جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

روز جهانی آزادی مطبوعات

     امروز سوم ماه مه (14 اردیبهشت) «روز جهانی آزادی مطبوعات» است. این عنوان از ۲۰ دسامبر ۱۹۹۳ به این سو توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد باب شده‌ است. در سایت سازمان ملل در شرح زمینۀ این حرف و این حرکت چنین آمده است: "آزادی بیان یک حق اساسی انسانی است که در ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر به آن اذعان شده است: هر کسی از حق آزادی عقیده و بیان برخوردار است؛ این حق شامل آزادی اختیار نمودن عقاید بدون مداخله و مؤاخذه، دریافت و پخش اطلاعات و ایده‌ها از هر رسانه‌ای و فارغ از مرزها است."

     آزادی رسانه‌ها و دسترسی به اطلاعات به هدف توسعه‌ای وسیع‌تر توانمندسازی مردم منجر می‌گردد. توانمندسازی یک فرایند اجتماعی و سیاسی چندبعدی است که به افراد کمک می‌کند کنترل زندگی خود را بدست بیاورند. این امر تنها با دستیابی به اطلاعات دقیق، منصفانه و بی‌طرفانه و نمایش کثرت عقاید و نظرات و بواسطۀ برقراری ارتباط فعال عمودی و افقی و به این طریق، مشارکت در زندگی فعال در جامعه حاصل می‌شود.

     با این حال تحقق آزادی بیان منوط به این بایدهاست:
1- یک محیط قانونی و نظام‌بخش که اجازۀ ظهور یک بخش رسانه‌ای باز و کثرت‌گرا را فراهم کند.
2- یک ارادۀ سیاسی که از این بخش حمایت کرده و قوانین لازم برای محافظت از آن را وضع کرده باشد.
3- قوانینی که دسترسی به اطلاعات، به ویژه اطلاعات در حوزه عمومی را تضمین کنند و
4- مردم بعنوان مصرف‌کنندگان اخبار از سواد رسانه‌ای و مهارت‌های لازم برای آن برخوردار باشند تا بتوانند اطلاعاتی كه دریافت می‌كنند را برای استفاده در زندگی روزمره منتقدانه تجزیه و تحلیل و تلفیق کنند و مطبوعات را در برابر اقدامات خود مسئول بدانند. ...

https://www.un.org/en/observances/press-freedom-day/background

@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology


برچسب‌ها: روز جهانی آزادی مطبوعات, یونسکو سازمان ملل متحد, آزادی بیان آزادی عقیده, جامعه شناسی شرقی

[ یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

 صدسال پیش، صدسال پس - بخش چهارم
حسین شیران
 

     اشغال سرتاسری کشور توسط انگلیس‌ها و پیش‌رفت خشک‌سالی و جدی شدن قحطی و کمبود شدید مواد غذایی کم بود شیوع بیماری‌هایی همچون تیفوئید، تیفوس، وبا و بویژه آنفلوآنزای اسپانیایی هم بر آنها اضافه شد و به این قرار حوالی سال‌های 1297 الی 1298 خورشیدی برابر با 1917 الی 1919 میلادی مردم ایران در شرایطی از هر نظر سخت و ناگوار قرار گرفت؛ بقول مرحوم جمال‌زاده هر کدام از این‌ها همچون سوارانی شمشیر و شلاق بدست در دل شبی تاریک و هولناک همه باهم بر سر مردم بی‌دفاع ایران آوار شدند و تا می‌توانستند تاختند و تاختند و تاختند و تلفاتی سنگین در جای‌جای ایران از خود بجای گذاشتند!

     همه این‌ها در شرایطی رخ داد که دولت مرکزی ایران از یکسو به دلیل ضعف ذاتی و از سوی دیگر به دلیل ضعف ناشی از تاخت‌وتاز ارتش‌های اشغال‌گر در طول جنگ بویژه انگلیس از اراده‌ و توان لازم برای ادارۀ کشور برخوردار نبود و این خود وخامت اوضاع را تا به حد یک بحران و فاجعۀ ملی پیش می‌برد. دنسترویل Dunsterville فرمانده ارتش انگلیس در این دوران در ایران خود بعنوان شاهد عینی ماوقع در خاطرات خود این‌گونه نوشته است: ... مردم می‌میرند و کسی نیست که کمکی کند و گاه جسد آدم‌ها آن‌قدر کنار جاده‌ها می‌ماند ... مردم هم از دو سویش بصورت عادی عبور می‌کنند ... برای درصد بزرگی از مردم مرگ ناگزیر بود ... [1].

     کالدول Caldwell وزیر مختار آمریکا در ایران هم گزارشاتی عینی از این دوران نگاشته است: ... به دلیل قحطی افسار گسیخته‌ای که در سراسر ایران در اثر جنگ و نبود غله بوجود آمده بسیاری گرسنه‌اند ... مواد غذایی بسیار کم و قیمت‌های آن‌ها باور نکردنی است ... نانوایی‌ها آرد را با خاک مخلوط می‌کنند تا حجمش بیشتر شود ... مردم علف، سگ، مردار حیوانات و حتی انسان را می‌خورند ... نرخ مرگ و میر روزانۀ تهران هم اکنون 180 نفر است ... [همان].

     در این شرایط انگلیسی‌ها که در این دوران تنها اشغال‌گر حاکم بر ملت و ممکلت ایران بودند نه فقط کاری در حق مردم ایران نکردند بلکه برعکس بی‌شرمانه اندک ذخایر موجود کشور را هم برای مصرف ارتش خود تصاحب کردند و خود در سلامت کامل شکم‌سیر نشستند و فلاکت و نابودی مردم ایران را تماشا کردند! اگر که بگوییم این انگلیسی‌ها بودند که در این برهه از زمان قحطی و بیماری را تا مرز نابودی خیل عظیمی از مردم ایران مدیریت کردند پربیراه نگفته‌ایم! آمار تلفات مردم اما متفاوت گزارش شده است، از 1 میلیون تا 8 و حتی 10 میلیون نفر! اگر این رقم آخری درست باشد باید گفت ایران به تنهایی به اندازۀ کل کشورهای درگیر جنگ جهانی اول تلفات داده است!!! ...

ادامه دارد ...

[1] قحطی بزرگ نوشته محمدقلی مجد ترجمه محمد کریمی

@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology


برچسب‌ها: قحطی بزرگ 1298, قرارداد 1905 1915, دنسترویل کالدول, جنگ جهانی اول

[ جمعه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

قدرت اند تسک End Task Power

     از نقطه‌نظر جامعه‌شناسی، ذهن محصول جامعه تلقی می‌شود. غیر از اندک شناخت‌های اولیه که فطری و لازمۀ آغاز زندگی اجتماعی است مابقی هر چه که راست یا ناراست در ذهن هر کس انباشته می‌شود (ساختارهای ذهنی) همه محصول تاریخی تعامل اجتماعی است. از این منظر اصولا و اساسا نقطۀ پایانی بر رابطۀ اجتماعی نیست، مگر مرگ، که البته در این مورد هم فارغ از روابط اجتماعی که در آن دنیا دایر است در این دنیا هم آنها که آثاری از خود بجای می‌گذارند حتی بعد از مرگ هم همچنان به رابطۀ اجتماعی خود با دیگران ادامه می‌دهند همان‌طورکه بعنوان مثال فردوسی و نظامی و مولانا و سعدی و حافظ همچنان زنده هستند و در تعامل مدام خود با بشریت به سر می‌برند.

     بنابراین بشر را گریزی از روابط اجتماعی نیست؛ برخی که به قول سارتر دیگران را جهنم می‌بینند چنین می‌انگارند که اگر از جامعه و جمعیت جهنمی فاصله گیرند و به در و دشت و کوه و بیابان سر بگذارند خواهند توانست از شرّ روابط اجتماعی رهایی یابند اما از منظر جامعه‌شناسی این خیال باطلی بیش نیست! بشر حتی زمانی که با خود تنهاست فارغ از روابط اجتماعی نیست چه همین که مدام با خود صحبت می‌کند یعنی در واقع درگیرودار یک رابطه و تعامل اجتماعی با خود است آن‌هم اتفاقا از قوی‌ترین و قلبی‌ترین نوع ممکن‌اش! تحمل این نوع رابطه چه مثبت باشد چه منفی از دشوارترین کارهاست برای همین حتی بزرگترین شخصیت‌های تاریخی هم از پس تحمل این نوع رابطه برنیامده و سرانجام به دامان جامعه بازگشته‌اند و حیات و پیگیری هستی را در متن جامعه ممکن و میسر دیده‌اند!

     پس این‌گونه نیست که دیگران همه جهنم باشند بلکه برعکس برخی،‌ چه ساده چه پیچیده، به قدری بهشتی‌منش هستند که رابطه با آنها افراد درگیر با خود را از جهنمی‌ترین رابطه‌ای که تجربه می‌کنند نجات می‌بخشند! این نوع افراد به اشتباه بنا بر ذهنیتی منفی که به هر شکل از تعامل با دیگرانِ دور و برشان بر هستی آنها مستولی گشته، درهای بیرون همه را بسته می‌بینند و در نهایت بدترین تصمیم ممکن یعنی قطع ارتباط با خود و دیگران (خودکشی) را برمی‌گزینند! این نشانۀ ضعف است و از این جهت در هر فرهنگی نکوهیده می‌شود. در اینکه برخی جریانات اجتماعی ناگوار در درون این افراد جاریست که زندگی را بر آنها سخت و دشوار می‌سازد شکی نیست اما این افراد چه بهتر بجای آنکه به هستی خود خاتمه دهند به هر چه مخل سرعت و صحت جریان این هستی هستند فائق آیند.

     هر سیستم عاملی همچون ویندوز و اندروید و فراتر از همه ذهن بشر خواه‌ناخواه با جریاناتی درگیر است که برخی آشکار و برخی در نهان فعال هستند؛ فعالیت اینها همه باهم از قدرت و سرعت هر سیستم عاملی هر چقدر هم که قوی باشد می‌کاهد و اگر این روند شدت یابد بطور قطع به هنگ و اختلال کامل سیستم می‌انجامد؛ چاره چیست؟ چاره همانیست که هر روز و همواره در ویندوز و اندروید می‌بینم: اجرای برنامۀ اند تسک End Task؛ یعنی شناسایی و پایان دادن به فعالیت مخرب جریاناتی که آشکار و نهان بر کارکرد سیستم عامل تأثیر منفی می‌گذارند! پس چرا ما همیشه و هر روز چنین کاری را با خود و در ذهن خود انجام ندهیم؟! 

     قدرت اند تسک قدرت پایان‌کار دادن به جریانات منفی و بی‌فایده حاکم بر ذهن، این پیچیده‌ترین سیستم عامل جهان ماست! قدرت اند تسک قدرت نظارت و نظافت و بهداشت مکرر ذهن است! بسیاری از مسائل و مشکلاتی که ما منفعلانه تحمل می‌کنیم، بسیاری از استرس‌ها و اضطراب‌ها و ناراحتی‌های درونی ما که قطعا بر روابط بیرونی ما هم بی‌تأثیر نیستند نتیجه عدم اطلاع یا کاربست صحیح ویژگی اند تسک در اذهان مغشوش و مشوش‌مان است! در اینکه دیگران جهنمی وجود دارند تردیدی نیست اما همین‌طور دیگران بهشتی هم وجود دارند! اگر اجباری هست اختیاری هم هست! ما باید ذهن خود را مدام اسکن کنیم و آنها که رابطه با آنها تداعی‌گر دیگران جهنمی است را اند تسک کنیم! ذهن هم همچون هر فضای دیگری نیازمند پاکسازی مستمر است! هر چقدر کمتر این کار را انجام دهیم بیشتر عذاب خواهیم کشید! انتخاب با خود ما! 

ادامه دارد ...

@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology


برچسب‌ها: اند تسک End Task, ذهن محصول جامعه, بهداشت ذهن, جامعه شناسی شرقی

[ دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

  صدسال پیش، صدسال پس - بخش سوم
حسین شیران
 

     پیش از آغاز جنگ جهانی اول، طبق قرارداد 1907، ایران از شمال زیر پای نظامیان روسیه و از جنوب زیر پای نظامیان انگلیس بود، بین این دو هم یک منطقۀ بی‌طرف تعیین شده بود تا احیانا نظامیان دو طرف باهم شاخ به شاخ نشوند. جنگ که شروع شد علی‌رغم اعلام بی‌طرفی دولت ایران، آن یک منطقۀ میانی بی‌طرف هم، طبق قرارداد 1915، از بین رفت و کشور بالکل بخصوص در نیمۀ غربی زیر پای نظامیان دو کشور قرار گرفت. سال 1917 با سقوط تزارها و به قدرت رسیدن بلشویک‎ها روسیه هم از ایران پا پس کشید و عرصه برای یکه‌تازی انگلیسی‌ها در کشور باز شد. آنها به بهانۀ اینکه مباد آلمانی‌ها جای پای روس‌ها را در شمال بگیرند سایۀ نحس خود را در این خطه از ایران هم گستردند. 

     در سال 1918 بعد از 4 سال زد و خورد جنگ جهانی اول به پایان خود نزدیک گردید و شعله‌های آتش در جبهه‌های مختلف یک به یک فروکش کرد و در نهایت در اواخر این سال (11 نوامبر) با متارکۀ آلمان از جنگ کاملا خاموش شد. با پایان این جنگ جهان‌گیر و جهان‌سوز همه کشورهای درگیر به سرعت راه بهسازی و بهبودی خود را در پیش گرفتند اما حال و روز کشور ما ایران که در این جنگ نه ته پیاز و نه سر پیاز بود از یک طرف به خاطر تب و تاب و تبعات طاقت‌فرسای جنگ که اغلب از سوی انگلیس تحمیل می‌شد و از طرف دیگر به دلیل پیشرفت خشک‌سالی و رواج قحطی در کشور که باز در آن هم انگلیسی‌ها دستی بر آتش داشتند به سختی رو به وخامت نهاد. 

     تصور بفرمایید حال زار ایران را در آن شرایط نابسامان سال‌های 1297-1298 خورشیدی: کشوری به شدت بیمار، به مراتب بی‌صاحب و به کلی در اشغال بی‌وجهه‌ترین و بی‌وجدان‌ترین کشور روزگار، انگلیس! کشوری که هیچ‌گاه نقشه‌ها و نیرنگ‌هایش تمامی ندارد! هرکس که تاریخ قرون جدید جهان را مطالعه کرده و صاحب ذهنیتی تاریخی باشد شاید برایش بسیار دشوار باشد که ببیند امروز مردم اغلب انگلیس را فراموش کرده و آمریکا و اسرائیل را اولین و آخرین دشمن خود می‌دانند، هرچند آنکه صاحب ذهنیتی تاریخی است بخوبی می‌داند که ایندو هم حتی آوردۀ تاریخی انگلیس هستند و در واقع این کشور از چندی پیش سیاست‌های پایان‌ناپذیر خود در جهان را بیشتر با این دو جاده‌صاف‌کن سر می‌برد! ...

ادامه دارد ...

@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology


برچسب‌ها: قحطی بزرگ 1298, قرارداد 1905 1915, ویروس کرونا, جنگ جهانی اول

[ دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

«نوربرت الیاس و میشل فوکو Norbert Elias and Michel Foucault»

نوشته: دنیس اسمیت Dennis Smith

بازگردان: حسین شیران Hossein Shiran

 

بخش یازدهم

 


📙 زن‌ها و شوهرها
     در ابتدا، هیچ نشانه مشهودی از هم‌گرایی میان الیاس و فوکو به نظر نمی‌رسد. هر کس که جلد اول تاریخ جنسیت (چاپ اول، سال 1976، دو سال پس از کتاب «مراقبت و تنبیه») را در دست می‌گیرد، خیلی زود به این تصور می‌رسد که فوکو عمیقاً غیرمتعهد به تحلیل فروید از روان است در حالی که کتاب فرایند متمدن شدن الیاس عمیقاً متهعد به این تحلیل است.

 

     در حد این جلد، هدف و حریف فوکو شاید بیشتر مارکوزه است تا الیاس؛ با این وضع، نتیجه برای یک خواننده طرفدار الیاس بسیار منفی و ناخوشایند است. در این کتاب، فوکو به شدت به فرضیه سرکوب فروید حمله می‌کند و این طرح او که "عملکرد جامعه مدرن را می‌توان بر حسب کنترل‌های روان‌شناختی بر روی ابراز انگیزش‌های شهوانی توضیح داد" را هم رد می‌کند. با وجود این پس‌زمینه مأیوس‌کننده، هم‌گرایی قابل ملاحظه‌ای میان آثار الیاس و جلد دوم و سوم تاریخ جنسیت فوکو به ترتیب با عناوین استفاده از لذت و  مراقبت از خود وجود دارد. در این کتاب‌ها، فوکو به بررسی این پرسش که کدام جنبه‌های فعالیت جنسی در نظر فلاسفه و پزشکان در یونان و روم باستان مسأله بوده است پرداخته است.

 

     در این دو جلد، فوکو به کشف وجود یک صورتی از عقلانیت غیرسرکوبگر نائل می‌آید، صورتی که متفاوت از اراده به دانستن انحصاری‌ست که از طریق سلسله‌مراتب‌های حرفه‌ای و حکومتی بر مشتریان، زندانیان، سربازان، دانش‌آموزان و بیماران در درون جامعه انضباطی مدرن تحمیل می‌گردد. فوکو در کتاب «جنون و تمدن» (فوکو، 1967) برای این عقلانیت عمیقاً معیوب مدرن، در شیوه‌های عصر رنسانس یک جایگزین پیدا کرده بود آنجا که زنان و مردان، احساسات منطقی و حالات غیرمنطقی ذهن را بطور جدی بعنوان یک منبع بالقوه از حقیقت و یک چشم‌انداز مختلف در جهان در نظر می‌گرفتند. آنها منابعی برای غنی‌سازی بودند و نه برای تهدید.

 

     با این حال، در یونان و روم باستان الگوی دیگری برای ارائه وجود داشت. فوکو دریافت که بسیاری از شهروندان در آن جوامع قادر بودند در داخل محدوده تحمیل شده از وضعیت قدرت و دانش‌شان، به اجرای یک اخلاق مبتنی بر خودمداری منطقی بپردازند و به این ترتیب لذتی بی‌دردسر را پی‌بگیرند. یکی از یافته‌های کلیدی فوکو این بود که در طی یک دوره شش سده‌ای از قرن چهارم پیش از میلاد به بعد، همسران رومی‌ها بسیار قدرتمند شدند و روابط جنسی آنها بسیار سخت و تند و خویشتن‌دارانه شد. 

 

     همان‌طور که او یادآور می‌شود، «از تمام تأملات اخلاقی مکتوب دربارة فعالیت جنسی و لذایذ آن چنین برمی‌آید که در قرون اولیه عصر ما در برخی از زمینه‌‌ها سخت‌گیری و ریاضت‌کشی شدت یافته است. پزشکان نگران از تبعات عمل جنسی، بلادرنگ امتناع را توصیه می‌کنند و باکره ماندن را بر لذت‌بری ترجیح می‌دهند. فلاسفه هم هر گونه رابطه جنسی خارج از ازدواج را محکوم می‌سازند و وفاداری أکید میان زن و شوهر را بدون هیچ استثنائی توصیه می‌کنند (فوکو 1988a، 235).[19]

 

     در نظر فوکو، این تغییرات محصول تغییرات حادث در داخل ازدواج و در ساختار امپراتوری روم است. بعنوان مثال، ازدواج به طور فزاینده به یکی از دغدغه‌های حقوق عمومی بدل گشت. در همین حال، مشاغل دولتی به دست اقلیتی از شهروندان افتاد. شوهران طبقه بالا مستقیماً در امور عمومی درگیر نبودند. از قضا، الیاس هم در سال 1985 یعنی یک سال بعد از انتشار جلد دوم و سوم کتاب تاریخ جنسیت فوکو در مقاله‌ای با عنوان «تغییر توازن قدرت بین دو جنس» به این موضوع روی آورد. ...
  
                                                           

پایان بخش یازدهم


 

 

Norbert Elias and Michel Foucault
Hossein Shiran
منبع:
Norbert Elias and Modern Theory
Professor Dennis Smith , 2001

 

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers

 


برچسب‌ها: کتاب جامعه شناسی, الیاس فوکو اسمیت, نظریه اجتماعی مدرن, حسین شیران

[ جمعه ۲۲ فروردین ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

صدسال پیش، صدسال پس - بخش دوم
حسین شیران

     احمدشاه قاجار را شاید بتوان بدشانس‌ترین یا بدشگون‌ترین شاه ایران قلمداد کرد. سالی که او تاج‌گذاری کرد (1293 خورشیدی برابر با 1914 میلادی) دستکم دو اتفاق مهم رخ داد که هر دو چندی بعد دست در دست هم دادند و بیش از همه حلقوم ملت بخت برگشتۀ ایران را سخت چسبیدند: یکی آغاز یک دوره خشک‌سالی در منطقه بخصوص در ایران و دیگری آغاز جنگ جهانی اول (در 28 ژوئیه 1914) که به بهانۀ قتل یک ولی‌عهد تنها شش روز بعد از مراسم تاج‌گذاری او آغاز شد. 

     از همان سال 1293 که علائم و نشانه‌های خشکسالی در ایران محرز و مشخص شد همچون هر پدیدۀ اجتماعی هولناک دیگر خواه‌ناخواه یک هراس اجتماعی با مجموعه‌ای از رفتارهای اقتصادی و اجتماعی خاص خود در میان مردم مناطق مختلف ایران پدیدار گشت و به تدریج همپای وخیم‌تر شدن اوضاع پیش رفت و تمامی کشور را در برگرفت؛ از سوی دیگر جنگ جهانی اول هم که نخست در اروپا میان اتریش و صربستان شعله‌ور گردید بتدریج نه فقط قدرت‌ها و دولت‌های دیگر اروپا که حتی در شرق و غرب عالم پای ژاپن و آمریکا را هم به ورطۀ مرگبار درگیری بین‌المللی کشاند. 

     اگرچه در شکل‌گیری این دو عامل خطر (یکی داخلی و دیگری خارجی) حکومت ایران کاره‌ای نبود و چاره‌ای نداشت اما آن‌چنان دولت قدرقدرتی هم بر سر کار نبود که بر اوضاع به شدت بهم‌ریخته ملت و ممکلت مدیریت لازم را داشته باشد. با این وجود شاید تنها کار مهمی که این دولت توانست در آن شرایط انجام دهد اعلام بی‌طرفی در جنگ جهان‌گیر بود که متأسفانه آن هم هیچ‌گاه مورد توجه هیچ‌کس قرار نگرفت. در این نقطه نکتۀ جانسوزی که هست اینست که اصولا و اساسا چرا و چگونه می‌شود یک ملت و مملکتی با طرح و تمدنی تاریخی آن هم تاریخی هزاره‌ای به یک چنین روز و روزگاری بیفتد که نه فقط در شرایط جهانی هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشد بلکه حتی هیچ‌کس اهمیتی برای هست و نیستش هم قائل نشود چه برسد به حرفش! ...

ادامه دارد ...

@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology


برچسب‌ها: قحطی بزرگ 1298, خشکسالی بزرگ ایران, ویروس کرونا, احمدشاه قاجار

[ پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

 احکام هشتگانه در بررسی مسائل اجتماعی 6
📝 نوشتۀ جان مشینیز John J. Macionis 
🔄 ترجمۀ حسین شیران Hossein Shiran

     رویکرد جامعه‌شناسان در برابر مسائل اجتماعی جامعه چیست؟ احکام هشتگانۀ زیر بصورت بنیادی بیان‌گر نوع مواجهۀ جامعه‌شناسان با مسائل اجتماعی هستند:

6. مسائل درگیرودار ارزش‌های ذهنی و همین‌طور واقعیت‌های عینی هستند.

     امروزه بیش از سه مورد از هر ده ازدواج به طلاق منجر می‌گردد، اما آیا این به معنای این است که مسألهای به اسم «طلاق» وجود دارد؟ واقعیت‌ها مهم هستند، اما ادراکات ذهنی هم در ارتباط با هر موضوعی مهم هستند. افرادی که واجد ارزش‌های خانواده‌های سنتی هستند به احتمال زیاد نرخ بالای طلاق را به عنوان یک مسألۀ جدی در نظر می‌گیرند، اما دیگرانی که فکر می‌کنند مسئولیت‌های خانوادگی فرصت‌های افراد، بویژه زنان را محدود می‌سازند، ممکن است مخالف این امر باشند.

ادامه دارد ...

 

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)     


برچسب‌ها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, جان مشینیز, حسین شیران

[ یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

صدسال پیش، صدسال پس - بخش اول
حسین شیران

     سال 1398 سال سختی برای ما ایرانیان بود. این سال را بلافاصله با بلاها و حوادثی چند آغاز کردیم و بلاوقفه با بلاها و حوادثی چند سپری کردیم و سر آخر با بلایی بلاتردید بدتر یعنی شیوع ویروس کرونا ترک گفتیم؛ بلایی که در آغازین روزهای سال 1399 همچنان گریبان‌گیر ماست و همچنان بر شدت و حدت‌اش افزوده می‌شود و هر روز بالای هزار نفر مبتلا و بالای صد نفر مرگ از آن گزارش می‌گردد؛ این‌که آخر و عاقبت این بلا چه خواهد شد و کار به کجاها خواهد کشید هنوز بر کسی معلوم نیست؛ فعلا تا به این حد هم که پیش آمده توانسته بنحوی بی‌سابقه زندگی فردی و جمعی و جهانی ما را به شدت بر هم زند و به معنای واقعی کلمه همه را در وضعیت بحران قرار دهد. اینکه ما حال در کجای منحنی این بحران قرار داریم و کی از دست آن خلاص می‌شویم را اول خدا می‌داند و بعد آن‌ها که این بلا را با برنامه‌ای حساب شده بر سر ما و بسی غیر از ما بربسته‌اند! ...
 
     جالب این‌که درست صدسال پیش از این هم ملت و مملکت ما گرفتار بلایی بمراتب سخت‌تر بوده و متأسفانه تلفاتی سنگینی هم داده است؛ البته به واقع امر این ملت و این مملکت هیچ‌گاه عاری از بلا نبوده و همواره به هر طریق و به هر ترتیب از زمین و زمان، طبیعی و غیرطبیعی و انسانی و غیرانسانی بلا بر سرش باریده و این‌گونه که پیش می‌رود باز هم خواهد بارید! تاریخ را که به عقب بازگردیم کم روز خوش برای ملت ایران می‌بینیم و اغلب هر چه که هست ناسازی و ناخوشی است - البته اگر که چند روز خوش حاکمان و دم و دستگاه‌هایشان را به اشتباه به حساب مردمانی که اصولا در تمام تواریخ ریز دیده می‌شوند نگذاریم! صدسال پیش اما بلایی که گریبان‌گیر این ملت و مملکت شد بسی فراتر از تمامی وقایع پیش از خود حتی حمله مغول بود تا آنجا که برخی از آن به عنوان بزرگترین فاجعه تاریخ ایران یاد می‌کنند: «قحطی بزرگ»! ...

ادامه دارد ...

@Hossein_Shiran
https://t.me/orientalsociology


برچسب‌ها: قحطی بزرگ 1298, خشکسالی بزرگ ایران, ویروس کرونا, حملۀ مغول

[ پنجشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]