

[ شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش چهل و پنجم
✍️ حسین شیران

.

باید در نظر داشت که فراتلفیق هیچ‌گاه بخودی‌خود حادث نمی‌شود و هیچ فراایدئولوژی‌ای هم بخودی‌خود حاصل نمی‌گردد؛ فراایدئولوژی هم که حاصل نگردد هیچ ایده و عملی فراتر از سطح ایدئولوژی‌های موجود پدید نمی‌آید و در نتیجه هیچ تغییر و تحولی در راستای تحقق شرایط بهتر و بالاتر عاید هیچ ملت و مملکتی نمی‌شود؛ و این در حقیقت مصداق و مشمول اصل "إن الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بأَنفسهم" است که هر قوم و قبیله و ملت و امتی اگر هیچ تغییر و تحولی در راستای هر آنچه لازمه‌ی رشد و توسعه است در خود و در آنچه دربردارد ایجاد نکند سال‌ها که سهل است قرن‌ها هم بگذرد طبعا در همان حال که هست باقی خواهد ماند، بلکه حسب تغییر و تحول دوران و رشد و توسعه‌ی دیگران در موضع و موقعیتی بس بدتر و فروتر قرار خواهد گرفت.

.

در باب اینکه چه نیروهایی با چه اسباب و اساسی فراتلفیق انجام می‌دهند و فراایدئولوژی فراهم می‌سازند پیش از این اشاراتی داشته‌ایم؛ اصولا و اساسا این مهم جز از طریق تحقیق و تطبیق و ارائه‌ی "تدبیر" و از این جهت جز از جمع "خردمندان جامعه" یا همان "عقلای قوم" برنیاید- در خصوص ویژگی‌ها و در حقیقت تیپ ایدئال این دو "اینجا" سخن گفته‌ایم؛ بدیهی است ابرپروژه‌ای همچو "ملت‌دولت"، بس که راهی پرپیچ‌وخم و پرافت‌وخیز دارد، هم "ابرتدبیر" می‌خواهد و هم "ابرنیروهایی با ابرانگیزه و ابراراده‌ای خاص"، تا به بهترین شکل ممکن در سطحی فراتر از سطح تنش‌ها و تضادها و ستیزهای موجود، سه‌گانه‌ی "ملت، دولت و مملکت" را بنحوی بهم پیوند زنند که به این زودی‌ها و به این سادگی‌ها از مدار هم‌سویی و هم‌سازی و هم‌افزایی خارج نشوند.

.

حالیا بزرگترین مانع در برابر تحقق یک چنین خواسته‌ی خطیری در نزد ما حکومت و ایدئولوژی حاکم است که نظرا و عملا مابین ملت و دولت جاخوش کرده و همچون استخوان لای زخم از جوش و خروش این‌دو قطب باهم و ایجاد قطب سوم ملت‌دولت ممانعت بعمل می‌آورد؛ باید دانست که این امری طبیعی اما نه حقیقی است؛ بهر حال در سرزمین حکومت‌پروری چون ایران که تاریخ‌اش از آغاز تا کنون یک‌سره با حکومت‌ها سر شده، طبیعی است این‌که این حکومت هم بهر شکل همچون بقیه می‌خواهد بحضور تاریخی خویش دوام بخشد و هیچ عجیب هم نیست این‌که دیگرانی هم هستند که تازه برای کسب سلطه و تشکیل حکومت صف ایستاده‌اند تا شاید در گذر از نظام حاکم آن‌ها هم در برهه‌ای از تاریخ در وادی پهناور ملت و دولت و مملکت ایران تاخت‌وتاز کنند!

.

این‌که بالاخره کی این چرخه‌ی منحوس در این سرزمین تمام می‌شود و بساط سلطه‌ی ادواری فرقه و فکری خاص بر ملت و دولت و مملکت برچیده می‌شود بستگی دارد به این‌که کی تغییرات و تحولاتی اساسی فی‌نفسه در خود این‌ها و در مناسبات و معادلات میان آن‌ها ایجاد می‌گردد. طبیعی است مادام که فراایدئولوژی لازم برای گذار از ایدئولوژی‌های ستیزه‌جوی کنونی فراهم نگشته و مبنای نظر و عمل واقع نگشته و ملت و دولت هر دو را از دو سو شایسته و بایسته‌ی پیوندی پویا و پایا برای پدید آوردن قطب سوم نساخته، البته که مرکب حکم‌رانی ایدئولوژیک بر این سرزمین همچنان زین و آذین خواهد داشت و پی‌درپی هم وسوسه‌ها و سلسله‌ها خواهد ساخت و کما فی‌السابق دولت و ملت و مملکت را دوره به دوره مستعمره‌ی این و آن فرقه و فکر باقی خواهد گذاشت.

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ پنجشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش چهل و چهارم
✍️ حسین شیران

.

❇️ از "وفاق" ادریس بررفت از زمین تا آسمان | وز "خلاف" ابلیس دررفت از بهشت اندر سقر (سنایی)

.

اکنون ببینیم چگونه می‌توان با "فراتلفیق‌گرایی" و "فراایدئولوژی" حاصل از آن به مسائل و مشکلات فراوان جامعه ورود داشت. از شاه‌مسأله‌ی حال حاضر جامعه یعنی "شکاف میان ملت و دولت- و در واقع حکومت" شروع می‌کنیم- مسأله‌ای که اگر حل و فصل شود به تبع آن بسیاری از مسائل و مشکلات خرد و میان و کلان ما در داخل و خارج حل و فصل خواهند شد و اساسا از این جهت است که شاه‌مسأله‌اش می‌نامیم. رابطه‌ی ملت و دولت کم رابطه‌ای نیست- کم و کیف توسعه و تعالی هر جامعه‌ای در هر زمینه‌ای به کم و کیف این رابطه بستگی دارد- هم از این جهت است جامعه‌شناسی که در حقیقت "علم رابطه‌شناسی" است مطالعه و آسیب‌شناسی اجتماعی این رابطه را سرلوحه‌ی کار خویش دارد.

.

حالیا در اینکه تنافرات شناختی روی‌هم انباشته‌ شده در طی دوران روابط مابین ملت و دولت- و در واقع حکومت را از مدت‌ها پیش شکرآب ساخته و اکنون در گذر از مراتب انتقاد و اعتراض و اعتصاب رسما به "سطح ستیز" رسانده است تردیدی نیست. حالا دیگر بعنوان یک واقعیت اجتماعی باید پذیرفت که ذهنیت اغلب مردم ایران از نظام سیاسی حاکم عبور کرده و تنها عینیت‌شان ناگزیر دربند دیوارهای بلند نظام باقیمانده است؛ هرکس خلاف این فکر کند یا در خواب و خیال است و یا که آگاهانه نقشی "ذهن‌خراب‌کن" در زمین اندیشه‌ورزی و چاره‌جویی بازی می‌کند؛ در هر دو حال بر اندیشه‌ورزان و چاره‌سازان راستین این سرزمین است بی‌خیال قیل و قال یک چنین افرادی کار و بار خویش پیش برند!

.

پیش از این گفتیم که فراتلفیق‌گرایی برای گریز و گذار از وضعیت ستیز میان دو قطب متنافر و متخاصم "قطب سومی" در نظر می‌گیرد که اصولا و اساسا از تقریب و تعدیل و تلفیق آن‌دو در سطحی فرا (بین و بالا) حاصل می‌گردد. قطب سومی که برای شکاف و ستیز میان ملت و دولت در نظر است همانا نظام حکم‌رانی فرآوری شده‌ای بنام "ملت‌دولت" است- یعنی دولتی تماما برآمده از ملت، با ملت و برای ملت؛ و این البته در حکم حقیقت امر است یعنی هر آنچه باید باشد، حال اینکه تا کجا یک چنین حقیقتی در عالم واقع بوقوع پیوندد بستگی دارد به فراست و فرهیختگی و فرهنگ اجتماعی-سیاسی هر دو سو یعنی هم دولت‌مردان و هم مردمان که تا کجا پای‌بند اصول و اساسی باشند که از سر وفق و "وفاق" در میان نهاده‌اند.

.

باری، نکته‌ی مهم اینجاست که قطب سوم دیگر نه از تسلط و تفوق ادواری یک قطب یا یک ایدئولوژی بر دیگری- چه فراتلفیق و فراایدوئولوژی در حقیقت پایانیست بر یک چنین روال و روندی، بلکه از توافق و تعامل و تعالی قطبین حاصل می‌شود و این در دو مرحله صورت می‌پذیرد: نخست خارج ساختن آن‌ها از وضعیت ستیز و رساندن‌شان به "سطح سازش"- همان پلورالیسم که پایه و اساس کار است، و این بواقع هیچ کار ساده‌ای نیست بلکه مستلزم تغییرات و تحولاتی اساسی در هر دو قطب در راستای شایسته و بایسته ساختن‌شان برای مرحله‌ی بعدیست که طی آن قطبین وارد "فاز سازندگی و پردازندگی" می‌شوند- همان‌که به خلق قطب سوم ختم می‌شود؛ و این یعنی راه سازندگی از سازش می‌گذرد.

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ سه شنبه ۴ دی ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

سایت خلاصه هزاران کتاب sobrief

.

sobrief سایت خلاصه کتاب - جامعه شناسی شرقی

.

🌓 در عصر حاضر رشد و توسعۀ جهان‌گیر فضای مجازی و تنوع و تکثر رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و تولید و توزیع محتواهای فراوان در زمینه‌های مختلف و زمان‌های مختصر بویژه در قالب صوت و تصویر کمابیش علایق و سلایق همه را تحت تأثیر قرار داده و خواه‌ناخواه به سمت‌وسوی مصرف‌گرایی بی‌حدوحصر دیتا و مدیا و پرسه‌زنی‌های بی‌هوده و بی‌هدف در دنیای مجازی سوق داده و عملا از ما مرورگرانی سریع‌السیر ساخته که در کمترین زمان بیشترین محتواها را سیر می‌کنیم؛ در این میان بسی دیدن را هم به خواندن ترجیح می‌دهیم، شده یک صحنه را بارها می‌بینیم اما حوصلۀ مطالعۀ یک متن چهار پاراگرافی را نداریم- سریع و سرسری از رویش می‌گذریم! چاره چیست؟ سایت sobrief در اقدامی قابل‌تحسین هزاران کتاب را خلاصه کرده و در ۴۰ زبان از جمله زبان فارسی بصورت رایگان در اختیار علاقمندان قرار داده تا در شرایط حاکم مانع فراموشی کتاب و کتابخوانی گردد. اگر شما هم انگیزه و اراده‌ای برای سیر هدفمند و سودمند در فضای مجازی دارید توصیه می‌کنم دستکم روزی یکبار به این سایت سر بزنند و در عرض 10 دقیقه خلاصۀ یک کتاب را مطالعه کنید.

.

🌐 https://sobrief.com/

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, خلاصه کتاب کتابخوانی, sobrief

[ دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]