جامعه‌شناسی شرقی Oriental Sociology

                                  بررسی مسائل اجتماعی ایران و مسائل جامعه‌شناسی

                                      وبسایت حسین شیران - دکترای جامعه‌شناسی

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش پنجم
✍️ حسین شیران

.

در شرح تفاوت میان «آگاهی» و «اندیشه» باید گفت: آگاهی حکایت از اشراف بر یک موضوع و موضع و موقعیت مشخص و مسائل و مشکلات آن دارد و اندیشه حکایت از تأنی و تأمل در کم‌وکیف یک موضوع و موضع و موقعیت مشخص و تولید و تجویز «طرح و تدبیری مشخص» برای حل مسائل و مشکلات آن؛ آگاهی در حقیقت صرف و خرج معرفت است و اندیشه کسب و دخل معرفت؛ آگاهی درک است و اندیشه حرکت؛ آگاهی از طریق حواس حاصل می‌شود و اندیشه از طریق تعقل؛ آگاهی مشترک میان عوام و خواص و اندیشه خاص خواص (عقلای قوم) است.

.

اندیشه در امتداد آگاهی و مسبوق بر آن است. در ارتباط با هر موضوع و هر مسأله‌ای در کل سه حالت داریم: نخست «ناآگاهی» است؛ به هرحال هستند کسان بسیاری که از موضوعات و مسائل بسیاری بی‌خبرند؛ چاره‌ی کار این‌جا دادن اطلاعات و آگاه ساختن است (حالت دوم)؛ اگرچه کسی برای میزان کسب آگاهی حد و مرزی تعیین نکرده- اغلب هم گفته می‌شود "هرچه آگاه‌تر بهتر"، اما باید دانست آگاهی شمشیر دولبه است؛ اگر کمبود آگاهی درد و غم است ازدیادش هم سم و موجب مرض است. باید حسب ضرورت و حساب‌شده آگاهی یافت و یا داد و این مهم- چه زمان در ارتباط با چه موضوع و مسأله‌ای چه حد آگاهی بهتر است، امری تخصصی و خاص همان خواص جامعه است.

.

با این وجود حالیا در عصر اطلاعات هستیم و همه گوشی در دست شب و روز اقیانوس اطلاعات را درمی‌نوردیم و مدام در هر زمینه به اطلاعات خود می‌افزاییم و به خیال خود روزبه‌روز دانشمندتر می‌شویم؛ همین خیال باعث می‌شود فکر کنیم مردمانی آگاه و فهیم هستیم و برخلاف گذشته دیگر همه چیز را می‌دانیم و در هر حوزه آگاه و صاحب‌نظر هستیم و خلاصه که خود خوب می‌دانیم چه خوب است و چه بد، و چه می‌خواهیم و چرا می‌خواهیم و دیگر کلاه سرمان نمی‌رود! این همان عوارض و توهمات «اطلاعات مازاد» است که لزوما، برخلاف آن‌چه که فکر می‌کنیم، باعث تسهیل و تسریع در رشد اجتماعی نمی‌شود بلکه گاه برعکس باعث سرگیجه و سردرگمی ما می‌شود.

.

اطلاعات در حکم مصالح لازم برای ساخت‌وساز است؛ نخست باید ببینیم چه می‌خواهیم بسازیم و چگونه با چه نوع و چه میزان مصالح؛ همان‌طورکه کم‌اش باعث توقف و تعطیلی کار و انصراف از ساخت می‌شود زیادی‌اش هم دست‌وپاگیر شده بنوعی دیگر باعث اختلال در کار و انزجار از ساخت می‌شود! اگرنه در آغاز، دستکم این‌جا باید به قدر ضرورت دست نگهداشت و «جامع‌اندیشانه» در کلیت کار و بار اندیشه کرد و بعد مصالح لازم برای ادامه‌ی کار را برگزید و باقی را دور ریخت و یا دست‌کم برای مراحل بعدی کار و یا کار دیگری کنار گذاشت. این همان مرحله و یا حالت سوم است. (باقی در بخش بعد)

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی

[ یکشنبه ۹ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 بازی مافیا و مافیها - بخش دوم
✍️ حسین شیران

.

مهم‌ترین ویژگی مافیا بی‌تردید "سازمان‌یافته پشت پرده عمل کردن"‌اش است. روی پرده هیچ مافیایی مافیا بودن خود را رو نمی‌کند و از طبایع و توانایی‌های پنهانی که دارد با شما سخن نمی‌گوید و از طرح‌ها و برنامه‌های پر و پیمانی که برای استیلا و استثمار شما دارد پرده برنمی‌دارد؛ و چرا بردارد و چگونه بگوید که مافیاست و آمده با قدرت و قابلیت‌های مختلفی که دارد شما را فریب دهد و نسل اندر نسل برده و بنده‌ی خود ساخته، بر کار و بار و جان و مال و ملک‌تان مسلط گردد؛ ...

.

نه، مافیا هیچ به روز شمشیر از رو نمی‌بندد؛ هیچ شمشیر به دست هم نمی‌گردد، پس هر که به روز روشن شمشیری در بر و یا در دست دارد مافیا نیست، ممکنست وابسته به مافیا باشد اما مسلما خود مافیا نیست؛ چه مافیا می‌داند هر شمشیری که به روز و به رو کشد بخشی از پرده‌های حافظ هویت پنهان‎اش را هم می‌درد؛ پس برای حفظ سلامت و صلابت پرده‌ها هم که شده، به روز دست از پا خطا نمی‌کند و معمول‌تر از معمول می‌گردد، به شب که رسید بی‌پرده هر که باید درید را میرغضب‌تر از هر میرغضبی می‌درد، تا روزی دگر که پرده بگیرد و باز معمول‌تر از معمول به میان آید!

.

باری، مافیا با شما رو بازی نمی‌کند؛ این شمایید که باید بازی مافیا را رو کنید. چگونه؟ با چه اصل و اساسی؟ با "تجزیه و تحلیل"؛ متأسفانه توده‌ را چندان توان تجزیه و تحلیل نبوده و نیست؛ برای همین همیشه در درک و فهم وقایع "روی پرده" وامانده- چه رسد به کشف مناسبات و مراودات "پشت پرده"! این واقعیت تاریخی تلخ، هم علت استمرار استیلای مافیاها بر توده‌ها و اسارت و استثمار‌شان بوده و است و هم معلول آن؛ در هر صورت، واقعیت اینست، و توده اگر می‌خواهد از دست مافیاها و اسارت و استثمار تاریخی‌شان رهایی یابد چاره‌ای جز بالا بردن توان تجزیه و تحلیل خود ندارد.

.

اصل و اساس بازی مافیا، که خود برگرفته از جریانات جوامع بشری‌ست، هم همین است؛ شما چاره‌ای ندارید جز این‌که با تجزیه و تحلیل ماوقع، یعنی هر آن‌چه در حین بازی از عوامل و عناصر بازی می‌بینید- همان‌که در این بازی اصطلاحا "اکت‌ها و فکت‌ها" نامیده می‌شوند، مافیاها را از همه "شهروندان آگاه و ناآگاه" تشخیص دهید. اگرچه کار به این سادگی‌ها نیست و یا این پایان کار نیست، با این حال وقتی "مافیا عملا در میان جمع است" و همانند جمع رفتار و گفتار می‌کند شما هیچ راه و روش دیگری جز این یعنی "تجزیه و تحلیل رفتارها و گفتارها" ندارید. ...

.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, بازی مافیا پدرخوانده, حسین شیران​​​​​​​

[ سه شنبه ۴ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 نقد و نظری بر کتاب "هندسه‌ی عدالت"

اثر علامه هاشمی خراسانی

✍️ حسین شیران

بخش دوم

.

در فصل اول کتاب، استاد به یاری شاگردش به بیان مسأله می‌پردازد؛ شاگرد از "بدبختی و تباهی در سطح جامعه" سخن می‌گوید و "جهل و فقر و ظلم و فساد و ناامنی و جنگ و جرم و جنایت و اختلاف قومی و مذهبی و هزار چیز دیگر" را برای آن مصداق می‌آورد. استاد نگرش او به جامعه را "سطحی و احساسی" قلمداد می‌کند و مسائل و مشکلات یاد شده را شاخه‌های درختی می‌داند که باید به "ریشه‌ها"یش رسید، برای همین او را به نگرش عمقی [ژرف‌اندیشی] دعوت می‌کند و به درستی این را از "شئون عقل" می‌شمارد.

.

سپس دایره‌های تودرتویی کشیده و آن را "نمودار هندسی مشکلات جامعه" تلقی می‌کند و دایره‌ی مرکزی را اساس و ریشه‌ی همه‌ی دایره‌ها (مسائل و مشکلات) معرفی می‌کند. در شرح تودرتویی و از هم و در هم و بر هم بودن مسائل و مشکلات جامعه نیز درست عمل می‌کند؛ و بعد ورود به دایره‌ی مرکزی [علت‌العلل] و درک و فهم آن را برای "تعدادی انگشت‌شمار" [که توان ژرف‌اندیشی دارند] ممکن و میسر می‌داند و اصلاح دایره‌ها و لایه‌های بیرونی را منوط به اصلاح دایره‌ی مرکزی و علت‌العلل می‌داند و می‎گوید: "مادام که علت فاسد باشد معلول هم فاسد خواهد بود".

.

به این شکل استاد کثرت مشکلات سطحی را به "وحدت در ریشه" می‌رساند و تأکید می‌کند " اگر مشکلات متعدد به ریشه‌ی واحدی نرسند حتما اشتباهی رخ داده است". ریشه‌ی واحد را که یابیم و اصلاح کنیم مشکلات سطحی خودبه‌خود حل و فصل می‌شوند. مشخص است که بحث استاد بحثی کاملا نظری و به اصطلاح روکاغذی است و با دنیای واقعی فرسخ‌ها فاصله دارد، با این‌حال فعلا به مسامحه با او همدل و همراه می‌شویم تا ببینیم ته‌ حرف‌هایش به کجا و به چه نتیجه‌ای می‌رسد.

.

در ادامه او همه‌ی "نخبگان سیاسی و فعالان ملی و مذهبی و جهادگران و اصلاح‌گران" و خلاصه جمله آنانی که "درد اجتماع و دغدغه‌ی اصلاح مملکت" دارند را "درسطح‌مانده‌هایی می‌داند که راه به عمق و ریشه نبرده و نیروی خود را هدر داده‌اند". او ریشه و علت‌العلل مسائل و مشکلات جامعه را همان سوراخ کشتی می‌داند که تا به حال همه‎ی مصلحین از آن غافل بوده [؟!] و به سبب این "غفلت مرگبار" ره بجایی نبرده و "سرخورده و مأیوس" و منزوی شده، به "تماشای کشتی در حال غرق" ایستاده‌اند!

.

اما ریشه و علت‌العلل مسائل و مشکلات و یا همان سوراخ کشتی جوامع بشری چیست؟ این موضوعِ فصل دوم کتاب است و ما در بخش بعد بدان خواهیم پرداخت.

.

کتاب هندسه عدالت اثر علامه هاشمی خراسانی را از اینجا دریافت کنید.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: هندسه عدالت, علامه هاشمی خراسانی, بازگشت اسلام, جامعه شناسی شرقی

[ شنبه ۱ مهر ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 آشنایی با ایسم‌ها
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران

.

بخش بیست و دوم:

ضد اشتراک‌گرایی (ضد کمونیسم) Anti-communism

.

جنبشی در قرن بیستم در مخالفت با ایدئولوژی کمونیسم، علی‌الخصوص عملکرد آن توسط اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری خلق چین. کلیسای کاتولیک رومی که همیشه ضد کمونیسم بود؛ ایالات متحده هم همین‌طور. اما مخالفان اصلی کمونیسم در سال‌های نیمه اول این قرن، جنبش‌های فاشیستی در اسپانیا، ایتالیا و آلمان بودند. شکست آلمان در جنگ جهانی دوم نه فقط به ضرورت اتحاد آمریکا و روسیه پایان داد بلکه نقطۀ آغازی گشت بر گسترش "جنگ سرد" میان این دو ابرقدرت؛ در قالب این جنگ هر کدام برای نفوذ ایدئولوژیک خود در سراسر جهان به رقابت پرداختند و این به جنگ و درگیری مستقیم یا نیابتی این دو در کره، آسیای جنوب شرقی، آفریقا، افغانستان، خاورمیانه و آمریکای لاتین منجر گردید. در همین حال، جنبش‌های ضد کمونیستی در اقمار اروپایی اتحاد جماهیر شوروی، از آلمان شرقی تا لهستان، ریشه دوانید. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 و افول کمونیسم، ضد کمونیسم هم بسیاری از دلایل وجودی خود را از دست داد - اما نه به تمامی، چرا که اکنون مشکلات اقتصادی در اروپای مرکزی و شرقی در قرن بیست و یکم در برخی از کشورها به تجدید حیات احزاب کمونیست منجر گشته است.

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, ایسمها, اصطلاح جامعه شناسی

[ یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 از شما بر شماست
✍️ حسین شیران

.

اصولا و اساسا هر حکومتی درست در همان حال که خود شکل می‌گیرد جریان شکل‌گیری اضداد و اعداء خویش را هم خود بدست خویش کلید می‌زند. بدیهی‌ست هیچ حکومتی این را نمی‌خواهد، اما این خوش‌بختانه یا بدبختانه (بستگی دارد کدام سو بایستید) هیچ به خواست و به اختیار حکومت‌ها نبوده و نیست؛ امریست محتوم که حتمیت‌اش را مستقیما از چیستی و هستی خود حکومت می‌گیرد؛ از این جهت هر جا که حکومتی در کار است لاجرم این حتمیت هم در کار است و هیچ گریزی از آن نیست- کما اینکه تا بحال هم نبوده است.

.

حکومت یعنی به قدرت حکم کردن بر برتری و برقراری و برمداری و برخورداری برخی افراد و برخی آرا و عقاید و ارزش‌ها و هنجارها، و در مقابل ممنوعیت و محدودیت و محرومیت مابقی آنها؛ بدیهی‌ست در هر جمعی (از هر چیز و هر کس) اگر حکم بر ادخال برخی به اندرون باشد روی دیگرش اخراج بقیه به بیرون خواهد بود و این در همان حال که منجر به شکل‌گیری "اندرونی‌ها" می‌شود خواه‌ناخواه به شکل‌گیری "بیرونی‌ها" هم می‌انجامد و درست از همین نقطه که "تفکیک‌ها و تبعیض‌ها"ی حکومتی در جامعه صورت می‌پذیرند "تضادها و تقابل‌ها" هم در آن جان می‌گیرند و جریان می‌یابند.

.

در مراحل بعدی این تضاد و تقابل اولیه میان فراخوانده‌ها و فرومانده‌ها بیشتر و بیشتر هم می‌شود؛ هرچه حکومت می‌کوشد به اندرون سروسامانی دهد تا بسی بهتر و بیشتر بر جامعه حکمرانی کند ناخواسته به سروسامان یافتن اضداد و اعداء خویش هم قوتی می‌بخشد؛ تحکیم و تقویت حکمرانی یعنی اصرار بر حق و حکم برخورداری اقلیت اندرونی از قدرت و ثروت به بهای دوام غیربرخورداری اکثریت بیرونی، و این البته که منجر به واکنش‌های بیرونی‌ها شده، بر شور و شعور آنها برای مقابله و مقاومت می‌افزاید، چه هیچ غیربرخورداری تا آخر ساکت نمی‌نشیند عیش و نوش و ریخت و پاش برخوردار را تماشا کند.

.

اکنون دیگر به لطف رسانه‌ها و رسانایی فوق‌العاده‌ی آنها هیچ اندرونی‌ای در هیچ کجا چاردیواری و اختیاری نیست که هر کس در آن هرچه خواست بکند باقی از آن بی‌خبر باشند، یک اتاق شیشه‌ای‌ست که سریع هر اتفاقی بویژه فسق و فجور و فساد از آن به بیرون انعکاس می‌یابد و منجر به فریادها می‌گردد. حکومت نه در خلأ بلکه در جامعه و بر جامعه جاریست و هر حرف و حرکتی از آن مادام که در راستای حفظ سلطه و صرفه باشد حس و حال و حرکتی هم به جان جریان ضدسلطه می‌اندازد و ناخواسته اعداء و اضداد خویش را در دامن خویش می‌پرورد.

.

مگر اینکه بخواهد اکثریت را به اندرون جذب کند که در این‌صورت دیگر نه حکومت (: اقلیت برخوردار از قدرت و ثروت) بلکه مصداق بارزی از دموکراسی (: همه یا اکثریت برخوردار از قدرت و ثروت) خواهد بود؛ اما بواقع هیچ حاکمی نه فقط هیچ دوست ندارد آنچه به سختی بدست آورده را با بیرونی‌ها تقسیم کند بلکه حتی در اندرونی هم رفته‌رفته در توزیع قدرت و ثروت وسواس و حساس گشته ناگزیر رانش‌ها و ریزش‌ها را رقم می‌زند. هر رانش و ریزشی از اندرون ناگزیر به جمع بیرونی‌ها اضافه می‌گردد و بسی بیشتر بر انگیزه و انرژی آنها برای مقابله می‌افزاید.

.

بنابراین آنچه بواقع باعث شکل‌گیری بیرونی‌ها در جامعه می‌گردد نفس امر حکومت و آنچه باعث رشد و توسعه و تحول آن در قامت یک ضد می‌گردد عملکرد خود حکومت است (عنوان "از شما بر شماست" از این بابت است)؛ انتهای روال و روند نامتعادل و نامتوازن "اقبال نصیب دوستان" و "ادبار نصیب دشمنان" (بقول مسعود سعد) جز این نخواهد بود که جبهه‌ی مقابل هم بالاخره هر آن تحریم و تحدید و تضعیف‌هایی که در حق‌اش صورت گرفته را به انگیزه و فرصت تبدیل خواهد کرد و سرانجام انتقام‌اش را از عامل بدبختی‌هایش- هر حکومتی به هر حکمی که بنا گشته باشد، خواهد گرفت.

.

اما این روال و روند یک ایراد بزرگ داشته و دارد و آن اینکه آنها که ناگزیر به زور متوسل می‌شوند و قدرتی را ساقط می‌کنند (چون هیچ حکومتی خودبخود کنار نمی‌رود) خود صاحب قدرت می‌شوند و حکومتی تشکیل می‌دهند و باز دوباره روز از نو روزی از نو؛ نفس حکومت اقلیت اندرونی و اکثریت بیرونی می‌آفریند و دوباره تبعیض و تضاد و ستیز دور و نزدیک و دوست و دشمن و رویش و رشد اضداد و اعداء و باقی ماجرا، و به این ترتیب این دور باطل ادامه می‌یابد- کما اینکه ادامه یافته و اینک در این سرزمین بعد هزاران سال تجربه‌ی زیست اجتماعی هنوز که هنوز است بر ما حکومت حاکم است!

.

بنظر شما چاره چیست؟ چگونه می‌توان در این سرزمین از شر تسلسل حکومت‌ها و این دور باطل رهایی یافت؟ بنیاد جامعه بر توافق است- توافق حداکثری بر سر اشتراکات؛ چگونه می‌توان در گذر از حکومت‌ها که طبیعتا بر اختصاصات تکیه می‌ورزند و از این جهت همواره در جامعه تضاد و تقابل می‌آفرینند به اشتراکات تکیه ورزید و تا جایی که بتوان از تضادها و تقابل‌ها کاست؟ ...

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی​​​​​​​

[ پنجشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی

🌓 از تنافرات شناختی تا تظاهرات خیابانی - بخش بیستم
✍️ حسین شیران

.

گرایش مهندس مهدی بازرگان به اسلام هرگز نمایشی نبود. او حتی در زمانی که در عنفوان جوانی در غرب در یک رشته‌ی فنی (ترمودینامیک) تحصیل می‌کرد بسی مبادی آداب دینی بود و وقتی هم به ایران بازگشت و در دانشگاه تهران مشغول به کار شد و از سال ۱۳۲۴ تا ۱۳۳۰ ریاست دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران را به عهده گرفت در قول و فعل نماد تمام‌عیار یک استاد مسلمان بود؛ نخستین بار او بود که انجمن اسلامی در دانشگاه راه انداخت و نمازخانه در آن دایر کرد. نیچه می‌گفت افلاطون "مسیح پیش از مسیحیت" بود و حالا بازرگان با این کارهایش عملا یک "سوپرانقلابی پیش از انقلاب اسلامی" می‌نمود.

.

در شرایطی که دنیا به نحو غالب توسعه و تمدن غرب را ناشی از رنسانس و رهایی از دست دین و تفکرات اسکولاستیک قرون وسطایی می‌دانست، در داخل ایران هم دگراندیشانی چند مبلغ یک چنین ایده و افکاری بودند و کمابیش ضرورت گذر از دین را متذکر می‌شدند، بازرگان از در مقابل درآمد و گفت غرب از دین گذر نکرده بلکه برعکس با تکیه بر علم و عقلانیت درست در مسیر ادیان و انبیاء قرار گرفته است. او معتقد بود هیچ تضاد و تقابلی میان علم‌گرایی و عقل‌گرایی و انسان‌گرایی مدرن با دین‌گرایی وجود ندارد؛ هر تضاد و تقابلی که هست حاصل تفاسیر کهن است، کافیست تفاسیر خود را به‌روز کنیم تا تضادها از میان برخیزند.

.

با این طرزتلقی بود که او خود دست به کار شد و در قالب آثاری چند همچون مذهب در اروپا، مطهرات در اسلام، کار در اسلام و ... تمام تلاش خود را کرد تا سازگاری دین اسلام با علوم مدرن را به اثبات برساند؛ و در گذر از این‌ها در روزگاری که خیلی‌ها در اندیشه‌ی عبور از دین بودند او بر آن شد از دل اسلام ایدئولوژی‌ای بیرون بکشد که به درد دگرگونی در راستای ایجاد تمدن اسلامی در ایران بخورد- راهی که بعد از او شریعتی در پیش گرفت با این تفاوت که در این راه تکیه‌ی او بر علوم طبیعی و تجربی نوین بود و تکیه‌ی شریعتی بر علوم انسانی و اجتماعی نوین.

.

باری بازرگان با یک چنین باورهایی پا به عرصه‌ی سیاست ایران گذاشت و در این راه تا مقام نخست‌وزیری هم پیش رفت اما خواه‌ناخواه روزی به این نتیجه‌ی تلخ رسید که لزوما اینگونه نیست هر آن‌چه در عالم ذهن زود بهم جوش می‌خورد در عالم عین هم بخورد؛ پس قلم برداشت و در آخرین مکتوب خود نوشت: "از خود بپرسید چگونه کسی که در سال‌های قبل از 40 زمانی که داعیان حکومت اسلامی امروز سروکاری با ایدئولوژی و مبارزات سیاسی نداشتند در زندان شاه کتاب بعثت و ایدئولوژی را نوشت ... حالا طرف‌دار تز جدایی دین از ایدئولوژی و منع دین از نزدیک شدن به حوزه‌ی دستورات اجرایی گشته است!"

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی سیاست, جنبش اجتماعی​​​​​​​

[ سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 جامعه‌شناسی جنبش‌های مردمی - بخش چهارم
✍️ حسین شیران

.

هرگاه سخن از «تأخر اندیشه» در جنبش‌های مردمی بعنوان یک «کاستی بزرگ» و ضرورت «تفقد اندیشه» جهت جبران این کاستی می‌رود برخی بسی بر این سخن تاخته، آن را نسبتی بی‌جا و ناروا به مردمان معترض تلقی می‌کنند و در واکنش می‌‎گویند: "مردم می‌فهمند و خوب هم می‌فهمند و خوب هم می‌دانند که چه می‌خواهند". اما، به نظر من، به شرحی که می‌گویم، این استناد و استفاده‌ی نادرست از یک حرفِ به نسبت درست در مواجهه با یک مسأله‌ی اصلی و اساسی است.

.

این‌که "به نسبت درست" می‌گویم یعنی فهم و آگاهی مردم را قبول دارم با قید دو نکته؛ نخست این‌که «فهم» یک امر نسبی است- حتی در نزد اهالی علم و اندیشه، چه برسد مردمان معمولی؛ بر این اساس وقتی می‌گوییم "مردم می‌فهمند" باید بدانیم و بگوییم چه چیز را، تا چه اندازه و تا کجا و نسبت به چه کسانی و چه زمانی؛ و بعد «مردم» هم که می‌گوییم با امری واحد و یکپارچه و یکسان طرف نیستیم بلکه با موجودیتی بس پاره‌پاره و پخش‌وپلا هر پاره واجد وجنات و ویژگی‌های فکری و فهمی متفاوت مواجه هستیم.

.

بنابراین وقتی در هر دو جزء با ابهاماتی روبرو هستیم بهتر است اظهار اعتراضی "مردم می‌فهمند" را بیش‌تر یک کلی‌گویی در نظر بگیریم تا قطعی‌گویی، و بسی بااحتیاط آن را بکار بریم؛ من و شما به «مردمان معترض» مردم فهیم می‌گوییم، دولت و حکومت به «مردمان مطیع» مردم فهیم می‌گوید؛ برخی هم در این میان ممکنست به «مردمان ممتنع»- که نه در خدمت قدرت‌اند و نه درگیر با قدرت، مردم فهیم بگویند؛ تکلیف چیست؟ در راستای تغییر و تحول به "کدام مردم و کدام فهم" باید استناد و اتکا داشت؟ ...

.

با وجود این حرف‌ها، این گفته که جنبش‌های مردمی ما با مشکل تأخر اندیشه مواجه هستند و ضرورت دارد تفقد و تجهدی در این زمینه صورت گیرد هرگز به معنی و مفهوم نادانسته و ناآگاهانه و یا بقولی کورکورانه بودن جنبش نیست؛ هرکس چنین بینگارد نادانسته اندیشه را با آگاهی و فکر را با فهم یکی، و یا بهتر بگویم، اشتباه می‌گیرد و این اشتباه است که محل نزاع را عوض می‌کند، چه کاستی فکر و تأخر اندیشه برای مواضع و مراحل مختلف مشخصا متوجه متفکران و اندیشمندان مردمی است و نه توده‌ی مردمی.

(باقی در بخش بعد)

.

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran

🌓 https://t.me/orientalsociology

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی جنبش مردمی, جنبش اجتماعی, جامعه شناسی شرقی​​​​​​​

[ چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]

🌓 بازی مافیا و مافیها - بخش اول
✍️ حسین شیران

.

این بازی مافیا را هیچ ساده نگیریم؛ این بازی جامعه‌شناختی‌ترین بازی‌ایست که من تا بحال دیده‌ام؛ بیش‌تر شبیه "شبیه‌خوانی" است تا بازی- شبیه همین‌ها که روز عاشورا هر سال و هر جای ایران می‌بینیم، با این تفاوت که شبیه‌خوانی عاشورا به وجه خاص تنها بازگوکننده‌ی وقایع یک جای و یک گاه و یک عده با یک قرائت خاص است در حالی‌که شبیه‌خوانی مافیا به وجه عام حکایت‌گر عمده جریانات حاکم بر جوامع بشری در هر نقطه از زمین و در هر برهه از زمان است.

.

مافیا چیست؟ یا کیست؟ برخلاف حیوانات که هر کدام طبیعت خاص خود را دارند و در هر شرایطی مشخصا و منحصرا بر اساس طبیعت خاص خود رفتار می‌کنند، انسان بالقوه تنها موجود روی زمین است که از این قابلیت خاص برخوردار است هم‌زمان طبایع چند حیوان دیگر را هم در خود پرورده و در مناسبات و مراودات خود از هر کدام به اقتضای زمینه و زمان به نفع خود استفاده کند. آن‌ها که به هر طریق یک چنین قابلیتی را در خود بارور ساخته و بالفعل "چندطبیعته" گشته و "چندطریقه" عمل می‌کنند مافیاهای جوامع بشری (به معنای عام خود) هستند.

.

چندطبیعته گشتن و چندطریقه عمل کردن کار هر کسی نیست، تنها تعداد قلیلی از این قدرت و مهارت برخوردارند، برای همین تاریخ جز حکایت سیطره‌ و حکم‌رانی اقلیت بر اکثریت نبوده و نیست. باری، قدرت و مهارت می‌خواهد تشخیص دهی کی باید "طبیعت گوسفندی" در پیش گیری و قاطی توده‌ها گردی و برای جلب اعتماد از توده توده‌تر گردی؛ و بعد به وقت‌اش "طبیعت روباهی" رو کنی و حقه‌ها ساز کنی و تله‌ها بار گذاری؛ و باز به وقت‌اش به "طبیعت گرگ" درآیی و تند و تیز طعمه‌ها بدری و از میان ببری؛ و چه می‌دانم، طبایع دیگر که عاملان بهتر دانند!

.

اما آن‌چه مهم است اینست که مافیاها این‌ها همه را پشت نقاب معمول و طبیعی انسانی‌شان انجام می‌دهند. فریب برخی فیلم‌ها را نباید خورد، مافیاها هیچ سر و وضع و سیمایی غیرطبیعی و غیرمعمول ندارند؛ مافیاها غیرانسان که نیستند، همه انسان‌اند و طبیعت پیش‌فرض‌شان انسانی‌ست؛ به ظاهر هم از قضا جزو طبیعی‌ترین و معمول‌ترین و حتی منطقی‌ترین و موجه‌ترین انسان‌ها هستند؛ از این نظر آن‌ها را در هر حوزه- از دین گرفته تا سیاست و اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و ... بیش‌تر در میان همین طیف افراد باید جست و نه جایی دگر. اما چگونه و به چه طریق؟

.

(باقی در بخش بعد)

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)

🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)

⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)


برچسب‌ها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, بازی مافیا پدرخوانده, حسین شیران

[ یکشنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]

[ ]