هنر جامعهشناس شدن
🌓 زمینهشناسی در جامعهشناسی - بخش دوم
✍️ حسین شیران
باری، در زمینه و زمان حاضر، خواهناخواه جامعهشناسان و روزنامهنگاران و به این ترتیب جامعهشناسی و روزنامهنگاری روزبهروز بههم نزدیکتر و بههم شبیهتر میشوند؛ این روال و روند اگر هم برای روزنامهنگاری و روزنامهنگاران مغتنم باشد- چه برای روزنامهنگاری و روزنامهنگار نه فقط هیچ بد نیست بلکه یک ضرورت است که در مقام توصیف و تحلیل وقایع روزمره به اندیشههای اجتماعی و جامعهشناختی مسلح و مسلط گردد، برای جامعهشناسی و جامعهشناسان یک معضل و مسأله است که باید برطرف گردد- چه برای جامعهشناسی و جامعهشناس آفتی بالاتر از این نیست که در تحلیل و تبیین وقایع جامعه درگیر روزمرگیها و خردنگریها و جزءگراییها گردد.
لازمۀ علم جامعهشناسی "جامعنگری" در بستر "واقعنگری" است و لازمۀ جامعنگری در بستر واقعنگری استقرار در موضع و "موقعیت استهلال" است، (استهلال به همان معنی و مفهومی که خاصه در ماه رمضان در ارتباط با رؤیت ماه شوال بهکار میرود؛ حالیا چون اصطلاح دیگری به ذهنام نمیرسد برای بیان منظور خود از این اصطلاح استفاده میکنم تا بعد*). موقعیت استهلال برای یک جامعهشناس موقعیتی است که در آن و از آن جمیع عوامل و عناصر دخیل در وقوع یک پدیده قابل مشاهده باشد. هر گاه یک یا چند عامل از نظر پنهان بماند بدیهی است تحلیل و تبیین ارائه شده ناقص و ناکارآمد و غیرجامعهشناختی خواهد بود.
موقعیت استهلال یک نقطۀ ثابتی نیست- چه اگر بود جامعهشناسشدن امری ساده و سهلالوصول میبود- بلکه حسب زمینه و زمان و عوامل و عناصر دخیل و نیز نوع پدیده به شدت متغیر و مستلزم "کنارهگیری|درگیری" حسابشده است و از این جهت است که شناسایی صحیح این موقعیت و استقرار و استدلال جامعهشناسانه در آن امری بسیار حساس و حیاتی و به معنای واقعی کلمه یک هنر است، "هنر جامعهشناس شدن"؛ یک چنین هنری حالیا از من و امثال من که هنوز نحوۀ استقرار و استدلال خود در مواجهه با پدیدههای اجتماعی را بدرستی نمیدانیم البته که دور است، مگر اینکه خوب اصل "کنارهگیری | درگیری" حسابشده را دریابیم. در این خصوص در بخش بعد بیشتر خواهیم خواند.
* ضمن دعوت دوستان به هماندیشی در این خصوص، لطفا اگر گزینۀ مناسبی بهجای این اصطلاح به ذهنتان میرسد پیشنهاد بدهید.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, زمینه شناسی, هنر جامعهشناس شدن
[ یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
هنر جامعهشناس شدن
🌓 زمینهشناسی در جامعهشناسی - بخش اول
✍️ حسین شیران
یکی از مهمترین نکاتی که یک جامعهشناس یا جامعهاندیش ضرورتاً باید در تفکرات و تأملات خود در رابطه با هر پدیدۀ اجتماعی در نظر داشته باشد توجه و تمرکز بر "زمینه"ایست که آن پدیده در آن و یا تحت تأثیر آن رخ داده و یا میدهد. این مهم اگرچه از نخستین و محوریترین آموزههای علم جامعهشناسی است با اینحال آنسان که باید و شاید در تفکرات و تأملات ما ملحوظ و ملموس نیست و از این جهت اغلب تحلیلها و تفسیرهای جامعهشناختی ما از فقدان جامعیت رنج میبرند و عملاً و نظراً در تبیین وقایع جامعه لنگ میزنند.
فضای مجازی و شبکههای اجتماعیاش با وجود همۀ منافع و مزایایی که برای همه از جمله جامعهشناسی داشته و دارد با ایجاد محدودیتهایی چند خواهناخواه همه را به سمتوسوی "اندکاندیشی" و "کوتهنگاری" سوق داده و از یکسو کاربران را وادار ساخته نقطهنظراتشان را نهایت در چند سطر بنویسند و قال قضیه را بکنند از سوی دیگر هم خوانندگان را طوری بار آورده که از خیل مطالب منتشره، اغلب آنچه مختصر (هرچند بیفایده) است را بخوانند و از خیر مطالب بلندبالا (هرچند مفید) بگذرند!
به هر حال عصر عصر عجله است، آن هم اغلب برای هیچ و پوچ، و دیگر دورۀ نشستن و باحوصله چند جلد کتاب خواندن گذشته و حال، خواندن به کنار، ما حتی حوصلۀ نشستن و فیلم دیدن را هم نداریم و اغلب تلاش میکنیم یک فیلم را در کمترین حجم و در کمترین زمان آن هم با دور تند ببینیم و از سرش بگذریم! به عنوان مثال، همین خود یک "زمینه" است که بر کموکیف کار اثر گذاشته و خواهناخواه جامعهشناسی و جامعهاندیشیهای ما را اسیر "خُردگرایی"ها و "سطحینگری"ها و "جزءاندیشی"ها ساخته و هر روز بیش از دیروز به رویدادمحوری و روزمرهنویسی و روزنامهنگاری نزدیکتر کرده است.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, زمینه شناسی, هنر جامعهشناس شدن
[ جمعه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آشنایی با ایسمها
🌓 از کتاب ایسمها Book of isms
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران
⏺بخش هشتم: Ageism سنگرایی
یک نوع تبعیض علیه سالمندان بر اساس سنشان. این واژه در سال 1969 توسط یک آمریکایی، رابرت باتلر Robert Butler متخصص پیریشناسی Gerontologist باب شد و از آن زمان بخشی اساسی از واژگان صحیح سیاسی گشته است، دستکم از این باب قدرت رأی دادن افراد سالمند در مردمسالاریهای غربی با بالا رفتن امید به زندگی و پایین آمدن نرخ زاد و ولد افزایش یافته است. در واکنش به این امر، بسیاری از دولتها قوانینی را تصویب کردهاند که سنین بازنشستگی اجباری و سایر اقدامات مشابه "سنگرایانه" را منع میکند. از نظر فرهنگی، به نظر میرسد سنگرایی در جوامع غربی جوانگرا جا افتاده است، چنانچه رهبران ملی آنها اغلب زمانی انتخاب میشوند که در دهۀ 40 زندگیشان به سر میبرند در حالیکه در آسیای شرقی این افراد پیر هستند که مورد احترام هستند، و این شامل دنیای سیاست هم میشود.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, Ageism سنگرایی
[ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
پنجرۀ جمعیتی ایران؛ پنجرهای باز به بیهودگی
حسین شیران
در جمعیتشناسی یک مفهوم مهمی داریم با عنوان "پنجرۀ جمعیتی" که بر پایه ساختار سنی جمعیت تعریف و تعیین میشود؛ به این ترتیب که هرگاه نسبت "جمعیت فعال" (کاری) یک کشور (سنین مابین 15 الی 65 سالگی) به جمعیت غیرفعالاش (زیر 15 سال و بالای 65 سال) به بیشترین حد خود برسد- به بیانی دیگر هرگاه دوسوم جمعیت یک کشور در سنین فعالیت باشند، میگویند آن کشور به مرحلۀ پنجرۀ جمعیتی رسیده است.
بر این اساس جمعیتشناسان در سیر تکامل جمعیت یک کشور سه مرحلۀ اساسی از هم متمایز میسازند: 1. مرحلۀ پیشاپنجره که در آن 30% (یا بیشتر) از جمعیت کشور را افراد زیر 15 سال تشکیل میدهند 2. مرحلۀ پنجره که در آن کمتر از 30% جمعیت زیر 15 سال و کمتر از 15% بالای 64 سال هستند و باقی بین سنین 15 الی 65 سالگی قرار دارند و 3. مرحلۀ پساپنجره که 15% یا بیشتر بالای 64 سال و کهنسال هستند.
پنجرۀ جمعیتی در سیر تاریخ جمعیت یک کشور فقط یکبار اتفاق میافتد و عمر به نسبت کوتاهی در حد چهار دهه دارد. ارزش و اهمیت پنجرۀ جمعیتی در تأمین و تدارک طلایی نیروی کار لازم برای توسعۀ یک کشور است و از این جهت برای هر ملتی یک فرصت و موهبت ویژه تلقی میگردد که اگر بهینه و بابرنامه از آن استفاده شود واجد ثمرات مثالزدنی خواهد بود و گرنه که همچون ابر بهاری سریع از سر جامعه و جمعیت کشور خواهد گذشت و بعد نه فقط حسرت بیبهرگی را به دل خواهد گذاشت بلکه جامعۀ توسعهنیافته را با مسألۀ خطیری چون فقدان نیروی کار لازم از یکسو و خیل جمعیت پیر و ناتوان محتاج مراقبت از سوی دیگر روبرو خواهد ساخت.
طبق سرشماری سال 1395 حدود 70% جمعیت ایران همینک در محدودۀ سنی 15 الی 65 سالگی قرار دارند و از این نظر با این حجم از جمعیت فعال ایران اکنون در فاز پنجرۀ جمعیتی قرار دارد؛ این پنجره عملاً از سال 1385 باز شده و تا سال 1425 باز خواهد ماند و بعد از آن با گذار تدریجی جمعیت به سنین کهنسالی بسته خواهد شد. بسیاری از کشورها در آمریکای لاتین و جنوب شرقی آسیا بهخوبی از این فرصت و موهبت جمعیتی استفاده کرده و خود را توسعه داده و باز میدهند و ما 15 سال از این فرصت گذشته و تنها 25 سال دیگر مهلت داریم و امیدواریم که بتوانیم از آن بهنحو احسن استفاده کنیم.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جمعیت شناسی, پنجره جمعیتی ایران
[ چهارشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی انقلاب و ضدانقلاب - بخش سوم
✍️ حسین شیران
باری، در حال حاضر تعقیب تحقق مصادیق و مؤلفههای دموکراسی در سراسر جهان در دستور کار ملتهاست و دیگر، در گذار از دورهی فوران ایدئولوژیها، برای ملتها فرقی نمیکند چه کسانی با چه عناوینی بر ایشان حاکم هستند و همه کمابیش، حسب مرتبه و موقعیت خود در این کارزار، مطالباتی معین و مشخص در راستای مردمسالاری دارند و این حکایت از یک همدلی و همصدایی خاصی دارد که در سایهی توسعهی رسانههای جمعی و بویژه شبکههای اجتماعی در جهان حاصل شده و از این جهت یک دستاورد تاریخی کاملا نوین تلقی میگردد.
این همدلی و همصدایی ملتها در سرتاسر جهان خود نشان بارز عبور از ایدئولوژیهاست و به جای خود واجد ارزش اجتماعی بسیاریست، با این وجود این هرگز به معنای پایان ایدئولوژیها در عالم واقع نیست چرا که ایدئولوژیها، به عنوان یک واقعیت سیاسی_اجتماعی، همچنان در نقاط مختلف جهان هستند و همچنان نفس میکشند و به پشتوانهی برخورداری از قدرت و موقعیت همچنان خواستار تسلیم شدن ملتها و تعظیم و تکریم دیدن از سوی آنها و تعیین سرنوشت آنها هستند و برخی همچون طالبانیسم تازه بر سر قدرت آمدهاند! از سوی دیگر در بین مردمان هم هستند کسانی که هنوز ذهنیت ایدئولوژیپسند قرن نوزدهمی در اذهانشان حاکم است و تحت سیطرهی این ذهنیت مشتاقانه با ایدئولوژیها همزیستی دارند!
اینکه در اقصی نقاط جهان ملتها همچنان برای رسیدن به مراتبی از دموکراسی ضرورت انقلابها را زمزمه میکنند ناشی از تداوم حیات سیاسی_اجتماعی ایدئولوژیهاست؛ چون در اصل انقلابها معطوف و متوجه ایدئولوژیها هستند و به بیان دیگر این ایدئولوژیها هستند که اندیشه به انقلابها را باعث میشوند؛ اصولا هر کجا که صحبت از انقلاب است یعنی که اساسا ایدئولوژیای در کار است که مانع برخی تغییرات و تحولات است؛ اما براستی چرا و گونه میشود که ایدئولوژیها مانعی در برابر تغییرات و تحولات در راستای توسعه میگردند و اندیشه به انقلابها را سبب میشوند؟
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, دموکراسی مردمسالاری, جامعه شناسی انقلاب, جامعه شناسی سیاست
[ یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی، عشقی بیآب و نان1 - بخش چهارم
⏺ دکترهای پولدار، دکترهای بیپول2
✍️ حسین شیران
[1- "تقدیم به دوستانی که هر از چندگاهی از من میپرسند: "جامعهشناسی نان دارد؟"
2- عنوانی برگرفته از کتاب معروف "پدر پولدار، پدر بیپول" رابرت کیوساکی]
در مقایسۀ بازار کار اینکه از پزشکان شروع کردیم دلیلاش اینست که در حقیقت جامعهشناسان هم خواهناخواه و آگاهناآگاه "پزشکان جامعه" هستند، جامعهای که هم جسم دارد و هم جان و هم روان، و هر کدام هم هزار و یک آفت و بیماری و بلایای خاص خود را دارند و مشخصاً تخصص و تعهد لازم برای شناخت و حل و فصلشان را میطلبند- چیزی که بهواقع آنسان که باید و شاید نه وجود دارد و نه هیچ ضرورتی برای وجود داشتناش احساس میشود! هر کمی و کسری و کسادی هم که در این زمینه وجود دارد همه از همین "عدم احساس ضرورت" ناشی میشود.
به هر حال جامعه هم همچون انسان سیر تحول و تکامل خاص خود را دارد و ضرورتاً باید از یک مقاطع و مراحل مشخصی بگذرد تا به مرز "خوداحساسی" برسد، یعنی که بهمثابۀ یک موجود واقعی بدانحدی از خودآگاهی برسد که همچون یک انسان بالغ با ذهنیتی تکاملیافته که قادر به تشخیص و تفکیک مسأله از غیرمسأله و یا حالت مرضی از غیرمرضی است بر جسم و جان و روان خود اشراف لازم را داشته و مسائل و مشکلات عام و خاص هر کدام را احساس کرده و شفاجویانه در پی دوا و درماناش باشد. یک چنین "ذهنیت خودآگاه و خودارزیابی" به آن شکل هنوز در جامعه شکل و یا جان نگرفته است.
و بعد فقط این جامعه نیست که هنوز به مقاطع و مراحلی از تحول و تکامل خود دستنیافته، بهتبع آن و بسی بیش از آن، علم مطالعۀ آن یعنی جامعهشناسی هم هنوز بدانحدی از تحول و تکامل نرسیده و عملاً و نظراً واجد آن تخصص و توانایی نگشته که همچون علم پزشکی قادر به تشخیص و تداوی مسائل و مشکلات متعدد و متنوع موضوع مورد مطالعۀ خود یعنی جامعه باشد و حالیا همچون نوجوانی که میداند عملاً هست و چندیست که از مادر متولد شده اما هنوز به آن شکل وارد گود زندگی نگشته، به آن حد از کمال نرسیده که بداند و بتواند وجود خود را به دیگران اثبات کند و هدف از هستی خویش را محقق سازد.
هر گاه جامعه به مرحلۀ خودآگاهی و خودارزیابی برسد و چشم و گوشاش بر کموکیف هستی خود و مسائل و مشکلات ابعاد گوناگوناش باز شود آنگاه خواهناخواه این احساس ضرورت در او بهوجود خواهد آمد که به علوم شناسنده و شناسانندۀ خویش بال و پر دهد و در راستای حل و فصل مسائلاش آنها را توسعه دهد- درست به همانگونه که چندیست به علوم پزشکی میدان داده و در راستای حل و فصل مسائل و مشکلات جسم و روان افراد تا بهحد یک وزارتخانه پرورده است.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران
[ جمعه ۲۶ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی، عشقی بیآب و نان1 - بخش سوم
⏺ دکترهای پولدار، دکترهای بیپول2
✍️ حسین شیران
[1- "تقدیم به دوستانی که هر از چندگاهی از من میپرسند: "جامعهشناسی نان دارد؟"
2- عنوانی برگرفته از کتاب معروف "پدر پولدار، پدر بیپول" رابرت کیوساکی]
رفت و برگشتام به طبقهی ششم (مطب جراح زیبایی) بیش از یک ربع طول نکشید که البته بیشترش صرف آسانسور شد. هنوز 45 دقیقه وقت داشتم. یک گوشهی نسبتا کم ازدحام نشستم و خواهناخواه در خصوص بازار نوظهور "مدیریت بدن" در جامعه به تأمل پرداختم. این بازار مبتنی بر یک امر اصلی و اساسی بود که به جای خود اصل قابل احترامی است: "خودانتقادی" مبتنی بر "خودارزیابی".
باری، در عصر حاضر مردم بسی خودارزیابتر و خودانتقادتر از قبل شدهاند اما به نظر میرسد این بیشتر در حوزهی جسم (ظاهر) بوده و است و نه لزوما سایر حوزهها! به بیان دیگر حالا توجه و تمرکز بر ظاهر بسی بیشتر از توجه و تمرکز بر باطن خود را نشان میدهد. مردم پیوسته بدن و بویژه سیمای خود را زیر نظر دارند و بر پایهی یک سری ملاکها و معیارهای زیباییشناختی آن را ازریابی میکنند و نقاط مغایر با آن را به عنوان عیوبی که باید برطرف شوند مدنظر قرار میدهند.
در مطب متخصصین زیبایی احساسی مبنی بر اینکه وضعیت اقتصادی مردم بد است به شما دست نمیدهد؛ خیل مردمانی را میبینید که فارغ از دغدغههای اقتصادی به جد دنبال رفع عیوب ظاهری خود هستند و ارزش و اهمیت اجتماعی و روانشناختی یک چنین امری را بسی فراتر از صرف هزینههای کلان و تحمل دردها و رنجهای ناشی از جراحی میدانند. هر چه هست یک چنین توجه و تمرکزی را ما در سایر حوزهها نمیبینیم.
از جا بلند شدم و به یکی دو مطب روانپزشکی و روانشناسی بالینی هم در آن ساختمان سر زدم. بازار روان هیچ همچو بازار بدن داغ نیست چون برخلاف بازار بدن اختیاری و داوطلبانه نیست و مراجعهکننده کمتر خود به پای خود به این مطبها مراجعه میکند و در صورت مراجعه هم سعی میکند به چشم نیاید که مباد انگ بیمار روانی بخورد. واقعیت اینست بهداشت و سلامت ذهن کمتر مورد توجه است و خودارزیابی و خودانتقادی در این حوزه به مراتب کمتر از حوزهی جسم است.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران
[ سه شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی، عشقی بیآب و نان1 - بخش دوم
⏺ دکترهای پولدار، دکترهای بیپول2
✍️ حسین شیران
[1- "تقدیم به دوستانی که هر از چندگاهی از من میپرسند: "جامعهشناسی نان دارد؟"
2- عنوانی برگرفته از کتاب معروف "پدر پولدار، پدر بیپول" رابرت کیوساکی]
بزودی مشخص شد کار ما در ساختمان پزشکان تا یک ساعت بعد راه نخواهد افتاد؛ ترجیح دادم این یک ساعت را گوشهای بنشینم صفحاتی از کتابهایی که همیشه در گوشی دارم بخوانم. از مقابل تابلوی راهنمای طبقات که رد میشدم از دیدن نام یک آشنای دوران دانشگاه بسی ذوقزده شدم؛ فوقتخصص جراحی پلاستیک و زیبایی گرفته و حالا در طبقۀ ششم این ساختمان مطب دایر کرده بود. چه جالب و چه نزدیک! نظرم عوض شد ترغیب شدم بعد سالها بروم سری به او بزنم.
برای رفتن به طبقهی ششم دقایقی مقابل یکی از آسانسورها ایستادم تا که رسید. ظرفیت 20 نفر بود اما ملاک عمل که عدد نبود تا جا داشت مردم سوار میشدند، هر چند جای خوشبختی بود همه ماسک داشتند. جلوی مطب که شلوغ بود، نزدیکتر که رفتم دیدم داخل مطب هم شلوغ است و بزودی دریافتم افراد سرگردان در سالن هم اغلب مراجعین او هستند و خلاصه که سرش خیلیخیلی شلوغ است.
هیچ تصور نمیکردم به این زودی کارش بگیرد. در همان چند دقیقه، هم از تابلوی مطب، هم اعلانات در و دیوار، هم ظاهر مراجعین و هم اظهارات جستهگریختهشان میشد فهمید که به هیچ نوع عمل جراحی زیبایی نه نمیگوید؛ از ابرو و دماغ و دهان و گوش و گونه بگیر تا سینه و شکم و زیرشکم و حتی عضلات ران! خلاصه که آن حوالی "بازار مدیریت بدن" داغداغ بود و جناب دکتر واقعا هیچ فرصت سر خاراندن نداشت. دیگر در این میان اینکه یک دوست جامعهشناس سرگردان بخواهد با خوشوبشی غیرضرور وقتی از او بگیرد هیچ توجیهی نداشت.
برگشتم مقابل آسانسوری که از همه خلوتتر بود که کمی بعد با مراجعین پر شد. از یکیشان گوشام شنید که هر چقدر به دکتر التماس کرده تا عید عملاش کند نپذیرفته و گفته تا اواخر خرداد سال بعد لیست عملاش پر پر است! ... و اما بعد ...
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران
[ یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]