جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش پنجاه و پنجم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

⏺ انزواگرایی Isolationism

.

سیاست دور ماندن از مراوده با سایر کشورها؛ یک حالت عدم مداخله‌گرایی1 که اغلب با حفاظت و حمایت‌گرایی اقتصادی2 همراه است. بارزترین نمونه‌اش در دنیای مدرن کره‌ی شمالی است با این‌حال مواردی از انزواگرایی را در طول تاریخ هم می‌توان مشاهده کرد، مثلا چین که از اواخر قرن چهاردهم تا نیمه‌ی اول قرن بیستم انزواگرا بود و یا ژاپن که از اواسط قرن هفدهم تا زمانی که ناخدا متیو پری3 در سال 1853 به خلیج ادو (توکیو) رفت و موانع تجاری را از میان برداشت (یک سال بعد ژاپن با آمریکا قراردادی تجاری امضا کرد) در انزوا قرار داشت. خود ایالات متحده‌ی آمریکا با وجود موقعیت خاص خود بعنوان یک قدرت بزرگ در فاصله‌ی بین جنگ‌های جهانی اول و دوم سیاست عدم مداخله را در پیش داشت و هنوز هم که هنوز است انزواگرایی در بین بسیاری از آمریکایی‌ها، اعم از جمهوری‌خواه و دموکرات که بطور غریزی کشورشان را بی‌نیاز از باقی جهان یا دخالت نهادهای بین‌المللی مانند سازمان ملل یا دادگاه کیفری بین‌المللی احساس می‌کنند از محبوب خاصی برخوردار است.

.

⏺ توضیحات مترجم:
1. سیاست عدم مداخله‌گرایی Non-Interventionism تصمیم یک دولت و ملت برای خودداری از دخالت در امور داخلی سایر دولت‌ها و ملت‌هاست. میان عدم مداخله‌گرایی و انزواگرایی تمایز باید قائل شد.

.

2. حمایت‌گرایی اقتصادی Protectionism سیاستی برای حفاظت از اقتصاد داخلی در برابر رقبای خارجی است که برخی از کشورها با اقداماتی همچون وضع تعرفه بر کالاهای وارداتی و محدودسازی حجم واردات در پیش می‌گیرند. این سیاست در تقابل و تضاد با تجارت آزاد جهانی است که در آن دولت‌ها کمترین موانع برای ارتباط با جهان اقتصاد را اعمال می‌کنند.

.

3. متیو کالبریت پری Matthew Calbraith Perry (1794–1858) افسر نیروی دریایی ایالات متحده که در سال 1854 با عقد قراردی تجاری با عنوان کاناگاوا دروازه‌های ژاپن را به روی جهان گشود.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, انزواگرایی Isolationism, ایسمها ISMS, اصطلاح جامعه شناسی​​​​​​​

[ پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آیا جامعه‌شناسی می‌تواند فارغ از ارزش باشد؟
🔄 بازگردان: حسین شیران

.

⏺ رویکرد فارغ از ارزش به پژوهش‌گران توصیه می‌کند خنثی و عینی باقی بمانند و باورهای شخصی و سیاسی خود را خارج از فرآیند پژوهش نگه‌دارند. با این‌حال همه‌ی جامعه‌شناسان با ممکن و مطلوب بودن این امر موافق نیستند.

⏺ اثبات‌گرایان معتقدند جامعه‌شناسی باید فارغ از ارزش باشد.

اگوست کنت اعتقاد داشت جامعه‌شناسی می‌تواند از قوانین علمی حاکم بر جامعه پرده بردارد اگرکه همچون علوم طبیعی از روش‌های عینی و تجربی بهره برد.

امیل دورکیم هم اعتقاد داشت که وقایع اجتماعی (هنجارها، ارزش‌ها و قوانین) می‌توانند مستقل از باورهای پژوهش‌گر مطالعه شوند؛ او بر کاربرد روش‌های کمی برای کشف الگوها و علت‌ها در جامعه تأکید داشت.

⏺ اما تفسیرگراها معتقدند که جامعه‌شناسی نمی‌تواند فارغ از ارزش باشد.

گونار میردال ادعا داشت آزاد از ارزش بودن یک افسانه است و پژوهش‌گران تحت تأثیر پس‌زمینه‌ها و باورها و زمینه‌ها هستند و ارزش‌ها باید به‌صراحت اعلام شوند نه که پنهان شوند؛ جامعه‌شناسان باید نسبت به کاربرد پژوهش‌هایشان مسئولیت اخلاقی داشته باشند.

⏺ هوارد بکر هم اعتقاد داشت خنثی بودن جامعه‌شناس غیرممکن است و حتی ادعا داشت یک چنین کاری یعنی فارغ از ارزش بودن و عینیت‌گرایی پشتیبان وضعیت موجود است. او جامعه‌شناسان را ترغیب می‌کرد تا زیردستان و بی‌قدرتان و حاشیه‌ماندگان و یا گروه‌های منحرف را مطالعه کنند و روایت‌های مسلط و حاکم را به چالش بکشند.

⏺ نظریه‌پردازان انتقادی هم همین نظر را دارند.

الوین گولدنر می‌گوید وانمود کردن به فارغ از ارزش بودن ناراستی و دغل‌بازی‌ست. او معتقد است جامعه‌شناسان اولیه با یک چنین روال و روندی و حمایت از نظم اجتماعی موجود در خدمت منافع قدرتمندان بودند.
او طرفدار یک نوع «جامعه‌شناسی متعهد» است که در آن پژوهش‌گران بسی درباره‌ی ارزش‌هایشان صادق باشند و آثارشان را در راستای توسعه‌ی عدالت و تغییر و تحول بکار گیرند.

⏺ و اما متوازن‌ترین دیدگاه را ماکس وبر پیش نهاده است.

وبر می‌گوید عینیت تام غیرممکن است و ارزش‌ها در هر حال بر هر آنچه برای مطالعه برمی‌گزینیم تأثیر می‌گذارند؛ پژوهش‌گران باید بکوشند در حین گردآوری داده‌ها خنثی و فارغ از ارزش بمانند ولی ارزش‌های پذیرفته‌شده هستند که فرآیند پژوهش (از قبیل انتخاب موضوع) را شکل می‌دهند.

به بیان دیگر پژوهش جامعه‌شناختی می‌تواند فارغ از ارزش باشد ولی خود جامعه‌شناسان هرگز نمی‌توانند.

.

لینک دریافت ویدئو (از کانال تلگرام جامعه‌شناسی شرقی):

👇👇👇 (کپی کنید)

https://t.me/orientalsociology/5871

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, عینیت‌گرایی Objectivism, جامعه شناسی شرقی, Value Free

[ چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

به کتابخانۀ جامعه شناسی شرقی خوش آمدید! Wellcome to Oriental Sociology Library

📚 کتابخانه جامعه شناسی شرقی 📚

✳️ فرصتی برای مطالعۀ هر چه بیشتر ✳️

دانلود رایگان کتاب‌های جامعه شناسی


.

📚 کتاب "ابن خلدون و علوم اجتماعی" (گفتار در شرایط امتناع علوم اجتماعی در تمدن اسلامی)

✍️ دکتر سیدجواد طباطبایی

.

ابن خلدون و علوم اجتماعی - سیدجواد طباطبایی - جامعه شناسی شرقی

.

⏬ لینک دانلود رایگان کتاب "ابن خلدون و علوم اجتماعی - سیدجواد طباطبایی"

👇👇👇 (کپی کنید)

https://t.me/OrientalSocialThinkers/34208

(دانلود از گروه تلگرامی جامعه‌اندیشان شرق)

.

📚 کتاب "ابن خلدون و علوم اجتماعی" (گفتار در شرایط امتناع علوم اجتماعی در تمدن اسلامی) نوشتۀ دکتر سیدجواد طباطبایی اخیرا توسط فیلیپ گرانت به زبان انگلیسی ترجمه و از سوی انتشارات پولیتی منتشر شده است. کاترین مالابو استاد دانشگاه کینگستون این اثر را یک شاهکار خوانده است. تا بوده خبر از ترجمه‌ی آثار به فارسی بوده، یک‌بار هم که شده خبری از ترجمه‌ی اثری از فارسی به زبانی دیگر بشنویم.

.

Javad Tabatabai_ Philip Grant - Ibn Khaldun and the Social Sciences_ Discourse on the Condition of Im-possibility-Polity (2024)

.
⏺️ Ibn Khaldun and the Social Sciences (https://t.me/orientalsociology) (Discourse on the Condition of Im-possibility)
⏺️ Author: Javad Tabatabai (https://t.me/orientalsociology)
⏺️ Translated by: Philip Grant (https://t.me/orientalsociology)
⏺️ Publisher: Polity (https://t.me/orientalsociology), Year: 2024

◀️ آدرس اینترنتی این اثر در سایت آمازون:


https://www.amazon.com/Ibn-Khaldun-Social-Sciences-Im-possibility/dp/1509551360

.

⏬ لینک دانلود رایگان ترجمه کتاب "ابن خلدون و علوم اجتماعی - سیدجواد طباطبایی" به زبان انگلیسی

👇👇👇 (کپی کنید)

https://t.me/orientalsociology/5867

(دانلود از کانال تلگرام جامعه شناسی شرقی)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: دانلود کتاب جامعه‌شناسی, سیدجواد طباطبایی, ابن‌خلدون علوم اجتماعی, Philip Grant

[ سه شنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش شصت و سوم
✍️ حسین شیران

.

"فکر برتر" یک طرح و تدبیر و درحقیقت یک "شاه‌تدبیر" است و ما پیش از این در شرح ویژگی‌های آن گفتیم که ضرورتا باید معطوف به "شاه‌مسأله"‌ی حال حاضر جامعه و متعهد به حل و فصل آن باشد و در این راستا با کاربست هم "عقل نظری" و هم "عقل عملی" واجد هم "رویکرد نظری" و هم "راهبرد عملی" باشد و لزوما متضمن "حصول نتیجه" و حتی پس از آن "پی‌گیر پی‌آمدها" و "پاسخ‌گوی پیش‌آمدها" باشد؛ این یعنی از اول تا آخر، فکر همه‌چیز و همه‌جا بودن.

.

بدیهی‌ست این "تیپ ایدئال" فکر برتر یا همان شاه‌تدبیر است و اکثر "انقلاب‌های سیاسی" که در جوامع مختلف رخ می‌دهند با وجود همه‌ی ادعاها و آرمان‌های جهان‌گیرشان بواقع فاقد همه یا بخشی از این ویژگی‌ها هستند، هم از این جهت نمی‌توانند جامعه را به سرمنزل مقصود برسانند و خیلی زود در مقام نظر و عمل دچار لرزش‌ها و لغزش‌ها و به این سبب تنش‌ها و رنجش‌ها و رانش‌ها و ریزش‌ها می‌شوند و جامعه را هم درگیر کش‌وقوس‌های بی‌پایان خود می‌سازند!

.

برای همین تردید نکن در هر کجا هر جامعه‌ای درگیر افت‌وخیزهاست اسیر دست سیاست‌باز‌هاست که اساسا هدفی جز کسب قدرت ندارند و طرح و تدبیرشان هم نهایت تا رسیدن به قدرت است و بس، بعد از آن‌اش نه که فکر برتری برای سروسامان دادن به اوضاع و احوال ملت و مملکت که هیچ، حتی خود دولت و حکومت ندارند هرکه هرکه شدن‌ها و هرکس هرگوشه بردن و خوردن‌ها و به‌گور مردم خندیدن‌ها شروع می‌شود، هیچ‌کس هیچ‌کجا هم پاسخ‌گوی هیچ‌چیز نمی‌شود!

.

این‌جاست که فریاد "از طلا گشتن پشیمان گشته‌ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید" ملت بلند می‌شود، و این فریاد فریادی از جنس پشیمانی‌ست- پشیمانی از انقلاب و انقلابیون گذشته و لاجرم اندیشه به انقلابی دیگر و انقلابیونی دیگر که همیشه به‌وقت‌اش از راه می‌رسند و فرصت‌طلبانه حسب حس‌وحال روز شعرها و شعارها ساخته و باز وعده‌وعیدها داده و باز هنرمندانه رنجش انباشته‌ی ملت از انقلاب و انقلابیون حاکم را پلی می‌کنند برای کسب قدرت و حکمرانی خویش.

.

اینست که برای توسعه‌ی پایدار و متوازن یک مملکت صرفا نباید روی انقلاب‌های سیاسی و سیاست‌بازان حساب کرد؛ انقلاب سیاسی یعنی پایین کشیدن بی‌کفایت‌های امروز و بالا فرستادن بی‌کفایت‌های فردا، جابه‌جا کردن ادواری حاکمان و حال‌به‌حال کردن و بی‌خود امیدوار کردن مردمان و دیگر هیچ! دل‌بستن به انقلاب سیاسی برای حل‌وفصل مسائل جامعه چیزی شبیه دل‌بستن به وزش باد برای رفع آلودگی هواست و خود معلوم است که چگونه تا چه حد مفید و مؤثر است!

.

"طبیعت" یک چیز است و "تربیت" یک چیز دیگر؛ انقلاب سیاسی یعنی سپردن اختیار جامعه به دست طبایع انسانی که طبعا اگر به‌حال خود رها کنی سر از سلطه‌جویی و حکمرانی درمی‌آورد. رمز و راز دوام و تداوم حکومت‌ها در جوامعی همچون جامعه‌ی ما اینست و جز این نیست که صرفا به طبع حاکمان دلخوش کرده و می‌کنیم و این حاصل "تربیت معکوس" است یعنی بجای آن‌که ملت حاکم مستعدی برای خود تربیت کند حاکم ملت مستعدی برای خود تربیت می‌کند!

.

و این ناشی از ضعف سازمان‌یافته‌ی ملت است که هنوز دوام دارد و دیگر باید برطرف شود و این یک "انقلاب اجتماعی" می‌طلبد نه سیاسی! فکر برتر طرح و تدبیر و شاه‌تدبیری‌ست در این راستا، یعنی بدوا تربیت "ملت برتر" و بعد تربیت "دولت و دولت‌مرد برتر"؛ بدون نقد اولی دومی همیشه نسیه خواهد بود. شرط لازم برای تحقق یک چنین آرمانی دل کندن و پس گرفتن جامعه از دست سیاست‌بازان قدرت‌طلب و فرصت‌طلب (حذف زمینه‌های حکومت) و کار بر روی ملت است.

.

باقی در بخش بعد

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی اینجا را کلیک کنید.

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology​​​​​​​

[ یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش شصت و دوم
✍️ حسین شیران

.

اگرچه اکنون حکومت بزرگترین مانع در برابر تحقق "ملت‌دولت" در این سرزمین است- حکومتی که دیگر در این برهه از زمان نمی‌باید بود ولیکن هست و هنوز همچون استخوان لای زخم در میان ملت و دولت جای گرفته و از هر نظر از تقریب و تلفیق و "فراتلیفق" این دو قطب و خلق "قطب سوم" فراایدئولوژیک ملت‌دولت جلوگیری می‌کند، اما به‌واقع در این میان حکومت تنها عامل بازدارنده نیست و لزوما در کنار آن باید به کم و کیف باقی عوامل بازدارنده از جمله فقر یا فقدان نیروهای تاریخی لازم و به تبع آن فقدان آلترناتیو هم نظر داشت.

.

این کاملا طبیعی‌ست که هر حکومتی برای حفظ مقام و موقعیت خود از شکل‌گیری هرگونه جایگزینی ممانعت به‌عمل آورد و هر حرف و حرکتی در این راستا را در نطفه خفه سازد؛ هم از این نظر نمی‌توان هیچ حکومتی را مذمت کرد که چرا به میل خود از بین نمی‌رود و یا به نفع یک گزینه‌ی بهتر و برتر کنار نمی‌رود؛ نباید فراموش کرد که ما نه با یک حاکم بلکه یک طبقه‌ی حاکم طرف‌ایم و اساسا هیچ طبقه‌ی حاکمی گزینه‌ای بهتر و برتر از خود نمی‌شناسد، اگرهم بشناسد حب قدرت و لذت فرمان‌روایی اجازه‌ی وادادن و جادادن به آن را نمی‌دهد.

.

بر این اساس بدیهی‌ست که یک چنین توقعی از قدرت و طبقه‎ی حاکم تا چه حد بیهوده است. طبقه‌ی حاکم طبیعتا نه به میل خود از بین خواهد رفت، نه به نفع یک گزینه‌ی برتر کنار خواهد رفت و نه اصلا و اساسا امکان و اجازه‌ی شکل‌گیری گزینه‌ی برتر را خواهد داد. با این وجود حقیقت امر حکم می‌کند که بساط حکومت دیگر برای همیشه از این سرزمین برچیده شود فلذا ضرورتا باید دنبال "شاه‌راه چاره" بود- راهی که هم به سیطره و حکم‌رانی طبقۀ حاکم حاضر پایان داد و هم از قدرت‌یابی طبقه و ایدئولوژی‌ای دیگر پیش‌گیری کند.

.

انقلاب 57 بزرگترین آموزگار تاریخ بلندبالای ایران است اگرکه ملت عبرت گیرد و دیگر با تمام وجود دریابد انقلاب‌های سیاسی اصولا چیزی جز جابجایی طبقه‌ی حاکم به بهای حیف و میل اراده و انگیزه و انرژی سخت روی‌هم‌انباشته‌ی یک ملت رنجیده و رنج‌دیده نبوده و نیستند و نخواهند بود مگر اینکه خلاف‌اش ثابت شود و خلاف طینت و طبیعت خود پیش روند وگرنه آش همان و کاسه همان- حیف از همه خون‌هایی که گردونه‌ی‌ انقلاب‌ها را می‌گردانند و با هزار امید و آرزو یک عده را بالا می‌برند و عده‌ای دیگر را پایین می‌آورند!

.

از نقطه‌نظر جامعه‌شناختی هیچ فرقی نمی‌کند کدام طبقه از جامعه بر باقی طبقات حاکم باشد همین‌که افراد و افکار و عقاید یک طبقه بر باقی طبقات جامعه حاکم باشد- حتی اگر این آسیاب به نوبت باشد، باز فرقی نمی‌کند، در هر حال در آن جامعه حکومت و سیطره‌ی طبقاتی ساری و جاری‌ست! یک چنین جامعه‌ای البته که هرگز روی آرامش و آسایش به‌خود نمی‌بیند چه جایی که باقی جوامع یک‌به‌یک مدارج ترقی را طی می‌کنند و پیش می‌افتند، همیشه به انقلاب و گرداندن گردونه می‌اندیشد تا باز با زجر و زحمت فراوان طبقه‌ی دیگری را حاکم بر خود سازد!

.

اما مادام که "فکر برتر" و سرتری در کار نباشد اوضاع و احوال همین که هست خواهد بود و جمله تغییرات و تحولات حول محور "فرد برتر" خواهد چرخید- کما اینکه تا بحال چرخیده و پی‌درپی هم حکومت‌ها آورده و برده است! فرد برتر اگرچه به نیروی کاریزمای خویش ممکنست مبدأ و منشأ یک جهش و دگرگونی تاریخی شگرف گردد اما بدی‌اش اینست که خود بلافاصله تبدیل به یک تابوی بزرگ می‌شود و مانع ده‌ها جهش در راستای توسعه و تحول می‌گردد. فلذا بهتر است بر "فکر برتر" متمرکز شد و هرچه "فرد برتر" است را پشت گاری فکر برتر بست و نه برعکس!

.

باقی در بخش بعد

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی اینجا را کلیک کنید.

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology​​​​​​​

[ سه شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش پنجاه و چهارم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

.

⏺ تاریخ‌گرایی (هیستوریسم) Historicism

.

این نظریه که تا حدودی توسط فیلسوف آلمانی گئورگ هگل (1770-1831) ارائه شد، پدیده‌های اجتماعی را پیامد تاریخ می‌داند و از این جهت آن‌ها را تنها با درک رویدادها، شرایط و زمینه‌های تاریخی- از جمله گرایش به کنش‌های انسانی برای واکنش به هر آنچه که قبلا رخ داده است (همانند «تز، آنتی‌تز و سنتز» مارکسیسم) قابل درک می‌داند. این نظریه در تضاد با نظریه‌ی تقلیل‌گرایانه است که به تأثیر اصول بنیادی [پدیده‌ها در درک آن‌ها] قائل است.

.

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی و آشنایی با ایسم‌های بیشتر اینجا را کلیک کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)​​​​​​


برچسب‌ها: جامعه شناسی, تاریخ‌گرایی هیستوریسم Historicism, ایسمها ISMS, اصطلاح جامعه شناسی​​​​​​​

[ شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش شصت و یکم
✍️ حسین شیران

.

برای "تکثرگرایی" و "فراتلفیق‌گرایی"- دو گام اصلی و اساسی در راستای تحقق نظام سیاسی اجتماعی فراایدئولوژیکِ "ملت‌دولت"، به ترتیب "وفاق" و "فراوفاق" یک امر لازم و ضروری بشمار می‌روند، هم از این جهت نیروهای تاریخی لازم برای تحقق یک چنین ابرپروژه‌ای را نظرا و عملا می‌توان در دو دستۀ "وفاق‌گرایان" و "فراوفاق‌گرایان" از هم متمایز ساخت.

.

وفاق‌گرایان نوعا "کنش‌گران مرزی"اند که مشخصا در مرز میان جریانات و جناح‌ها و ایدئولوژی‌های ستیزگر مشغول اندیشه و اقدام‌اند تا به هر شکل ممکن آتش خشم و خشونت‌ جامعه‌سوزشان را به آشتی بدل سازند؛ فراوفاق‌گرایان هم نوعا "کنش‌گران فرامرزی"اند که در بستر وفاق حاصل از اندیشه و اقدام وفاق‌گرایان و کنش‌گران مرزی (نیروهای گام اول) نظرا و عملا تلاش می‌کنند "فراایدئولوژی" لازم برای گذار به نظم و نظامی نوین را محقق سازند.

.

تکثرگرایی (پلورالیسم) در حقیقت شرط لازم برای "صلح و ثبات" یک جامعه است و فراتلفیق‌گرایی و فراایدئولوژیِ حاصل از آن شرط لازم برای "توسعه و تحول" آن جامعه؛ اولی با توصیه و تجویز "تحمل یکدیگر" فعل "سازش" را در جامعه صرف می‌کند و دومی با توسعه و ترویج "تعامل با یکدیگر" فعل "سازندگی" را؛ هم از این جهت شعر و شعور و شعار هر دو را می‌توان در یک کلام خلاصه کرد: "با هم ساختن"- ساختن به هر دو معنا و مفهوم مذکور.

.

ماندن در وضعیت پلورالیسم، همانطورکه پیش از این گفتیم، وضعیتی شکننده است چه همواره امکان و احتمال بازقدرت‌گرفتن یک جبهه و جناح و ایدئولوژی در آن موجود است و اساسا افت‌وخیز مکرر ملت‌ها و مملکت‌ها از این سبب است. قطع یقین هر دوره قدرت‌طلبان و فرصت‌طلبان خاص خود را دارد که به شیوه و شکلی متفاوت از پیش به سلطه می‌اندیشند و اگرکه طرح و تدبیری بالادست‌شان در کار نباشد این خطر همواره بالاسر هر ملت و مملکت خواهد چرخید.

.

هم از این نظر ماندن در گام نخست و دلخوش داشتن به صلح و سازش و وفاق میان جناح‌ها و ایدئولوژی‌ها و نیندیشیدن و نپرداختن به گام دوم بواقع ناکام گذاشتن جامعه در سیر تحول و تکامل است. پلورالیسم اگرچه حافظ گونه‌های متعدد و متکثر از یک حقیقت و ضامن حیات آنهاست اما این هرگز بمعنای تام و تمام برحق داشتن و دانستن یکی یا همه- آنسان که خود تصور می‌کنند، نیست و ضرورتا باید در راستای ارائۀ حقیقتی برتر و سرتر در همه بازاندیشی‌ها داشت.

.

این مهم همانطورکه پیش از این گفتیم وظیفه و رسالت تاریخی "خردمندان جامعه" (عقلای قوم) در هر دورۀ تاریخی‌ست که همواره در سنت پیشینیان که طبعا و جبرا به اقتضای زمینه و زمان‌ و زندگی‌شان حاصل گشته به‌دیدۀ "تحقیق و نه تسلیم" بنگرند و تحققا با بازاندیشی در ادراک و افهام‌ گذشتگان درک و فهم نوینی از حقیقت را پایه و اساس کنش‌های افراد در شرایط مدرن قرار دهند؛ اینگونه هم سیر سنت در مدرنیته ممکن می‌شود هم نوشدن به اقتضای زمان.

.

از این منظر بس قابل نقد است نظرکرد و عمل‌کرد آنها که صرفا بر گام نخست متمرکزند و ورا و فرای پلورالیسم نه به چیزی می‌اندیشند و نه به چیزی می‌کوشند! ولیکن درد ما اینک نه اینها بلکه برخی خواص‌اند که حتی به پلورالیسم هم قائل نیستند و نظرکرد و عملکردشان خلاف روح و روال پلورالیسم رسما به نفع یک ایدئولوژی خاص که از قضا ایدئولوژی حاکم است ختم می‌شود و از این جهت وفاق‌گرایی‌شان هم در نهایت چیزی جز "بیعت گرفتن" برای ایدئولوژی حاکم نیست!

.

باقی در بخش بعد

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی اینجا را کلیک کنید.

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ جمعه ۸ فروردین ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش شصتم
✍️ حسین شیران

.

برخلاف وفاق‌گرایی راست‌گرایانۀ دکتر عبدالکریمی که هم مقصد و مقصودش از پیش معلوم و موجود و محقق است-"گفتمان انقلاب"، و هم نیروهای تاریخی‌اش-"نیروهای انقلاب"، هم از این جهت نه نیازی به بیش رفتن دارد نه نیازی به بیش گشتن، تنها بازآیی و بازدل‌سپاری و بازسرسپاری مردم به حاکمان وقت را کم دارد تا به کوری چشم دشمنان نظام باز وفاق میان ملت و حکومت حاصل گردد، "فراتلفیق‌گرایی" را اگرچه نظرا مقصد و مقصود و نیز نیروهای تاریخی هر دو از پیش معلوم است ولیکن عملا هر دو تا این لحظه از تاریخ زیست اجتماعی ما ناموجود و نامحقق‌اند و از این جهت تا رسیدن به سرانجام خود راه‌ها و کارها در پیش دارند.

.

در خصوص چیستی و چرایی و چگونگی فراتلفیق‌گرایی پیش از این سخن‌ها گفته‌ایم: فراتلفیق‌گرایی ‌به‌وجه عام در هر حوزه یک "روش راهبردی" برای گذار از پارگی‌ها و پراکندگی‌های موجود هر حقیقتی به تصویر و تصوری به‌مراتب برتر و سرتر از آن حقیقت در سطحی مابین، مابعد و مافوق سطح موجود است؛ و به‌وجه خاص در عرصۀ سیاسی اجتماعی "راهی برای رهایی" از تفرقه‌ها و تضادها و ستیزهای ناشی از تعددات و تکثرات ایدئولوژی‌ها و رسیدن به یک "هستی فراایدئولوژیک" در سطحی فراتر از "سطح صفر" (سطح ستیزها و سلطه‌ها و ایدئولوژی‌ها) و پایه و مایه قرار دادن آن هستی برای برقراری نظم و نظامی نوین است.

.

این هستی فراایدئولوژیک در این برهه از زمان برای جامعۀ ما و جمیع جوامع درگیر نظام‌های ایدئولوژیک که از شکاف میان ملت و حکومت رنج می‌برند همانا "ملت‌دولت" است- نظام سیاسی اجتماعی‌ای برآمده از بطن و متن ملت و همواره با ملت و برای ملت، بی‌هیچ سلطه و سیطره‌ای از جانب هر ایدئولوژی‌ای که بالطبع بخواهد دنبال زیاده‌خواهی و انحصارگرایی باشد؛ و خود فراایدئولوژیک بودن این هستی متضمن این حقیقت است. نیروهای تاریخی آن هم نظرا فراایدئولوژیست‌های ملت‌دولت‌گرایی هستند که عملا باید با یک "هستۀ مرکزی فراایدئولوژیک" در سه جبهه در هر سه ضلع ملت، دولت و حکومت، هم‌گرایانه تا رسیدن به این سرمنزل بکوشند.

.

لازمۀ شکل‌گیری یک چنین هستی و هویت والایی برای نظام سیاسی اجتماعی آتی ایران دو گام اصلی و اساسی‌ست که نیروهای تاریخی‌اش ضرورتا باید از پس برداشتن هر دو برآیند: گام اول "تکثرگرایی"ست گام دوم "فراتلفیق‌گرایی"؛ اولی پذیرفتن و پذیراندن تعددات و تکثرات موجود ملت و تحقق "جامعۀ پلورالیستیک" است و دومی پدیدارساختن "دولت پلورالیستیک" بر بستر یک چنین جامعه‌ای- دولتی که پذیرای همه و مورد پذیرش همه باشد؛ اولی فرونشاندن ایدئولوژی‌های انحصارگر و پادادن و جادادن به باقی ایدئولوژی‌هاست و دومی فرآوری فراایدئولوژی و فرانشاندن نظام فراایدئولوژیک و پایان دادن به سلطه‌گری ادواری همۀ ایدئولوژی‌ها. ...

.

باقی در بخش بعد

برای مشاهده و مطالعه‌ی بخش‌های قبلی اینجا را کلیک کنید.

.

کلمات کلیدی:

فراتلفیق‌گرایی Meta-Integrationism - فراوفاق Meta-Consensus - فراایدئولوژی Meta-Ideology

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ چهارشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۴ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]