🌓 آشنایی با ایسمها
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران
.
بخش بیست و ششم:
⏺ ضدقانونگرایی (آنتینومیانیسم) Antinomianism
.
ضدقانونگرایی (آنتینومیانیسم؛ برگرفته از واژهی یونانی anti به معنای مخالف و nomos به معنای قانون) آموزهایست که معتقد است مسیحیان موظف به اطاعت از قوانین اخلاقی یا کتاب مقدس، بهویژه قوانین عهد عتیق (همچون ختنهی مردان) نیستند و نجات بشر تنها با ایمان و فیض الهی حاصل میشود. این نوع نگرش در مسیحیت اولیه و در قرون وسطی به برخی از فرقههای بدعتگذار اجازه میداد تا به جواز فعالیت جنسی تن در دهند، با این وجود دیدگاههای ضدقانونگرایی در طول اصلاحات پروتستانتیسم در قرن شانزدهم شکوفا شد و توسط گروههای سختگیر و زاهدی مانند آناباپتیستها مورد حمایت قرار گرفت (ببینید آناباپتیسم را).
.
البته مارتین لوتر [بنیانگذار نهضت پروتستانتیسم] Martin Luther (1483–1546) خود با این دیدگاه مخالف بود و در سال 1539 رسالهی "برعلیه ضدقانونگراها" را نوشت تا ایدههای یوهانس آگریکولا Johannes Agricola (1494–1566) را رد کند؛ آگریکولا نخستین کسی بود که در عصر اصلاحات معتقد بود اگر غیرمسیحیان تابع قوانین موسی هستند مسیحیان نیستند چرا که اینها تنها در برابر انجیل پاسخگو هستند. آگریکولا، که در نهایت از این عقیده برگشت، اعتقاد داشت که خداوند با فرد گناهکار نه باخشم که با ترحم رفتار میکند.
.
ضدقانونگرایی همچنان بهعنوان یکی از ویژگیهای چند فرقهی پروتستانی، از منونیتها و آناباپتیستها گرفته تا کواکرها (که در نظر آنها نوری از خدا که در درون هر فرد وجود دارد بر کتاب مقدس ارجحیت دارد) باقی مانده است (ببینید کواکریسم را).
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی
[ شنبه ۹ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و پنجم
✍️ حسین شیران
.
اندیشهی جمهوریت، به معنا و مفهوم مدرنی که اکنون مدنظر ماست، به واقع از بیرون و از بلاد غرب رو سوی ایران وزیدن گرفته، و گرنه به خود ما اگر که بود حکایت سلطانی و ظلاللهی همچنان ادامه داشت، کما اینکه هنوز هم هیچ جای دوری نرفته و نیم قرن نشده خیلیها هوس سلطنت سرشان زده و پشیمان از پسزنی پادشاه پای شاهپور را پیش کشیدهاند! به هر حال طنین طبع ایرانی است و ما هم خواهناخواه تابع آن؛ در طول تاریخ هم به هر دلیل از این پس و پیش کشیدنها و پس و پیش افتادنها کم نداشتهایم!
.
نخست در اواخر قرن 12 شمسی و در جریان سلطهی قاجاریه بود که جرقهی این اندیشه توسط «میرزاصالح شیرازی»، همو که نخستین روزنامه را در ایران راه انداخت، زده شد؛ او که از نخستین فرنگرفتگان به فرمان عباسمیرزا بود در بازگشت به ایران در قالب سفرنامهای (⬇️) ایدهی جمهوریت و حاکمیت قانون را به جان تیره و تاریک تفکر سیاسی سلطنتمحور ایران انداخت؛ نیم قرن بعد او در میانهی قرن 13 «میرزایوسفخان تبریزی» در این باب رسالهی «یک کلمه» (⬇️) را نوشت که با استقبال ویژهای همراه شد- از بس رسالهاش را بر سرش زدند کور شد!
.
اینها و بسی بیش از اینها اگرچه جرقهها و ضربههای کوچکی بودند و بظاهر بجایی نرسیدند- چرا که پیشتر زمینهای برایشان فراهم نبود، اما حتی کوچکترین ضربهها هم بسی بیش از آنچه که فکر میشود اثر خود را میگذارند و تحققا خود زمینهای میشوند برای ضربات دیگر؛ و در واقع با همین پیشضربهها و پیشزمینهها بود که «انقلاب مشروطیت» به مثابهی نخستین نماد و نمودی از «ارادهی عمومی» در ایران به قصد محدود و مشروط کردن قدرت پادشاه قد علم کرد و سرانجام با صدور فرمان مشروطیت در سال 1285 به تدوین نخستین «قانون اساسی» و نخستین «مجلس ملی» انجامید.
.
این مجلس اگرچه خیلی زود با «ارادهی پادشاه» بعدی به توپ بسته شد و مجلسیون تارومار شدند اما دیگر کار از کار گذشته و مادر مشروطیت به هر زحمتی «جنین جمهوریت» را در رحم خود پرورده و متولد ساخته بود و به هر شکل جمهوریت ایران هم جسمیتی یافته بود. این جسم از آن زمان تاکنون چون «طفل صغیر ناتنی»ای بارها از این و آن توسری خورده و قهرا از اصل و اساس خویش دور افتاده است، اما یقینا "هر کسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش"؛ در همه جا و حتی خود غرب و خاصه فرانسه خاستگاه این ایده هم جمهوریت بارها از اسب افتاد اما از اصل نیفتاد. پیگیری مابقی رسالت رسمی ازپیآیندگان است.
.
(باقی در بخش بعد)
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ سه شنبه ۵ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی جنبشهای مردمی - بخش نهم
✍️ حسین شیران
.
باری، بهواقع بر این قرار و مدارهاست که میبینیم اغلبِ مردمان علیرغم آگاهیهایی که دارند در مقاطع و مواقع مختلف اغلب جانب احتیاط را در پیش گرفته، بسی سفت و سخت در دایرهی مصالح و منافع خود بست مینشینند و "به این سادگیها" زمام خویش به دست آگاهیشان نمیدهند و "به این زودیها" پای از دایرهی این اعتکاف بیرون نمینهند. بدیهیست این اغلب را اگر از کل کسر کنیم جز اندکی، که بعد از هر بار جنبش و جهش اندکتر هم میشوند، چیزی در میان، و یا بهتر بگویم، میدان نمیماند.
.
بهتر است این را هر آنکه بهراستی در اندیشهی تحرکزایی و تحولخواهیست، پیش و بیش از هر چیز، بهعنوان یک "واقعیت اجتماعی"ِ برآمده از طبیعت معمول آدمی دریابد و هر آن قول و فعلی که دارد را بدوا بر این اصل و اساس سازمان بخشد. سرزنش این ویژگی (منفعتگرایی و مصلحتگرایی و به تبع آن مصالحهگری و محافظهکاری در مواجهه با قدرت) یعنی سرزنش و سرکوفت و در واقع سرکوب اغلب مردمان، و این هیچ شیوهی خوبی برای شروع نیست.
.
اغلب مردمان یعنی توده؛ و توده یعنی سهل و ممتنعترین پدیدهی اجتماعی- هم برای مطالعه و هم برای مداخله؛ از این جهت نه هیچ جامعهشناسان و جامعهاندیشان در "تودهشناسی" و نه هیچ مصلحان- از خیل پیغمبران گرفته تا خیل روشنگران، در "تودهرهایی" راه آسانی در پیش داشته و دارند. بزرگترین چالش برای همه همین مواجهه با توده بوده و است. بر این اساس نباید به این سادگی از توده توقع داشت به صرف آگاهی تکان خورده و تغییراتی در اوضاع و احوالاش بدهد. تکان دادن توده، فراتر از تخصص و تعهد، هم "هنر" میخواهد هم "حوصله".
.
توده تکاور نیست، توده دلاور نیست، توده جنگاور نیست، که به یک فرمان تکان خورده خود را از قید و بندهای عینی و ذهنیای که پشت هر کدام تاریخ خوابیده رها سازد. این قید و بندها را حاکمان طی قرون متمادی از باب استیلا و استثمار ساخته و پرداخته و بر گردهی تودهها انداختهاند. بزرگترین این قید و بندها همین "معیشتاندیشی" است؛ این بزرگترین قید و بند توده نتیجهی بزرگترین طرح و ترفند حاکمان در کنترل توده یعنی "کنترل معیشت" بوده و است تا مباد فارغ از نیازهای اولیهیشان شاخ شده کاخها را نشانه روند. حاکمان خوب میدانند توده مادام که درگیر معیشت باشد ناگزیر همه آگاهیها را در خود جذب و هضم کرده، بیهیچ هودهای دفع خواهد کرد. چاره چیست؟
.
(باقی در بخش بعد)
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی
[ شنبه ۲ دی ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش سوم
✍️ حسین شیران
.
درک حکایت پیل مولوی مستلزم درک برخی فرضها و پیشفرضهاست، از جمله اینکه حقیقت همواره بزرگتر از آنست که در ظرف محدود ذهن یک فرد بگنجد. بر این اساس امکان احساس و ادراک یکضرب و یکنفرهی حقیقت وجود ندارد. هیچکس هیچ شناخت پیشینی از کم و کیف حقیقت ندارد اما از وجود آن آگاه است و همین حقیقتجویی را ممکن و موجه میدارد. هر فرد بر اساس موضع و موقعیت و ویژگیهای فردی و فکری و زمینهای و زمانی خود اقدام به حقیقتجویی میکند و در بهترین حالت تنها به احساس و ادراک بخشی از حقیقت نائل میآید و نه هرگز تمامی آن.
.
تا اینجای کار هیچ ایرادی بر هیچ کسی نیست، از اینجا به بعد است که مشکلات خطیر و خطرناکی در مقام شناخت حقیقت پیش میآیند- دقیقا از زمانی که هرکس فرادست بودن حقیقت را فراموش میکند و خیال میکند با ادراک بخش کوچکی از حقیقت تمامی آن را در مشت دارد! آنکه به احساس و ادراک خرطوم نائل آمده کلیت پیل را همچو ناودانی میداند، آنکه به گوش پیل دست مالیده بادبیزناش میخواند، آنکه پای پیل را لمس کرده عین عمود میانگاردش و آن هم که دست بر پشت پیل نهاده تختاش تلقی میکند! باری، به این قرار یک حقیقت واحد عناوین مختلف به خود میگیرد:
.
همچنین هر یک به جزوی که رسید | فهم آن میکرد هر جا میشنید
از نظرگه گفتشان شد مختلف | آن یکی دالاش لقب داد این الف
.
اساسا خطایی سنگینتر و سهمگینتر از تعمیم ویژگیهای جزء به کل و تحمیل و تحویل جزء بجای کل نیست؛ جزء کجا و کل کجا؟ ویژگیهای تمامی اجزاء را هم که باهم جمع کنیم باز تمامی ویژگیهای کل نمیشود، چه کل چیزی فرا و ورای جمع اجزای تشکیلدهنده است، بر این اساس مشخص است اگرکه هستی و هویت یک جزء را به کل نسبت دهیم تا کجا در حق هستی و هویت کل اجحاف کردهایم! این دقیقا آن کاریست که ایدئولوژیها در حق حقایق عالم میکنند و از این جهت هیچ چیزی به اندازهی ایدئولوژیهایی که یک حقیقت را توصیف میکنند در حق آن ظلم نمیکنند!
.
ایدئولوژیها فکر میکنند در خدمت حقایق عالماند، چه آنها را در نزد مردمان برجسته و بزرگ میسازند اما در واقع چیزی که برجسته و بزرگ میشود خود ایدئولوژیها و خود ایدئولوژیپردازها هستند و چیزی که کوچک میشود همانا حقایق عالماند، چه هر چیزی که باعث شود حقیقتی کم جلوه داده شود در واقع آن را خوار و حقیر ساخته است و بعد هرچه بیشتر بخواهد جای خالی کمبودها را با توضیحات و توجیهات بیشتر پر کند بس ایدئولوژیتر میشود، چه بهترین حملهها بدترین دفاعهاست. با اینحال چاره چیست؟ آیا ایدئولوژیها فاقد ارزش و اهمیتاند؟ آیا همه باطلاند و باید همه را دور ریخت؟ ...
.
(پاسخ در بخش بعد)
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش دوم
✍️ حسین شیران
.
اگرکه کثرت ایدئولوژیهای تفسیرگر و تغییرگر جهان اینک مهمترین مسألهی جهان زیست ماست نخست ببینیم این کثرت چگونه حادث میشود. برای این منظور هیچ چیز، به باور من، به اندازهی "حکایت پیل مولانا" گویا نیست. اگرکه پدیدارشناسی، مطالعه و توصیف پدیدهها از هر نوع بر اساس نحوهی بروز و تجلی آنها قبل از هرگونه ارزشگزاری و قضاوت ارزشی باشد این حکایت پرمغز در دفتر سوم مثنوی معنوی یک روایت پدیدارشناسانهی ناب از چگونگی پیدایش ایدئولوژیهاست- بسی پیش از آنکه این عنوان باب شود.
.
پیل اندر خانهی تاریک بود | عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدناش مردم بسی | اندر آن ظلمت همیشد هر کسی
دیدناش با چشم چون ممکن نبود | اندر آن تاریکیاش کف میبسود
.
در هر سه بیت آغازین تکیه و تأکید مولوی بر ظلمت و تاریکی حاکم بر فضا و اصل ماجرا (پیل = حقیقت) است؛ این حکایت از خود مولانا نیست پیش از او کسان دیگری همچون غزالی و سنایی هم آن را آوردهاند منتهی آنها عارفانه فضا را روشن و افراد را نابینا توصیف کردهاند ولی مولوی حکیمانه افراد را بینا و فضا را تاریک به تصویر کشیده است. حکایت مولوی بس ارزندهتر و آموزندهتر و برازندهتر است چه اصل مسأله نابینایی مطلق و ذاتی انسان نیست بلکه نابینایی نسبی و ناشی از شرایط محیطیست. سعدی هم که میگوید: "حقیقت سراییست آراسته | هوا و هوس گرد برخاسته؛ نبینی که هرجا که برخاست گرد | نبیند نظر گرچه بیناست مرد"، مشخصا بر این نظر است.
.
انسان بواقع در قبال و یا در مقابل حقیقت کور نیست اما اینکه چرا همواره در راه کشف و شرح و وصف آن میلنگد نخست بخاطر پوشیده و پشت پرده و دور از نظر بودن خود حقیقت است- ارزش و اهمیت کشف حقیقت هم به همین است؛ و بعد ظرفیت احساس و ادراک انسان محدود و مستعد اشتباه و انحراف است؛ در تأثیر تغییرات و تحولات فضای حاکم بر احساس و ادراک هم که تردیدی نیست. در کل کم و کیف کار متأثر از سه عامل متغیر است: ۱- موقعیت و ویژگیهای ادراکشونده (مُدرَک) ۲- موقعیت و ویژگیهای ادراککننده (مُدرِک) ۳- زمینه و زمان ادراک؛ نتیجه تفاوت در دریافتهاست.
.
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد | گفت همچون ناودانست این نهاد
آن یکی را دست بر گوشاش رسید | آن برو چون بادبیزن شد پدید
آن یکی را کف چو بر پایش بسود | گفت شکل پیل دیدم چون عمود
آن یکی بر پشت او بنهاد دست | گفت خود این پیل چون تختی بدست
.
(ادامه در بخش بعد)
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ یکشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 فراتلفیقگرایی، راهی برای رهایی - بخش اول
✍️ حسین شیران
.
رهایی از چه؟ پیش از هر چیز لازم است به این پرسش مهم بپردازیم، چه این در واقع در حکم بیان مسألهی ماست و بیان مسأله اصولا و اساسا مقدم بر بیان راه و روشی برای حل و فصل آن است. بدیهیست هرجا سخن از رهاییست یعنی بدوا آنجا "قید و بندی" و بعد به تبع آن "درد و رنجی" در کار است و طبعا در یک چنین شرایطیست که اندیشه به رهایی یک ضرورت محسوب میشود وگرنه بی قید و بند و بی درد و رنج طرح راهی برای رهایی از بیخ و بن بلامحل و بلاموضوع میگردد.
.
بر این اساس نخست ببینیم قید و بند ما چیست و کجاست و بعد درد و رنج ما از آن چیست و کجاست و در نهایت برویم در پی راهی برای رهایی از آن. قید و بند ما اینجا و در این بحث مشخصا "کثرت" است، کثرت در ایدئولوژیها- ایدئولوژی نه به معنا و مفهوم لغویاش "علم به ایدهها"، که اگرش مسخ و غصب نمیشد امروز بهترین و مفیدترین و در عین حال ضروریترین علمها بود، بلکه به معنا و مفهوم رایجاش "منظومهای از ایدهها"؛ و ایده یعنی "طرح فکری و تصور ذهنی خلاقانه و نوآورانه برای عمل".
.
ارزش و اهمیت ایدئولوژی بدوا در همین یعنی "معرفتی معطوف به عمل بودن"اش است؛ به بیان دیگر خوبی ایدئولوژی اینست که تنها نظرا به "تفسیر جهان" بسنده نمیکند بلکه مضاف بر آن عملا به "تغییر جهان" هم میکوشد اما همین خود بلافاصله به مسألهسازترین ویژگی ایدئولوژی تبدیل میشود چرا که ما نه یک فرد یا یک گروه بلکه بواقع افراد و گروههای متکثر و در نتیجه ایدئولوژیهای متکثر داریم که هر کدام حسب تفسیر خاص خود از جهان میخواهند بنحوی خاص آن را تغییر دهند و این دقیقا آن چیزیست که جهان را سخت درهم و برهم ساخته است.
.
در این شرایط کثرت اگر از خیل ایدئولوژیهای حاکم بر جهان و جوامع بشری بپرسید کاملترین و کاراترین ایدئولوژی برای جهان زیست اجتماعی بشر کدامیک از شماست، همه بیتردید خواهند گفت: من! کاذبترین و کاهلترین شما کدام است؟ پاسخ: آنها! یعنی همه غیر از من! کدام ایدئولوژی باید حاکم گردد؟ من! کدامها باید از بین بروند؟ آنها! ... باری این موضع همهی ایدئولوژیها در مواجهه با یکدیگر است، همه خود را حق و دیگران را باطل میخوانند! همه هم در پی سلطهی ذهنی و عینی بر جهان و جوامع بشریاند! در این میان آیا ایدئولوژیای هست که به ضعف خود اقرار و به نابودی خود حکم دهد؟ نه، هرگز! در اینصورت چاره چیست؟ ...
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی Sociology, فراتلفیقگرایی MetaIntegrationism, فراوفاق MetaConsensus, فراایدئولوژی MetaIdeology
[ چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیست و چهارم
✍️ حسین شیران
.
دشواری خلق جمهوریت برای جامعه به دشواری خلق آدمیت برای آدمی و حتی بسی بالاتر از آن است، چرا که جمهوریت خود تابعی از آدمیت است. خلق خود آدم هیچ به دشواری این دو نبود، چه آنجا یکی «ارادهی الهی» بیبدیل و بیرقیب در کار بود که بیهیچ معطلیای جسم آدم از خاک سرشت و روحی و جانی در آن دمید و آدم آدم شد، اما اینجا پای هزارانهزار «ارادهی آدمی» غیرآگاه و غیرآزاد و غیرقابلجمع در میان است که به این راحتیها اجازهی جسم و جان و جریان گرفتن به «ارادهی عمومی» نمیدهد.
.
و بعد برخلاف جریان خلقت آدم که مخالفت یا معاندتی در کار نبود- جز من و من مختصر چند فرشته و نهایت سرپیچی یک ابلیس از سجده به آدم بعد خلقتاش، جمهوریت یا همان جریان ارادهی عمومی را از آغاز تا کنون همواره دشمنانی قدرقدرت بوده و ابلیسانی ابوالحیل که، به قول ویکتور هوگو، تا یکی دستلرزان خواسته شمعی در حرم تیره و تارش بیفروزد به سرعت چندی دست به چماق بر سرش ریخته و تارومارش کردهاند! بیجهت نیست بعد هزارانهزار سال زیست اجتماعی هنوز در خیلی از جوامع چراغ جمهوریت روشن و حتی موجود نیست!
.
جمهوریت از ارادهی عمومی و ارادهی عمومی از همآیی و همسویی و همجوشی ارادههای آدمیان پدید میآید؛ برای همین در نزد دشمنان جمهوریت هیچ حرکتی به اندازهی همگرایی ارادههای مردمان هراسانگیز نیست! برای همین «تفرقه بنداز و حکومت کن» شعار بیبدیل همه حکام تاریخ بوده و است! برای همین شکستن و گسستن ارادهی عمومی در دستور کار همهی حکومتها بوده و است! راستی، ارادهی عمومی اگر شاخ شود اعلیحضرتان کجا جل و پلاس حکمرانی خویش را پهن کنند؟
.
در هیچ کجای دنیا ارادهی عمومی با ارادهی حاکمان قابل جمع نبوده و نیست؛ ایندو دو پادشاهاند که به یک اقلیم نگنجند؛ پس در این میان لاجرم یکی، که خود معلوم است، باید درویش گردد تا آن یکی مجال پادشاهی یابد؛ درویش اساسا نباید چیزی داشته باشد برای همین در هر حکومتی همواره سه چیز اصلی و اساسی از مردم دریغ شده و باز میشود تا مباد گرد هم آیند و گردابی شوند و بساط حاکمان برچینند: 1. آگاهی 2. آزادی و 3. برابری؛ حاکمان خود خوب میدانند هر کجا این سه باهم نباشند هیچ ارادهی عمومی و برپایهی آن هیچ جمهوریتی برپا نخواهد بود!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی
[ دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
دوری در دنیای آمار - بخش دوم
ازدواج همجنسگرایان
.
.
تاکنون 37 کشور دنیا ازدواج همجنسگرایان را قانونی اعلام کردهاند. هلند در سال 2001 اولین و استونی که بنا دارد در آغاز سال 2024 به این جمع بپیوندد آخرین آنهاست. به توزیع این کشورها در نقشه توجه کنید؛ چه توضیح و تبیینی میتوان برای این توزیع داشت؟ نسبت این ازدواج با اخلاق و ادیان چیست؟ با خود جامعه چیست؟ بیتردید ازدواج همجنسگرایان یک حرکت ضدجامعوی است، چگونه و تحت چه شرایطی یک جامعه به تصویب قانونی بر ضد خود اقدام مینماید؟! ...
.
.
Social Problems of the World
World of Statistics
Same Sex Marriage
.
دنیای آمار - World of Statistics - Prison Population
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: دنیای آمار, ازدواج همجنسگرایان, مسائل اجتماعی, جامعه شناسی شرقی
[ شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]