جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

شبکه‌های اجتماعی، بازی‌ای شوم در زمین جامعۀ مدنی

✍️ حسین شیران (دکترای جامعه‌شناسی، بررسی مسائل اجتماعی ایران)

بخش ششم

 

    اگر که رمز و راز رشد و گسترش روزافزون استقبال و استفاده از شبکه‌های اجتماعی در میان مردم، «رایگان» و «آسان در دسترس بودن» آن‌ها باشد رمز و راز استعمار و استثمار روزافزون مردم در سراسر دنیا را هم در همین دو عامل اصلی و اساسی باید جست. در حال حاضر به عنوان یک واقعیت اجتماعی آشکار و غیرقابل‌انکار، میلیون‌ها بلکه میلیارد‌ها نفر در سراسر جهان عضو این شبکه‌ها هستند و بی‌وقفه به اشکال گوناگون (متنی، صوتی، تصویری؛ دوجانبه یا چندجانبه؛ هم‌زمان یا غیرهم‌زمان) در راستای اهداف مختلف (شخصی، اداری، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، ...) باهم در ارتباط هستند. 

     اگر که قدری اهل تأمل و تفکر باشیم جا دارد درست در همین نقطه قدری درنگ کنیم و از خود بپرسیم: اصولا و اساسا این شبکه‌های اجتماعی چه نفعی برای صاحبان و گردانندگان خود دارند که این‌گونه حاضر شده‌اند این‌همه هزینه کنند و این‌همه اسباب و اساس تدارک ببینند و این‌همه پرسنل استخدام کنند و به این شکل شبانه‌روز در سطح جهانی در خدمت میلیون‌ها میلیون افرادی باشند که لزوما نه هیچ شناخت رودررویی از آن‌ها دارند که بخواهند کاری برایشان بکنند و نه بطور مشخص و مستقیم هزینه‌ای از آن‌ها می‌گیرند که بگوییم فعالیت اقتصادی می‌کنند؟ ...

     آیا واقعا باید پذیرفت که این‌ها همه دغدغۀ مردم و «مردم‌سالاری» دارند و برای همین بدون هیچ‌گونه چشم‌داشتی این همه هزینه می‌کنند و صرفا به خاطر خدمت هرچه بیشتر و بهتر به مردم است که این‌همه باهم رقابت می‌کنند تا با توسعه و تکامل کمیت و کیفیت خدمات خود کاربران هر چه بیشتری را جذب خود کنند؟ آیا واقعا باید پذیرفت که خلاف اصول و اساس عصر سرمایه‌داری پیدا شده‌اند کسی یا کسانی که حاضر شده‌اند این‌همه هزینه کنند بدون آن‌که سود و منفعتی به مراتب بیش از آن‌چه که هزینه می‌کنند انتظار داشته باشند؟ یعنی باید باور کنیم که گربه‌ها دیگر خلاف ذات و طبیعت خود به خاطر خدا و خلق خدا موش می‌گیرند؟ ...
 

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: چالشهای اینستاگرامی, شبکه های اجتماعی, جزء سوم جامعه مدنی, جامعه شناسی رسانه

[ دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

چالش‌های جلف اینستاگرامی، بازی‌ای شوم در زمین ذلیل‌افتادۀ جامعۀ مدنی

✍️ حسین شیران (دکترای جامعه‌شناسی، بررسی مسائل اجتماعی ایران)

بخش پنجم


     در واکنش به برخی روشن‌گری‌ها که در باب رابطۀ استعماری و استثماری دولت و بازار (قدرت و ثروت) از یک‌سو و جامعۀ مدنی (مردم عادی) از سوی دیگر مطرح می‌شود ما اهالی جامعۀ مدنی اغلب این‌گونه فکر می‌کنیم که: آخر منِ نوعی چه دارم و یا چه اهمیتی دارم که ائتلاف قدرت و ثروت کاروبار خود را رها کرده و بنشیند پشت سر هم برای استعمار و استثمار من برنامه‌ بچیند؟ مگر من و چندرغاز دارایی من چه ارزشی دارد که بخواهند برایش این همه هزینه و وقت بگذارند؟ و یا مشخصا در باب موضوع مورد بحث یعنی شبکه‌های اجتماعی، منِ نوعی مگر چه هستم و یا چه می‌خواهم بشوم، وزیر، وکیل، استان‌دار، فرمان‌دار یا شهردار و یا چه و چه، که بخواهم مراقب رصد شدن و دزدی شدن اطلاعات‌ام از سوی شبکه‌های اجتماعی باشم؟ ...

     به وجهی از وجوه این حرف‌ها و این واکنش‌ها طبیعی است؛ ما را به وضعی که در آن‌ایم عادت داده‌اند و نه فقط پوست و گوشت و خون و استخوان که روح و روان و ذهن و فکر ما را هم با این وضع عجین ساخته‌اند؛ بی جهت نیست هر حرف و حرکتی که خلاف‌آمد عادت‌ها باشد برای هر عادت‌کرده‌ای سخت و سنگین می‌افتد. از این جهت هر کس هر حرف و هر وضعیتی را به هر شکل پذیرا شده باشد دیگر تغییر دادن او و وضعی که در آن است بسی دشوار می‌باشد. راز پایداری و ماندگاری تمام روابط استعماری و استثماری در جهان را باید در همین اصل - عادت کردن هر دو طرف به وضع موجود - جست.

     اما باید دانست که عادت کردن برای طبقات محکوم نوعی تسلیم شدن است همان‌طور که عادت دادن برای طبقات حاکم نوعی ایدئولوژی و نوعی تدبیر و ترفند است؛ اگر که اکنون نظام سلطه در هر کجای جهان پابرجاست در سایۀ همین عادت دادن‌ها و عادت کردن‌ها است. ببینید چگونه در کم‌ترین زمان ممکن همۀ ما را به دنیای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مختلف از قبیل فیسبوک، واتس‌اپ، اینستاگرام، تلگرام و ... عادت داده‌اند آنسان که دیگر گوشی جزئی جدایی‌ناپذیر از جسم هر کدام از ما و این شبکه‌های اجتماعی هم جزئی جدایی‌ناپذیر از جان و روح‌مان شده است و هر دو را چون جان و مال و ممکلت خویش عزیز می‌داریم و حتی حاضریم برای حفظ‌شان با هر کسی حتی عزیزان خود دربیفتیم! 

 

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: چالشهای اینستاگرامی, شبکه های اجتماعی, جزء سوم جامعه مدنی, جامعه شناسی رسانه

[ سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

چالش‌های جلف اینستاگرامی، بازی‌ای شوم در زمین ذلیل‌افتادۀ جامعۀ مدنی

✍️ حسین شیران (دکترای جامعه‌شناسی، بررسی مسائل اجتماعی ایران)

بخش چهارم

     شاید برای برخی از ما، پذیرش مستعمره بودن جامعۀ مدنی به دست دولت و بازار (جزء اول و دوم هر جامعه) دشوار و یا محل شبهه و یا اصلا مصداق "توهم توطئه" باشد؛ در واقع همیشه همین‌طور بوده و است؛ به عنوان یک واقعیت تاریخی، که بسی جای تأمل دارد، بخش قابل توجهی از ما جزء سومی‌ها (اهالی حاضر در حوزۀ جامعۀ مدنی) علی‌رغم آن‎چه می‌نماییم، اربابان و حاکمان خود را بیش‌تر باور داریم تا خود خودمان را - این یکی از دلایل دیرپا بودن نظام سلطه در تمامی ادوار تاریخ است - از این جهت راحت با طرح‌های استعماری و استثماری و سلطه‌گسترانۀ حاکمان کنار می‌آییم و هر آن‌چه آن‌ها می‌گویند را زود باور می‌کنیم، حتی اگر هیچ دلیل و استدلالی هم به همراه نداشته باشد باز می‌گوییم که صحیح است و یا لابد که چنین است، اما آن‌جا که لازم است چیزی را از خود و به نفع خود بپذیریم ناگهان با یک تغییر منش مقتدرانه به شدت ناباور یا دیرباور می‌گردیم و نسبت به آن که می‌گوید و آن چه گفته می‌شود با سوء‌نظر برخورد می‌کنیم، حتی اگر صدها دلیل و سند با خود همراه داشته باشد!

     بی‌جهت نیست تبلیغات و تلقینات و حتی توجیهات پسینی دولت و بازار یا سیاست‌مدار و سرمایه‌دار، با آن‌که بارها و بارها خود دیده و تجربه کرده‌ایم که اغلب‌شان بی‌پایه و بی‌اساس‌اند، باز هم برای ما مقبول و محترم و قابل اعتناء می‌افتد - همان‌طور که اغلب به فروشندگان کالاها و خدمات اعتماد نداریم اما وقتی تبلیغات و تلقینات و توجیهات‌شان را می‌شنویم برای چندمین بار خام حرف‌های آن‌ها می‌شویم و در نهایت اغلب همان می‌شود که آن‌ها می‌خواهند - به همین سیاق، تسلیم اظهارات و اسیر ظاهرسازی‌ها و آرام‌سازی‌ها و رام‌سازی‌های اربابان خود می‌شویم و دقیقاً با همین نرمش فکری مستضعفانه است که بساط تاریخی استمعار و استثمار و استحمار را همیشه بالا سر خود مستظهر و مستدام نگه‌می‌داریم، اما اگر که یکی از جنس خودمان پا پیش بگذارد و بی‌هیچ مزد و منتی، روشن‌گرانه به ما بگوید که ای دوست، به خدا که چنین نیست و چنان است و از این جهت، نه چنین بلکه چنان باید کرد، اغلب به دیدۀ تردید به او می‌نگریم که چه می‌گوید و با که می‌گوید و اصلاً چرا چنین می‌گوید!

     باری، چنین بوده و است که اغلب، روشن‌گری در میان تودۀ جامعۀ مدنی، نه فقط در جهان سوم که در همه جای جهان، آن‌سان که باید و شاید جواب نداده و نمی‌دهد - دست‌کم تا به حال که چنین بوده است - و روشن‌گران بی‌هیچ دستاورد چشم‌گیری همه یا معدوم شده یا در انزوا زیسته و از بین رفته‌اند؛ بزرگترین بدشانسی روشن‌گران همیشه این بوده که از دو سو سخت خورده‌اند: از یک سو از ما مردمان که دیر باورشان کرده‌ایم و یا هیچ باورشان نکرده‌ایم و از سوی دیگر هم از حاکمان که همواره به قول ویکتور هوگو هر جا و هر وقت یکی چراغ روشن‌گری برافروخته بلافاصله چند ظلمت‌گر گردن‌کلفت از چند سو بر سرش ریخته و فوت‌اش کرده و خاموش‌اش ساخته‌اند (نقل به مضمون). بی‌جهت نیست استمرار استیلای هژمونی حاکمان در سراسر جهان! 

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: چالشهای اینستاگرامی, شبکه های اجتماعی, جزء سوم جامعه مدنی, جامعه شناسی رسانه

[ پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

چالش‌های جلف اینستاگرامی، بازی‌ای شوم در زمین ذلیل‌افتادۀ جامعۀ مدنی

✍️ حسین شیران (دکترای جامعه‌شناسی، بررسی مسائل اجتماعی ایران)

بخش سوم

     از ویژگی‌های بارز ما اعضای پرشمار جزء سوم- جزء مدنی جامعه، یکی هم اینست که بنا به اقتضائاتی که خواه‌ناخواه بر ما حاکم گشته، یا هیچ اهل "اندیشه" نیستیم (اندیشه به معنای اصیل کلمه) و یا اگر هم هستیم بسیار جزءاندیش و سطح‌اندیش هستیم؛ "جزءاندیشی" اجازه نمی‌دهد دو چیز یا دو جزء یک مطلب را در کنار هم گذاشته و باهم در نظر بگیریم و پی‌گیرانه به "کل مطلب" دست یابیم و "سطح‌اندیشی" هم اجازه نمی‌دهد از سطح و صورت یک چیز عبور کرده و کنجکاوانه به "کنه مطلب" برسیم. این چیزیست که ائتلاف سرمایه و سیاست به خوبی از آن آگاه است، چرا که در اصل، خود باعث و بانی آن است، و به خوبی هم از آن استفاده می‌کند؛ بی‌خود و بی‌جهت نیست هر چه اصل و اساس و اسباب استعمارگری و استثمارگری و سلطه‌گریست را در "کلیات و کنهیات" پنهان ساخته و می‌سازد، یعنی دقیقا در جاهایی که یا هیچ و یا کم به عقل ما جزء سومی‌ها می‌رسد!

     به عنوان یک مثال ملموس برای همه، تلویزیون را در نظر بگیریم که در کل و در کنه خویش، یک ابزار رسمی استعمارگری و استثمارگری و سلطه‌گستریست اما هیچ‌وقت ما جزء سومی‌ها آن را به این چشم نمی‌بینیم بلکه برعکس بلا‌تردید این‌گونه باور داریم، یا بهتر است بگویم این‌گونه باورمان داشته‌اند، که علم و صنعت و فناوری این نعمت نازنین را ساخته و پرداخته و خالصانه در اختیار ما قرار داده تا بی‌وقفه از آن بهره‌مند گردیم، برای همین، شده از نان شب‌مان می‌زنیم یکی از آن تهیه می‌کنیم و در بالاترین نقطه از بهترین اتاق خانۀمان‌ قرار می‌دهیم و شب و روز به اتفاق خانواده‌ از آن استفاده می‌کنیم. 

     دیگر کاری نداریم و اصلا باور نداریم که علم و صنعت و فناوری صاحب دارد و صاحب‌اش صرفا برای چندرغاز پول ما، که آن هم خود به ما داده، نیست که این همه هزینه صرف توسعۀ صنعت تلویزیون و تولید و توزیع آن در میان همه اقشار می‌کند و نیز صرفا برای سرگرمی و سرخوشی و دل‌خوشی ما و خانوادۀ‌مان نیست که این همه برنامه‌های تلویزیونی رایگان می‌سازد و پخش می‌کند؛ با هر یک درجه تغییر به یک فرستندۀ ماهواره‌ای دست می‌یابیم با کلی برنامه که شبانه‌روز بر سرمان می‌بارند؛ این‌ها هیچ‌کدام بی‌طرح و بی‌برنامه و بی‌قصد و بی‌غرض که نیستند، قطع یقین، کلی تبلیغات و تلقینات و تمهیدات در متن و بطن‌شان نهفته است اما ما فقط ظاهر، آن هم ظاهر جزئی از کار، را می‌بینیم و ضرورتا هم همان را باور می‌کنیم، دیگر این‌که در در پس پرده چه می‌گذرد و کلیت و کنهیت کار به کجا ختم می‌شود را نه می‌فهمیم و نه حتی اگر هم که بفهمیم اهمیتی به آن می‌دهیم! 
 

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: چالشهای اینستاگرامی, شبکه های اجتماعی, جزء سوم جامعه مدنی, جامعه شناسی رسانه

[ سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

چالش‌های جلف اینستاگرامی، بازی‌ای شوم در زمین ذلیل‌افتادۀ جامعۀ مدنی

✍️ حسین شیران (دکترای جامعه‌شناسی، بررسی مسائل اجتماعی ایران)

بخش دوم

 

     گسترش بی‌حد و حصر شبکه‌های اجتماعی در میان مردم، در واقع، بازی جدید ائتلاف دو جزء اول یعنی بازار و دولت یا سرمایه‌دار و سیاست‌مدار (اقتصاد سیاسی) در زمین ذلیل‌افتادۀ جزء سوم یعنی جامعۀ مدنی در عصر جدید است؛ اگر که در مستعمره بودن جامعۀ مدنی به دست دو جزء اول هیچ تردیدی نداشته باشیم در پذیرش این اصل هم نباید هیچ تردیدی به خرج بدهیم که هیچ استعمارگری هیچ‌گاه مستعمرۀ خویش را به حال خود رها کرده و بی‌طرح و بی‌برنامه نمی‌گذارد؛ بی‌برنامه‌گی همان و به محاق رفتن منافع همان؛ از این نظر، یقین باید داشت که برنامه‌ریزی برای ادارۀ مستعمره از سوی استعمارگر هیچ‌گاه تعطیل نمی‌شود بلکه به واقع امر، از شکلی به شکل دیگر تغییر می‌یابد و این با توجه به تغییرات و دگرگونی‌های اجتناب‌ناپذیر در شرایط حاکم بر روابط و مناسبات، طبیعتا امری ضروری به شمار می‌رود.

     پیش از توسعۀ کاپیتالیسم (نظام سرمایه‌گرایی و سرمایه‌داری)، این مستعمره قرن‌های متمادی تحت سلطۀ فئودالیسم و مناسبات سرکوب‌گرانۀ ارباب-رعیتی حاکم بر آن اداره می‌شد؛ خیل خان‌ها و عوامل اجرایی پرشمار آنها در تمامی گسترۀ جوامع سنتی حتی در دورافتاده‌ترین نقاط هم بر اجتماعات روستائی و عشایری حاکم بودند و با کم‌ترین فاصلۀ فیزیکی اوضاع و احوال رعیت حاضر در حوزۀ حاکمیتی خود را تحت نظر و کنترل داشتند و به این وسیله با حفظ نظم و وضع موجود، زمینۀ لازم برای سلطۀ سیاسی و بهره‌کشی اقتصادی هر چه بیش‌تر اربابان حاکم را فراهم می‌ساختند.  

     در عصر جدید اما در پی انقلاب علمی و صنعتی و توسعۀ گستردۀ فنون و فناوری‌های ارتباطی، اسباب و اساس لازم برای حفظ هژمونی حاکمان هم به شدت دگرگون گشته و به انحاء مختلف روزآمد گشته است؛ بر این اساس حالا دیگر هیچ نیازی نیست عوامل اجرایی حفظ هژمونی حاکمان همچون گذشته از نزدیک‌ترین فاصله بر مردم مسلط گشته و با مواجهه‌ای رودررویانه آنها را کنترل کنند. این مهم حالا به ابزارهای ارتباطاتی پیشرفته‌ای همچون گوشی‌های تلفن همراه و نرم‌افزارهای پرکاربردی همچون شبکه‌های اجتماعی محول شده است. حالا دیگر فارغ از ابزارهای کنترل جمعی، هر فرد به مثابۀ یک عضوی از جامعۀ مدنی یک گوشی هوشمند در بردارد که هم چشم دارد، هم گوش دارد، هم هوش، همیشه هم همراه اوست و از این قابلیت ویژه برخوردار است که لحظه‌به‌لحظه به صورت مستند گزارش موقعیت‌ها و حرف‌ها و حرکات صاحب خود را به راحتی به مراجع حاکم ارائه دهد.
 

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: چالشهای اینستاگرامی, شبکه های اجتماعی, جزء سوم جامعه مدنی, جامعه شناسی رسانه

[ شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

چالش‌های جلف اینستاگرامی، بازی‌ای شوم در زمین ذلیل‌افتادۀ جامعۀ مدنی

✍️ حسین شیران (دکترای جامعه‌شناسی، بررسی مسائل اجتماعی ایران)

بخش اول

 

     "جامعه مدنی"، به معنا و مفهوم بخشی از جامعه که در آن "مردم" و یا به اصطلاح معمول و مقتضی‌اش "شهروندان"  واقع هستند، هیچ‌گاه در هیچ جامعه‌ای آن‌سان که ادعا شده یا می‌شود از ارزش و اهمیت و احترام و استقلال لازم برخوردار نبوده و نیست؛ بی‌خود و بی‌جهت هم نیست در هر کجا جامعۀ مدنی "جزء سوم" جامعه نامیده شده و می‌شود، دقیقا همان‌طور که جزء مستضعف دنیا در هر کجا "جهان سوم" نامیده شده و می‌شود؛ دو جزء مهم و مقدم بر جامعۀ مدنی عبارتند از: "دولت" (سیاست) و "بازار" (اقتصاد). این دو جزء سرآمد و سرکردۀ جامعه تا به حال به انحاء مختلف بر گردۀ جزء سوم سوار بوده و هستند و به هر شکل ممکن، حی و حال و حیات "حکم‌رانی" خویش را از آن گرفته و باز می‌گیرند. 

     بر این اساس واقع امر اینست که بگوییم جامعۀ مدنی همواره و در هر حال "مستعمرۀ دائمی" دولت و بازار بوده و است و به این قرار که پیش می‌رود، در آینده بسی بیش از این هم خواهد بود؛ هر چه که بوده و است تا به این لحظه از تاریخ هیچ‌گاه و هیج‌جا مشاهده نشده است که جزء مدنی در رأس جامعه بوده و دو جزء دیگر یعنی دولت و بازار در ذیل و یا در خدمت آن قرار گرفته باشند. تا بوده همین بوده: دولت و بازار شانه‌به‌شانه و دست‌دردست هم به مثابۀ دو روح در یک بدن (اقتصاد سیاسی) در صدر ایستاده و جزء مدنی را خسته و بسته و خوار و خفیف در زیر نگه‌داشته‌اند، حال بگذریم از اینکه گاه‌گداری مصلحتا، آن‌هم البته در معدود جوامعی، دولت و بازار، ارباب‌وشانه دستی هم به بر و روی جزء مدنی کشیده‌اند تا در مقایسه با جوامع دیگر رنگ و جلایی به زیرپایی خود هم داده باشند، اما بی‌تردید این نیز در راستای استثمار و استضعاف هر چه بیشتر بوده و هرگز در ماهیت این سه جزء و روابط متکثر میان آنها تغییری ایجاد نکرده است.

     یکی از مهم‌ترین مصادیق این حرکت یعنی دستی به بر و روی جامعۀ مدنی کشیدن، گسترش صنعت رسانه و "شبکه‌های اجتماعی" متعدد و متنوع وابسته به آن در میان مردم و یا همان "شهروند" به مفهوم جدید و "رعیت" به مفهوم قدیم‌اش بوده و است. از ظاهر این قضیه چنین برمی‌آید که علم و صنعت و فناوری بسی پیشرفت کرده و در گذار از طبقات خاص حالا خالصانه در خدمت مردم قرار گرفته است اما واقع قضیه اینست که متأسفانه این هم یک دام است، یک "دام مجلل و مدرن" و در عین حال بزرگ و فراگیر برای گیر و گرفتاری هر چه بیشتر مردم و استثمار و استضعاف هر چه بیش‌تر آنها!

ادامه دارد ...

🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)


برچسب‌ها: چالشهای اینستاگرامی, شبکه های اجتماعی, جزء سوم جامعه مدنی, جامعه شناسی رسانه

[ سه شنبه ۴ آذر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]