جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش یازدهم
✍️ حسین شیران

.

تشخیص و تفکیک و تمایز عوامل انسانی از عوامل ضدانسانی و ساختارها و سازوکارهای انسان‌ساز از برده‌ساز و بنده‌ساز آن کار مهمی‌ست که از عهده‌ی "روشن‌فکران" برمی‌آید. روشن‌فکران کسانی هستند که قویا از قدرت "تعقل و تفکر" برخوردارند و بدین اسباب و اساس قادر به کشف و استخراج "اصول و حقایق هستی" از زیر خروارها ابدال و اضلال و حیل و حقه‌های حق جلوه داده شده‌ی فراوانی هستند که تاریخا توسط عوامل ضدانسانی فرآوری شده و روی‌هم انباشته شده‌اند.

.

تعقل البته که تنها متعلق به روشن‌فکران نیست؛ بالقوه همه‌ی انسان‌ها از موهبت عقل برخوردارند و نوعا این مهم وجه تمایز انسان از هر موجود دیگری‌ست؛ با این وجود تفاوت در میزان برخورداری از "ویژگی‌های طبیعی"- بعنوان یک امر واقع، و تفاوت در میزان برخورداری از "ویژگی‌های تربیتی"- بعنوان یک امر تابع، روی‌هم‌رفته شرایطی را فراهم می‌سازند که در آن برخی از انسان‌ها در برخی از ابعاد بسی متفاوت‌تر از بقیه ظاهر می‌شوند.

.

بر این اساس، روشن‌فکران هم آن معدود مردمانی‌اند که طبیعتا از استعداد تعقل و تفکر ویژه‌ای برخوردارند، تربیتا هم به استقبال این استعداد می‌روند و با استحصال مبانی و معارف لازم، بصورتی انتقادی به ژرف‌اندیشی در جریانات حاکم بر جوامع بشری می‌پردازند و با استنباطات و استدلالاتی درست، از برخی از حقایق هستی پرده برمی‌دارند. این مهم از دست و زبان هر کسی برنمی‌آید، چه سیطره و سرآمدی گسترده و پیوسته‌ی عوامل ضدانسانی بر جوانب مختلف زندگی اجتماعی بشر در طول تاریخ هر آن‌چه اصل است و حقیقت دارد را قویا از نظرها پنهان داشته و امکان دیدن‌ و دریافتن‌اش را از دسترس خیلی‌ها دور نگه‌داشته است. بقول سعدی:

.

حقیقت سرایی است آراسته | هوا و هوس گرد برخاسته
نبینی به جایی که برخاست گرد | نبیند نظر گرچه بیناست مرد

.

اساسا بشریت به یاری روشن‌فکریِ بخشی از اعضایش توانسته ابرهای سیاه ساخته‌ی "سیاه‌گران و سیاه‌بازان" و یا بقول سعدی، گرد و خاک‌های برخاسته از تندبادهای هوا و هوس‌بازان را تا حدودی کنار زده، به اصل و اساس و حقیقت هر چیزی روشنی اندازد. با این‌حال این قدرت اکتشاف و انکشاف اصل از بدل و حق از حُقه لزوما روشن‌فکر را در جانب و جبهه‌ی حق نگه‌نمی‌دارد؛ یعنی این‌طور نبوده و نیست روشن‌فکر بمحض روشن شدن حقیقت برایش به جنگ باطل برخیزد. برای همین در تاریخ روشن‌فکری همواره صحبت "خدمت و خیانت روشن‌فکران" در میان بوده و است.

.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، راهی برای رهایی - بخش پنجم
✍️ حسین شیران

.

اوهام آمیخته با افهام در ایدئولوژی‌های ما بدوا ناشی از تاریکی‌های حاکم بر جهان شناخت ما هستند. بواقع ما چون امکان یا توان شناخت کل حقیقت و واقعیت را نداریم ناگزیر در مورد بخش‌های باقیمانده و ناشناخته‌اش- صرفا بر اساس بخشی که شناخته‌ایم- خیال‌پردازی می‌کنیم؛ مثال حکایت مولوی بسی کاهش‌گرایانه یک پیل را ناودانی تصور و تلقی می‌کنیم و بعد با او از هر نظر بمثابه‌ی یک ناودان برخورد می‌کنیم! ببینید تفاوت کار از کجا تا کجاست؟ پیل کجا و یک ناودان و یا فرقی نمی‌کند ستون و تخت و بادبیزن کجا؟

.

اما اگر که تاریکی مسبب این همه اوهام است چاره چیست؟ اگر که به زرتشت پیامبر- این "نخستین اندیشه‌گر بزرگ تاریخ جهان" (بقول نیچه) باشد علاج تاریکی نه وانهادن و پا به فرار گذاشتن و نه ماندن و شمشیر کشیدن بلکه مشخصا روشن کردن شمعی‌ست؛ باید باز ماند و شمعی برافروخت و با آن بر تاریکی حاکم بر فضا غالب آمد؛ مولوی هم در حکایت پیل خود در طرح و شرح راه حل دقیقا یک چنین نظری دارد آنجا که می‌گوید: "در کف هر کس اگر شمعی بدی | اختلاف از گفت‌شان بیرون شدی".

.

باری، ایدئال اینست که فضا روشن و امکان احساس و ادراک بیشتر و بهتر حقیقت و یا واقعیت امر فراهم گردد، اما اگرکه امکان شمع‌افروزی وجود نداشته باشد چه؟ و یا اگرکه فضا و یا موضوع شناخت بس وسیع‌تر و بزرگ‌تر از پوشش روشنایی شمع ما باشد چه؟ ما نظرا و عملا حقایق و وقایعی داریم که به این سادگی در و یا هر و یا هیچ ظرف مکان و زمانی نمی‌گنجند، در این‌صورت شمع افروختن ما چندان توفیری در کم و کیف کار ایجاد نخواهد کرد. ضمن اینکه با وجود روشنایی مطلق هم تفاوت در کم و کیف احساس‌ها و ادراک‌ها و به تبع آن پنداشت‌ها و برداشت‌ها تا حدی همچنان وجود خواهد داشت.

.

بر این اساس ضرورتا باید فکری به حال موارد عدم امکان یا عدم اکتفای شمع‌افروزی بکنیم. در این راه پیش و بیش از هر چیز باید به "اصل خودنابسندگی" قائل باشیم، به این معنی که هرگز احساس و ادراک و پنداشت و برداشت نه خود و نه هیچ کس دیگری از حقیقت و یا واقعیت امری را کامل و بسنده تلقی نکنیم و همواره به ناقص و ناکافی بودن آن ایمان داشته باشیم. احساس خودبسندگی ام ‌البلایای عالم نظر است چه تحققا نقطه‌ی پایانی بر تحقیق و تفحص و نقطه‌‌ی آغازی بر استبداد رأی - همین است و جز این نیست- است. در این زمینه دنیای علم واجد راهکارها و راهبردهایی است که ضرورتا باید در عالم ایدئولوژی هم بکار بست.

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ سه شنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها - بخش بیست و هفتم
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران

ضدسامی‌گرایی (یهودستیزی) Anti-Semitism

.

اگرچه اعراب نیز سامی [سام یکی از پسران نوح] هستند، اما این اصطلاح صرفا به پیش‌داوری، نفرت یا آزار و اذیت برعلیه یهودیان اشاره دارد و به این قرار تاریخی بسیار طولانی دارد- از داستان خروج در کتاب مقدس [تورات]، جنگ‌های صلیبی در قرون وسطی و اخراج‌های متعدد یهودیان از بریتانیا (در 1290)، اسپانیا (در 1492) و پرتغال (در 1497) تا قتل‌عام‌های اروپایی در قرن 19 و سرانجام هولوکاست در قرن 20.

.

از زمان شکست آلمان هیتلری در سال 1945 یهودستیزی کاهش یافته است اما همچنان از حمایت‌های مردمی برخوردار است، به‌ویژه در روسیه و اقمار شوروی سابق. توضیحات درباره‌ی علل یهودستیزی متفاوت است: برخی از مسیحیان یهودیان را (که در عهد عتیق "مردم برگزیده" اعلام شده‌اند) به خاطر مرگ مسیح ملامت می‌کنند؛ ممنوعیت رباخواری برای مسیحیان و موفقیت‌های مالی یهودیان هم اغلب در مغضوب بودن آن‌ها نقش داشته است.

.

قرآن به یهودیان موقعیتی محفوظ عطا کرده است [أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى‌الْعالَمینَ. بقره 47] و از این جهت از نظر تاریخی در جهان اسلام با یهودیان بسیار بهتر از اروپایی‌ها رفتار شده است؛ با این وجود، ایجاد اسرائیل در سال 1948 به‌عنوان یک کشور یهودی منجر به تضادی گسترده با بخشی از مسلمانان گشته است، به‌نحوی‌که اغلب ضدصهیونیسم به ضدسامی‌گرایی و یهودستیزی تبدیل شده است.

.

#ایسم‌ها

✅ پ.ن: سعی کنیم ایسم‌ها را بسی بیشتر و بهتر بشناسیم اما هیچ‌کدام را باور نکنیم- دست‌کم به این سادگی؛ تاریخ بشریت جز شرح تولید و توزیع و تضاد و تقابل ایسم‌ها و توفان‌های ویران‌گر پرشمار ناشی از آن‌ها نبوده و نیست؛ بشریت تا به امروز هرچه کشیده و باز می‌کشد از رویش و رشد و رونق بی‌پروای ایسم‌ها بوده و است؛ ایسم‌ها همه پرده‌هایی نظری در برابر حقایق و وقایع عالم‌اند؛ اگر در پی حقیقت‌ایم هرچه بیشتر بتوانیم "نظرا" این پرده‌ها را کنار بزنیم "عملا" بسی بیشتر و بهتر به حقایق عالم نزدیک خواهیم شد؛

.

حقیقت سرایی است آراسته | هوی و هوس گرد برخاسته
نبینی که جایی که برخاست گرد | نبیند نظر گرچه بیناست مرد (سعدی)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ شنبه ۲۳ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و ششم
✍️ حسین شیران

.

مشروطه‌چیان را یا هیچ یا به سختی بتوان جمهوری‌خواه به معنا و مفهوم امروزین‌اش دانست، چه مشخصا هیچ‌یک از آن‌ها دنبال حذف نظام پادشاهی و نصب نظام جمهوری نبودند؛ آن‌ها حتی دنبال آزادی و برابری بدان شکل و بدان حد که در دنیای غرب مطرح بود هم نبودند؛ سقف خواسته‌های آن‌ها دست‌یابی به قانون و یک نهاد قانون‌گزار بود تا شاید در برابر قدرت عریان سلاطین و خوانین، مختصر مستمسک و مأمن و ملجئی داشته باشند و این در آن روزگار بی‌چیزی هیچ چیز کمی برای مردم ایران نبود.

.

باری، به واقع مشروطیت در نزد مشروطه‌خواهان معنی و مقصودی جز «قانون اساسی» نداشت و هر آن مجاهداتی که در آن زمان از جانب آن‌ها صورت گرفت در نهایت در راستای مهار و محدود ساختن اراده‌ی پادشاه به مرّ قانون بود- و نه هیچ عبور از او؛ برای همین وقتی در 25 تیر 1288 مشروطه‌چیان به تقاص به توپ بسته شدن مجلس به تهران لشکر کشیدند و فاتحانه تومار محمدعلی‌شاه و استبداد صغیرش را یک‌جا برچیده، از مملکت بیرون‌اش انداختند هیچ پایانی بر نظام پادشاهی ننهادند بلکه احمدمیرزا فرزند 13 ساله و صغیرش را بجایش گذاشتند تا مباد ایران بی‌پادشاه بماند!

.

اکنون شاید این فعل و فکر مشروطه‌چیان برای ما بسی محل نقد و محمل حسرت باشد که چرا این فرصت طلایی برای پایان نهادن بر نظام پادشاهی و تأسیس نظام جمهوری را به این سادگی از دست دادند! تصور کنید اگر از همان 114 سال پیش جمهوریت در ایران برقرار می‌شد اکنون ما کجای تاریخ توسعه و تحول ایستاده بودیم! دست‌کم دو حکومت بعدی با همه افت‌وخیزهایشان را نداشتیم و چند نسل به جای جنگ و جهاد برای کسب و نصب جمهوریت، فکر و ذکر خود را بر حفظ و رشد و توسعه‌ی جمهوریت و مردم‌سالاری متمرکز می‌ساختیم!

.

اما این اتفاق نیفتاد چون در آن زمان هیچ زمینه و ذهنیتی برای یک چنین کاری فراهم نبود؛ اقشار یا طبقاتی از جامعه که باید حامل اصول و ارزش‌های جمهوریت باشند و نهادهای مقتضی و مرتبط با آن را ایجاد و اداره کنند را نداشتیم. نظام اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکم بر جامعه، فئودالیسم یا ملوک‌الطوایفی با طبقات ارباب رعیتی بود و هنوز خبری از طبقات متوسط در جامعه نبود. تازه‌تازه- آن‌هم بصورت تقلیدی و نه تأسیسی، طبقه‌ای نوپا شکل می‎گرفت که مستقیم یا غیرمستقیم از اندیشه‌ها و اسباب و اساس غرب تغذیه می‌کرد و آرام‌آرام بر بام و بوم ملتی عمیقا دربند سنت و سلطنت، امید و آرزوهای مدرن می‌کشید. ...

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی

[ چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 دوری در دنیای آمار - بخش سوم
⏺ فهرست کشورهایی که استقلال خود را از بریتانیا گرفته‌اند!

.

مستعمرات انگلیس - جامعه شناسی شرقی

.

دنیای آمار - بریتانیا - استعمار - استثمار
World of Statistics - United Kingdom - Colonialism - Exploitation

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: دنیای آمار, مستعمرات انگلیس, استقلال مستعمرات, جامعه شناسی شرقی

[ سه شنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش دهم
✍️ حسین شیران

.

اگر که توده طبیعتا "اسیر معیشت" خویش است- که است، و بدین سبب تاریخا مطیع منویات و مقدرات حاکمان است- که است، چرا که همواره "منابع معیشتی" در اختیار حاکمان بوده و تحققا آن‌ها تعیین کرده و می‌کنند چه کسی به چه سبب و تا چه حد از آن‌ها بهره‌مند شود یا نشود، در این‌صورت چاره چیست؟ چگونه می‌توان توده را از این "اسارت طبیعی و تاریخی"‌اش رهایی بخشید؟ و اساسا چرا باید این کار را انجام داد؟ و مهم‌تر از همه این‌که، چه کسی با چه ویژگی، چه انگیزه‌ای و چه طرح و تدبیری می‌خواهد و یا می‌تواند این کار را انجام دهد؟

.

پیش از هر سخنی باید این نکته را یادآور شد که معیشت‌مداری ایراد نیست. آدمی را چه مادی‌اندیشانه برآمده از بطن طبیعت بدانیم چه خداشناسانه رهاشده در متن آن، در هر دو حال، در آن آغاز که هنوز هیچ تاریخ و تمدنی در کار نیست، چیزی بیش از "حیوانی تابع غریزه‌" نیست که همچو سایر حیوانات باید بدوا در طبیعت اطراف خود گشته، به‌هر شکل شکم‌اش را سیر سازد. بی‌جهت نیست در شرح سیر جوامع بشری، ادوار آغازین و حتی بعدی، با اوصاف و اصطلاحاتی معیشتی همچون شکار، گردآوری خوراک و بعد بوستان‌کاری و دام‌داری و کشاورزی شناخته می‌شوند.

.

در گذر از سیر تاریخی و اجتماعی، در زندگی فردی هم حیات هر انسانی در سال‌های آغازین و حتی باقی عمر طبیعتا بسته به معیشت است و به‌قول معروف بدوا اگر معاشی در کار نباشد در هیچ حوزه‌ی دیگر تلاشی در کار نخواهد بود. در مجموع اگر موجود انسانی همه حیوان بود به‌هیچ عنوان ایرادی متوجه غریزه‌مداری و معیشت‌محوری‌اش نبود اما در حقیقت اینگونه نیست بلکه "حیوانیت" کف موجودیت اوست و فرا و ورای آن، انسان به‌وجه خاص واجد ظرفیت‌ها و قابلیت‌هایی است که جا دارد در طول حیات‌اش شکوفا شده، مقام "انسانیت"اش را محقق سازد.

.

هر عاملی که به‌هر شکل انسان را در کف موجودیت‌اش، همچو حیوانی، همیشه غریزه‌محور و معیشت‌مدار نگه‌دارد و مانع شکوفایی ظرفیت‌های ویژه و تحقق و تجلی مقام انسانیت‌اش گردد بی‌گمان "عاملی ضدانسانی" است. اگر که امروز بعد هزاران‌هزار سال زیست اجتماعی و این همه پویش و پیشرفت، مشخصا باز از توده‌های مردمی سخن می‌گوییم و خیل عظیمی از بشریت را همچنان اسیر معیشت خویش می‌بینیم یعنی که چرخ روزگار بسی بیش‌تر با عوامل ضدانسانی چرخیده و چندان مجالی برای ابراز وجود عوامل انسانی و انسان‌ساز و اظهار انسانیت نداده است!

.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ شنبه ۱۶ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

غروب خورشید صدق و جولان اربابان ریا

حسین شیران

.

.
🌓 آدولف کتله آماردان بلژیکی قرن 19 معتقد بود میان گرمی و سردی فصول سال و افزایش و کاهش برخی جرائم ارتباط وجود دارد- تابستان جرائم علیه افراد افزایش می‌یابد و زمستان جرائم علیه اموال؛ بر این اساس اینکه اینک جرائم مالی در این مملکت بیداد می‌کند چه می‌دانم لابد در فصل سرد روزگارمان بسر می‌بریم و در گیرودار کوتاهی روزیم و درازی شب و بیداری خیل قلندران قدرقدرت و تبانی و تعامل و تعاونوا علی الفسق و الفجور و فساد و اختلاس و اختلاء خزانۀ عمومی و امتلاء خزانۀ خصوصی و التقام و التذاذ و عشق و حال فوق‌اختصاصی حضرات از بیت‌المال و خنده به ریش ملت و مملکتی که خوش‌خیالانه از چرندگان مراتع ملی‌اش توقع توسعه و تحول دارد! باری رابطه هست میان سردی هوای حاکم بر جامعه و گرمی بازار جرائم مالی، میان پوشش شب و پویش پاکسازی ثروت ملت- و چه پوششی بالاتر از تظاهر به شعائر دینی و مذهبی و عقیدتی و انقلابی در سرزمینی که ریا برای رونق بازار هم که شده واجد ارج و قرب است و سرانجام میان همدستی کج‌دستان شب‌زنده‌دار و تنگدستی مردمان خواب‌زده‌ای که باور نمی‌کنند هرچه سردی و تاریکی‌ست از غروب خورشید صدق بر آسمان این سرزمین است!

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, دزدی اختلاس فساد

[ پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 فراتلفیق‌گرایی، برای رهایی - بخش چهارم
✍️ حسین شیران

.

بر اساس آنچه در قالب حکایت پیل مولوی گفته شد ایدئولوژی‌ها معارفی معطوف و مربوط به واقعیت و یا حقیقت امر معینی هستند که عموما بر اساس احساس و ادراک بخشی از آن واقعیت و حقیقت، و نه هرگز تمامی آن، پدید آمده‌اند؛ بر این اساس نه می‌توان ایدئولوژی‌ها را همه باطل دانست و دورشان ریخت- چرا که هیچ بی‌ارتباط با واقعیت و حقیقت امر نیستند و دست‌کم هر کدام بخشی از آن را دربردارند، و نه می‌توان همه را باور داشت- چه بدلیل عدم امکان احساس و ادراک کامل واقعیت و حقیقت هرگز مبین و معرف کل هم نیستند: "چشم حس همچون کف دستست و بس | نیست کف را بر همه‌ی او دسترس".

.

ایدئولوژی در واقع ترکیبی از "افهام و اوهام" است و همین کم و کیف مواجهه با آن را حساس می‌سازد. تشخیص اینکه چه حدی از یک ایدئولوژی حاصل افهام واقعیت و حقیقت و چه حدی از آن حاصل اوهام پیرامون آن‌هاست دشوار است- حتی برای خود سازنده و پردازنده‌اش، چه او در مقام ایجاد یک ایدئولوژی قائل به اوهام که نیست بلکه همه ساخته و پرداخته‌هایش را حاصل فهم دقیق و درست واقعیت و حقیقت و از این جهت بس قابل اعتناء و اعتماد و حتی لایق ایمان می‌داند! اما بواقع او اگر هم در شناخت جزئی از واقعیت و حقیقت صادق باشد در تعمیم آن به کل و شناخت کل دچار توهم است.

.

یافته‌های علم روان‌شناسی اجتماعی بویژه مکتب گشتالت، که حول محور پدیده‌ی ادراک تحقیق می‌کنند، هم احکام حکایت پیل مولوی را تأیید می‌کنند- این‌که هیچ‌کس قادر نیست تمامی آن‌چه در پیرامون‌اش می‌گذرد و یا وجود دارد را تمام و کمال احساس و ادراک کند بلکه بصورت موردی و مقطعی جزئیاتی از آن را احساس و ادراک می‌کند و بعد بمثابه‌ی یک واقعیت و حقیقت تام آن را تلقین و تفسیر و تبلیغ می‌کند. فلذا می‌توان گفت که ما همواره با بت‌ها و بدل‌هایی از واقعیت و حقیقت امر مواجه هستیم و نه خود آن‌ها، و این ناشی از تاریکی حاکم بر شناخت ماست- چون اصل‌اش را نداریم و نمی‌شناسیم و نمی‌شناسند بدل‌اش را تحویل می‌دهیم.

.

این‌که ایدئولوژی "شبه‌معرفت" تلقی می‌گردد و به خیل اوصافی همچون موهوم و منحرف و مجعول و مغشوش و مشکوک مزین می‌گردد ناشی از همین آمیخته بودن افهام و اوهام در آن است. این خود واقعیتی‌ست که هست و باید با آن بنحو اصولی برخورد کرد. بدوا ما را گریزی از رویش ناگزیر ایدئولوژی‌ها نیست- آن‌ها سعی و کوششی- هرچند ناقص و نارسا - برای فهم وقایع و حقایق عالم‌اند و از این جهت حائز ارزش و اهمیت‌اند. ایرادشان اگر آمیخته بودن‌شان با اوهام است ضرورتا باید فکری به حال اوهام‌شان بکنیم.

.
(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیق‌گرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology

[ دوشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]