کودکان کار
پریسا نقی پور
در این کوره راه زندگی که خواسته یا ناخواسته در قبرستانی که بقولی در زبان محاوره آرامستان نام گرفته گذری می کنم. چشمم به قبری می افتد که انگار تازه صاحب مرحومی شده و نسبت به سایر قبور رفت و آمدهای زیادی دارد. مردم دور آنرا حلقه زدند کودکانی را بوسطه آب ریختن روی قبر می بینم که با چه عجله و رقابتی در حال تکرار کار خودشان هستن، که همچون پروانه به دور شمع دور این قبر می چرخند تا بابت کاری که می کنند پولی و اجرتی بگیرند. اگر به صاحب عزا بگویید که با این کار نوعی بدآموزی می کنید قبول نمی کنند چرا که معتقدند یکبار است و تمام مساله چندبار یا یکبار برای شما اتفاق افتاده نیست.
وقتی کلی به قضیه نگاه می کنیم در جامعه می بینیم که کارهای بسیار بسیار سلف و دست پایینی موجبات رونق در کار و کاسبی می شود که کودکان ما بدون داشتن نوعی مهارت و مفید بودن در امر تولید همچون علف هایی هرز که از اطراف اشغال رشد می کنند که از یک طرف هیچ فایده ای به خود و جامعه نداشته و از طرف دیگر شغل های کاذبی را در بطن جامعه توسعه می دهند. پیشرفت کلی یک جامعه را طرز فکر کوچک شهروندان تشکیل می دهد. وقتی که ما بزرگترها منافع مادی و خصوصی خود را به منافع مشترک معنوی و ملی ترجیح می دهیم و اولویتی خاص قایل می شویم آینده کودکانی را می سازیم که باید کاسه بدست به این و آن باید گدایی کنند.
ماهیت اصلی کار باید تولید باشد نه اینکه واسطه گری و دللالی، که هیچ نقش مثبتی در توسعه و رشد کار و سرمایه ندارد. بواسطه همین واسطه گری هاست که آحاد آن جامعه باید به بهره کشی از انسانهای پاک نهاد تن داده چرا که هیچ نقشی را در افزایش تولید ملی نخواهد داشت. بیایید از دوران کودکی فرزندانمان به دیده تکریم به آنها نگاه کنیم نه بهره کشی و استثماری که در آن همه علایق و استعداد های آنها باید نابود شود. کودکم کودک بمان! چون هنوز بزرگان آموزش مهارت های لازم زندگی را نتوانسته اند بخوبی یاد دهند. تا وقتی خودمان تن به کار نمی دهیم و از طفره رفتن از کار احساس شادمانی می کنیم بدان که هنوز اسیر هوا و هوس هایی هستیم که انگار در خدمت تنبلی و بیکاری هستیم که سودی بهمراه نخواهد داشت.
باید از کودکی یادگرفت که آنچه موجبات ترقی و پیشرفت خانواده و جامعه و یا کشور می شود انجام کار مفید است که بتواند نیازهای اساسی جامعه را حل کند داشتن امنیت شغلی که بتواند فرد را در مقابل حوادث بیمه کند تا با خیال راحت زندگی نماید کودکی شروع فصل تلاش و سازندگی است از کودکی در پی شغلی که نتایج مفیدی داشته باشد نه شغل های کاذبی که چند صباحی دوام نمی آورند از خود نامی و یادی برجای نمی گذارند.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: مسائل اجتماعی ایران, کودکان کار, جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی
[ سه شنبه ۲ آذر ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
موقعیت فراز، موقعیت فرود - بخش یازدهم
حسین شیران
آن دسته از متفکران که در برابر هرگونه دوسوگراییهای افراطی به «حدّ واسط آن دو» گرایش پیدا میکنند و یا بعبارت دیگر در مقابل فریادهای گوشکرکن «این است و نه آن»های برخاسته از هر دو سو، به اعتدال زمزمههای «هم این است و هم آن» سرمیدهند میدانیم که علیالقاعده «تلفیقگر» یا «تلفیقگرا» خوانده میشوند. «تلفیقگران» نقطۀ آغاز کارشان بدواً نومیدی از منازعات فکری بیپایان و بیهودهایست که «اربابان اندیشههای افراطی» در هر دو سو آغازگر آن بودهاند و باز هم میباشند! اگر چه این عادت ناصواب «تاریخ» است که «اربابان افراطگر» را بسی بهتر بخاطر مبارک میسپارد تا هر کس دیگر را، با این وجود، «تلفیقگران» خودخواسته از خیر این «خوشخوانی تاریخ» درگذشته و با تمام وجود «حقجویانه» در ساحت استوار «اعتدال» اردو میزنند!
این «حقجویانه» که میگویم از این باب است که اینجا و در این نقطه، «تلفیقگران» عملاً در قامت «انسان حقیقتجو» ظاهر میشوند و این حرکتشان که «حقیقت» را در جایی به دور از دو سو جستجو میکنند هم رسماً در حریم فرهنگ و قاموس «حقیقتجویی» قرار میگیرد؛ مطابق این قاموس، هر گاه کشاکش میان دو گروه یا دو گرایش فکری بجایی رسید که با گذشت زمان هیچ یک نتوانست عملاً و نظراً بر دیگری غلبه کند این یعنی که «حقیقت» را باید جایی در «حدّ واسط» آندو کندوکاو کرد!
به اینسو و آنسو کشیدنهایی که همیشه بر سر «حقیقت» رخ میدهد که نباید توجه داشت! «جایگاه حقیقت» همواره به دور از دوسوگراییها جایی در «میان» آن دو سو میباشد؛ حال اینکه این یا آن دسته چنین فکر میکنند که حقیقت به اطلاق در سمت و سوی آنها و با آنهاست به باور من، اگر که بخش کوچکی از آن را به حساب «غرضورزی و حقپوشانی»شان بگذاریم بخش اعظم آن را باید به حساب «خطای دید» و «تصور موهوم» ناشی از آن بگذاریم!
اینکه هر کس و یا هر گروهی چنین فکر میکند که «حقیقت با اوست» درست به این میماند که در جمعی پراکنده در یک اتاق که به صفحۀ یک تلویزیون نگاه میکنند آنگاه که گویندهای در آن رو به آنها سخن میگوید هر کس در هر کجا که نشسته است با خود چنین میانگارد که گوینده رو به او و تنها با او سخن میگوید و با دیگرانش هیچ کاری نیست! آنچه مزید این تصور و توهم است اینست که ای عجب او هر کجا که رود گوینده هم او را همراهی میکند و هیچ چشم از چشم او برنمیدارد! ...
حالا حکایت امثال ما و کشاکشمان بر سر نفس «حقیقت» و توصیف و تصرف آن هم چیزی شبیه این ماجراست! ماها اغلب فراموش میکنیم آنچه که در رابطه با «حقیقت یک امر» فریاد میزنیم کلاً نتیجۀ «دید»یست که از یکسو «شرایط موجود» و از سوی دیگر «موضع و موقعیت» ما نسبت به آن امکانش را برای ما فراهم ساخته است! «کموکیف خود امر» هم که دخیل بر ماجراست! با این توصیف چرا نباید همواره این «اطمینان» و یا لااقل این «احتمال» را بخود بدهیم که با تغییر شرایط و تغییر موضع و موقعیتمان نسبت به امر، بدواً «دید»مان نسبت به موضوع و بعداً «پندار و گفتار و کردار (یا بقولی سهگانههای عاملیت انسانی)مان نسبت به آن هم دستخوش تغییر و تحول گردد؟! تاریخ زیست بشر آیا کم داشته است و دارد از این تغییر و تحولها؟!
پایان بخش یازدهم
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی, ساختارگرایی, ارادهگرایی
[ سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
فرهنگ جامعه شناسی پزشکی Dictionary of Medical Sociology
نوشتۀ ویلیام سی. کاکرهام William C. Cockerham و فریس جی. ریتچی Ferris J. Ritchey
ترجمۀ حسین شیران Hossein Gh. Shiran
****************************************************
پیشگفتار
به محض اینکه یک رشته یا یک تخصص علمی با یک عینیت و هویت مشخصی رشد و توسعه مییابد نوعاً اجماع بر سر اینکه چه مفاهیمی در کانون مباحث آن رشته قرار بگیرند و نیز اینکه چه تعاریفی دقیقاً مبین این مفاهیم باشند هم بتدریج پدید میآید. در ارتباط با رشتۀ «جامعه شناسی پزشکی»1 و در حوزهای فراختر از آن «جامعه شناسی سلامت و بیماری»2، خیلی وقت است که زمان ارائۀ یک «فرهنگ اصطلاحشناسی» فرارسیده است. به عنوان یک تخصص جامعهشناختی، «جامعه شناسی پزشکی» تاریخ و ادبیات مجزایی دارد که به تحقیق محدودهای بالغ بر چهار دهه را دربرمیگیرد. این ادبیات ترکیبی است از دو دانش «پزشکی»3 و «جامعه شناسی»4 و در حقیقت بازنمایندۀ تحلیل مناسبات میان «طب medicine»، «تندرستی health» و «جامعه society» میباشد.
در کنار جامعه شناسان پزشکی، پزشكان، پرستاران، روانشناسان، مددکاران اجتماعى، درمانگران، مديران بيمارستان، شرکتهاى بيمۀ سلامت، اقتصاددانان سلامت و چون اینها، در پژوهشها، مراقبت از بیمار و عملکردهای شغلیشان به بینشهای اساسی جامعهشناختی اتکا و استناد میکنند. بر این اساس این فرهنگ نه فقط میتواند یاریگر اساتید و دانشجویان «جامعه شناسی پزشکی» باشد بلکه همچنین میتواند یاریگر شاغلان و پژوهشگران در رشتههای مرتبط با آن هم باشد که بهر حال با اصطلاحات جامعهشناختی و تعاریف مورد نیاز سروکار پیدا میکنند.
در این فرهنگ هر کجا که اصطلاحات به بیش از یک شیوه بکار برده شدهاند تعاریف متعددی را برای آنها فراهم نموده یا تعریف مورد اجماعی را در ارتباط با آنها جستجو کردهایم. اگر نه برای همه، دستکم برای اغلب اصطلاحات متعارف، بحث مختصری از مقالات نظری و عملی مرتبط با آنها را تدارک دیده و زمینههای کاربرد آنها را هم توضیح دادهایم. برای برخی اصطلاحات هم به اقتضاء، ارجاع متقابل به اصطلاحات مرتبط را فراهم ساختهایم تا به خواننده در جادادن درست یک مفهوم در زمینۀ تحقیقات معمولش یاری رسانده باشیم. ارجاعات متقابل آن اصطلاحاتی هستند که با حالت برجسته نمایان شدهاند. به این ترتیب ما امیدواریم که مطالعۀ این فرهنگ خوانندگان را هر چه بیشتر به سمت حوزۀ «جامعه شناسی پزشکی» سوق بدهد.
اصطلاحات موجود در این فرهنگ بواسطۀ یک بازنگری منظم شاخصهای مطرح در متون و آثار پژوهشی متعدد در زمینۀ «جامعه شناسی پزشکی» انتخاب شدهاند. در مجموع ما مجلدات چندین نشریۀ جامعهشناختی پنج سال گذشته را مرور کردهایم، همچنین لیستی از کلمات کلیدی را از منابع و نرمافزارهای مرجع از قبیل Index Medicus ، Sociological Abstracts و Medline بررسی کردهایم.
بهر حال جامعه شناسی یک رشتۀ پژوهشی با زمینههای کاربردی متعدد است؛ علاوه بر این، این علم همچون هر علم دیگری از اصطلاحات حوزههای مرتبط هم وام گرفته است؛ بر این اساس ما لازم دیدیم برای جادادن اصطلاحات در این فرهنگ مجموعهای از معیارها را در نظر بگیریم؛ این معیارها عبارتند از:
1- اصطلاحات عامی که توسط جامعهشناسان پزشکی ایجاد شده و مکرراً در پژوهشهای جامعهشناختی مورد استفاده واقع شدهاند.
2- اصطلاحات توصیفی که توسط جامعهشناسان پزشکی ایجاد شده و در قالب تعاریفی دقیق ترویج و تضمین شدهاند.
3- اصطلاحاتی از حوزههای مرتبط که بخاطر کاربرد عملیشان بطور منظم توسط جامعهشناسان پزشکی مورد استفاده واقع شدهاند (مانند اصطلاح «شیوع»5) و
4- به استثنای اصطلاحاتی از رشتههای مرتبط که از خواننده انتظار میرود در جایی دیگر تعریفی برای آن بیاید (مانند «بینظمی» یا «اغتشاش دوقطبی»6 که یک اصطلاح روانپزشکی است).
در مجموع، اصطلاحات فراوانی وجود دارند که بطور مشترک در جامعه شناسی و رشتههای مرتبط دیگر بکار برده میشوند؛ از این اصطلاحات تنها آنهایی در این فرهنگ گنجانده شدهاند که غالباً توسط جامعه شناسان پزشکی بنا به تناسب کاربردشان با سطوح تحلیل جامعه شناختی و حوزههای نظری بکرّات مورد استفاده واقع میشوند (مانند «اجتماع»7، «گروه8»، «سازمان»9، «ساختار»10، «رابطه»11 و غیره). ما همچنین توصیفی از جهتگیریهای نظری جامعهشناختی برگزیده همچون «کارکردگرایی12» و «کنش متقابل نمادین13» را هم در آن گنجاندهایم.
کتابشناسی ضمیمه شده در آخر این فرهنگ، از نقطهنظر عملی، دربرگیرندۀ بسیاری از منابع مفید برای ادبیات تحقیق در ارتباط با یک مفهوم خاص است. سبک استناد یا نقلقولها به شیوۀ «مجلۀ جامعه شناسی آمریکا14» است. مدخلهای کتابشناسی به ترتیب حروف الفبا بر اساس نام خانوادگی نخستین نویسنده است. البته مدخلها در این فرهنگ به ترتیب الفبا هستند اما بدون حروف تعریفی همچون an و the . هر کجا که اَشکال گوناگونی از یک مفهوم بطور معمول مورد استفاده واقع میشوند ارجاع متقابل به آن شکلی صورت گرفته است که به باور ما بیشتر مورد استفاده واقع گشته و بیشتر شناخته شده است.
در نهایت، نویسندگان مایلاند از کمکهای بیدریغ «جفری ام. کلیر15» و «مایکل ریگلی16» قدردانی کنند که ایدۀ معیار گنجاندن اصطلاحات را فراهم ساختند و نیز مایلاند از «تاکایو اشفورد17» و «کریستین لیندکوئیست18» از بابت کمک به جستجوی کتابخانهای و «کلی لاون19»، «شیلا وایدنر20» و «جکی سکین21» برای مونتاژ نسخه خطی تشکر کنند.
پایان بخش اول
1- Medical Sociology
2- Sociology of Health and Illness
3- Medicine
4- Sociology
5- Prevalence
6- Bipolar Disorder
7- Community
8 - Group
9- Organization
10- Structure
11- Relationship
12- Functionalism
13- Symbolic Interaction
14- The American Sociological Review
15- Jeffrey M. Clair
16- Michael Wrigley
17- Takayo Ashford
18- Christine Lindquist
19- Kelli Lawhon
20- Sheila Widener
21- Jackie Skeen
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی پزشکی, ویلیام سی کاکرهام, حسین شیران
[ یکشنبه ۲ آبان ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
نرمافزار اندروید جامعه شناسی Social Theory
حاوی اهم مطالب در خصوص 37 نظریهپرداز اجتماعی به زبان انگلیسی
نمایی از محیط داخلی این برنامه را در تصاویر زیر ملاحظه فرمایید:
برای دانلود رایگان نرمافزار اندروید جامعه شناسی Social Theory لینک زیر را پی بگیرید:
Social_Theory.apk
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعهشناسی شرقی, جامعه شناسی, نرمافزار اندروید جامعه شناسی, نظریه پردازان جامعه شناسی
[ پنجشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
فرهنگ جامعه شناسی پزشکی Dictionary of Medical Sociology
نوشتۀ ویلیام سی. کاکرهام William C. Cockerham و
فریس جی. ریتچی Ferris J. Ritchey
ترجمۀ حسین شیران Hossein Gh. Shiran
در «جامعه شناسی شرقی»
(این مطلب بدلیل حذف اتفاقی برخی از مطالب سایت در سال 1393 از جمله بخشهای نخست این کتاب از روی سرور دوباره بازنشر میگردد!)
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی پزشکی, ویلیام سی کاکرهام, حسین شیران
[ سه شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
موقعیت فراز، موقعیت فرود - بخش دهم
حسین شیران
در خصوص حاکم بودن «ارزشها و هنجارها» بر اعضاء جامعه ضرورتاً باید یک نکته را آنهم بحد کافی مورد توجه داشته باشیم و آن اینکه این «حاکمیت» که نوعی «حاکمیت ساختاری»ست، صرفنظر از خوب یا بد و یا لازم یا نالازم بودنش، علیالواقع هیچگاه «مطلق» و «بلامنازع» نبوده و نیست حتی اگر که در بادی امر خود اینگونه بنماید! گرایش به چنین طرز تفکری، خواهناخواه و یا آگاهناآگاه، ما را به سمت و سوی مکتب «اصالت ساختار» سوق میدهد در حالی که «عقل و شعور حقیقتجویی»- آنسان که ما در تیپ ایدهآل «انسان حقیقتجو» سراغش میگیریم، خود چنین حکم میکند که از این مکتب فکری تا جایی که از مکتب مقابل آن یعنی مکتب «اصالت ارادۀ انسانی» سر درنیاوریم باید دوری گزینیم!
این هر دو مکتب از این جهت که در تعریف و تبیین «واقعیت»، پا را بسی بیرون از دایرۀ «اعتدال» مینهند عملاً از حریم « حقیقت» دور میافتند! علیالواقع انسان نه آنسان که آن سر طیف معتقد است دربند «ساختار» است- چه اگر اینچنین میبود زندگی جامعوی بشر اینهمه دستخوش تغییر و تحول نمیگشت و عملاً در همان اشکال ساختاری آغازیناش فرومیماند؛ و نه اینسان که این سر طیف میاندیشد فارغ از هر جبری، آزاد و مختار میزید- که اگر اینچنین هم میبود بقول معروف سنگ روی سنگ بند نمیشد و اصلاً و اساساً هیچ ساختاری شکل نمیگرفت که مبتنی بر آن ساختار کلانی همچون «جامعه» هم شکل بگیرد!
حال اینکه میبینیم به هر نوع هم «جامعه» شکل گرفته است و هم این «جامعه» بواسطۀ «ارادۀ عوامل انسانی» بارها و بارها در طی دوران دچار «دگرگونی» گشته است واقعاً خود نشانۀ چیست؟ آیا جز این بوده و است که به هر حال، بر خلاف اطلاقگراییها و یکسونگریهای این سر یا آن سر طیف، علیالواقع مطابق آنچه که تاریخ زیست بشر مینماید، هم «آن» بوده است و هم «این»، و هر دو به هر شکل در «تقابل و تعامل» باهم چنین سیر تحولاتی را در امر جامعه جاری ساختهاند و آن را بحدی که کنون شاهد آن هستیم رساندهاند؟ ...
این بحث که در ادبیات «جامعه شناسی» بیشتر به بحث دوسویۀ «ساختار/ عاملیت Structure / Agency» معروف است و از قضا یکی از بحثهای مهم و حیاتی در حوزۀ تفکر اجتماعی میباشد و حتی برخی همچون «مارگارت آرچر Margaret Archer» آن را «بنیادیترین قضیه در نظریۀ اجتماعی نوین» قلمداد کردهاند، اگرچه در بدو امر جامعه شناسان را حسب گرایششان به این یا آن عامل به دو دسته تقسیم کرده است اما جای خوشبختیست که «ازپیآیندگان» هرگز در بند این «دوگانگی» درنماندهاند و به تحقیق با گریز از هر گونه سوگرایی افراطی، بحق «حقیقت» را جایی در «حد واسط» ایندو سو مورد جستجو قرار دادهاند!
پایان بخش دهم
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ساختارگرایی, ارادهگرایی
[ دوشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
گروه و کانال تلگرام جامعه شناسی شرقی
«جامعه شناسی شرقی» دارای گروه و کانال تلگرام هم هست؛ دوستان علاقمند به بحث و گفتگو و پرسش و پاسخ در خصوص مسائل جامعه و جامعه شناسی میتوانند با پیگرفتن لینک زیر به «کانال تلگرام جامعه شناسی شرقی» و «سوپرگروه تلگرام جامعه اندیشان شرق» بپیوندند:
گروه تلگرام جامعه اندیشان شرق
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
کانال نلگرام جامعه شناسی شرقی
🌓 https://t.me/orientalsociology
تلگرام مدیر کانال و گروه
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
برچسبها: جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی, کانال جامعه شناسی شرقی, گروه جامعه اندیشان شرق
[ چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
موقعیت فراز، موقعیت فرود - بخش نهم
حسین شیران
در گذر از اهمیت و ضرورت «ارزشها و هنجارها» که بخش پیش بدان پرداختیم در خصوص «سیطره و حاکمیت» آنها هم هیچ تردیدی نیست. در واقع همانطور که جامعة بدون ارزش و هنجار وجود خارجی نداشته و ندارد ارزش و هنجارِ بدون سیطره و حاکمیت هم هیچ وجود و مصداق خارجی نداشته و ندارد و اصولاً نمیتواند هم داشته باشد چرا که در حقیقت امر، ارزش و هنجار به شرط سیطره و حاکمیت است که ارزش و هنجار است و اگر به هر دلیل و به هر ترتیب این سیطره و حاکمیت از آن ساقط گردد در واقع ارزش و هنجار بودن از آن ساقط گشته است!
سیطره و حاکمیت برای یک ارزش و هنجار بمثابۀ سایه یا سرسبزی برای یک درخت است! شما اگر که سایه یا سرسبزی را از یک درخت بگیرید در حقیقت درخت بودن را از آن گرفتهاید! اصولاً و اساساً یک درخت با یک چنین ویژگیهاییست که درخت است و ما هرگاه که مفهوم درخت را در نظر میگیریم خواهناخواه آن را با سایه و سرسبزیاش درنظر میگیریم چرا که اینها در حقیقت جزء مفهومی درخت هستند! با این توضیح اگر که فکر میکنید جایی ارزش یا هنجاری سراغ دارید (یعنی واجد وجود خارجیست) اما فاقد سیطره و حاکمیت است باید مطمئن باشید یا آنچه که شما ارزش یا هنجارش میخوانید مشخصاً جزو ارزشها یا هنجارهای جامعهای که در آن زندگی میکنید نیست و یا اینکه قبلاً بوده است و حالا به هر دلیل و به هر ترتیب دیگر نیست! این ارزش و هنجار بیسیطره و حاکمیتی که شما به آن اشاره میکنید درست مثال آن درخت خشکیدهایست که دیگر دوران سایهساری و سرسبزیاش سپری گشته است! ...
ارزشها و هنجارها چیستند؟ «ارزشها» و «هنجارها» به ترتیب «اصول» و «الگوها»یی هستند که به هر عنوان، جامعه آنها را برای ظهور و ثبوت حیات خود «خوب و صحیح و مطلوب» میانگارد و از این جهت اکیداً بر روی آنها حساسیت و تعصب میورزد و همواره از تمام اعضای خود انتظار میبرد در مقام عاملیت، رسماً به آنها اعتنا داشته و قطعاً موافق آنها پندار، گفتار و کردار بورزند! اساساً «اصول» اعتناکردنی هستند و «الگوها» عملکردنی! به عبارت دیگر به اصول (: ارزشها) باید اعتنا داشت و استناد ورزید مطابق الگوها (: هنجارها) هم عمل کرد! (به باور حقیر همانطور که قبلاً در نوشتار «در ایستگاه فرهنگ» هم اشاره داشتهام این درخورترین معنی و مفهوم برای «فرهنگ» است!) به زبان تمثیل، اصول (: ارزشها) برای ما در حکم تابلوهای کنار جادهها هستند که همواره باید به آنها اعتنا داشته باشیم و الگوها (: هنجارها) هم خود آن جادههایی که پیش پای ما کشیده شدهاند و ما به هر حال اگر که «راهی جامعه» هستیم عیناً و عملاً باید در قالب آنها رفتوآمد داشته باشیم!
بطور قطع من و شما خود این جادهها را نکشیدهایم تابلوهایش را هم ما خود نصب نکردهایم! این هر دو (که عموماً سازگار و متناسب باهم هستند) بنا به مناسباتی که دیگر اینجا جای بحثش نیست در طول زمان در بستر جامعه پدید آمدهاند رشد و توسعه و تکامل یافتهاند و حالا ما چه بخواهیم چه نخواهیم پیش ما گسترده شدهاند و ما اگر که بخواهیم در «مقام عامل» حرکتی داشته باشیم (مثلاً از تبریز به تهران برویم یا برعکس) ناگزیر باید از راهی که جامعه از پیش در پیش پای ما گذاشته است گذر کنیم! به بهترین شکل این خود مصداق عینی آن سیطره و حاکمیتی است که اینجا موضوع بحث ما بود!
پایان بخش نهم
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی, جامعه شناسی فرهنگ, ارزشها و هنجارهای اجتماعی
[ چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۵ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]