جامعه شناسی علم
🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش نهم
✍️ حسین شیران
بعد از "فینیقیه" و "آناتولی"، سومین و در عین حال مهمترین مرکز و مسیر برای صدور تفکر و تمدن از شرق (خاورمیانه) به یونان باستان "جزیره کرت" بود. این جزیره در قلب نیمهی شرقی دریای مدیترانه در جنوب دریای اژه قرار دارد؛ در آن زمان دورتادور این دریا، در سواحل شرقی و شمالی و غربیاش، طوایف مختلفی از یونانیان میزیستند، با این حال ساکنان جزیرهی کرت نه یونانی بودند و نه آریایی؛ از قرنها پیش کرت پذیرای مهاجرانی از شرق (سومریها، فینیقیها و مصریها و ...) بود و همینها بودند که با اشاعهی تفکر و تمدن سرزمینهای خود، زمینههای تشکیل یک دولت متمدن در آنجا را فراهم ساختند (همانطور که قرنها بعد، در اواسط هزارهی دوم میلادی، مهاجران متمدنی از اروپا پا به قارهی آمریکا نهادند و تمدن حال حاضر آمریکا را بنا نهادند).
در زمان مورد بحث یعنی آغاز هزارهی اول پیش از میلاد (هزارهی تفکرخیز) کرت درخشانترین تمدن دنیا را داشت؛ این تمدن که بنام پادشاهان کرت- مینوس- "تمدن مینوسی" خوانده میشد از 2500 پیش از میلاد آغاز شده و عمدتاً شهرمحور و دریامدار و تجارتپیشه بود و از این جهت تاریخاً بعد از تمدن سومری واجد بیشترین شهرها بود (هومر از وجود 90 شهر خودمختار در این جزیره خبر میدهد) با این تفاوت که شهرهای کرت متأثر از همهی تمدنهای پیرامونی از هر جهت پیشرفتهتر، شهروندان کرتی هم از جهات گوناگون (فنی، فکری، هنری، فرهنگی و ...) توسعهیافتهتر و حاکمان کرتی هم نسبت به حکومتهای مصر و میانرودان، غیرآسمانیتر و غیرمتمرکزتر و معتدلتر بودند؛ از این جهت است که مورخان در این برهه از کرت بعنوان "مهد تمدن جهان" و دروازهای برای صدور تفکر و تمدن به غرب یاد میکنند.
به گاه درخشش تمدن مینوسی در کرت، در سرزمین اصلی یونان باستان در سواحل و جزایر غربی دریای اژه، طایفهای از یونانیان به اسم "میسنهای" زندگی میکردند که از هر نظر از کرتیها و نیز ساکنان فلات آناتولی و فینیقیها عقبماندهتر بودند. از حوالی 1600 پیش از میلاد بود که میسنهایها (یونانیها) بتدریج تحت تأثیر تمدن و تفکر مینوسیها (کرتیها) قرار گرفتند و یکبهیک با مظاهر تمدن آشنا گشتند. "گوردون چایلد" مورخ نامدار در توصیف این تحول تاریخی مینویسد: "بدین ترتیب بود که پرتو مدنیت مشرقی بطور فزایندهای بر بارباریسم اروپایی رخنه یافت"؛ بر این پایه چایلد تحقق "معجزه"وار تمدن یونان را به سخره میگیرد و میافزاید: "دیگر لازم نبود یونانیان پایههای فنون، علوم، اقتصاد و هنر کلاسیک را معجزهآسا بیافرینند" چون این اتفاق قبلاً در کرت رخ داده بود. میسنهایها سرانجام همچون هر قوم وحشی تاریخ به تمدن اطراف خود هجوم بردند - هم کرت و هم آناتولی، و این بار بصورت قهری با نابود کردن آن تمدنها خود را متأثر و متمدن ساختند.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی
[ سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
هنر جامعهشناس شدن
🌓 زمینهشناسی در جامعهشناسی - بخش دوم
✍️ حسین شیران
باری، در زمینه و زمان حاضر، خواهناخواه جامعهشناسان و روزنامهنگاران و به این ترتیب جامعهشناسی و روزنامهنگاری روزبهروز بههم نزدیکتر و بههم شبیهتر میشوند؛ این روال و روند اگر هم برای روزنامهنگاری و روزنامهنگاران مغتنم باشد- چه برای روزنامهنگاری و روزنامهنگار نه فقط هیچ بد نیست بلکه یک ضرورت است که در مقام توصیف و تحلیل وقایع روزمره به اندیشههای اجتماعی و جامعهشناختی مسلح و مسلط گردد، برای جامعهشناسی و جامعهشناسان یک معضل و مسأله است که باید برطرف گردد- چه برای جامعهشناسی و جامعهشناس آفتی بالاتر از این نیست که در تحلیل و تبیین وقایع جامعه درگیر روزمرگیها و خردنگریها و جزءگراییها گردد.
لازمۀ علم جامعهشناسی "جامعنگری" در بستر "واقعنگری" است و لازمۀ جامعنگری در بستر واقعنگری استقرار در موضع و "موقعیت استهلال" است، (استهلال به همان معنی و مفهومی که خاصه در ماه رمضان در ارتباط با رؤیت ماه شوال بهکار میرود؛ حالیا چون اصطلاح دیگری به ذهنام نمیرسد برای بیان منظور خود از این اصطلاح استفاده میکنم تا بعد*). موقعیت استهلال برای یک جامعهشناس موقعیتی است که در آن و از آن جمیع عوامل و عناصر دخیل در وقوع یک پدیده قابل مشاهده باشد. هر گاه یک یا چند عامل از نظر پنهان بماند بدیهی است تحلیل و تبیین ارائه شده ناقص و ناکارآمد و غیرجامعهشناختی خواهد بود.
موقعیت استهلال یک نقطۀ ثابتی نیست- چه اگر بود جامعهشناسشدن امری ساده و سهلالوصول میبود- بلکه حسب زمینه و زمان و عوامل و عناصر دخیل و نیز نوع پدیده به شدت متغیر و مستلزم "کنارهگیری|درگیری" حسابشده است و از این جهت است که شناسایی صحیح این موقعیت و استقرار و استدلال جامعهشناسانه در آن امری بسیار حساس و حیاتی و به معنای واقعی کلمه یک هنر است، "هنر جامعهشناس شدن"؛ یک چنین هنری حالیا از من و امثال من که هنوز نحوۀ استقرار و استدلال خود در مواجهه با پدیدههای اجتماعی را بدرستی نمیدانیم البته که دور است، مگر اینکه خوب اصل "کنارهگیری | درگیری" حسابشده را دریابیم. در این خصوص در بخش بعد بیشتر خواهیم خواند.
* ضمن دعوت دوستان به هماندیشی در این خصوص، لطفا اگر گزینۀ مناسبی بهجای این اصطلاح به ذهنتان میرسد پیشنهاد بدهید.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, زمینه شناسی, هنر جامعهشناس شدن
[ یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
هنر جامعهشناس شدن
🌓 زمینهشناسی در جامعهشناسی - بخش اول
✍️ حسین شیران
یکی از مهمترین نکاتی که یک جامعهشناس یا جامعهاندیش ضرورتاً باید در تفکرات و تأملات خود در رابطه با هر پدیدۀ اجتماعی در نظر داشته باشد توجه و تمرکز بر "زمینه"ایست که آن پدیده در آن و یا تحت تأثیر آن رخ داده و یا میدهد. این مهم اگرچه از نخستین و محوریترین آموزههای علم جامعهشناسی است با اینحال آنسان که باید و شاید در تفکرات و تأملات ما ملحوظ و ملموس نیست و از این جهت اغلب تحلیلها و تفسیرهای جامعهشناختی ما از فقدان جامعیت رنج میبرند و عملاً و نظراً در تبیین وقایع جامعه لنگ میزنند.
فضای مجازی و شبکههای اجتماعیاش با وجود همۀ منافع و مزایایی که برای همه از جمله جامعهشناسی داشته و دارد با ایجاد محدودیتهایی چند خواهناخواه همه را به سمتوسوی "اندکاندیشی" و "کوتهنگاری" سوق داده و از یکسو کاربران را وادار ساخته نقطهنظراتشان را نهایت در چند سطر بنویسند و قال قضیه را بکنند از سوی دیگر هم خوانندگان را طوری بار آورده که از خیل مطالب منتشره، اغلب آنچه مختصر (هرچند بیفایده) است را بخوانند و از خیر مطالب بلندبالا (هرچند مفید) بگذرند!
به هر حال عصر عصر عجله است، آن هم اغلب برای هیچ و پوچ، و دیگر دورۀ نشستن و باحوصله چند جلد کتاب خواندن گذشته و حال، خواندن به کنار، ما حتی حوصلۀ نشستن و فیلم دیدن را هم نداریم و اغلب تلاش میکنیم یک فیلم را در کمترین حجم و در کمترین زمان آن هم با دور تند ببینیم و از سرش بگذریم! به عنوان مثال، همین خود یک "زمینه" است که بر کموکیف کار اثر گذاشته و خواهناخواه جامعهشناسی و جامعهاندیشیهای ما را اسیر "خُردگرایی"ها و "سطحینگری"ها و "جزءاندیشی"ها ساخته و هر روز بیش از دیروز به رویدادمحوری و روزمرهنویسی و روزنامهنگاری نزدیکتر کرده است.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, زمینه شناسی, هنر جامعهشناس شدن
[ جمعه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آشنایی با ایسمها
🌓 از کتاب ایسمها Book of isms
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
🔄 ترجمه: حسین شیران
⏺بخش هشتم: Ageism سنگرایی
یک نوع تبعیض علیه سالمندان بر اساس سنشان. این واژه در سال 1969 توسط یک آمریکایی، رابرت باتلر Robert Butler متخصص پیریشناسی Gerontologist باب شد و از آن زمان بخشی اساسی از واژگان صحیح سیاسی گشته است، دستکم از این باب قدرت رأی دادن افراد سالمند در مردمسالاریهای غربی با بالا رفتن امید به زندگی و پایین آمدن نرخ زاد و ولد افزایش یافته است. در واکنش به این امر، بسیاری از دولتها قوانینی را تصویب کردهاند که سنین بازنشستگی اجباری و سایر اقدامات مشابه "سنگرایانه" را منع میکند. از نظر فرهنگی، به نظر میرسد سنگرایی در جوامع غربی جوانگرا جا افتاده است، چنانچه رهبران ملی آنها اغلب زمانی انتخاب میشوند که در دهۀ 40 زندگیشان به سر میبرند در حالیکه در آسیای شرقی این افراد پیر هستند که مورد احترام هستند، و این شامل دنیای سیاست هم میشود.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, Ageism سنگرایی
[ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
پنجرۀ جمعیتی ایران؛ پنجرهای باز به بیهودگی
حسین شیران
در جمعیتشناسی یک مفهوم مهمی داریم با عنوان "پنجرۀ جمعیتی" که بر پایه ساختار سنی جمعیت تعریف و تعیین میشود؛ به این ترتیب که هرگاه نسبت "جمعیت فعال" (کاری) یک کشور (سنین مابین 15 الی 65 سالگی) به جمعیت غیرفعالاش (زیر 15 سال و بالای 65 سال) به بیشترین حد خود برسد- به بیانی دیگر هرگاه دوسوم جمعیت یک کشور در سنین فعالیت باشند، میگویند آن کشور به مرحلۀ پنجرۀ جمعیتی رسیده است.
بر این اساس جمعیتشناسان در سیر تکامل جمعیت یک کشور سه مرحلۀ اساسی از هم متمایز میسازند: 1. مرحلۀ پیشاپنجره که در آن 30% (یا بیشتر) از جمعیت کشور را افراد زیر 15 سال تشکیل میدهند 2. مرحلۀ پنجره که در آن کمتر از 30% جمعیت زیر 15 سال و کمتر از 15% بالای 64 سال هستند و باقی بین سنین 15 الی 65 سالگی قرار دارند و 3. مرحلۀ پساپنجره که 15% یا بیشتر بالای 64 سال و کهنسال هستند.
پنجرۀ جمعیتی در سیر تاریخ جمعیت یک کشور فقط یکبار اتفاق میافتد و عمر به نسبت کوتاهی در حد چهار دهه دارد. ارزش و اهمیت پنجرۀ جمعیتی در تأمین و تدارک طلایی نیروی کار لازم برای توسعۀ یک کشور است و از این جهت برای هر ملتی یک فرصت و موهبت ویژه تلقی میگردد که اگر بهینه و بابرنامه از آن استفاده شود واجد ثمرات مثالزدنی خواهد بود و گرنه که همچون ابر بهاری سریع از سر جامعه و جمعیت کشور خواهد گذشت و بعد نه فقط حسرت بیبهرگی را به دل خواهد گذاشت بلکه جامعۀ توسعهنیافته را با مسألۀ خطیری چون فقدان نیروی کار لازم از یکسو و خیل جمعیت پیر و ناتوان محتاج مراقبت از سوی دیگر روبرو خواهد ساخت.
طبق سرشماری سال 1395 حدود 70% جمعیت ایران همینک در محدودۀ سنی 15 الی 65 سالگی قرار دارند و از این نظر با این حجم از جمعیت فعال ایران اکنون در فاز پنجرۀ جمعیتی قرار دارد؛ این پنجره عملاً از سال 1385 باز شده و تا سال 1425 باز خواهد ماند و بعد از آن با گذار تدریجی جمعیت به سنین کهنسالی بسته خواهد شد. بسیاری از کشورها در آمریکای لاتین و جنوب شرقی آسیا بهخوبی از این فرصت و موهبت جمعیتی استفاده کرده و خود را توسعه داده و باز میدهند و ما 15 سال از این فرصت گذشته و تنها 25 سال دیگر مهلت داریم و امیدواریم که بتوانیم از آن بهنحو احسن استفاده کنیم.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جمعیت شناسی, پنجره جمعیتی ایران
[ چهارشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی، عشقی بیآب و نان1 - بخش اول
⏺ دکترهای پولدار، دکترهای بیپول2
✍️ حسین شیران
[1- "تقدیم به دوستانی که هر از چندگاهی از من میپرسند: "جامعهشناسی نان دارد؟"
2- عنوانی برگرفته از کتاب معروف "پدر پولدار، پدر بیپول" رابرت کیوساکی]
بعد مدتها حسب امری راهام به یک ساختمان پزشکان افتاد؛ یک ساختمان چندطبقهی عریض، با چندده واحد (مطب) فعال، با چند داروخانهی شلوغ، با پنج آسانسور 20 نفره در مرکز ساختمان که معلوم بود هیچ پاسخگوی خیل مراجعین نیست، بس که مقابل هر آسانسور آدم جمع شده بود!
در همین نقطه میتوان ایستاد و کلی حرف زد که چرا باید جامعه اینقدر بیمار باشد که تنها یک ساختمان پزشکاناش آن هم در شرایط کرونایی این همه مراجعهکننده داشته باشد؛ اما من نمیایستم و میگذرم و در این باره هم هیچ حرفی نمیزنم چون از مدتها پیش به این نتیجهی تلخ رسیدهام که حرف زدن هیچ فایدهای ندارد و هیچ دردی دوا نمیکند حتی اگر به فرض محال چند گوش شنوایی هم در کار باشد! ...
به عنوان کسی که گرایش دکترای جامعهشناسیاش "بررسی مسائل اجتماعی" است تنها یک نکتهی دردناک که با عمق وجود دریافتهام میگویم و رد میشوم و آن اینکه: در هر جامعهای مادام که عدهای قلدر از قِبل مسائل اجتماعی مختلف، از جهل بگیر تا همین بیماری، نان میخورند حرف که سهل است با هجمه هم نمیتوان به این سادگیها کاری در راستای حل مسائل جامعه از پیش برد!
به بیان دیگر، آنجا که مشخصا برخی خواص در راستای منافع شخصی خود به صورت سازمانیافته مشغول بازتولید و بازپروری مسائل اجتماعی مختلف هستند و در این پروژهی بزرگ برخی عوام را هم خواهناخواه و آگاهناآگاه به خدمت گرفته و با خود همراه ساختهاند البته که حرفها و هجمههای همچو منی باد هواست! بادی که حتی قادر نیست برای لحظاتی هم که شده برگ کاغذی از روی زمین بلند کند! ... پس چه بهتر که از بیهوده باد بودن بگذریم و باقی ماجرا را پی بگیریم.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, مسائل اجتماعی ایران
[ دوشنبه ۱ فروردین ۱۴۰۱ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی انقلاب و ضدانقلاب - بخش دوم
✍️ حسین شیران
حالا دیگر اغلب ایدئولوژیهای مهم مطرح شده در دو قرن گذشته، هر یک به نحوی در جوامع مختلف به قدرت رسیده و آزمون خود به تاریخ را پس داده و کمابیش نمرهی خود را هم گرفتهاند. اگرچه هنوز برخی در نقاط مختلف جهان هنوز بر سر کارند و به هر وسیله همچنان مرکب مرام خود میرانند اما دیگر گریزی از این امر نیست که اکنون عصر عصر دموکراسی و فرهنگ غالب فرهنگ دموکراسی است و ملاک ارزیابی عملکرد دولتها و نظامهای سیاسی مختلف در هر کجای جهان، چه قبول افتند چه رد، تضمین و تأمین مصادیق دموکراسی است.
قرون متمادی حکومتهای سلطنتی و سنتی در سراسر جهان دغدغهی اول و آخرشان حفظ حریم و حدود خود در برابر حکومتهای متجاوز دیگر بود و مردم در این مناسبات و معادلات، چه از نظر مالی و چه از نظر جانی، از وزن و وزانت چندانی برخوردار نبودند و فقط "شیءوار" بودند تا عدهای "شاهوار" بر آنها حکومت کنند؛ در هر حال آنچه در این میان شرط نبود تأمین منافع مردم بود. عصر ایدئولوژیها که فرا رسید مردم بدوا تا بدانجا ارزش و اهمیت یافتند که همچون سرباز این بار در خدمت ایدئولوژیها قرار بگیرند و پرچم آنها را در نقاط مختلف جهان به اهتزاز دربیاورند. ...
اما حالا در گذر از هر دو مرحله، روال کار وارونه گشته و برای نخستین بار در تاریخ، رسما مردم، به معنای عام و نه فقط قشری از آن، در کانون مناسبات و معادلات سیاسی قرار گرفته و، حتی به روی کاغذ هم که شده، مردمسالاری به مثابهی یک مرام سیاسی در راستای تضمین و تحکیم موقعیت و تأمین منافع مردم (و نه حکومتها و ایدئولوژیها) در تمام نقاط دنیا در دستور کار قرار گرفته و مبنای داوریها گشته است.
حالا فارغ از هر حکومت و ایدئولوژی که در هر کجا بر سر کار است مردم مطالبات یکسانی دارند و همصدا باهم نظامهای سیاسی مختلف را مکلف به تضمین و تأمین آنها میدانند. در شاخص دموکراسی سال 2021 که چند روز پیش منتشر شد آمریکا و چین اگرچه اقتصادهای اول و دوم جهان هستند اما هیچکدام حتی جزو بیست کشور برتر جهان هم نیسنتد. بر اساس این گزارش در حال حاضر تنها 6/4% از جمعیت جهان، مردمسالاری به معنای واقعی را تجربه میکنند و باقی برای رسیدن به این مرحله هنوز کارها در پیش دارند.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, دموکراسی مردمسالاری, جامعه شناسی انقلاب, جامعه شناسی سیاست
[ چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعه شناسی دروغگویی Sociology of Lying
✍️ جی. ای. بارنر J. A. BARNES
🔄 حسین شیران
بخش چهارم
شاید این تصور که دروغ گفتن گواهی بر آزادی و خیالبافی انسان است، بتواند جذابیت دروغ و گرایش به آن را از هر دو بعد علمی و عرفی توضیح دهد (به عنوان مثال جونز 1984). دروغگویی امری سزاوار سرزنش است و ما به واقع از اینکه فریب کسی را خورده باشیم آزرده میشویم، با این وجود با یک فاصلهی مطمئنه نسبت به خود ممکن است بتوانیم آن را در ارتباط با دیگران تحسین کنیم و از ذکاوت و جسارت دروغگویان موفق لذت ببریم.
اتهامات دروغگویی، با وجود خطر شکایت به خاطر تهمت یا افترا، خیلی راحتتر از بسیاری دیگر از توهینها علیه شخصیتهای خوب مطرح می شوند. ماکس بلک (1983: 117-118) مثال خوبی از استفادهی تقریباً نابخردانه از این اتهام ارائه میدهد آنجا که به بیانیهای که مری مک کارتی در مورد نوشتههای همکار نویسندهاش لیلیان هلمن داده بود، استناد میکند: «من یک بار در مصاحبهای گفتم که هر کلمهای که او مینویسد، حتی "و" یا "به"، دروغ است. این یعنی بلک نمیتواند تصمیم بگیرد که آیا این بیانیه نمونهای از یک فریب است یا خیر.
تنها در تقابل با دروغ و فریب است که میتوانیم مفهوم حقیقت را بازبسازیم. همانطور که بارویس و پری (1983:18) اشاره میکنند: اگر افراد تنها آنچه را که میدانستند میگفتند، ما هرگز حقیقت را بهعنوان ویژگی برخی اظهارات و نه همهی آنها متوجه نمیشدیم. به این دلیل است که گاهی اوقات افراد به طور ناخواسته یا غیرعمد قراردادهای زبان را زیر پا میگذارند و ما حقیقت را به مثابهی یک یگانگی در موقعیتهای بیانی خاص تشخیص میدهیم.
اکو (1976:7، 58-59) با در نظر گرفتن احتمال رابطه بین نشانه و مرجع است که پیشنهاد میکند توصیف یک «نظریه برای دروغ» باید به مثابهی یک برنامهی کاملاً جامع برای یک نشانهشناسی عمومی صورت پذیرد. با توجه به وابستگی متقابل مفاهیم حقیقت و دروغ، توجه محوری هابرماس و سایر اعضای مکتب فرانکفورت به مفهوم حقیقت، با عدم توجه انتقادی او و پیرواناش به فریب، متناسب به نظر نمیرسد، اگر چه این عنصر در مجموعه مفهومی او مخالف حقیقت است.
حتی ممکن است بگوییم که بازیهای زبانی مورد بحث هابرماس (1970؛ همچنین رجوع کنید به مک کارتی 1973) شبیه بازی شطرنج هستند، چیزی که در آن همه چیز بر روی صفحه است، یا باید باشد، در حالی که در مطالعهی دروغگویی، ما با یک بازی زبانی نزدیک به پوکر مواجه هستیم، چیزی که در آن هیچ صفحهای وجود ندارد که چیزی هم روی آن وجود داشته باشد؛
با این حال در این بازی هم حتی اگر صفحهای وجود نداشته باشد، باز قوانینی وجود دارند - چه گفته شوند و چه نشوند، که باید آموخته شوند (Hayano 1980,1982). بازی زبانی دروغگویی را هم باید مانند بازیهای دیگر آموخت (Wittgenstein 1953:90e). متأسفانه، همانطور که خواهیم دید، شواهد کمی در مورد نحوهی یادگیری بازی دروغگویی وجود دارد (ر.ک. Searle1975:326).
علیرغم عمومیت (همه جا بودن)، قدمت (همه وقت بودن)، مصلحت نظری و، اگر حق با هابز باشد، مشخصهی انسانی بودن دروغ، اکثر دانشمندان علوم اجتماعی و فیلسوفان به دروغگویی به نسبت توجه کمتری داشتهاند، دستکم در مقایسه با تحقیقات موشکافانهای که برای بیان حقیقت انجام دادهاند (رجوع کنید به Bok 1978:5؛ Steiner 1975: 220-222).
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, جامعه شناسی دروغ, حسین شیران
[ شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آشنایی با ایسمها
🌓 از کتاب ایسمها Book of isms
✍️ نوشته: جان آندریوس John Andrews
⏺بخش هفتم: آفریقامرکزگرایی Afrocentrism
🔄 ترجمه: نرگس حیدری
نگرشی به جهان که آفریقا و بطور گسترده هر مردمی از تبار آفریقای سیاه را مبنا و مرکز قرار میدهد. آفریقامرکزگرایی بدوا مفهومی بود که بیشتر توسط آمریکاییهای آفریقاتباری همچون دیو بویس (1868-1963) W.E.B. Du Bois در واکنش به نسلها بیدادگری غرب، چه بواسطۀ استعمارگری و چه بواسطۀ بردهداری، توسعه یافت. اصطلاح "آفریقامرکزی یا آفریقامداری Afrocentric" به نظر میرسد در سال 1961 یا 1962، احتمالاً به لطف دیو بویس، از طرح پیشنهادیاش برای تدارک یک دائرهالمعارف آفریقایی که بی هیچ احساس شرمی آفریقامدار باشد اما نسبت به تأثیر دنیای خارج بیتفاوت نباشد نشأت گرفته است.
در سال 2000، اندیشمند آمریکایی مولفی کته آسانته Molefi Kete Asante (که با نام آرتور لی اسمیت جونیور در سال 1942 به دنیا آمد) در دانشگاه لیورپول انگلستان سخنرانیای با عنوان "آفریقامداری: به سوی درک جدیدی از تفکر آفریقایی در این هزاره" ارائه کرد. در سالهای پایانی قرن بیستم، آفریقامرکزگرایی به موضوعی متداول در مطالعات مربوط به نژاد سیاهان در بسیاری از دانشگاههای آمریکا تبدیل شد.
🆔 @narges_heydari72
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, آفریقامرکزگرایی Afrocentrism
[ یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی علم
🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش هشتم
✍️ حسین شیران
سیر تفکر و تمدن از شرق به غرب- بطور مشخص از خاورمیانه به یونان باستان، تاریخاً از سه مسیر اصلی بوده است: از "فینیقیه"، "آناتولی" و "جزیره کرت"؛ فینیقیه در مرکز و محل تلاقی دو قوس هلال بارور بنوعی عمدهوارث علوم و فنون و افکار و اخبار و اطلاعات همهی تمدنهای میانرودان و مصر بود و هم با و هم بیواسطه نقشی اساسی در اشاعهی تفکر و تمدن از شرق به غرب داشت و در این میان صرفاً نقش میانجی نداشت بلکه مولّدانه بر هر آنچه از شرق میگرفت میافزود و به غرب اشاعه میکرد، از جمله خط میخی که از سومر برگرفت و به الفبایی پیشرفته تبدیل کرد و بعد به یونان و بعد روم صادر کرد.
فینیقیها به لطف سکونت در کنار دریا (سواحل شرقی دریای مدیترانه، حوالی لبنان و اسرائیل کنونی) و کسب مهارت ویژه در دریانوردی، پیشهی بازرگانی را بر کشاورزی ترجیح داده و دادوستد با سرزمینهای غربی را در پیش گرفته بودند و از آنجایی که به هر شکل دستبهدست دادن کالا مستلزم دستدردست هم دادن تجار هم بود خواهناخواه هر آنچه کشته و انباشته بودند را در میان طرفهای تجاری خود بویژه ساکنان جزیره کرت انتشار داده و حتی بسی دورتر از کرت در "کارتاژ" (به معنی "شهر نو"؛ شهری ساحلی در شمال آفریقا در تونس امروزی) با مهاجرت بخشی از مردمان خود تمدنی به راه انداخته بودند.
آناتولی (به یونانی یعنی "شرق") به بخش مرکزی و غربی آسیای صغیر (ترکیه امروزی) گفته میشود. در این سرزمین در زمان مورد بحث یعنی آغاز هزارهی اول پیش از میلاد، "تمدن لیدیه" از 1200 تا 546 پیش از میلاد که توسط کوروش فتح شد حاکم بود. لیدیه همچون فینیقیه تحت تأثیر تمدنهای شرقی به سطوحی از تفکر و تمدن دستیافته و حتی نوآوریهایی هم داشت از جمله ضرب سکههای طلا و نقره که هرودوت ابداع آن را به این سرزمین نسبت میدهد.
در کرانههای غربی آناتولی یعنی سواحل و جزایر شرقی دریای اژه، یونانیزبانانی زندگی میکردند، گاه مستقل و گاه وابسته به دول اطراف، بنام "ایونی" (ایرانیان نام یونان را از این عنوان گرفتهاند)؛ ایونیان همه یونانی نبودند و مهاجرانی از مناطق مختلف مجاور در این منطقه زندگی میکردند و از این جهت "اختلاط فرهنگی" در بینشان حاکم بود؛ از طرفی هم به دلیل پراکندگی جغرافیایی در سواحل و جزایر مختلف، از نظر دینی و سیاسی فاقد نظام متمرکزی بودند؛ در خیزش نخستین فلاسفه و نخستین مکتب فلسفی از این منطقه این عوامل بیتأثیر نبودند.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی
[ پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی سیاست
حق وتو، ناعدالتی قانونشده
حسین شیران
🌓 میدانید این دستی که بالاست از آن کیست و معنا و مفهوم آن چیست؟ این دست روسیه در شورای امنیت سازمان ملل است که بالاست و معنی و مفهوم آن اینست که روسیه هیچ قطعنامهای مبنی بر محکومیت یا حتی مذمت حمله به اوکراین را نه میپذیرد و نه حتی میپسندد و هر آنچه در این زمینه از جانب سایر اعضاء تهیه و تنظیمشده را یکجا و یکجانبه رد میکند! این یعنی "حق وتو"، وتو یعنی "من منع میکنم"! غیر از روسیه چهار عضو دائم شورای امنیت یعنی آمریکا، فرانسه، انگلیس و چین هم از این حق برخوردار هستند و هر وقت که بخواهند هر مصوبهای را وتو میکنند! در حرکتی مشابه، آمریکا در سال 1989 در حمله به پاناما این چنین کرد! از سال 1946 تا به حال روسیه 113، آمریکا 81، انگلیس 29، فرانسه 16 و چین 13 بار از حق وتو استفاده کردهاند! اینجا آنجا و هرجا دنیا پر است از این بیعدالتیهای خرد و کلان قانونشده!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker
برچسبها: روسیه اوکراین, حق وتو, شورای امنیت سازمان ملل, جامعه شناسی سیاست
[ یکشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 ائودایمونیا Eudaimonia - بخش اول
✍️ حسین شیران
چگونه میتوان به از این که هست زیست؟ اندیشه به این پرسش از آغاز زندگی اجتماعی انسان تا به حال همواره ذهن اندیشمندان مختلف در سراسر جهان پهناور را به خود مشغول داشته و هر کس به هر حال و به هر گاه و به هر جا و به هر زبانی سعی کرده با تکیه بر مفاهیم و مقولاتی خاص خود پاسخی به این پرسش بدهد. "ائودایمونیا" هم پاسخ و یا بهتر بگویم مفهوم محوری پاسخ "ارسطو" به این پرسش اساسی است.
در مجموع برای ائودایمونیا به مثابهی یک شناخت مضمونا میتوان معادلهایی همچون "علم به خوبزیستن" یا "علم به بهبودن(بهزیستن)" و یا "علم بهبودی (بهروزی)(بهزیستی)" در نظر گرفت؛ به مثابهی یک حالت هم اغلب معادلهایی همچون سعادت، بهروزی، خوشروزی، خوشبختی، خوشحالی و حتی رفاه برای آن برگزیده میشود. با این وجود برخی از مفسران آثار ارسطو نظر به آنچه که او از این عنوان در نظر داشته و در کتاب معروفاش "اخلاق نیکوماخوس" به شرح آن پرداخته، هیچ یک از این معادلها را به تنهایی مفید معنی ائودایمونیا ندانسته و مشخصاً کاربرد خود عنوان ائودایمونیا را بهتر قلمداد کردهاند.
با اینکه لزوماً معنای لغوی یک اصطلاح به طور دقیق مبین بار مفهومی متعاقبی که بر آن نهاده میشود نیست با اینحال به مثابهی یک ضرورت، یک مترجم همواره باید به این بعد کار هم توجهی داشته باشد؛ eu در زبان یونانی یعنی "به؛ خوب؛ خوش" و daimon (از da به معنی توزیع و تقسیم کردن) یعنی "توزیعگر؛ تقسیمکننده"؛ بر این اساس ائودایمونیا علماً به "خوبتوزیعگری"، عاملاً به "خوب توزیعکننده" و حالتاً به "خوب توزیع شدن" ناظر خواهد بود.
اگر مشخصا منظور ارسطو از طرح و شرح ائودایمونیا تعلیم خوبتوزیعگری در جامعه در راستای بهزیستی و بهروزی نوع بشر بود بلاتردید او پدر جامعه شناسی و جامعه شناسان و جامعهاندیشان عالم بود چرا که دقیق و درست بر روی "مادرْمسائل" زندگی اجتماعی بشر، از آغاز تا به حال و بعد حال، یعنی "توزیع نابرابر داشتهها و نداشتهها" انگشت گذاشته و متألمانه و متخصصانه راهحلی ابدی برای آن پیش پا گذاشته است؛ اما، همانطور که در ادامه خواهیم دید، به نظر میرسد او به طور مشخص به این مسأله نظر نداشته و بیشتر بر بعد شخصی امر توجه داشته تا بعد اجتماعی آن.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker
برچسبها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, فلسفه اجتماعی, جامعه شناسی سبک زندگی
[ چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی انقلاب و ضدانقلاب - بخش اول
✍️ حسین شیران
در تاریخ هزارهای ما، دستکم دوصدسالی است که واژهی "انقلاب"، به معنا و مفهوم "جنبش اجتماعی تودهای برای ایجاد دگرگونی اساسی در نظام سیاسی حاکم"، همزمان با وزن و وقار و ارزش و اعتبار یافتن واژهی "مردم" و به تبع آن "مردمسالاری" در محافل و مکاتب و مناسبات و محاسبات سیاسی جهان و به تبع آن ایران، بر سر زبانها افتاده و هنوز هم که هنوز است بر سر زبانهاست، از قضا اکنون بسی بیش از پیش؛ این یعنی "جامعه ایرانی" با اینکه در این دوصدسال، چند جنبش اجتماعی و چند انقلاب کوچک و بزرگ سپری کرده و چند حاکم و چند حکومت عوض کرده، ولی انگار که هنوز از نقطهنظر مردمی، آنسان که باید و شاید به "وضعیت مطلوب" خود نرسیده و همچنان در تبوتاب تغییر و دگرگونی در راستای رسیدن به "وضعیتی بهتر و بالاتر" به سر میبرد.
اما اینکه "نظر مردم" حقیقتا و واقعیتا، تا کجا شرط بوده و است همواره محل بحث است؛ حالیا در آستانهی هزارهی سوم میلادی شاید در جهان نتوان یافت هیچ نظام حاکمی که خود رسما خود را مستبد و مطلقالعنان بداند و بنامد؛ دستکم به سبب جو سیاسی حاکم بر جهان، به ظاهر هم که شده هیچ نظام حاکمی علنا نمیگوید: "مردم کیلویی چند؟"؛ با این حال هیچ کجا هم اینطور نیست که اگر مردم ضرورت تغییر و تحولی را احساس کردند نظامهای حاکم بیایند و بگویند: "بفرمایید! امر امر شماست!" علیرغم تمام ادعاهایی که در سراسر جهان دربارهی تحقق مردمسالاری میشود، در واقع امر، یا اساسا هیچ مردمسالاریای در کار نیست و یا اگر هم هست بسی مشروط است، مشروط و محدود به میل و منویات حکومتها و نظامهای سیاسی حاکم بر ملتها- همانطورکه در جنبشهای مردمی اخیر در متمدنترین و مدعیترین کشورها یعنی آمریکا و فرانسه هم دیدیم که چگونه دولتملتهایشان تظاهرات خیابانی به حق مردم خود را سرکوب کردند بی آنکه تن به خواستشان بدهند!
مبتنی بر آنچه گفته شد فاصلهی میان ملتها و دولتها، حتی در مدعیترین و مردمیترین نظامهای سیاسی حال حاضر دنیا یعنی "دولتملتها"، یک واقعیت اجتماعی است که بنوعی باید پذیرفت؛ با اتکاء به این واقعیت، حالیا مسأله یا بهتر بگویم معیار و مقیاس تحقق مردمسالاری در جوامع مختلف بشری، نه لزوما بود و نبود فاصله میان ملتها و دولتها بلکه عموما کم یا زیادی آن در قیاس با هم میباشد؛ هر جامعهای که کمترین فاصله را دارا باشد "مردمسالارترین" و هر که بیشترین فاصله را داشته باشد "دولتسالارترین" است.
این فاصله با توجه به ایستار هر کدام تا حدی معمول و منطقی بنظر میرسد؛ ملت "مظهر مطالبه" و دولت "مصدر مواصله" است، همانطور که در عالم معنا میان این دو مفهوم فاصله است در عالم عمل هم نقد یا وصول شدن اصولی هر طلبی، هم کار هم زمان میبرد؛ "خواستار شدن" یک چیز و "ساختار شدن" یک چیز دیگر است؛ "خواست" (بمثابهی یک ذهنیت) یک امر ساده و سیال و "ساخت" (بمثابهی یک عینیت) یک امر پیچیده و پابند پی است و بهرحال تبدیل شدن این به آن و نهادینه شدناش زمان میبرد.
از این نظر شاید تصور به صفر رسیدن این فاصله برای همیشه در حد یک آرمان ذیل اصل مدینه فاضله باقی بماند؛ اما درک این نکته، یعنی زمانبر بودن تبدیل یک خواست به یک ساخت، دشوار نیست، مشکل ملتها با دولتها هم اساسا این نیست؛ زمانهای درازی که ملتها پای دولتها مینشینند در واقع با خوشبینی و خوشدلی تمام دارند به دولتها فرصت انجام کار میدهند؛ مسائل و مشکلات بین ملتها و دولتها زمانی پیش میآید که دولتها، علیرغم طرح وعدههای فراوان و صرف زمانهای کلان، یا نمیتوانند و یا که نمیخواهند به مطالبات ملت ترتیب اثر دهند. درک این واقعیت تلخ است که ناگزیر رابطهی ملتها و دولتها را وارد چالش میکند.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, دموکراسی مردمسالاری, جامعه شناسی انقلاب, جامعه شناسی سیاست
[ یکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 شاخص دموکراسی کشورهای جهان در سال 2021
✍️ حسین شیران
نشریه اکونومیست Economist دیروز (9 فوریه 2022) "شاخص جهانی دموکراسی" Global Democracy Index در سال 2021 را منتشر کرد. بر اساس این گزارش، نرخ دموکراسی جهانی در این سال با افت روبرو بوده و از 5.37 در سال ماقبل به 5.28 (از 10) کاهش یافته و به این قرار درصد جمعیت جهان که تحت انواعی از دموکراسی زندگی میکنند، از 49.4 درصد به 45.7 درصد کاهش یافته است.
در این گزارش که بر اساس ارزیابی وضعیت دموکراسی 167 کشور جهان با پنج معیار "فرآیند انتخابات و کثرتگرایی"، "عملکرد دولت"، "مشارکت سیاسی"، "فرهنگ سیاسی دموکراتیک" و "آزادیهای مدنی" صورت گرفته، نروژ با 9.75 امتیاز در صدر و افغانستان با 0.32 امتیاز از 10 در انتهای لیست قرار دارد. بعد از نروژ، نیوزیلند، فنلاند،سوئد، ایسلند، دانمارک، ایرلند، تایوان، استرالیا و سوئیس 10 کشور برتر و قبل از افغانستان، میانمار، کره شمالی، کنگو، آفریقای مرکزی، سوریه، ترکمنستان، چاد، لائوس و گینه 10 کشور بدتر رتبهبندی میباشند.
در این رتبهبندی ایران با 1.95 امتیاز در رتبه 155 جهان قرار دارد. بریتانیا با 8.10 امتیاز در رتبه 18، آمریکا با 7.85 امتیاز در رتبه 26، روسیه با 3.24 امتیاز در رتبه 124 و چین با امتیاز 2.21 در رتبه 148 جهان قرار گرفتهاند. از نظر منطقهای، آمریکای لاتین بیشترین کاهش در امتیازات را داشته، در حالی که در آسیا سه کشور ژاپن، کره جنوبی و تایوان توانستهاند خود را به سطح "دموکراسی کامل" برسانند.
بر پایه امتیازات به دست آمده از سنجش وضعیت دموکراسی، کشورهای جهان در چهار گروه "رژیمهای استبدادی"، "رژیمهای ترکیبی"، "دموکراسیهای ناقص" و "دموکراسیهای کامل" دستهبندی و رنگبندی شدهاند (تصویر پیوستی)؛ بر این اساس از 167 کشور، تنها 21 کشور واجد دموکراسی کامل بودهاند که 6.4 درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند، 53 کشور در دسته "دموکراسیهای ناقص" قرار گرفته و بیش از یک سوم جمعیت جهان هم تحت حکومتهای استبدادی زندگی میکنند که بیشتر آنها در چین به سر میبرند.
جهت بررسی وضعیت سایر کشورها به لینک زیر مراجعه کنید و با بردن موس روی هر کشور امتیاز و رتبه آن را ملاحظه فرمایید. 👇
https://www.economist.com/graphic-detail/2022/02/09/a-new-low-for-global-democracy
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker
برچسبها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, جامعه شناسی سیاست, حسین شیران
[ پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی علم
🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش هفتم
✍️ حسین شیران
به هر آن شکل که خط از سرزمینهای شرقی به یونان رسید و در آنجا به الفبایی پیشرفته برای ثبت و ضبط آرا و افکار و اندیشههای یونانیان تبدیل شد معارف مختلف بشری هم به همین شکل از ملل شرقی به میان یونانیان راه یافت و در آنجا تا بدین حد که در تاریخ مورد اعتناء و اتکاء و استناد گردد متبلور گردید. بنا بر شواهد تاریخی نه فقط سیر تکامل تفکر و تمدن از شرق به غرب بود که حتی سیر تحرک و توطن انسان متمدن هم از شرق به غرب بود چه یونانیان باستان هم شاخهای از مهاجران هندواروپایی بودند که چند هزار سال پیش، از سرزمینهای آسیای میانه به سمت اروپا سرازیر گشته و در کنارههای دریای مدیترانه سکنی گزیده بودند.
بر همین اساس (سیر مدنیت از شرق به غرب) است که میتوان گفت چرا تبلور تفکر و تمدن بشری نخست در کرانههای نیمهی شرقی دریای مدیترانه شکل گرفت و نه نیمهی غربیاش. بدیهیست که خیل مهاجران از سرزمینهای سرد شمالی به سرزمینهای پایینتر در پی اقامت در بهترین جاها بودند و چه جایی بهتر از کنارههای رودخانههای بزرگ؛ هندیها در کنار رود سند، ایلامیها در کنار کارون، سومریها، بابلیها، اکدیها و آشوریها میان دو رود دجله و فرات، فینیقیها در کنار رود اردن و مصریها در کنار نیل؛ در این مناطق بود که آب فراوان، هوای گرم و خاک مساعد زمینهساز گذار بشریت از مرحلهی شبانی به کشاورزی گردید و با توسعه و تکامل یکجانشینی سنگ زیرین مدنیت شد.
چند هزار سال زندگی اجتماعی در مناطق حاصلخیز به رشد مازاد و افزایش جمعیت منجر گردید و افزایش جمعیت به افزایش برخوردها و مراودات و ارتباطات و در نهایت تراکم تجارب و اطلاعات؛ این خاصیت رونق زندگی اجتماعی است که خواهناخواه حسب اتفاقات و احتیاجات، از یکسو به اکتشافات و ابداعات و اختراعات متعدد (توسعهی سختافزاری) و از سوی دیگر به آرا و افکار و اندیشههای متعالی در هر زمینه (توسعهی نرمافزاری) منجر میگردد. نظر به اینکه گریزی از تبادل اطلاعات میان ملل مختلف نبود و نیست محصولات سختافزاری و نرمافزاری، هم از میانرودان و هم از مصر به فینیقیه در مابین آنها در کرانهی شرقی مدیترانه راه یافت و آنجا قدری توسعه و تکامل یافته به همسایگان غربی چون کرت و یونان رسید.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی
[ دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مقایسه میزان پیچیدگی مسائل اجتماعی در جوامع مختلف به روایت تصویر
حسین شیران

🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی ایران
[ شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعه شناسی راهها - بخش اول
✍️ حسین شیران
جامعه شناسی راهها؟! مگر راه چیست و چه اهمیت ویژهای دارد که بتواند موضوع مورد مطالعهی خاصی برای علم جامعه شناسی باشد؟ در پاسخ به این پرسش، نخست ببینیم وقتی که میگوییم "راه" مشخصا چه معنا و مفهومی از آن در ذهن خود متصور میشویم.
به وجه عام "مسیر آمد و شد میان دو نقطه" را راه میگوییم. قید "دو نقطه" در این تعریف را هیچ دستکم نگیریم؛ بدون فرض دستکم دو نقطه منطقا تعریف راه تعطیل میشود و تنها با مفروض و ملحوظ داشتن دو نقطهی متمایز و منفک از هم است که امکان تعریف راه فراهم میشود. این یعنی تمام هستی راه بسته به تعریف و تشخیص دستکم دو نقطهی منفک و متمایز از هم است. این دو نقطه میتواند هر چیز و هر کسی باشد - هر چیز و هر کسی در عالم عین یا ذهن؛ هم از این جهت، راه تنها متعلق به عالم "عینیات" نیست، به همان اندازه متعلق به عالم "ذهنیات" هم است؛ و بعد این دو نقطه میتواند دو چیز یا دو کس منفرد از هم باشد و یا دو وضع یا دو حالت منفرد از یک چیز یا یک کس.
در هر حال، در کل، در ارتباط با هر چیز و هر کسی همین که بتوان تحققا دو نقطه از هم تفکیک و تمییز داد و به این ترتیب "فاصلهای" میان آنها متصور شد منطقا میتوان به وجود یا وجوب راهی در این فاصله حکم داد. این یعنی در همه حال "راهها از فاصلهها زاده میشوند"- فاصلهی میان دو چیز، دو کس، دو حالت، ... ؛ مهمترین فاصلهها فاصلهی میان حالات بالقوه و بالفعل هر چیز و هر کسی است، هم از این نظر مهمترین راهها هم راهی است که بالقوهها را به بالفعلها میرساند.
راه در ذهن هر کسی تداعیگر "حرکت" است؛ حق هم همین است چون فلسفهی وجودی راه خود همین حرکت است؛ به بیان دیگر، راه از برای حرکت است- حرکت از نقطهای به نقطهی دیگر، که به واقع باید در کار باشند تا حرکتی ما بین آنها ممکن و میسر گردد و معنی و مفهوم یابد؛ بدون دو نقطه، نه فاصلهای، نه راهی، نه حرکتی؛ و فقط با تصور دو نقطهی منفک از هم است که "راهی" و به سبب این راه "حرکتی" و به سبب این حرکت "مبدأ"، "مقصد"، "انگیزه"، "هدف" و "برنامه"ای و به سبب همهی اینها "ارتباطی" شکل میگیرد. اینها همه مفاهیمی بهمبستهاند و معنی و مفهوم خود را از وجود هم میگیرند.
از نظر جامعهشناختی، تفکیک و تمایز دو نقطه از هم یعنی تأیید تحقق یک "اجتماع"، و هر گونه تعامل میان این دو نقطه- چه ذهنی و چه عینی، یعنی تحقق "تعامل اجتماعی"؛ در این میان، "راه"- چه ذهنی و چه عینی، یک وسیلهی "ارتباط اجتماعی" تلقی میشود برای تسیّر و تداوم و توسعهی روابط اجتماعی میان طرفین؛ اسطورهها تحقق اجتماعات بشری را، دقیقا به همین منوال، بدوا از وجود دو انسان متفاوت و متمایز از هم (یک مرد و یک زن، پدر و مادر نخستین، آدم و حوا) گزارش میدهند و باقی همه را از تداوم و توسعهی انواع تعاملات اجتماعی میان ایندو میدانند.
آری دو نقطه یعنی یک اجتماع و آغاز روابط اجتماعی و یک نقطه یعنی تعطیلی اجتماع و توقیف روابط اجتماعی؛ راز خلقت نقاط (عناصر و عوامل) مختلف و متعدد در جهان، در حقیقت، همین است که بالقوه هر کدام یک قطب یک اجتماع را فراهم میسازند تا در ارتباط با قطب دیگر به تحقیق راهی در این میان پدید آید و حرکتی در آن شکل گیرد و رابطهای آغاز گردد و به این قرار و بر این اساس بالفعل اجتماعی جان گیرد. این یعنی هر اجتماعی زندهای به رابطهای، و هر رابطهای زنده به حرکتی و هر حرکتی زنده به راهی است که باید برقرار باشد تا همه چیز در مدار باشد.
ادامه دارد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی ایران
[ چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مقالات جامعه شناسی شرقی
🌓 شاهدامادالدولگی
◀️ گریزی ادبی بر مسألهی دامادسالاری در انتصابات اخیر
✍️ حسین شیران
دانلود مقاله 👇👇👇
📚 شاهدامادالدولگی ✍️ حسین شیران
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, مسأله اجتماعی دامادسالاری
[ دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 فاسدترین و کمفسادترین کشورهای جهان در سال 2021
⏺ دانمارک در رتبهی نخست، ایران در رتبه 150 و سودان جنوبی در رتبهی آخر جهان
"سازمان شفافیت بینالملل" (TIO) "شاخص ادراک فساد" (CPI) 180 کشور جهان در سال 2021 را منتشر کرد؛

دانمارک، فنلاند و نیوزیلند هر سه با 88 امتیاز از 100 امتیاز به عنوان کمفسادترین کشورهای جهان در ردههای برتر و سومالی و سوریه با 13 و سودان جنوبی با 11 امتیاز از 100 امتیاز به عنوان فاسدترین کشورهای جهان در انتهای این لیست قرار دارند. جمهوری اسلامی ایران بدون تفاوت نسبت به سال قبل با 25 امتیاز از 100 امتیاز به همراه گینه، گواتمالا و تاجیکستان در ردهی 150 جهان جای گرفته است.
برای مشاهده وضعیت تمامی کشورها به آدرس زیر مراجعه فرمایید:
https://www.transparency.org/en/cpi/2021
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, بررسی مسائل اجتماعی, فاسدترین کشورهای جهان
[ جمعه ۸ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
به کتابخانۀ جامعه شناسی شرقی خوش آمدید! Wellcome to Oriental Sociology Library
📚 کتابخانه جامعه شناسی شرقی 📚
✳️ فرصتی برای مطالعۀ هر چه بیشتر ✳️
دانلود رایگان کتابهای جامعه شناسی
.
.
📚 کتاب: جنبش آزادی جامعه شناسی: جامعه شناسی مرفه فربه
.
Sociology Liberation Movement (SLM): Fat-Cat Sociology
.
✍️ (سخنرانی) مارتین نیکولاوس Martin Nicolaus
.
.
.
🔽 دانلود 👇👇👇
.
دانلود رایگان کتاب "جامعه شناسی مرفه فربه - مارتین نیکولاوس - حسین شیران"
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: کتاب جامعه شناسی, جامعه شناسی مرفه فربه, مارتین نیکولاوس, جامعه شناسی رادیکال
[ جمعه ۸ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 شاهدامادالدولگی - بخش سوم
گریزی ادبی به رواج مسألهی دامادسالاری در جامعهی کنونی ایران
✍️ حسین شیران
عرصه را چون تنگ دیدم پس نشستم لحظهای از خوف جان
گفتماش: بسیار خب! گَردانه بسیار است اینجا، این نشد آن
نیست هیچ فرقی میان یک رئیسجمهور با یک روضهخوان
مرحمت فرما شروع کن از هم اکنون کار حاج منصورگی
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"!
باز با بهتی زمخت اندر زمخت چشمان من چشم دوخت و گفت:
انتصاب شاهدامادان ترا آزرده، میگویی حرف مفت!
گفتم: آری هرچه مفت است آنِ ما منتخوران پوستکلفت!
نقدها آن سو و ما این سو نسیه میگوییم با آزردگی:
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"!
گفت: فرزندم نه من شورا و شهردار و وزیر و والیام
نه رییسجمهور و روضهخوان و مجلس آدمی، من خالیام
خالی از هر آنچه تو خواهی مصرانه، ولیکن حالیام
گر که من هیچام تو هم هیچی همه هیچایم در همبودگی
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"!
گفتم: آری، بیجهت نیست هر کجا ما جمله میگردیم رد
صاحب دیوان و صدها پست در دستاش سرش داد و ستد
اندر این بازار هر کو مثل ما هیچ است و پوچ از پا فتد
در ترازوی عزیزان زبدگی یا نخبگی وزنی ندارند جملگی
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"!
کو چه کس پشت و پناه توست رو کن حالیا معیار کار
اندر این بازار حال و روز ما بیبهرگان هم زار زار
کار ما دیگر از این حرفها گذشت و ماند با پروردگار
بارها گفتیم و بار آخر هم گوییم بی خطخوردگی
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"!
پایان
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, شعر و ادبیات اجتماعی
[ چهارشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آه از فرونشست خانهی پدری (انجمن جامعه شناسی ایران)
◀️ به بهانهی اخراج دکتر محمد فاضلی از دانشگاه شهید بهشتی
✍️ حسین شیران
در واکنش به اخراج "دکتر محمد فاضلی" از دانشگاه، نامه و نوع مواجههی سراسر محتاطانه و محافظهکارانه و مصلحتگرایانه و مصالحهخواهانهی خانهی پدری- "انجمن جامعه شناسی ایران" با مهر و امضاء پدر- "رئیس محترم انجمن"، خطاب به رئیس دانشگاه شهید بهشتی را که خواندم، حکایت آن زنی در ذهنام تداعی شد که شوهرش او را نمیخواست و هر بار به بهانهای کتکاش میزد و از خانه بیروناش میکرد و بعد بلافاصله پدر و مادرش او را برمیداشتند و پدر و مادر شوهر را هم با خود همراه میساختند (نامهی انجمن به رییسجمهور را هم از اینجا بخوانید) و همه باهم میرفتند محضر حضرت شوهر محض تضرع که:
"حال اتفاقیست که افتاده، شما عنایتی بفرمایید و به بزرگی خود از تصمیمتان برگردید و اجازه دهید دختر ما به خانه بازگردد؛ انصافا زن بدی نیست، خانهداریاش، بچهداریاش، آشپزیاش، سلیقهاش، خودتان که دیدهاید، از هر انگشتاش هنری میبارد، شکر خدا برورو هم که دارد و شما را هم که دوست دارد، دیگر چه میخواهید، بگذارید برگردد، این حرف و حدیثها هم از در و همسایه جمع شود، هی مردم نگویند فلانی زناش را نمیخواهد و اصلا زن نمیخواهد و حوصله نقزدنهای زنجماعت را ندارد و دلاش میخواهد آسوده زندگی کند! ...
البته شما که اینطور نیستید و آدم خدایی هستید و زن و زندگیدوست هستید، حال این دختر ما هم اگر خبط و خطایی کرده اسماش رویش است، شما بزرگترید از خطایش بگذرید تا به سر خانه و زندگیاش باز گردد و باز عمری کنیزی شما بکند! همینجا هم پیش همه تعهد میدهد که زینپس کاری نکند که باعث اذیت و عصبانیت شما شود ..." سرآخر هم با ایما و اشاره و کمی چشمغرهی آمیخته با منت (ارسال "رونوشت") حالی دخترشان میکنند که: "شوهر همین است دیگر، اگر دنبال نان و نوایی هستی زبانات را گاز بگیر و سرت را بینداز پایین، زندگیات را بکن که زبان سرخ سر سبز میدهد به باد ..."
باری، اینست موضع همیشگی خانهی پدری ما جامعه شناسان یعنی «انجمن جامعهشناسی ایران» و نسل اندر نسل پدران بزرگوار ما- "رؤسای محترم انجمن"، در هر پیشامدی از این قبیل که نخست نقش پدر دختری را بازی میکنند که با زبان تیزش مدام شوهر همهکاردرستاش را میآزارد و برای همه مایهی دردسر میشود! با این نقش و با این نوع مواجهه مطمئن باشید که جامعه شناسی، این دختر ذاتا زبانتیز، در برابر شوهری که به هر شکل به عقدش در آمده (وزارت علوم) همواره در موضع ضعف باقی خواهد ماند و هرگز کاری از پیش نخواهد برد! برعکس، چون این شوهر از اساس این زن را نمیخواهد- بویژه آنجا که زنان الکن بسیاری در برابرش دلربایی میکنند، بسی بیش از پیش با احساس حقبجانبی بدیها و ناتوانیهای او (از ظن خویش) را بلندبلند با تسبیح دانهدرشت مشهدیاش باز خواهد شمرد و در گوش فلک فریاد خواهد زد که: "والله بالله این زن، زن زندگی نیست، حقاش طلاق است طلاق!"
بر این اساس، جسارتا ای خانه پدری و ای پدر بزرگوار! در یک چنین مواردی که مدام پیش خواهد آمد بر شماست که دیگر این نقش را رها کنید! با همین تصورات نابجا شما و اسلاف محترمتان دختر نوجوان جامعه شناسی را هنوز به بلوغ نرسیده زن صیغهای این و آن شوهر صاحب قدرت و ثروت و شهرت کردهاید و از هر گونه رشد و ترقی که به کار جامعه آید بازش داشتهاید، این بس نیست باز از موضع ضعف از خردههنرها و خدماتاش برمیشمارید که دل شوهرش به رحم بیاید و چندی دگر هم به کنیزی نگهاش دارد؟! ...
و بعد گیریم که چارهای جز این نبوده و نیست که دختر جامعه شناسی را هنوز به بلوغ نرسیده شوهرش دهید، دستکم حالا دیگر از موضع ضعف برون آیید و شیرمردانه از حق و حقوقاش دفاع کنید! جامعه شناسی علم سنتی نیست و شما هم به حکم جامعهشناس بلکه پدر جامعه شناسان بودن پای در گل و لای سنن گذشته نماندهاید که ندانید و نتوانید بگویید که در این زمان دختر دیگر جنس دوم و "ضعیفه" نیست و مسلما حق و حقوق و حرمتی دارد و هرگز برای این ساخته نشده زبانبسته کنیزی مردان ذینفوذ کند!
اگرکه شوهر دخترتان او را به زنی نمیخواهد به جهنم که نمیخواهد، شما پا پیش بگذارید و پایدار پشت دخترتان بایستید و نخست بپرسید که چرا طلاقاش میدهد؟ به کدام جرم و جنایت؟ در کدام دادگاه و در محضر کدام قاضی؟ و بعد اگر هم که طلاقاش میدهد بگذار بدهد هر دو از دست و از بند هم آزاد شوند و سراغ کار و بار خود بروند! فراموش که نکردهاید کلمهی طلاق از چه ریشهای و برای حلوفصل ریشهای چه نوع روابطی است؟!
با احترام 🙏
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, اخراج دکتر فاضلی, انجمن جامعه شناسی ایران
[ دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 شاهدامادالدولگی - بخش دوم
گریزی ادبی به رواج مسألهی دامادسالاری در جامعهی کنونی ایران
✍️ حسین شیران
گفت: خب حالا که چه؟ خواهی رئیسجمهور گردم بهر تو؟
گفتماش: ای وای اگر میشد چه میشد زنده میگشتم ز نو
لیک شیر پیر شورای نگهبان میدرد این ره نرو
ور نه من هم همچو یاروها همیگشتم سوار زندگی
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"!
گفت: والی و وزیر هم هست گر خواهی به یک آن حاضرند!
گفتماش: خوباند لیکن انتصابی و پدرزن لازماند
بهتریناش خود همان جاییست که جمله زرنگان عازماند
گفت: مجلس؟ گفتم: آری، مجلسی پایان هر پژمردگی،
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"!
گفت: خود گفتی زرنگان، از کجایم خواندی این یک چیز را؟
مجلسی صد تیر میاندازد به چنگ آرد غزال تیز را
بنده بیسرمایه صد تیرم کجا بود؟ بازم این ستیز را!
رو پسرجان، کار خود را خود گذار و کم بگو با لودگی:
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"!
گفتماش: نی نی پدرزن جان مرنج از من بدین سودای دهر
مجلس شاهانه ار دور است راهاش، دستکم شورای شهر!
دوستداران و جگرخواران همه جمع میکنیم از برّ و بحر
با هزاران رأی راهی میشوی شورا و بعدش شُهرگی
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"!
گفت: از بس ساده هستی داس میبینی درو نقد میکنی
از جگر میگویی و رأی، نرخ گاو و گوسفند رد میکنی
وانگهی، گر راهدان هستی و ره گم کردهای بد میکنی
رو رها کن هم من و هم این دمودستگاه و این دلدادگی:
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"!
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, شعر و ادبیات اجتماعی
[ شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 شاهدامادالدولگی - بخش اول
به مناسبت رواج دامادسالاری در جامعهی کنونی ایران
✍️ حسین شیران
خسته از ناسازی و ناداری و نامردمیهای زمان
مانده با درد دویدنهای بیپایان پیدا و نهان
ناامید از ذرهای باور به توفیق تخصص یا توان
لحظهای گوشام گرفت از همچو من مردی ته واماندگی:
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"
تیز ره کج کردم از هر هرزه گشتنها که گشتم تا به حال
تند رفتم خانهی بابای زن، با پا که نه، با هر دو بال
دستبوسان گفتماش: آه ای پدرزن جان! بگفتا: ها؟ بنال
گفتماش: من نالهام از نابلدگردی و نادانندگی
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"
گفت: باری، مردم هم داماد دارند و من هم! ایراد چیست؟
گفتماش: حق با شماست اما کنون ایراد در داماد نیست
حالیا دور دور پدرزنهاست، کو؟ داماد بیبنیاد کیست؟!
بیپدرزن، خود انیشتین هم که باشی باز حقات مُردگی
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"
گفت: معلوم است چه میگویی تو با من، عاری از حد و حساب؟!
عمری همچون کبک سر کردی سپیدای هزاران جلد کتاب
درس خواندی و گرفتی دکترا، با ما شدی فصلالخطاب؟!
ماندهای در کار خویش و گوییام راز از سر بیعرضگی
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"؟!
گفتماش: افسوس اینجا دکترای من نمیآید به کار
دانشِ انسانیات اینجا چو پونه کارداران هم چو مار
عُرضه در کسب تخصص را که میگفتند، اینجا واگذار
حرف اول را در این کشور همی "خویشی" زند نی خبرگی
"نان در این دوران فقط در شاخوبرگ شاهدامادالدولگی"!
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, شعر و ادبیات اجتماعی
[ سه شنبه ۲۸ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 میزان اعتماد و بی اعتمادی مردم به رسانهها
✍️ حسین شیران
سایت استاتیستا میزان اعتماد مردم به رسانهها در خصوص اخبار منتشره را در چهل کشور جهان در سال 2021 منتشر کرد (اینجا).
در این رتبهبندی فنلاند با 65% اعتماد در رتبه نخست و پرتغال و کنیا هر دو با 61% و دانمارک و هلند هر دو با 59% اعتماد در در رتبههای بعدی قرار دارند؛ در این میان فرانسه با 30% و ایالات متحده آمریکا با 29% در رتبههای آخر قرار دارند.
در ایران هم میزان اعتماد مردم به رسانه ملی در سال گذشته بالای 90% (اینجا) و میزان اعتماد مردم به اخبار منتشره از آن 85% (اینجا) اعلام شده است.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی رسانه, بی اعتمادی به رسانه
[ شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعه شناسی دروغگویی Sociology of Lying
✍️ جی. ای. بارنر J. A. BARNES
🔄 حسین شیران
بخش سوم
⏺ دروغ چیست؟
دروغگویی یک فعالیت انسانی درازمدت بوده و است و نه صرفاً یک نوآوری تازه و تأسفبار. در داستانهایی که توسط هومر و هزیود از یونان باستان نقل شده هیچ کمبودی از نظر دروغ گفتن وجود ندارد و همانطور که راسکین (1905: 351-352) اشاره کرده، دروغگویی همیشه امری نکوهیده تلقی نشده است. شیب Scheibe (1979: 83) میگوید: "پرومتئوس نه فقط به خاطر سرقت آتش تمدن برای بشریت بلکه به خاطر مهارت ویژهاش در دروغبافی و افسانهسرایی به شهرت رسید."
تحسین دروغگویان موفق تنها به یونان باستان محدود نمیشود. نویسندهی ناشناس «پیامآوران دروغگو» با معرفی روزنامهی طنز خود با عنوان Splendide mendax (دروغگوی آشکار) به مخاطبان لندنی خود نوشته است: "خوانندگان من نباید تصور کنند که من نوشتن در ستایش هنر دروغگویی را به آنها پیشنهاد میکنم؛ برای بشریت بیهوده است توصیه به چیزی که هنوز این چنین از احترام و اقبال جهانی برخوردار است: چیزی که در دادگاهها نام "خوب درآوردن" به خود میگیرد، در دین "تقلب پارسایانه" نامیده میشود، در تجارت "رمز و راز کار"، در شعر "ابتکار عمل" و در رقابتهای سیاسی، اپوزیسیون (مخالف جریان حاکم)، آزادی و میهنپرستی. (Anon 1763:3)
حتی جان لاک (1894: 146-147)، در حالی که فریبکاری را رد میکرد و آن را مشخصاً ناشی از خطابه و سخنپردازی میدید، چنین ملاحظه کرده است که: "کاملاً آشکار است که مردم چقدر دوست دارند فریب دهند و فریب بخورند، زیرا بلاغت، که ابزار قدرتمندی برای خطا انداختن و فریب دادن است و اساتید بزرگ آن را جا انداختهاند، برای عموم تدریس میشود و همیشه هم از شهرت زیادی برخوردار بوده است. ... عموماً مردم لذت را در فریب خوردن مییابند." لذت فریب در سخنان رابرت براونینگ (1981:839) در "آقای اسلج، مدیوم" به خوبی به تصویر کشیده شده است: "... همواره یک عشق واقعی به یک دروغ وجود دارد، دروغگوها برای دروغهایی که میگویند همواره چیزی آماده دارند، همچون دستی برای فرو بردن در دستکش و یا زبانی برای چشیدن مربای آلو."
جان لاک در سال 1690 و براونینگ حوالی سال 1860 اینها را نوشتهاند و بعد این آژانسهای تبلیغاتی حرفهای و ادارات دروغپراکنی دولتی بودند که با توسعه و تکمیل مهارتهای بلاغی افراد برای دروغگویی صحت نظرات آنها را تأیید کردند. برخی از نویسندگان، به ویژه توماس هابز فیلسوف (1839:36؛ 1840:25) و ساندور فرنزی روانکاو (1955:72)، تا آنجا پیش رفتهاند که توانایی دروغگویی را به عنوان یکی از معیارهایی که انسان را از حیوانات متمایز میسازد تلقی کردهاند. اگرچه، همانطور که بعداً بحث خواهیم کرد، بسیاری از حیوانات هم به شیوههای دیگری فریبکاری میکنند، از جمله اینکه در برخی موارد از صدای خود برای فریب حیوانات دیگر استفاده میکنند.
هانا آرنت (1968:250؛ ر.ک. 1972:5) یک قدم هم از این فراتر میرود و اظهار میدارد که توانایی ما برای دروغگویی - و نه لزوما برای حقیقتگویی - در شمار معدود دادههای آشکار و قابل اثباتی است که آزادی انسان را تأیید میکند. ژاک لاکان (1988:244) هم تا حدودی نظری شبیه این دارد هنگامی كه میگوید: "این ویژگی متمایز میانذهنیتی است که سوژه میتواند به ما دروغ بگوید". عین این احساس را بارتولومائوس اینگانول در قرن شانزدهم با ظرافت بیشتری بیان کرده است آنجا که نوشته است: "هرگز دروغ نگفتن هیچ با این تصور قابل جمع نیست که این همۀ آن چیزیست که خدا به انسان داده تا خود را از سایر حیوانات مزرعه متمایز سازد (Kerr, 1990:100)".
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, جامعه شناسی دروغ, حسین شیران
[ یکشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 دغدغههای مردمی، دغدغههای حکومتی
✍️ حسین شیران
◀️ خبر: نایبرئیس کمیسیون بهداشت مجلس: "تلاش ما بر این است تا بانوان، توسط پزشکان خانم درمان شوند و حتی در استثنائات هم پیش نیاید که بانوان ما ناچار باشند که در حوزه زنان نزد پزشک مرد بروند"!
⚫️ یکی از مهمترین و بزرگترین مسائل و یا بهتر بگویم دردهای جامعه همانا تفاوت و تباین و بدتر از هر چیزی تقابل دغدغههای ملت از یک سو و دولت و حکومت از سوی دیگر است و آنچه خواندیم تنها نمونهای کوچک از این درد است که مغزهای کوچک زنگزدهای از این قبیل مسئولان، دهها بلکه صدها مشکل و معضل حوزهی بهداشت و درمان کشور را رها کرده و همانطور که میبینید فکر و ذکر و تدبیر و تلاششان را بر "تفکیک جنسیتی" در این حوزه متمرکز ساختهاند!
از این نوع نگرشهای حاکمیتی به مسائل جامعه و گروشهای حکومتپسند از سوی مسئولان بسیار داشته و داریم و باز هم خواهیم داشت! مادامی که نان و نام از سوی حکومت توزیع میشود اوضاع همین خواهد بود و گرنه بدیهی است که مجلس و خیل نمایندگان مستقر در آن حقیقتا حسب فلسفهی وجودی خود باید همواره جانب مردم را گرفته و پیگیر دغدغههای مردمی باشند و نه لزوما دولت و یا حکومت!
هر فرد بیطرفی اگر که تنها یک ساعت به صورت میدانی در یکی از مراکز درمانی کشور حضور یافته و در رصد اوضاع و احوال حاکم بر این مراکز از نزدیک مشاهدهی مشارکتی داشته باشد اگر که واجد عقل سلیم باشد خود به جد درخواهد یافت که تفکیک جنسیتی یا اصلا جزو مسائل و مشکلات واقعی مردم نیست و یا اگر هم هست جزئا و به صورت موردی در انتهای این سیاهه قرار دارد (این را به عنوان یک کادر درمان با بیش از بیست سال حضور در میدان عرض میکنم و نه تجسما از پشت میز خود در منزل).
حال اینکه چرا و چطور میشود کمیسیون بهداشت مجلس سیاههی مسائل و مشکلات مردم در حوزهی بهداشت و درمان را وارونه میگیرد و از آخر سیاهه به حل و فصل مسائل موجود در این حوزه همت میگمارد مبین چیزی جز تحقق عینی تفاوت بلکه تقابل دغدغههای حکومت و ملت و بالادست گرفتن دغدغههای حکومت و تلاش مذبوحانهی نمایندگان مردم برای تأمین نظر حاکمیت نیست!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, کمیسیون بهداشت مجلس, جامعه شناسی پزشکی
[ پنجشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی علم
🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش ششم
✍️ حسین شیران
⏺ پیشگفتار
الفبای یونانی (تصویر پیوستی) از سدهی نهم پیش از میلاد در یونان رواج یافت و زمینه را برای ثبت و ضبط آثار و اندیشههای یونانیان فراهم ساخت. آغاز اندیشه از یونان نبود و پیش از آن، همانطور که در بخشهای قبلی گفتیم، در سرزمینهای شرقی در سایهی هزاران سال زیست اجتماعی و تعامل و تبادل و تراکم تجارب و اطلاعات، آرا و اندیشههای فراوانی شکل گرفته بود و یونانیان هم کمابیش در جریان آنها بودند منتهی اکنون در آغاز هزارهی اول پیش از میلاد آنها به اسباب و اساس پیشرفتهتری برای ثبت و ضبط آثار و اندیشههای خود مجهز بودند و این زمینه خود یکی از مهمترین دلایل توسعه و تولید فکر در سدههای بعدی در این سرزمین بود.

ایلیاد و اودیسه از نخستین آثار نوشته شده به این اسباب و اساس در قرن هشتم پیش از میلاد بودند. این دو منظومه را هومر که در ازمیر، شهری در غرب ترکیهی امروزی مشرف به دریای اژه، میزیست نوشت. توجه به این نکته ضروریست که الفبای پیشرفتهی یونانیان در این دوران به قدری مورد توجه قرار گرفت که حتی غیریونانیان (در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد) هم اثر خود را به این زبان و به این الفبا عرضه کردند. یک چنین جریانی بعدها در حوزهی فرهنگی ایران هم شکل گرفت و خیلی از غیرعربها به زبان عربی و خیلی از غیرفارسها به زبان فارسی آثار خود را ارائه کردند.
در هر حال در این برهه (هزارهی اول پیش از میلاد) یونانیان پیشرفتهترین الفبا را داشتند و متفکرانشان میتوانستند بدینوسیله به بهترین شکل ممکن، به نسبت بقیهی نقاط جهان، آرا و اندیشههای خود را ثبت و ضبط کرده و با معاصران و آیندگان خود به اشتراک بگذارند. اما این یکی از عوامل مؤثر - و در واقع یک عامل زمینهای- بر توسعه و تولید فکر در یونان باستان بود و هنوز به حضور عوامل اصلی دیگری نیاز بود تا کار آغاز شود. همانطور که برتراند راسل میگوید: "بسیاری از عوامل تشکیلدهندهی تمدن، هزاران سال پیش از ظهور تمدن یونانی در مصر و بینالنهرین وجود داشت و از آن به سرزمینهای همسایه [یونان] هم رسیده بود ولی هنوز عناصر خاصی لازم بود تا تمدن [یونان] پدید آید". اما این عناصر خاص چه بودند؟
◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیشبرد منطقی بحث، در گروه "جامعهاندیشان شرق" مطرح بفرمایید.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی
[ پنجشنبه ۹ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 نگرشها و گروشها به مسائل جامعوی
✍️ حسین شیران
به واقع امر هیچ جامعهای نیست که هیچ مسألهای نداشته باشد؛ همهی جوامع از گذشته تا به حال به اشکال گوناگون واجد مسائل مختلف بودهاند، بعد از این هم کمابیش خواهند بود. تصور جامعهای "بیمسأله" خود مسألهایست بس مستعد بحث و بررسیهای روانشناختی و جامعهشناختی، که چگونه بر چه اساسی یک چنین تصوری توانسته در ذهن کسی ریشه دواند! باید باور داشت جریان زندگی اجتماعی بر روی زمین ذاتا مسألهزاست و از این باب گریزی از زایش مسائل مختلف در میان جوامع مختلف نیست.
آن دسته از جوامع که ممکن است برخی فکر کنیم بیمسأله هستند هرگز چنین نبوده و نیستند؛ حال اینکه به چشم من و شما بیمسأله میآیند ناشی از این واقعیت است که با "بینش و روش و منشی صحیح" به هر شکل ممکن توانستهاند بر مرکب تیزپا و گریزپای مسائل خود مهار زنند و ماهرانه تحت کنترل خود درآورند؛ از این نظر آنها نه بیمسأله بلکه به واقع امر "ارباب مسائل" و یا به بیانی دیگر "استاد حل مسائل خویش" هستند و اساسا در مقایسه با جوامعی که عملا بنده یا "بردهی مسائل خویش" هستند و عاجزانه از پی این مرکب سرکش اینور و آنور میدوند، بیمسأله به چشم میآیند، و گرنه جامعهی بیمسأله اصلا وجود خارجی نداشته و ندارد.
ما در اینکه در جامعهای زندگی میکنیم که در ابعاد مختلف اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فکری و فرهنگی و دینی و ... لبریز از مسائل متعدد و متنوع است تردیدی نیست؛ آیا تا به حال با خود اندیشیدهاید که واقعاً چرا و چگونه شده است که این حجم از مسائل بر ما حاکم شده است؟ اصولاً همۀ مسائل جامعوی راه حل دارند- و گرنه اصلاً مسأله نامیده نمیشدند، با این وجود چرا مسائل جامعۀ ما طوری وانمود میشوند که انگار هیچ راه حلی برایشان وجود ندارد؟! و اگر نه، چرا مسائل جامعۀ ما نه فقط درست و حسابی حل و فصل نمیشوند بلکه روزبهروز هم بیشتر و پیچیدهتر و بدتر هم میشوند؟! ...
در شرح علل این ناکامی در مواجهه با مسائل جامعه سخنها گفته شده و تحلیلها صورت گرفته و تبیینهایی ارائه گشته و باز هم میشود. در این میان، اغلب این کموکیف "عملکردها" بوده است که مورد نقد و نظر بوده است، اما کموکیف عملکردها متأثر از کموکیف "رویکردها" و کموکیف رویکردها هم متأثر از کموکیف "نگرشها" و گروشهای مختلف نسبت به جامعه و مسائل متنوع آن است؛ نگرشها و گروشهای رایج در بین ما کدامها هستند؟
1- بنشین "خودش" حل میشود.
2- بنشین "خدا" خودش حل میکند.
3- کار تو نیست بنشین بگذار "ما" حل کنیم.
4- کار ما نیست "شما" باید حل کنید.
5- کار ما و شما نیست "آنها" باید حل کنند.
6- کار ما و شما و آنها نیست (از داخل حل بشو نیست) "خارجیها" باید حل کنند.
7- این مسأله "حل بشو نیست" باید سوخت و ساخت.
اگر موارد دیگری هست آنها را هم شما اضافه کنید.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, مسائل اجتماعی ایران, حسین شیران
[ یکشنبه ۵ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
به کتابخانۀ جامعه شناسی شرقی خوش آمدید! Wellcome to Oriental Sociology Library
📚 کتابخانه جامعه شناسی شرقی 📚
✳️ فرصتی برای مطالعۀ هر چه بیشتر ✳️
دانلود رایگان کتابهای جامعه شناسی
.
.
📚 کتاب: جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
Sociology in Iran: Between Politics, Religion and Western Influence
✍️ نویسنده: علیاکبر مهدی Ali Akbar Mahdi
🔄 مترجم: حسین شیران Hossein Shiran
.
.
🔽 دانلود 👇👇👇
دانلود رایگان کتاب "جامعه شناسی در ایران - علی اکبر مهدی - حسین شیران"
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: کتاب جامعه شناسی, جامعه شناسی در ایران, علی اکبر مهدی, حسین شیران
[ چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی علم
🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش پنجم
✍️ حسین شیران
⏺ پیشگفتار
بنا بر شواهد و مدارک موجود نخست یونان و مشخصا شهر آتن مهد تمدن جهان بود تا اینکه اواخر قرن 19 الواح سومری یکبهیک در سرزمین عراق امروزی از زیر خاک بیرون کشیده شدند (پیش از آن هیچ کس فکر نمیکرد چنین تمدنی اصلا وجود داشته باشد) و رمزگشایی و بازخوانی شدند - زحمت اینها همه را دانشمندان غربی کشیدند - و به این ترتیب مشخص شد که بسیاری از مباحثی که قبلاً فکر میشد یونانیان مبنا و منشاء آنها هستند بسی پیش از آنها در سرزمینهای شرقیشان و مشخصاً نواحی جنوبی میانرودان توسط سومریها طرح و بحث شده و از این جهت، به لحاظ قدمت تاریخی، مهد تمدن و تفکر جهان از یونان به سومر منتقل شد.
بازخوانی هزارانهزار لوح گلی نشان داد که سومریها دستکم دو سه هزار سال پیش از یونانیان پیرامون موضوعاتی چون "تعلیم و تربیت، مسائل حقوقی و شهروندی، افسانههای پیشین، پرستش خدایان، سرگذشت جنگها، داد و ستدها، علائم جادویی و افسانهای، دعاها و مناسک قربانیان، نیایشهای خالصانهی مردم، سرودههای مذهبی و ..." اندیشههایی داشته و کتابتهایی نمودهاند. کتابت سومریها به "خط میخی" بود و این نخستین بار در تاریخ بود که بشر به یاری خط کتابتی مینمود؛ الواح سومری همه حاصل یک چنین ابداعی بودند و بیش از 4500 سال پیش در نخستین و بزرگترین "کتابخانه"های تاریخ بشر در سومر نگهداری میشدند.
خط میخی در سایر تمدنهای میانرودان و هلال بارور- اعم از بابلی و اکدی و آشوری و فینیقی هم رواج داشت- به استثنای مصریان که با ترسیم صور کتابت نموده و در اصل "کندهکاری" میکردند، چیزی که یونانیان بعدها بدان عنوان "هیروگلیف" دادند؛ فینیقیها که از یک سو با تمدن مصری و از سوی دیگر با تمدنهای میانرودان در ارتباط بودند متأثر از همهی آنها موفق شدند برای نخستین بار "الفبایی پیشرفته" برای کتابت ابداع کنند (تصویر پیوستی). الفبای فینیقی بتدریج به یونان راه یافت و یونانیها با الگوبرداری از آن الفبایی توسعه و تکامل دادند (الفبای یونانی) که حتی امروز هم کاربرد دارد. غیر از یونان باستان، الفبای فینیقی، در روم باستان هم مبنای توسعه و تکامل نوعی الفبای پیشرفتهتر قرار گرفت با عنوان "الفبای لاتین" که امروز پرکاربردترین الفبا نه فقط در اروپا بلکه کل جهان است.
![]()
الفبای فینیقی
◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیشبرد منطقی بحث، در گروه "جامعهاندیشان شرق" مطرح بفرمایید.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی
[ یکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 در باب امالمسائل یا مادر مسائل اجتماعی ایران
✍️ حسین شیران
موضوع "مادر مسائل اجتماعی ایران"، از مدتها پیش مورد توجه جامعهاندیشان و جامعه شناسان بوده اما نه بهعنوان یک "موضوع محوری" که لزوما در کانون توجه قرار گرفته و محمل بحثها و بررسیها و هماندیشیهای مستمر در راستای روشن شدن ابعاد متکثر آن گردد بلکه بیشتر بهعنوان یک موضوع موقت با اندیشههای گذرا و گاهگداری و یا همچون مورد اخیر مسألتی یا مناسبتی بوده است.
در حالیکه دستکم بر جامعه شناسان ممکلت است که در برابر بارش بیوقفهی مسائل و مباحث و موضوعات ریز و درشت روزمره که خواهناخواه همهی ما را به سمتوسوی "جزءاندیشی و سطحاندیشی و تکاندیشی" کشیده و روبهروز جامعه شناسان را به روزنامهنگاران و روزمرهنگاران نزدیکتر و شبیهتر کرده، تحققاً مأمن و محفل و مجالی فراهم سازند برای "کلاندیشی و عمقاندیشی و هماندیشی" در باب هر آن عامل یا عوامل اصلی و اساسی که به واقع پشتپرده قرار دارند و عملاً انبوه وقایع و مسائل ریز و درشت روزمره را رقم میزنند.
سمپوزیوم اخیر سازمان اسناد و کتابخانهی ملی ایران پیرامون پرسش "مهمترین مسألهی اجتماعی ایران چیست" را باید بهمثابهی حرکتی هر چند مقدماتی در این مسیر به فال نیک بگیریم اگر که بتواند به ما در گذار از سطح مشاهدهی قطرات بیشمار باران مسائل اجتماعی و مطالعهی اثرات جزئی و سطحی آن به عمق توجه و تمرکز و تفکر در باب "ابرهای مسألهساز" بلکه "جریانهای ابرساز" یاری برساند. در این ارتباط یکی از اساتید مدعو به این سمپوزیوم جناب دکتر حسن محدثی "فقدان توزیع قدرت" را مادر مسائل اجتماعی ایران قلمداد کردهاند.
در اصل مسأله که "فقدان توزیع" باشد بنده با ایشان بسی موافقام و به نظر بنده هم مسألهی اصلی و اساسی جامعهی ایران از گذشته تا کنون به وجه عام همین "مشکل توزیع" بوده و است- توزیع بودها و نبودها، و "فقدان توزیع قدرت" تنها یکی از مصادیق این مشکل تاریخی است که برخی، از جمله ایشان، لابد حسب مهمتر و مؤثرتر و سرآمد انگاشتن امر سیاسی بدان اشاره کردهاند و گرنه قطعاً مستحضرند که مشکل توزیع بهنحوی عامتر در مصادیق دیگری همچون ثروت، شهرت، شهوت، فرصت، ... و حتی فقر و محرومیت و ... حتی در فقدان حاکمیت سیاسی هم بنحوی اجتماعی حاکم است.
در هر حال، چه "مشکل توزیع" را در "فقدان توزیع قدرت" خلاصه کنیم و چه به مصادیق دیگر هم در کنار آن توجه کنیم، با یک پرسش اساسی مواجهایم که لاجرم ما را یک گام عقبتر از آنچه شما فرمودید میبرد و آن اینکه: "مشکل توزیع [قدرت] خود از کجا ناشی میشود؟" چه عاملی پشت این مسأله وجود دارد که نمیگذارد، توزیع، از نظر اجتماعی، بهدرستی صورت پذیرد؟ طبعاً ما برای آنکه بتوانیم با مشکل اصلی مقابله کنیم ضرورتاً باید این عامل را بشناسیم، چه به هر حال ما در مقام مسألهشناسی ضرورتاً به "راهحلها" توجه داریم و اصولاً و اساساً وقتی میگوییم "مسأله" یعنی که فرداً یا جمعاً راهحلی برایش متصور هستیم وگرنه هر مشکل بیراهحلی را بسی باید در ردیف "فاجعه"ها باقی بگذاریم تا بالاخره راهحلی برایش یافت شود.
پاسخ بنده به این پرسش که پشت مشکل توزیع چه مشکل دیگری هست، مبتنی و معطوف بر عنصر "فرهنگ" است: اینکه ما در جامعه، در هر زمینه و نه فقط قدرت، با "مشکل توزیع" مواجه هستیم بخاطر مشکل دیگریست که مقدم بر آن موجود و مستقر است و آن "فقدان فرهنگ توزیع" است؛ ما چون به فرهنگ لازم برای توزیع هر امر مشخصی در جامعه دست نیافتهایم در هر زمینه در امر توزیع مشکل داریم و از این سبب شاهد نابرابریها و ناعدالتیها و تقابل و تضاد و تبعات ناشی از اینها در سطوح مختلف جامعه هستیم.
فرهنگ در این معنی متضمن دو جزء اصلی و اساسی است: 1. وجود آگاهیهای عملی در ارتباط با هر امری 2. ضرورت عمل بر اساس این آگاهیها، جزء اول مبین "حقیقت امر" و جزء دوم مبین "واقعیت امر" است؛ بر این اساس در مقام توزیع هر امری در جامعه، ما یا حقیقتاً "نمیدانیم" توزیع درست چیست، یا حقیقتاً میدانیم ولی واقعیتاً "نمیتوانیم" درست عمل کنیم، یا هیچکدام را نمیدانیم و یا هر دو را میدانیم ولی عقدتا یا عقیدتاً "نمیخواهیم" درست توزیع کنیم.
در هر حال اینها موانعی هستند بر سر راه عملیاتیشدن توزیع درستدرمان هر امری در جامعه، و مشخصا لزوم داشتن "بینش، دانش، روش و منش"های لازم برای حل و فصل هر کدام را یادآور میشوند. ما اگر در صدد رفع "مشکل توزیع" (قدرت، ثروت، ...) در جامعه در راستای برقراری عدالت اجتماعی هستیم نخست باید "مشکل فقدان فرهنگ" لازم برای یک چنین امر حساس و حیاتی را در ابعاد فوقالذکر در جامعه مرتفع سازیم و با داشتن و روشن ساختن حقیقت امر (آنچه اصولا باید باشد) واقعیت آن را مطالبه کنیم. بدون داشتن حقیقتی قابل استناد اساسا مسأله دانستن یا ندانستن یک امر معلق میماند چه برسد به طرح و تعقیب و حل و فصل آن.
خلاصه که "هر فعلی فرهنگ میخواهد" - نه فقط توزیع که تولید و مصرف هم در هر حوزهای؛ اگر که ما نمیتوانیم درست انجاماش دهیم و به نتایج لازم برسیم بخاطر اینست که علیرغم تاریخ زیست اجتماعی هزارهایمان، به دلایل مختلف که جای بحث دارد، هنوز بر فرهنگ لازم برای انجام امور خود مجهز و مسلط نیستیم و به بیان دیگر فرهنگی عمل نمیکنیم از این نظر، به باور بنده، "فقر فرهنگی" در ارتباط با هر امری زمینهساز مسائل و مشکلات ما در هر حوزهایست و شایستگی "مادرمسأله" بودن را دارد. فقر فرهنگی یعنی که یا نمیدانیم یا نمیتوانیم و یا به هر دلیل نمیخواهیم ریلهای لازم برای رویهها و روندهای عملی شدن امور در حوزههای مختلف را در بستر جامعه تعبیه و تنظیم کنیم و از این جهت تقریبا در هر حوزهای درگیرودار مسائل و مشکلات ناشی از نادانیها و ناتوانیها و نارساییها هستیم.
این طرزفکر و طرزتلقی که ارائه شد طبیعتا واجد سایههای پنهان و آشکاریست که قطعا به نور نقدها و نظرهای دوستان اندیشمند به روشنایی گراییدنیست؛ امید که حاصل این تبادل نظرها به نفع جامعه و حل مسائل مختلف آن تمام شود.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, مسائل اجتماعی ایران, حسین شیران
[ پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران
بخش ششم
انقلاب و اسلامیسازی علوم اجتماعی: دهۀ اول
تأسیس جمهوری اسلامی در سال 1979 میلادی [۱۳۵۷ خورشیدی] در ایران چالشهای جدیدی برای جامعه شناسی ایران دربرداشت. علمای ارشد علوم اجتماعی شاغل در نظام اداری کشور اخراج و یا وادار به بازنشستگی شدند. بسیاری از آنها به خارج مهاجرت کرده و چیزی حدود 220،000 صنعتگر و استاد دانشگاه از آن زمان کشور را ترک کردهاند [خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 1 می 2001]. با این حال، در دورۀ اوایل انقلاب، حکومت تدریسات و تحقیقات انتقادی در دانشگاهها را تشویق میکرد. رادیکالیسم که محبوبیت داشت، رهبران مذهبی حتی تحلیلهای مارکسیستی را برای افشای وابستگی خارجی نظام پهلوی و تبیین مسائل کشور و علل فقر، سرکوب سیاسی و استعمارگری شایسته یافتند.
با سرنگونی نظام سلطنتی، دانشگاهیان انتظار داشتند که انقلاب كنترل حکومت بر دانشگاهها را کاهش دهد و ساختار اداري باز و مشاركتمحوري را ترویج دهد. اگرچه انقلاب "حکومت اسلامی" برپا داشت با این حال جامعه شناسان انتقادی به آینده خوشبین و به ظهور جامعهای جدید واجد ویژگی آزادی و رفاه امیدوار بودند. در واقع در ابتدا اینگونه به نظر میرسید که حوادث به آرامی در حال حرکت به این سمت هستند؛ با این حال، به زودی حکومت جدید هم همان رویکرد از بالا به پایینی را تحمیل کرد که حکومت پهلوی دنبال میکرد و چارچوب برنامههای درسی و شیوههای تدریس جامعه شناسی در کلاسها را تحت کنترل خود درآورد.
دانشگاهها در برابر تغییرات جدید مقاومت کردند و به میادین اصلی نبرد میان جناحهای ایدئولوژیک و سیاسی تبدیل شدند. حکومت تصمیم گرفت این تقابل سیاسی و عقیدتی را با بستن دانشگاهها و راهاندازی فرهنگی انقلاب برای پاکسازی نظام دانشگاهی از عناصر غیراسلامی، غربزده و سکولار از بین ببرد. در ژوئن 1980 [خرداد 1359] "ستاد انقلاب فرهنگی" متشکل از روحانیون، روشنفکران و مقامات مسئول مسلمان منصوب شده از سوی حکومت، برای ایجاد یک "جو اسلامی" در دانشگاهها، "اسلامی کردن" تمامی برنامههای درسی و بازتاب اخلاق انقلابی تئوکراسی جدید در آنها تأسیس شد.
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی
[ سه شنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی علم
🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش چهارم
✍️ حسین شیران
⏺ پیشگفتار
کمتر کسی پیدا میشود در خصوص این واقعیت تاریخی که نخستین تمدنهای جهان در شرق در منطقهی میانرودان (بین دجله و فرات) شکل گرفتهاند تردیدی به خود راه دهد. از میان این نخستین تمدنها "تمدن سومری" در نواحی جنوبی میانرودان (عراق امروزین) از همه نخستینتر است. سابقهی سکونت سومریها در این نواحی به هزارهی ششم پیش از میلاد برمیگردد اما تبلور تمدنشان در هزارهی چهارم و سوم پیش از میلاد بود که بعد قرنها زندگی اجتماعی صورت پذیرفت.
بالاتر از تمدن سومری، "تمدن بابلی" شکل گرفت و بالاتر از آن "تمدن اکدی" و بعد بالاتر و متمایل به غرب "تمدن آشوری" و بعد مماس بر کنارهی شرقی دریای مدیترانه "تمدن فینیقی" و بعد در نواحی جنوبشرقی دریای مدیترانه "تمدن مصری" که به لحاظ قدمت بعد از تمدن سومری شکل گرفت و از اوایل هزارهی چهارم تا سدهی چهارم پیش از میلاد که بدست اسکندر مقدونی فتح شد دوام داشت. در این دور و زمانها در بخشی از ایران هم "تمدن ایلامی" را داشتیم که از سال 3200 تا 539 پیش از میلاد که مقهور هخامنشیان گشتند در نواحی خوزستان و لرستان امروزی حضور تاریخی داشتند.

به تصویر پیوستی اگر توجه کنید تمامی این تمدنها در کنار هم، شکل یک هلال را به خود میگیرند که در نقشهی امروزی از بخش غربی و جنوبغربی ایران و شمال کویت شروع و در عراق و سوریه و بخشی از جنوبشرقی ترکیه و لبنان و فلسطین و اسرائیل و اردن و حتی قبرس ادامه یافته و در نهایت در شمالشرقی آفریقا در مصر تمام میشود. این هلال دربرگیرندهی تمدنهای چندهزارهای پیش از میلاد در منطقهی حاصلخیزی است که امروز "خاورمیانه" نامیده میشود. نخستین بار "جیمز هنری بریستد" باستانشناس آمریکایی بود که به این منطقهی تمدنخیز جهان عنوان Fertile Crescent یعنی "هلال بارور" داد.
◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیشبرد منطقی بحث، در گروه "جامعهاندیشان شرق" مطرح بفرمایید.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی
[ شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی علم
🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش سوم
✍️ حسین شیران
⏺ پیشگفتار
تاریخ غرب تحققا از یونان باستان آغاز میشود و درست از همین مکان و همین زمان، نادیده انگاشتن شرق در تحولات یونان و به واسطهی آن تحولات جهان آغاز میشود. به استثنای چند مستشرق منصف، عموم غربیان زیر فشار سخت و سنگین خودمداری و خودبرتربینی تولد تفکر و تمدن در یونان باستان را بسی "خودبنیاد" میدانند؛ این در حالیست که اصولا و اساسا در عالم اجتماع، با وجود انبوهی از عوامل تأثیرگذار و مداخلهگر، چیزی محالتر و موهومتر از امر خودبنیاد وجود ندارد.
برتراند راسل، متفکر نامدار غرب، در ارتباط با تفکر و تمدن یونان از "ظهور ناگهانی" سخن میگوید و از این سبب آن را "شگرفترین پدیدهی تاریخ" میانگارد! تا آنجا که به غرب مربوط میشود راسل راست میگوید، چون در آن هنگام که تفکر و تمدن یونان باستان پا گرفت (مشخصا سدهی پنجم پیش از میلاد) در سرزمینهای غرب (و در واقع شمال و شمالغربی) یونان که اروپای کنونی باشد اساسا تفکر و تمدنی در کار نبود که بتواند بر تفکر و تمدن یونان باستان اثر بگذارد و کل این سرزمینها، جز "جمهوری روم" در شبه جزیرهی ایتالیا که در موقعیتی نزدیک و شرایطی شبیه به یونان اما بسی عقبماندهتر از آن قرار داشت، بقیه همچنان در شرایط پیشاتاریخی به سر میبردند چون هنوز به آن معنا انسان متفکر متمدنی به آنجاها پای نگذاشته بود.
اهمیت یونان برای غرب در همین نکته است که نه فقط عملا و نظرا دروازهای درخشان شد برای گذار تمدن و تفکر به دنیای غرب (اروپای غربی) - جایی که 1500 سال بعد از میلاد و از زمان رنسانس به بعد بنحوی بارز و درخشان واکنش نشان داد و تفکر و تمدن حال حاضر دنیا حاصل این واکنش درخشان است، بلکه فراتر از آن به غرب این فرصت ویژه را داد که با تملک تاریخ یونان باستان دستکم پنج قرنی تاریخ تمدن و تفکر خود را پیش اندازد چه نخستین دولت متمدنی که در این منطقه (سرزمینهای غربی اروپا) پا گرفت "امپراتوری روم" بود که تازه چند قرن بعد از آن در سال 27 پیش از میلاد شکل گرفت.
اما در شرق یونان چطور؟ آیا پیش از تولد و تعالی تفکر و تمدن در یونان باستان در شرق آن (آسیای کنونی) هیچ تفکر و تمدنی شکل نگرفته بود؟
◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیشبرد منطقی بحث، در گروه "جامعهاندیشان شرق (https://t.me/OrientalSocialThinkers)" مطرح بفرمایید.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی
[ چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی علم
🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش دوم
✍️ حسین شیران
⏺ پیشگفتار
ذکر یک نکته در این میان خالی از لطف نیست و آن اینکه هر گاه بحث غرب و شرق پیش میآید برخی نه از جرگۀ غربیان بلکه برعکس از جمع خود شرقیان سخت برمیآشوبند که ای داد و بیداد، باز یک عده از شرقیانِ همیشه خوابآلود بر علیه غربیانِ همیشه بیدار شوریدهاند و بی پایه و اساس میخواهند منکر بزرگی و بلاغت و صدارت و سخاوت و خدمات غرب به جهان گردند! اگر که واقعا بحث بحث فروکاستن ارزشها و به زیر سؤال بردن خدمات باشد باری، میتوان به این دلواپسان حق داد و اگر نه، تا روشن شدن موضوع قدری باید درنگ نمود. ...
ضمن اینکه هرگز نباید فراموش کرد اولا، بحث غرب و شرق را خود غربیان پیش کشیدهاند، آن هم نه بر اساس محاسبات جغرافیایی و جهتشناختی بلکه بر اساس مناسبات سیاسی و استعماری و استثماری خاص خود، و از این جهت حالا دیگر عناوین شرق و غرب هم همچون هر چیز دیگری زیر استیلای سیاه مناسبات سیاسی-اقتصادی حاکم بر جهان بار ایدئولوژیک به خود گرفتهاند و گرنه در دنیای گرد و مدام در گردش ما چه اصراری بر اصالت شرقی یا غربی یک نقطه، مگر اینکه نقطهی مشخصی از آن را مبنا و ملاک و اصل بگیریم و آن هیچ نبوده و نیست جز "اروپا"!
و بعد زیر احساسات، القائات و اقتضائات سنگین این "اروپامداری" و "اروپامرکزی"، این خود غرب بوده و است که خدمات شرق به غرب و جمله جهان را نادیده گرفته و بیحساب و کتاب از آن ملعبه و مترسکی بیدست و پا و بیخاصیت ساخته صرفا برای اینکه در جهان موجود "دیگری" داشته باشد برای قیاس ثروت و سروری و سرآمدی خود، بی آنکه نه خود به زبان بیاورد و نه شرقیان به رویاش بیاورند که این همه مکنت و مهتری نه به صرف علم و ادب و عقلانیت بلکه بخش اعظمی از آن به لطف چند قرن استعمار و استثمار ملل شرق حاصل شده است!
◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیشبرد منطقی بحث، در گروه "جامعهاندیشان شرق" مطرح بفرمایید.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی
[ پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی علم
🌓 اهمیت موضوع و موضع در تولید فکر - بخش اول
✍️ حسین شیران
⏺ پیشگفتار
براستی چرا و چطور میشود در تارک تاریخ فلسفه، متفکران یونان باستان پیش از سقراط، از تالس تا دموکریتوس، در امر تولید فکر در عرض دو قرن پنجم و چهارم پیش از میلاد، از سطح ابتدایی "آب اصل اشیاء است" تا سطح پیشرفتهی "نظریهی اتمی" میرسند - آنهم بیهیچ ابزار فنی و بیهیچ آزمون تجربی و بیهیچ آزمایشگاهی، به معنای امروزیاش، بلکه صرفا به ساز و سرمایهی تعقل و تفکر چند متفکر؟! این سلسله نوشتار بر آن است تا با مروری گذرا بر تاریخ تفکر در این دورهی خاص تاریخی، پاسخی تا حد ممکن منطقی و مقبول به این پرسش ارائه دهد.
نخست به عنوان مقدمه، بهتر است در باب اینکه چرا و چطور شد تحققا تولید فکر از یونان باستان آغاز شد، و نه جای دیگر، واقع امر را جویا شویم و بعد به این نکتهی مرتبط با موضوع این نوشتار بپردازیم که چرا و چگونه است تولید فکر، با فرض مساعد بودن زمینه از هر جهت در یونان باستان نسبت به جاهای دیگر، در چند نقطهی مشخصی از آن و توسط تعداد اندکی از یونانیان محقق گردید و نه همه جا و همه کس آن. در باب نخست سخن بسیار گفته و شنیده شده است که ما اینجا در ادامه سعی میکنیم بسی خلاصه و مفید به این بحث مقدماتی ورود و خروج داشته باشیم و بعد بر اساس آن به بحث بعدی بپردازیم.
اکنون دیگر یونان جزئی از قارهی اروپا و دنیای غرب محسوب میشود و تفکر و تمدن باستان آن هم مشخصا ذیل عنوان تاریخ تمدن و تاریخ فلسفهی غرب در جهان طرح و شرح میشود؛ به اعتبار تقسیمات قارهای و جغرافیایی شاید نتوان ایرادی بر این امر گرفت- این "شاید" را از این جهت میگویم که به هر حال اینجا صحبت اعتبار است نه اصالت، و در هر حال ملاحظاتی غیرجغرافیایی، بویژه در ارتباط با دو قارهی به سختی درهمتنیدهی آسیا و اروپا، در لحاظ داشتن این اعتبار دخیل بوده است؛
اینکه مثلا چرا و بر چه اساسی گسترهی اروپا دقیقا در مرزهای ایران متوقف میشود و از کنار و بالاسر آن، در گذر از ترکیه و ارمنستان و آذربایجان، در خاک روسیه تداوم مییابد و چرا "شبهجزیرهی چوکوتسکی"- شرقیترین نقطهی جهان حتی بسی شرقیتر از ژاپن، به اعتبار اینکه جزئی از خاک روسیه است جزوی از اروپا و اردوگاه غرب تلقی میگردد، یعنی که چندان بر اصالت امر جغرافیا در این رابطه اعتماد و اتکاء نباید داشت؛ اگر که در این ارتباط تنها جغرافیا ملاک عمل و نظر بود بیشتر جهات "شمال و جنوب" تداعیگر تقابل اروپا و آسیا بود نه "غرب و شرق"!
◀️ نقدها و نظرات خود در این ارتباط را، جهت پیشبرد منطقی بحث، در گروه "جامعهاندیشان شرق" مطرح بفرمایید.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی علم, شرق شناسی
[ سه شنبه ۲ آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 ملت، دولت و باز هم منت
✍️ حسین شیران
❇️ کمال هادیانفر، رییس پلیس راهور ناجا: 450 میلیارد تومان جریمهی ناشی از محدودیتهای کرونایی به خزانهی دولت واریز شد (منبع خبر).
✅ این خبر را یکبار هم که شده، از جنبهی "کارکرد پنهان"اش بخوانیم؛ کارکرد پنهان یکی از ابزارهای تحلیلی جامعهشناختی در چارچوب مکتب فونکسونالیسم (کارکردگرایی) است و تلاش میکند در کنار کارکردهای آشکار هر چیز، به کارکردهای پنهان (ناگفته و نانوشتهی) آن هم توجه داشته باشد. محدودیتهای کرونایی بصورت مکتوب و رسمی، آشکارا برای جلوگیری حداکثری از جابجاییها در راستای کنترل اپیدمی کرونا تعریف و تعیین و تکلیف شدهاند و قصد و غرضی غیر از این از سوی هیچ مقام رسمی مملکت نه گفته و نه نوشته و نه شنیده شده است. اینکه اکنون رسما از سوی یک مقام مسئول میشنویم که 450 میلیارد تومان جریمهی ناشی از محدودیتهای کرونایی به خزانهی دولت واریز شده است را رسما باید به پای کارکرد پنهان این طرح تحریمی بنویسیم: "درآمدزایی برای دولت".
دولت خود بخوبی میداند و میبیند که بهار مشروعیتاش در نزد مردم به پاییز گراییده و رخسار باغ اعتماد مردمیاش بسی زرد گشته، و از این جهت حرفها و تصمیمهایش، راست ناراست، دیگر چندان خریداری در بین مردم ندارد- حتی اگر در ارتباط با مسألهی حساس و حیاتیای چون جان خود مردم باشد! از این جهت، در این زمینهی سست، طرح تحریمی ناکارآمدی گذاشته تا دستکم از دو جهت متنفع گردد: یک، فرافکنانه مسئولیت پیکها و بالاگرفتن مرگومیرها را به گردن خیل مردمانی که رعایت نمیکنند بیندازد و دو، منبع درآمد مستقیم و مستمری از این طریق برای خود دستوپا کند!
و حال، به این قرار است که میبینیم پلیس علیرغم اقرار آشکار خود به ناکارآمدی یک چنین طرحی، جبرا 450 میلیارد تومان از جیب مردم بیرون کشیده و به جیب دولت ریخته است- آن هم در شرایط بیماری و کسادی اقتصادی سراسری که خود از پیش گل بود با شیوع کرونا به سبزه هم آراسته شده است. گیریم که دولت فخیمه این پولها را صرف خرید واکسن کرونا برای مردم کرده است، عیبی ندارد، این رویه (ادارهی مملکت با پول مردم) را به حساب روال سالهای اخیر دولت، امری عادی میانگاریم اما در این میان، منت رایگان بودن واکسن کرونا که مدام سر ملت میگذارند را کجای دل درداندودمان بگذاریم.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/OrientalSociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, محدودیتهای کرونایی, حسین شیران
[ چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مقالات جامعه شناسی شرقی
🌓 سه دیدگاه اصلی جامعهشناختی در فهم مسائل اجتماعی
✍️ نوشتۀ: مونی، ناکس و شاخت Mooney, Knox, and Schacht
🔄 حسین شیران Hossein Shiran
دانلود مقاله 👇👇👇
📚 سه دیدگاه اصلی جامعهشناختی در فهم مسائل اجتماعی ✍️ مونی، ... 🔄 حسین شیران
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, بررسی مسائل اجتماعی, مقالات جامعه شناسی
[ یکشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 قدرت افکار عمومی
✍️ حسین شیران
"خبر: زاکانی حکم داماد خود را لغو کرد"
"افکار عمومی" قدرتی است بیبدیل در دنیای مدرن. قبلا افکار عمومیای در کار نبود چون اساسا "حوزه عمومی"ای در کار نبود. حوزه عمومی دستاورد عظیم مدرنیته و رسانه است. پیش از این مردم یا در محافل خصوصی (خانگی) و یا در محافل عمومی بسیار کوچکی همچون قهوهخانهها با یکدیگر گفتگو میکردند و چون ارتباط مفید و مؤثری با دنیای بیرون و محافل دیگر نداشتند در نتیجه حوزه عمومی نمیتوانست شکل بگیرد چرا که اجزای متکثر و متفرق آن امکان اتصال و ارتباط و "تبادل اخبار و افکار" با یکدیگر را نداشتند و چون حوزه عمومی نمیتوانست شکل بگیرد اساسا افکار عمومی هم نمیتوانست شکل بگیرد و در بزنگاههای مختلف "سلطان و ایادی" متعددش را تحت فشار برخاسته از بطن اجتماع قرار دهد. در نتیجه این حضرات عموما هیچ خطری از سوی مردم (رعیت) احساس نمیکردند. برای هر سلطانی تنها سلطان دیگر تهدید بود و نه مردماناش.
اما مدرنیته که آمد با تولید فناوری و رسانه، محافل کوچک و خصوصی پراکنده در میان مردم را با توسعه "شبکههای اجتماعی" مختلف بهم وصل کرد و به این ترتیب با از میان برداشتن خلأ ارتباطی میان اجزای متکثر و متفرق، تحقق پدیده اجتماعی بزرگی همچون حوزه عمومی را ممکن ساخت. اکنون در آن واحد یک خبر در سراسر حوزه عمومی منتشر میگردد و در کوچکترین زمان ممکن، وسیعترین و قویترین واکنشها نسبت به آن شکل میگیرد و سامان و سازمان مییابد و امثال زاکانیها که هنوز ذهنا در عوالم گذشته سیر میکنند و تحقق عینی حوزه و افکار عمومی را باور ندارند فکر میکنند که هر گوشه هر کاری انجام دهند همانجا مسکوت باقی خواهد ماند.
با این اوصاف حوزه عمومی و افکار عمومی را یک "خطر اساسی" تهدید میکند و آن همان نقطه قوتاش یعنی شکلگیری سریع واکنشها نسبت به یک موضوع و مسأله میباشد که میتواند بدلیل تأنی و تأمل و تعقل اندک، آمیخته با "احساسات و انحرافات" باشد و در نهایت همچون شمشیر دولبه عمل کند. این خطر را میتوان با تکیه بر "منابع خبری معتبر" و "مراجع تحلیلی معتبر" تا حد زیادی کنترل و کاهش داد و از نعمت بزرگ حوزه عمومی و افکار عمومی در راستای بهبود اوضاع جامعه بهره جست.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, داماد زاکانی, افکار عمومی
[ پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
◀️ بخش پنجم
پیشتر گفتیم که تقسیم اقلیم دانش بشر به چهار بخش دین، فلسفه، علم و ایدئولوژی مبین تفاوت و تمایز ذاتی آنها از همدیگر نیست؛ همه در اصل ذهنیتی هستند مظروف در ذهن آدمی، و ما عموما در قالب علم "جامعه شناسی شناخت" است که مبتنی بر یک سری "معیارهای بیرونی" آنها را از هم تفکیک میکنیم؛ و حال به این گفته این نکته را هم اضافه میکنیم که این تقسیمبندی مبین مرزبندی مقطوعی میان آنها هم نیست، یعنی که چنین نیست از یک نقطه مرزی مشخص و معینی به بعد، یکی به قطع تمام شده و دیگری به جدّ آغاز شود.
این در اصل به خاطر اینست که اولا نه یک معیار بلکه معیارهایی چند برای تمییز و تفکیک این چهار بخش از هم به کار بسته میشوند و بعد هم این معیارها نه یکباره بلکه به تدریج به هم تبدیل و تحویل میشوند و در حقیقت، به وسعت این تغییر و تحول تدریجی معیارهاست که "مناطق مرزی" در میان بخشهای مختلف دانش بشری پدید میآیند و گذار تدریجی از یک بخش شناختی به بخش دیگر را ممکن و میسر میسازند.
بر اساس تصویر پیوستی، سیر تغییر و تحول و پدیدار شدن مرزبندیها میان بخشهای مختلف دانش بشری، تحلیلا و تاریخا، چنین بوده است که نخست، دایره "دین" بر پایه "ایمان" بنا گشته است؛ بعد بر پایه "تعقل" بخشی از دین مورد اندیشه قرار گرفته و "فلسفه" شکل گرفته و بخشی دیگر که در عقل نگنجد همچنان در دایره دین باقی مانده است؛ و بعد بخشی از فلسفه که به "تجربه" درآمده "علم" (اثباتی) تلقی گشته و بخشی دیگر که در ظرف تنگ تجربه نگنجیده همچنان در دایره فلسفه (به مثابۀ منفیات) باقی مانده است؛ و بعد هم که "ایدئولوژی" برخاسته و از هر کدام به قدری که با "عقیده" (حاکم) ساخته برداشته و مابقی، اعم از علم و فلسفه و دین، همه را (محکوم و) رها ساخته است.
◀️ لینک بخشهای قبل در کانال تلگرام جامعه شناسی شرقی:
4️⃣ https://t.me/orientalsociology/4667
3️⃣ https://t.me/orientalsociology/4646
2️⃣ https://t.me/orientalsociology/4635
1️⃣ https://t.me/orientalsociology/4633
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, ماکس شلر
[ چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران
بخش پنجم: روندهای نظری
رویکردهای نظری قبل از انقلاب را میتوان به لحاظ تجربی-اثباتی، انتقادی-ایدئولوژیک و تلفیقی-التقاطی در سه گروه طبقهبندی کرد. گروه اول در برگیرندۀ جامعهشناسانی بود که با جهتگیریهای کارکردگرایانه functionalist، اثباتگرایانه positivist و تجربی empirical که داشتند نسبت به سیاست بیعلاقه بودند (مانند بهنام و راسخ، 1969). با توجه به سوگیری غربگرایانۀ مدرنیزاسیون نظام پهلوی، اتخاذ رویکردهای تجربی-اثباتگرایانه از سوی جامعهشناسان دانشگاهی برایشان از نظر سازمانی پاداشآور و از نظر سیاسی امن بود. در حالی که برخی از اعضای هیئت علمی دانشگاهها در اردوگاه تجربی-اثباتی در پستهای اداری یا مشاورهای به دولت خدمت میکردند، اساتید رادیکال با ارعاب روبرو شده و مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند.
گروه دوم از جامعهشناسان، از نظریهپردازان تضاد، یا مارکسیستی (مانند آشتیانی، 2007) و یا وبری (مانند اشرف، 1980) طرفداری میکردند. اینها از ایدئالیسم آلمانی، مارکسیسم اروپایی، مارکسیست-لنینیسم و جامعهشناس فرانسوی ژرژ گورویچ الهام میگرفتند. اینها نگرشی انتقادی به سیاستهای سیاسی و اقتصادی حاکم بر کشور داشتند. گروه سوم، کاربرد سادهلوحانۀ نظریههای غربی در جامعۀ ایران را به زیر سوال بردند (نراقی، 2007)، و جایگزینی آنها با دیدگاههای خودی مرتبط با موضوع و یا استفاده از چندین نظریه برای تبیین یک پدیدۀ معین را خواستار بودند. تغییر جهتگیریهای نظری سه گروه مذکور، بازتابندۀ فضای دانشگاهی سیاسی و چهار گرایش ایدئولوژیکیِ شکلدهندۀ سیاست و گفتمان ملی بود: دو مورد از آنها در داخل ایران بود- اسلامگرایی و ملیگرایی رادیکال، و دو مورد خارج از آن- سوسیالیسم و لیبرالیسم. رویکردهای آنها به علم جامعه شناسی به ماهیت مسائل و موضوعات، ایدئولوژیها و استنباطات سیاسی بستگی داشت.
دانشجویان رادیکال، جامعهشناسان غیرسیاسی را یا ابزار سیاسی دولت و متحدان غربی امپریالیستیاش میدانستند و یا افرادی سادهلوح با رویکردی از نظر سیاسی ایمن در این رشته؛ برعکس، به جامعهشناسان غیروابسته به نهادهای دولتی به دیدۀ احترام مینگریستند و فعالیت آنها را در راستای رفاه جامعه در نظر میگرفتند. در یک چنین فضای سیاسی پرفشاری، آموزش جامعه شناسی انتقادی آسانتر از نوشتن آن بود. انتشار این مطالب به دلیل خطرات سیاسی و نظارت دقیق دولت دشوار بود. بینشهای مارکسیستی یا بطور رسمی بعنوان "نظریههای علمی" ارائه میشدند و یا بصورت غیررسمی بعنوان مطبوعات زیرزمینی منتشر میشدند. نظریهپردازان غیرمارکسیست با یک چنین مشکلی روبرو نبودند، البته اگر که مطالب آنها برای جهان سوم و به زبان ضداستعماری ارائه میشدند.
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی
[ چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 قانونمایگی
✍️ حسین شیران
◀️ بخش اول
قانونمایگی چیست؟ پدیدۀ اجتماعی رایجی است در ممالک در حال گذار که طی آن مردم از نفس قوانین موضوعه به هر شکل ممکن به نفع خود استفاده میکنند. در این پدیده، قانون به مثابۀ یک نوع منبع و سرمایۀ ملی تلقی میگردد و همچون همۀ منابع و سرمایههای ملی مورد سوءاستفاده قرار میگیرد؛ به بیان دیگر هرگاه قوانین یک مملکت به جای مراعات شدن مایۀ ارتزاق و انتفاع مسئولان و مردماناش گردد به جرأت میتوان گفت "پدیدۀ قانونمایگی" در آن شکل گرفته است.
از آنجایی که اغلب در این نوع ممالک، قانون نه برای تمکین همگانی بلکه صرفا از برای "کنترل توده" و حفظ نظم موجود وضع میگردد و واضعان قانون به هر شکل و به هر دلیلی نظرا خود را فراتر از قانونی که وضع میکنند میدانند و از این جهت عملا چندان پایبندیای بدان نشان نمیدهند، در عوض، باقی مردم هم نظرا "مشروعیتی" برای قوانین موضوعه قائل نمیشوند و عملا هم دلیلی برای تمکین و تبعیت از آنها نمییابند و اغلب در اندیشۀ "دور زدن قوانین" به سر میبرند مگر آنکه خلافاش ثابت شود. اصولا و اساسا یک چنین جریانی است که به تولید و ترویج پدیدۀ قانونمایگی در یک جامعه منجر میگردد.
با توجه به عدم تغییر در طرز نگرش و کنش "قانونگذاران" (طبقۀ حاکم) بلکه تثبیت و تشدید آن در طول زمان، نتیجتا تغییری هم در نگرش و کنش "قانونگریزان" (طبقات محکوم) حاصل نمیگردد و بدین ترتیب مقابله با قانونمایگی در جامعه نه فقط هیچ مفید و مؤثر واقع نمیشود بلکه برعکس مایۀ رشد و توسعۀ آن در میان اقشار مختلف میگردد. قانونگذار برای کنترل اوضاع، ناگزیر قوانین بازدارندۀ بیشتری وضع میکند و این باز به نفع قانونگریز تمام میشود؛ تحت این شرایط، قانون هر چه بیشتر و هر چه بازدارندهتر، قانونگریزی و قانونمایگی هم به همان اندازه پررونق و پردامنهتر!
در این نوع جوامع، قانونگذار (طبقۀ حاکم) که از قبل از قِبَل تسلط بر منابع مادی مملکت بنحوی خاص برخوردار است؛ مرتبهای پایینتر، مجری و متصدی قانون، که از یک سو از کم و کیف سیطره و صرفهبری قانونگذار از منابع مملکت و از سوی دیگر نوع نگرش منفی مردم (طبقات محکوم) به آنها و قوانینی که وضع میکنند باخبر است، خواهناخواه به نفس قانون به چشم یک منبع درآمد نگاه میکند و در قبال دریافت مبلغ یا منفعتی، به هر شکل ممکن، زمینههای لازم برای دور زدن آن را برای مردمانی که میداند در این اندیشه به سر میبرند فراهم میسازد.
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, بررسی مسائل اجتماعی, قانون مایگی قانون گریزی, حسین شیران
[ پنجشنبه ۱ مهر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آشنایی با ایسمها
از کتاب ایسمها Book of isms
نوشته: جان آندریوس John Andrews
ترجمه: حسین شیران - نرگس حیدری - مریم فتحی
بخش پنجم
توجه: کتاب ایسمها به همت ادمینهای "جامعه شناسی شرقی" به تدریج ترجمه و به ترتیب در سایت، کانال و گروه جامعه شناسی شرقی منتشر میگردد.
پوچگرایی Absurdism
ترجمه: مریم فتحی
یک دیدگاه فلسفی، در پیوندی نزدیک با اگزیستانسیالیسم و نیهیلیسم، که معتقد است موجود بودن بشر در دنیایی بیمعنا و غیرمنطقی، هرگونه جستجوی نظم و معنا را پوچ و بیمعنا میسازد. پوچگرایی ریشه در ایدههای سورن کییِرکِگارد (1813-1855) Soran Kierkegaard فیلسوف دانمارکی قرن نوزدهم دارد اما توسط آلبرت کَموس (1913-1960) Albert Camus فیلسوف فرانسوی-الجزایری در مقالهای تحت عنوان "افسانهی سیسیفوس" رواج یافت. بیشتر تئاتر مدرن تحتتأثیر پوچگرایی بوده است؛ این ایده که زندگی در نهایت بدون هدف است، نمایشنامهنویسانی از یوجین یونسکو Eugène Ionesco گرفته تا هارولد پینتر Harold Pinter را جذب خود کرده است.
🆔 https://t.me/Fathi_Maryam
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, حسین شیران, پوچگرایی Absurdism
[ شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
همهفنحریفهای عرصۀ سیاست ایران
حسین شیران
بخش اول
اصولا و اساسا "تخصص" در هر کجای این سرزمین هم کمابیش معنی و مفهوم داشته باشد در عرصۀ سیاست آن چندان محلی از اعراب ندارد. این را من نوعی نمیگویم، گردش برگزیدگان سیاسی در مناصب گوناگون در دهههای اخیر خود بخوبی مؤید این نکته است که داشتن تخصص در امور شرط برگماشتگی در سیاست ایران نیست، بلکه آنچه شرط اول و آخر است "تعهد" است، آن هم صرفا به "حلقۀ قدرت" و دیگر هیچ!
تخصص چیست؟ تخصص یعنی به لحاظ مهارت یا دانش در حوزهای خاص، خاص گشتن؛ خاص گشتن در حوزهای خاص طبعا متضمن ارزش و اعتبار و اعتماد و احترام اجتماعی است منتهی لزوما در داخل آن حوزه و نه خارج از آن؛ به بیان دیگر یک متخصص تنها به شرط قرار در داخل حوزۀ تخصصی خویش واجد ارزش و اعتبار و اعتماد و احترام اجتماعی است و خارج از آن حوزه تحققا در دایرۀ عوام قرار میگیرد و اساسا و اصولا اظهارنظر و اعمالنظر در این حوزهها را باید به متخصصین مربوطهشان واگذار نماید و گرنه هر حرکتی غیر این دهنکجی به امر تخصص خواهد بود.
اما این صحبتها و این اساسا و اصولا گفتنها همه خارج از حوزۀ سیاست موضوعیت دارند و در این حوزه امور عموما بر مدار دیگری میچرخند؛ آنچه مشخص است در این وادی یک هستۀ مرکزی- "حلقۀ قدرت" - وجود دارد و این هسته کمابیش یک اصل محوری - "حرف هژمونیک" - را سرلوحۀ کار خود دارد و آن اینکه: به هر حال قدرت دست من است و من به پشتوانۀ این قدرت هر آنچه صلاح بدانم انجام میدهم و هر که را به هر کار که بخواهم میگمارم، حال میخواهد درست باشد یا نادرست، معقول باشد یا نامعقول، مجاز باشد یا نامجاز، مردم راضی باشند یا ناراضی، ...! در سیاست "مصلحت" بر هر چیز دیگری ارجحیت دارد و من بر اساس مصلحت خود عمل میکنم و نه هیچ معیار دیگری!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی سیاست, مسائل اجتماعی ایران
[ دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
◀️ بخش دوم
عموما از ماکس شلر M. Scheler (1874 - 1928 م) فیلسوف پدیدارشناس آلمانی، بعنوان بانی جامعهشناسی دانش (جامعه شناسی شناخت یا معرفت) یاد میشود. ارزش و اهمیت کار شلر در گذر از مبانی و مباحثی که در این زمینه درانداخت تفکیک قلمروی دانش (مجموع داناییهای موجود در ذهن بشر) به سه بخش بود که هنوز هم مبنای کار و مورد وفاق جامعهشناسان شناخت است. این سه بخش عبارتند از: 1- دین 2- فلسفه و 3- علم. این انواع سهگانۀ دانش را شلر مبتنی بر یکسری اساس و اصول از جمله نحوه و زمینۀ شکلگیری و عوامل دخیل و عناصر مؤثر بر هر آنها از هم تشخیص و تمییز داد.
"دین"، همچنانکه در تصویر پیوستی مشخص است، نخستین و وسیعترین بخش از قلمرو دانش بشری است. به لحاظ تاریخی، دین پیش و بیش از هر منبع دیگری به پرسشهای بشر پاسخ داده و مجموعه شناختهای لازم برای برقراری زندگی اجتماعی را در اختیار او قرار داده است. ویژگی شناختهای دینی اینست که از "جهان ماوراء" بواسطۀ "وحی" بر "پیامبر" عرضه شده و بعد بر پایۀ "ایمان" مورد اقبال مردم واقع شده است.
دومین بخش از قلمروی دانش "فلسفه" است. پایه و اساس این نوع دانایی، "تعقل" یعنی استفادۀ بشر از قوۀ عقل خویش و تفکرات عقلانی است؛ از این جهت، برخلاف شناختهای دینی، شناختهای فلسفی دستاورد خود بشر است. در این نوع شناخت، نقش اصلی از آن "عقلا" (حکما یا فلاسفه) است. سومین بخش، "علم" است؛ علم مجموعه شناختهاییست که از طریق "مشاهده" و "تجربه" عاید بشر شده است. در تولید و توسعۀ این نوع شناختها هم "علما" (دانشمندان) نقش اصلی و اساسی را به عهده داشته و دارند. در خصوص این کلیات در بخشهای بعدی به تفصیل سخن خواهیم گفت.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, معرفت شناسی
[ شنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعه شناسی دانش بشری Sociology Of Knowledge
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
◀️ بخش اول
انسان امروزی انسان دانایی است. به مجموع داناییهای انسان "دانش Knowledge" گفته میشود. شناخت دانش بمثابۀ یک موضوع را "جان لاک J. Locke" (1632 - 1704 م) فیلسوف تجربهگرای انگلیسی باب کرد. او در "مقالهای دربارۀ فهم انسان" (1660 م) برای نخستین بار بحثی منظم پیرامون دانش بشری و ماهیت و حدود و ثغور آن به راه انداخت؛ پس از او "ایمانوئل کانت I. Kant" (1724 - 1804 م) این پرچم را به دست گرفت و بعد دیگر شناخت کم و کیف دانش بشری جزء ثابتی از فلسفۀ متافیزیک گشت.
در سال 1854 "جی. اف. فریر J. F. Ferrier" (1808 - 1864 م) فیلسوف اسکاتلندی برای نخستین بار اصطلاح "اپیستمولوژی Epistemology" را برای آن بکار برد. اپیستم در لغت یونانی معادل Knowledge است بر این اساس اپیستمولوژی در زبان ما دانش شناسی یا شناخت شناسی و یا معرفت شناسی ترجمه میشود. هدف و رسالت متافیزیک، شناخت ذوات و حقایق اشیاست و از این جهت شناختشناسی با مطالعۀ کم و کیف حصول این شناخت و ابزارهای لازم برای آن در واقع مدخلی بر متافیزیک میباشد.
و اما "جامعه شناسی شناخت" مشخصا این موضوع را از منظر جامعهشناختی مورد بحث و بررسی قرار میدهد. در واقع در این علم، دانش بشری خود بعنوان یک پدیدۀ اجتماعی مطالعه میگردد و نحوۀ پیدایش و پیشرفت آن در ارتباط با زمینههای اجتماعی مرتبط بررسی میگردد. به بیان دیگر، مطالعۀ تأثیر زمینههای اجتماعی بر دانش بشری و بالعکس تأثیر دانش بشری بر زمینههای اجتماعی موضوع محوری این علم است. در بخشهای بعد در این باره بیشتر خواهیم گفت.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی شناخت, معرفت شناسی
[ یکشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
بازخوانی اجتماعی سفرنامه ناصر خسرو - 3
حسین شیران
«چرا سفر؟ چون سفر تنها وسیله برای برشکستن مرزها و روشنایی مغزهاست».
خدا، بمثابه خالق هستی، جهان را بی حد و حصر و بی بند و مرز آفریده است؛ حدها و مرزها را پیدرپی هم بندگان قدرتطلب خدا ساختهاند، هیچ بی آنکه بخواهند، هم از این جهت در دنیا هیچ نسبتی مرموزتر از نسبت میان قدرتطلبان و مرزهایی که خود میسازند نیست، چون این دو در عین حال که عمیقا بهم بسته و وابستهاند قویا هم از هم خسته و خشمناکاند! در اصل، هیچ قدرتطلبی طالب حد و مرز نیست؛ آرمان و آرزوی او اینست که بی هیچ ممانعتی بر تمام دنیا حاکم گردد- تمام لشگرکشیها و جهانگشاییهای تاریخ در این راستا بوده و است، اما چون قدرتطلب در دنیا یکی نیست پس ناگزیر "تقابل" صورت میگیرد و "جنگ" درمیگیرد؛ در این میان میلیونها انسان خیلی ساده و راحت میمیرند و در نهایت، قدرتطلبان به سختی به این نتیجه تلخ تن درمیدهند که انگار چارهای جز مرزبندی نیست!
باری، مرزها مولود تعدد و تقابل قدرتطلبان و سرانجام "توافق اجباری" آنها برای تقسیم قدرت بر روی زمین هستند. با پیدایش مرزها جهان آزاد و وسیع خدا بالاجبار بارها و بارها به جهانهای انسانی خردتر تقسیم میشوند و هر "خردهجهان" قلمرو حکمرانی هر یک از قدرتطلبان|حاکمان میشود و خیل انسانهای محدود و محصور در داخل این مرزها هم خواهناخواه بندگان محکوم به حکم هر یک از آنها؛ باری، قدرتطلبان از مرزها بیزارند چون مرزها قدرت و قلمرو آنها را محدود میسازند با این وجود، موافق و محافظ مرزها هستند چون در اصل این مرزها هستند که به حریم و حرمت و حکومت و در کل، هستی حاکمانه آنها معنا و مفهوم میبخشند.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ادبیات, سفرنامه ناصر خسرو, حسین شیران
[ سه شنبه ۲ شهریور ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 محمد مخبر مصداق خدمت یا خیانت
✍️ حسین شیران

5 اردیبهشت، مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام: "تا آخر تیر 12 تا آخر مرداد 20 و تا آخر شهریور 50 میلیون واکسن تولید و تحویل وزارت بهداشت میدهیم." همگام با نخستین هایوهوی غرب برای تولید واکسن کرونا، پرچم تولید واکسن داخلی را برافراشت و هنوز ببارنیاورده هزار آفرین از ملت و حکومت گرفت. هر روز وعدههای امیدبخشاش دل میلیونها ایرانی را قرص کرد که نهراسند واکسن داخلی در راه است. نه فقط ملت دل دولت و حکومت و رهبر را هم قرص کرد که وقتی تولید داخل هست چرا تولید خارج. زمان سریع گذشت و پیک سهمناک کرونا پنجمین بار کشور را درنوردید و مسأله به سطح فاجعه رسید اما محموله موعود مخبر بدست مردم نرسید که نرسید. حالا مرداد هم رو به اتمام است و "واکسن برکت" مخبر هم مثل "علی برکت الله" روحانی ضربالمثل شده است. من نمیدانم مخبر که حالا ارتقاء یافته و معاون اول رئیسجمهور رئیسی شده در مورد ملت چه میاندیشد اما خوب میدانم آنها که در بهشت زهراهای سراسر کشور برای دفن عزیزانشان صف بستهاند در مورد مخبرالدولهها چه میاندیشند!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی سیاست, محمد مخبر واکسن
[ جمعه ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]

🌓 تکرار به اشکال مختلف با افراد مختلف
حسین شیران
◀️ تصویر سمت راست مربوط به سال 1975 و پرت شدن ویتنامیها از هلیکوپتر نظامی آمریکاییها بعد از پیروزی ویتنامیها، تصویر سمت چپ مربوط به سال 2021 و پرت شدن افغانستانیها از هواپیمای نظامی آمریکاییها بعد از پیروزی طالبان.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی جنگ, جنگ ویتنام طالبان
[ دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]

اذهان شرقی و دستان غربی
حسین شیران
🌓 در ارتباط با طالبان و تحولات افغانستان، و نه فقط افغانستان بلکه کلا تنازعات جهان اسلام، به باور بنده مهمترین مسألهای که وجود دارد اینست: اصولا و اساسا چه نسبتی میان اذهانی که تفکراتی از جنس شرق را در بردارند و دستانی که تسلیحاتی از دنیای غرب را در کف دارند وجود دارد؟ ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی جنگ, طالبان افغانستان
[ دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 تحلیل و فراتحلیل Analyses and Metaanalyses
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
بخش چهارم
تفاوت و تمایز «بررسی سیستماتیک» و «بررسی روایتی»
در هر دو روش، مروری بر پژوهشها و مطالعات پیشین صورت میپذیرد و نتایج حاصل از آنها گزارش میشود، با این تفاوت که در «بررسی روایتی» کار بدون هیچ طرح و برنامه و روش مشخصی، «روایتوار»، تنها به قصد تلخیص و گزارش نتایج مطالعات انجام شده، پیش میرود (شبیه آنچه که بعنوان «ادبیات تحقیق» معمولاً در فصل دوم پایاننامهها نوشته میشود) ولی در «بررسی سیستماتیک» کار از اول تا آخر، مبتنی بر طرح و برنامه و روش مشخص و معین و در کل نظاممند صورت میپذیرد.
میان روش «بررسی سیستماتیک» و روش «فراتحلیل» هم تفاوت وجود دارد آنسان که نباید این دو را یکی دانست (Cogaltay & Karadag , 2015). پیشتر گفتیم که «فراتحلیل» ذیل عنوان «بررسی سیستماتیک» قرار میگیرد همانطور که «بررسی سیستماتیک» خود ذیل عنوان «بررسی روایتی» قرار میگیرد. «بررسی سیستماتیک» اعمّ از «فراتحلیل» است به این معنی که دربرگیرندۀ تمامی مطالعات کمّی، کیفی و ترکیبی (کمّی-کیفی) است، این یعنی انواع مختلفی از مطالعات را با این روش میتوان بصورت نظاممند مورد بررسی قرار داد در حالی که انجام «فراتحلیل»، به آنصورت که سازمانیافته است، تنها بر روی مطالعات کمّی امکانپذیر است.
به این ترتیب «فراتحلیل» را میتوان بنوعی «بررسی سیستماتیک» پژوهشهای کمّی دانست (Urquhart , 2010). در اغلب مطالعات، برای نتیجهگیری بهتر، این دو روش در کنار هم مورد استفاده قرار میگیرند با این وجود هیچ الزامی برای این کار تعریف و توصیه نشده است.
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, فراتحلیل, متاآنالیز متافیزیک متاتئوری, جامعه شناسی شرقی
[ دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی پزشکی: پزشکی کلنگر Holistic Medicine
✍️ حسین شیران Hossein Shiran
⏺ بخش اول
یکی از مهمترین مشکلات و معضلات نظام سلامت کشور ما "اتمیستیک یا جزءنگر" بودن رو به رشد آن است؛ به این معنی که پزشکی و پزشکان ما تحققا بدن بیمار را به اجزاء متعدد و متکثر تقسیم کرده و هر کدام در یک حوزۀ مشخص تخصص گرفته و زانپس کاملا محدود و محصور در آن حوزه کار میکنند و هرگز، تعهدا و تخصصا، کاری به بقیۀ اجزاء و مسائل و مشکلات آنها ندارند (نظر به بحث اتمیستیک حاضر است که عامدا از عنوان اجزاء بجای اعضاء استفاده میکنم).
بعنوان مثال یک متخصص ENT محدود و محصور به اجزاء گوش، حلق و بینی است و هیچ تعهد و تخصصی مثلا در قبال مسائل و مشکلات پوست یا مو و یا دهان و دندان و یا چشم که در همان محدوده از بدن واقعاند ندارد. به همین قرار متخصصین این اجزاء هم در حوزۀ تخصصی خویش محدود و محصورند و کاری به کار بقیه اجزاء و متخصصین مربوطهشان ندارند. جالب اینکه کار از "تخصصگرایی" هم گذشته و در اجزاء مختلف به فوقتخصصگرایی کشیده و اکنون بعنوان مثال برای یک جزء کوچکی همچون چشم چند فلوشیب (فوقتخصص) مانند قرنیه و شبکیه و آب سیاه (گلوکوم) و انحراف (استرابیسم) و ... داریم.
در ضرورت این تخصصگرایی و ارزش و اهمیت آن در درمان دقیق بیماریها تردیدی نیست منتهی باید در نظر داشت که هر تخصصگرایی در عین حال یک "تجزیهگرایی" هم هست و اگر یک تخصص یا فوقتخصص جایی به جدّ دردی از دردها را درمان میکند جای دیگر به جد دردی بر دردها میافزاید و آن متواری و متلاشی کردن روزافزون "نگاه جامع" به جسم و جان بیمار و توجه به مسائل و مشکلات زمینهای منجر به بیماریها و آسیبهای جسمی و ذهنی در نزد افراد جامعه است. رویکرد نوین برای حل این معضل در جهان ترویج "پزشکی کلنگر" است، چیزی که در جامعه ما هنوز جایی برای خود باز نکرده است.
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی پزشکی, پزشکی کل نگر
[ جمعه ۲۲ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران
بخش دوم
دورۀ پیش از انقلاب: ریشهها و نهادینهسازیها
علوم اجتماعی ایران، از جمله جامعه شناسی، با توسعۀ تاریخی کشور به مثابۀ یک دولت-ملت مدرن پیوند دارد. ارزیابی ایدههای غربی برای درک ماهیت در حال توسعۀ این کشور منجر به مطالبات زیادی جهت تأسیس مؤسسات آموزشی مدرن گردید. در دهۀ 1930(1309 شمسی) ایران با ایجاد یک دولت متمرکز و توسعۀ یک زیرساخت اداری فرآیند مدرنیزاسیون را آغاز کرد. پس از اعمال مدلهای غربی مورد نظر، این مدرنیزاسیون مستلزم برنامهریزیهای اجتماعی و تحقیقات اجتماعی یعنی گردآوری و تجزیه و تحلیل دادههای جمعیت شناختی بود همانطورکه در غرب انجام میشد؛ و این آغازی بود برای علم جامعه شناسی در ایران.
جامعه شناسی، به عنوان یک رشتۀ رسمی در ایران، در سال 1946 (1325 شمسی) زمانی که یک دوره درس جامعه شناسی آموزش و پرورش در یکی از دانشکدههای تهران ارائه گردید آغاز شد. غلامحسین صدیقی، که پدر جامعه شناسی ایران در نظر گرفته میشود، اولین کتاب درسی جامعه شناسی را نوشت و تحلیلهای جامعهشناختی خود را در قالب درس "اجتماعیات در ادبیات فارسی" خود ارائه داد. ایدههای جامعهشناختی بعدی در برنامۀ درسی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی در اکثر دانشگاهها گنجانده شد. در سال 1958 (1337 شمسی)، "مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی" بنیانگذاری شد و پس از آن "دانشکدۀ علوم اجتماعی" در دانشگاه تهران تأسیس شد.
در دانشکدۀ علوم اجتماعی دورههای جامعه شناسی در مقطع کارشناسی ارائه گردید. در طول دهۀ 1960 (1340 شمسی)، گروههای جامعه شناسی بطور گستردهای در کشور توسعه یافتند و تا سال 1978 (1357 شمسی) ، اکثر دانشگاههای کشور دارای یک گروه جامعه شناسی بودند (مهدی و لهساییزاده، 1992). تا اواسط دهۀ 1960 برنامههای درسی دانشگاهها بر اساس نظام فرانسوی بود و بعد به نظام آمریکایی که توسط ایرانیان فارغالتحصیل از دانشگاههای کشورهای خارجی تدریس میشد تغییر کرد. بعدها که دانشجویان به تحصیل در داخل کشور روی آوردند جامعه شناسان ایرانی آموزشدیده جذب گروههای جدید در دانشگاههای کشور شدند و بر این اساس، بتدریج دورههای درسی بیشتری در مورد تاریخ ایران، جغرافیای انسانی، جمعیتشناسی، انسانشناسی فرهنگی و اجتماعی نیز ارائه شدند.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی
[ سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مقالات جامعه شناسی شرقی
📚 شانزده ویژگی متفکران انتقادی 16 Characteristics of Critical Thinkers
✍️ نوشته: دیپ پاتل Deep Patel
🔄 ترجمه: حسین شیران Hossein Shiran
دانلود 👇👇👇
📚شانزده ویژگی متفکران انتقادی | دیپ پاتل | حسین شیران
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, تفکر انتقادی, جامعه شناسی انتقادی
[ یکشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 مقاله در روششناسی علوم اجتماعی
عنوان: چالشها در کاربرد روش گرندد تئوری (نظریهبنیاد): پیشدرآمدی عملی بر انجام تحقیق به روش گرندد تئوری
Challenges When Using Grounded Theory:A Pragmatic Introduction to Doing GT Research
نویسندگان: وی. تیمونن، جی. فولی و سی. کنلون
V. Timonen, G. Foley and C. Conlon
مترجم: حسین شیران Hossein Shiran
بخش نهم
به سوی یک زمینۀ مشترک
گونههای مختلف گرندد تئوری علیرغم تمام تفاوتهایی که باهم دارند همه در یک چیز مشترک هستند و آن تأثیر گرفتن از عملگرایی (پراگماتیسم) است؛ در همۀ آنها سؤالاتی در رابطه با فرآیندها، برهمکنشها و - خصوصاً در مورد گونۀ کلارک - زمینۀ کار مطرح هستند و همه در تلاش هستند تا با یک گشادهرویی خاص نسبت به یافتههای جدید به تحقیق بپردازند. ما ادعا میکنیم [و قبول داریم] اکثر محققانی که از گرندد تئوری استفاده میکنند یا که در نظر دارند از آن استفاده کنند از نقش خود در روند تولید دانش آگاه هستند و یا میخواهند که آگاه باشند.
با اینحال، این را هم تشخیص میدهیم که اکثر محققان معاصری که درگیر فرآیندهای تولید دانش هستند هنوز از دغدغههای مختلف عملی همچون ضرورت تبیین کاربرد روش یا حتی تأثیر ملموس تحقیقاتشان بر مسائل و موضوعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وانرستهاند؛ از این رو، در بیشتر موارد، محققان مواضعی را اتخاذ میکنند که نه فقط صریح و روشن نیست بلکه ترجیح میدهند به تعدادی از ملزومات مانند لزوم تأملی بودن و در عین حال نشان دادن ارتباط با مسائل اجتماعی عمده، که هر دو شرط توسط بسیاری از نهادهای حامی مالی تحقیقات گذاشته میشوند، پاسخ دهند. ما معتقدیم که طرح کلی ما از اصول هستهای گرندد تئوری میتواند به محققان کمک کند تا در مورد چگونگی تطبیق دادن کارشان با این الزامات تفکر کنند.
مشخصات مجله و مقاله:
International Journal of Qualitative Methods
Volume 17: 1–10
ªThe Author(s) 2018
Reprints and permissions:
sagepub.com/journalsPermissions.nav
DOI: 10.1177/1609406918758086
journals.sagepub.com/home/ijq
روش تحقیق در علوم اجتماعی - روششناسی در جامعهشناسی - گرندد تئوری نظریه دادهبنیاد
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, گرندد تئوری نظریه بنیاد, گلیزر و اشتراوس
[ شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
بازخوانی اجتماعی سفرنامه ناصر خسرو - بخش دوم
حسین شیران
«فسیروا فی الأرض ...».
نظرا در "بنبستِ شناختی" قرار داشت، ناصر خسرو قبادیانی، و در این بنبست عملا با "شرابخواری" روزگار خود را سر میکرد تا چندی به این طریق بر "اندوه دنیا" فائق آید؛ بنبست شناختی جایی و یا بهتر بگویم "گاهی" است که در آن، دیگر منابع شناختی موجود بههیچوجه پاسخگوی مسائل مطرح نیستند. آنها که استوار پای در این وادی نهادهاند بسیار از این بنبستها دیدهاند و هر یک به طریقی خاص از آن گذر کردهاند.
پیش از او، "بوعلی سینا" (370 الی 428 ه.ق)، نزدیکترین فرد به او، در این بنبست قرار گرفته بود، آن گاه که رساله "مابعدالطبیعه ارسطو" را چهل بار خوانده و در فهماش عاجز مانده بود، و او میدانست که شیخالرئیس مدام به مسجد پناه برده و نماز گزارده و از خدا راهی برای خروج از این بنبست طلب کرده بود و سرانجام ناخواسته از دست یک کتابفروش دورهگرد سمج، "اغراض مابعدالطبیعه ارسطو" نوشته "حکیم فارابی" را دریافت کرده و از بنبست رهایی یافته بود؛ و حال او هم از خدا حاجت خواسته و در خواب در اشاره به سوی "قبله" دستورالعمل "جوینده یابنده باشد" را دریافت کرده بود.
میان راهکار ابن سینا و راهکاری که پیش پای او گذاشته شده بود فرق بود. او "دبیر دربار" بود و در رفاه ناشی از آن، به معارف بسیاری دست یافته و با مراجع مختلفی بحث کرده اما در نهایت نه فقط راهی به کنه حقیقت نیافته بلکه از هر اهل فکری خوف کرده بود: "ز اندیشه غمی گشت مرا جان به تفکر | ترسنده شد این نفس مفکر ز مفکر"؛ و حال راهی که شایسته حال او بود پیش پایش گذاشته شده بود: "سفر"؛ سفر یعنی "حرکت" در راستای خروج از بنبست؛ باری حکم او "فسیروا فی الأرض" بود و او خواهناخواه این راه در پیش گرفت در حالیکه بوعلی "دربارگریز" بود و از این سبب خواهناخواه همواره خود در سفر، پس راه دیگری نصیب او گشته بود.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ادبیات, سفرنامه ناصر خسرو, حسین شیران
[ سه شنبه ۵ مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
جامعه شناسی در ایران: بین سیاست، مذهب و نفوذ غرب
نوشته: علی اکبر مهدی
ترجمه: حسین شیران
دربارۀ نویسنده:
علی اکبر مهدی استاد جامعه شناسی دانشگاه وسلیان اوهایو است. علایق تحقیقاتی وی در حال حاضر مشتمل بر مطالعۀ زنان و دانشجویان در جامعۀ مدنی ایران و نیز مهاجران ایرانی در ایالات متحده است. وی در تألیف دو کتاب "فرهنگ و آداب و رسوم ایران" (Greenwood Press, 2006) و "جامعه شناسی در ایران" (Jahan Book Co., 1992) همکاری داشته است. او نویسندۀ کتاب "زندگی نوجوانان در خاورمیانه" (Greenwood Press, 2003)، "فرهنگ ایران، جامعۀ مدنی و نگرانی برای دموکراسی" و "جامعه شناسی خانوادۀ ایرانی" و همچنین مقالات و بررسیهای متعدد دربارۀ موضوعات مختلف از جامعه شناسی شناخت گرفته تا اقتصاد سیاسی ایران و اسلام میباشد.
پیشگفتار
جامعه شناسی در ایران از متن و بطن یک برنامۀ نوسازی غربمدارانه که توسط یک نظام سلطنتی موروثی نهاده میشد ظهور کرد. این رشته، پس از آنکه مؤسسات آموزشی در کشور بنا نهاده شدند، برای آموزش و پرورش مدیرانی برای دیوانسالاریهای دولتیِ در حال ظهور ایجاد گردید. با وجود این نقش رسمی و البته فقدان یک هویت مشخص، این رشته در اواسط قرن بیستم در ایران عمومیت یافت و به زودی به دلیل جهتگیریهای ایدئولوژیک و سیاسیاش به وضعیتی جدلآمیز و بحثبرانگیز رسید. از همان آغاز، این رشته ناگزیر گشت نه تنها با دوگانگیهای یک علوم اجتماعی مدرن بلکه همچنین با تنشهای ایدئولوژیک و سیاسی جامعۀ ایران رو در رو گردد.
در ادامۀ این متن، به اختصار مطالبی در باب تاریخچۀ این رشته در زمینۀ گستردهتر علوم اجتماعی در بستر نظام آموزشی مدرن خواهم گفت. اینجا اگرچه تمرکز ما مشخصا بر علم جامعه شناسی است، در بعضی مواقع بالاجبار به "علوم اجتماعی" ارجاع خواهم داد چرا که در بسیاری از زمینهها سرنوشت این رشته توسط سایر علوم اجتماعی همچون انسان شناسی، جمعیت شناسی، روانشناسی اجتماعی، برنامهریزی اجتماعی و توسعه رقم خورده است. همچنین بطور خلاصه به تجزیه و تحلیل جو سیاسی و فرهنگیای که در آن علوم اجتماعی معرفی و مسجل گشت و نیز تغییرات پارادایمی در داخل رشتۀ جامعه شناسی، اسلامیسازی علوم اجتماعی پس از پیروزی انقلاب، برداشتهای عمومی و رسمی و نیز برخی ویژگیهای دیرپای این رشته همراه با نقاط قوت و ضعف آن، آنگونه که در ایران رشد و نمو یافته است اشاره خواهم داشت.
در اثناء بحث در مورد چالشهای ستیزهجویانۀ ایدئولوژیک و سیاسیای که این رشته ناگزیر در ایران از سر گذرانده است، استدلال من این خواهد بود که اگرچه این چالشها مانع تشکیل اجتماع منسجمی از نظریهپردازان و محققان در این رشته شده است، با این وجود جامعه شناسی بعنوان یک رشتۀ مطالعاتی مهم برای دانشجویان و نیز رشتهای که قادر به تجزیه و تحلیل بیماریهای اجتماعی است همچنان بمثابۀ منبع روشنگری، هم برای عموم مردم و هم برای نخبگان اجتماعی باقی مانده است.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, جامعه شناسی ایران, علی اکبر مهدی
[ سه شنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
بازخوانی اجتماعی سفرنامه ناصر خسرو - بخش اول
حسین شیران
«چیزی باید طلبید که خرد و هوش را بیفزاید».
آنسان که از مقدمه کتاب برمیآید ما این سفر و سفرنامه ارزشمند حاصل از آن را مدیون یک خواب هستیم؛ خوابی که "ابومعین حمیدالدین ناصر بن خسرو قبادیانی مروزی" (زاده 394 ه.ق در قبادیان و درگذشته 481 ه.ق در یمگان) در سال 437 قمری در "جوزجانان" (شهری مابین "بلخ" در افغانستان کنونی و "مرو" در ترکمنستان کنونی) میبیند:
"شبی در خواب بودم که یکی مرا گفتی: «چند خواهی خوردن از این شراب که خرد از مردم زایل کند؟ اگر بهوش باشی بهتر». من جواب گفتم که: «حکما جز این چیزی نتوانستند ساخت که اندوه دنیا کم کند». جواب داد: «بیخودی و بیهوشی راحتی نباشد، بلکه چیزی باید طلبید که خرد و هوش را بیفزاید». گفتم که: «من این از کجا آرم؟» گفت: «جوینده یابنده باشد» پس سوی قبله اشارت کرد و دیگر سخن نگفت."
به هنگام این خواب او 43 ساله بود. تا به این سال او در "رفاه" زیسته و در سایۀ این رفاه، هم جسم و هم روح، هر دو را خوب پرورده بود. به هر دانشی رو کرده و در هر کدام مرتبتی یافته بود. خود در این باره میگوید: "در دنیا هیچ دقیقه از دقایق نماند که بر من ظاهر نشود". نه فقط در معارف بلکه در ادیان و مذاهب مختلف هم غور نموده و با بزرگانشان محاورات و مناظراتی از سر گذرانده بود، اما از هیچکدامشان طرفی نبسته و راهی به حقیقت نیافته بود:
"چون چونوچرا خواستم و آیت محکم | در عجز بپیچیدند، این کور شد آن کر
پرسنده همی رفتم از این شهر بدان شهر | جوینده همی گشتم ازین بحر بدان بر"
پس نومید از هر کدام، خواهناخواه به وادی حیرت و سرگردانی رسیده و در گوشه و کنار آن، از باب رهایی از غم و اندوه دنیا، در ورطۀ شرابخواری فرو افتاده بود؛ و حال با این خواب هشیار افتاده بود که به هر شکل از "خواب چهل ساله" هم بیدار گردد (از بزرگی شنیدم انسان به هر خوابی که باشد چهل بیدار باید، و گرنه هفتاد، و اگر نه، دیگر او را امیدی به بیداری نیست!). هر چه بود ناصر از خوابی که دید درنگذشت. از همه مراتب و مناصب و معایبی که داشت دست شست، سر و تن هم شست، بعد به مسجد جامع رفت و نماز گزارد و با استعانت از خدا به قصد کعبه راهی شد. این سفرنامه که اکنون بعد هزارسال در دست ماست حاصل یک چنین تحول و عزم و جزمی است که حکیم ناصر خسرو از سر گذراند.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ادبیات, سفرنامه ناصر خسرو, حسین شیران
[ یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی عادات اجتماعی - بخش اول
✍️ حسین شیران
حکایت است از لقمان حکیم که به وی گفتند گوسفندی ذبح کن و «بهترین» عضوش را بپز و بیاور، رفت «زبان» گوسفند را پخت و آورد، بار دیگر گفتند حال برو «بدترین» عضوش را بپز و بیاور، باز رفت زباناش را پخت و آورد! استدلالاش هم این بود که بهترین و بدترین عضو بدن زبان است بسته به اینکه به «خیر» بچرخد یا به «شر». به همین سان، اگر از جامعهشناسجماعت بپرسند بهترین و بدترین چیز در جامعه چیست و او بگوید «عادات»، هیچ بیهوده و بیراه نگفته است. عادت یعنی هر آنچه که رخ دادناش بر مردم، عادی و معمول گشته است، حال میخواهد این رخ دادن لحظهبهلحظه باشد یا ساعتبهساعت یا روزبهروز یا هفتهبههفته یا ماهبهماه و یا سالبهسال؛ در هر حال این به تناوب تکرار شدنها هستند که قالب و غالب زندگی اجتماعی آدمیان را پر ساخته و میسازند و عمر چند روزۀشان در دار دنیا را سر میبرند.
باری، عادات بسیار بیش از آنچه که فکرش را میکنیم زندگی اجتماعی ما را فرا گرفته و بسته به نیک یا بد بودنشان، عملا اعمال بلکه انجام و سرانجام عمر هر کدام از ما، را نیک یا بد، رقم میزنند، با اینحال چون بسختی در ما و بر ما هستند چندان حضور و هجوم و حجم تأثیرشان بر خود و زندگی اجتماعی خود را احساس نمیکنیم. اینکه گفته میشود «بنیآدم بنیعادت است» نه فقط بیجهت نیست بلکه بنحو احسن مبین هر چه که هست است. عادات همچون کوچهها و خیابانها و اتوبانهای یک شهر، معابر و مجاری ممکن برای حرکت اجتماعی هستند که از بس هستند عادی تلقی میشوند و تنها زمانی هستیشان مفهوم میگردد که نیستیشان محسوس گردد؛ بر این اساس اگر کوچهها و خیابانها و اتوبانها را از یک شهر حذف کنیم دیگر چه باقی میماند و هستی و حیات یک شهر چگونه معنی مییابد؟ زندگی اجتماعی بدون عادات هم به همین شکل.
ادامه دارد ...
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: جامعه شناسی عادات اجتماعی, لقمان حکیم, جامعه شناسی شرقی
[ پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مقاله در سبک زندگی سلامت محور و بیماریهای سبک زندگی -2
عنوان مقاله:
مطالعه جامعهشناختی بیماریهای سبک زندگی از نظر پیدایش و پیامدها و نحوۀ پیشگیری؛ مطالعه به روش تلفیقی
نویسندگان: حسین شیران - صمد عابدینی - صمد رسولزاده اقدم
(دکترای تخصصی در جامعه شناسی)

لینک رویت چکیده و واژههای کلیدی و دریافت مقاله
از سایت مجله مطالعات جامعه شناسی 👇👇👇
مطالعه جامعهشناختی بیماریهای سبک زندگی از نظر پیدایش و پیامدها و نحوۀ پیشگیری؛ مطالعه به روش تلفیقی
لینک دریافت مستقیم مقاله از سایت پیکوفایل 👇👇👇
مطالعه جامعهشناختی بیماریهای سبک زندگی از نظر پیدایش و پیامدها و نحوۀ پیشگیری؛ مطالعه به روش تلفیقی
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: سبک زندگی سلامت محور, بیماری سبک زندگی, جامعه شناسی پزشکی, جامعه شناسی سبک زندگی
[ دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 تیپ ایدئالی برای نامزدی شورای شهر - بخش اول
✍️ حسین شیران - جامعهشناس
"تیپ ایدئال Ideal Type" یک سازۀ مفهومی جامعی از جامعهشناس بزرگ "ماکس وبر Max Weber" برای توصیف و تحلیل تطبیقی پدیدههای اجتماعی است؛ در واقع تیپ ایدئال دربرگیرنده "ویژگیها و صفات لازم" برای تحقق یک پدیدۀ اجتماعی معین در متن جامعه است و مشخصا منظور وبر از طرح و شرح یک چنین مفهومی، فراهم ساختن یک معیار و مبنای معقول و منطقی جهت مقایسه و سنجش وضعیت موجود انواع و مقولات یک پدیده معین با همدیگر و با وضعیت ایدئال یا مطلوب ترسیم و توصیف شده است. از این سازه خود وبر در توصیف و تحلیل تطبیقی بوروکراسی (دیوانسالاری) استفاده کرده است.
این روزها که انتخابات شورای شهرها در پیش است و تبلیغات و تهییجات و تحرکات نامزدهای این دوره از انتخابات در رقابت باهم از مدتها پیش آغاز شده است بنظر میرسد در راستای عملکرد بهتر در انتخاب نامزد اصلح، به یک تیپ ایدئال از پیش تعیینشدهای در این خصوص نیاز داریم تا بر اساس آن در یک چارچوب منطقی و معقول و قابل دفاع، نامزدهای شوراهای شهرها را در قیاس با یکدیگر سنجیده و با مشخص ساختن عیار واقعی هر کس بهترین گزینه را برای شورای شهر خود انتخاب کنیم.
بدیهی است که این تیپ ایدئال باید ویژگیها و صفات لازم برای نامزدی شورای شهر را بنحو احسن و اکمل پوشش دهد تا با تأمین "اعتبار سنجش" بتواند یک الگوی عملی مطلوب برای مقایسه و انتخاب اصلحترین افراد برای شوراهای شهرها فراهم سازد؛ و بعد بدیهی است که اتخاذ و اعمال یک چنین رویکردی نمیتواند بدرستی از سوی عوام و عموم مردم صورت بگیرد، از این نظر ضرورت دارد "خواص و نخبگان" هر شهر در این خصوص "احساس مسئولیت" کرده، طی سازوکاری مردممدارانه مستقیم یا غیرمستقیم اندیشهها و برنامههای نامزدهای شوراها را مطابق الگو ارزیابی کرده و در انتخاب مناسبترین گزینهها به مردم شهر خود مشورت دهند.
در بخش بعد به مهمترین ابعاد تیپ ایدئال نامزدی شورای شهرها اشاره خواهد شد.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: تیپ ایدئال Ideal Type, ماکس وبر Max Weber, بوروکراسی دیوانسالاری, انتخابات شورای شهر
[ سه شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مرگ تدریجی هویتها و اصالتها - 3
به بهانه شناسنامهدار شدن آییل
حسین شیران - جامعهشناس
انسانهای بیهویت و بیاصالت از این جهت برای سلطهگرایان و تودهگردانان اهمیت مییابند که همچون درختان بریده از ریشه و از خاکشان به راحتی به هر کجا که بخواهند بار میزنند و میبَرند و میبُرند و به هر شکل که بخواهند درمیآورند و در هر زمینه و هر راستایی که بخواهند بکارشان میگیرند. در این میان سختیای اگر هست در همان کندنشان از هویت و از اصالتشان است که آن را هم دیگر بیهیچ خشم و خشونتی رسما بواسطۀ فرایندهای تدریجی هویتزدا پیش میبرند و اندکی بعد، تودهای از انسانهای غیرارگانیک و غیراصیلی را تحویل میگیرند که در عین تعدد و تکثر، غرق در دریای بیهویتی، یکسان میاندیشند و یکسان عمل میکنند و همه هم همسان یکسو شناورند. بدیهی است برای آنها کنترل کیفی و کمی یک چنین تودهای بسیار بهتر و راحتتر و کمهزینهتر از آب درمیآید.
شاید تصور و تقبل جریان یک چنین فرایندهایی برای برخی دشوار باشد؛ بهترین راه برای دیدن و باور کردن جریانات تدریجی سرعت بخشیدن به فرایند درک آنها و رساندنشان به سطح هوش و حواس است- حالا به هر شکل ممکن، گاهی با جهش به جلو، گاهی با پرش به عقب، و یا گاه با در کنار هم به تصویر کشیدن آغاز و انجام کار! با این شیوه میزان دور شدنمان از هویت و اصالتمان بهتر به چشم خواهد خورد و بهتر به ذهن خواهد نشست؛ این شاید تکانهای باشد بر درک سخت و سنگین این واقعیت که ایعجب، دیگر نه در نام و نامخانوادگی و نام والدین و بستگان و همکارانمان، و نه در نام ساختمان و کوچه و خیابان و میدان و بوستان محل زندگانیمان، و نه در هنر و دفتر و کتاب و کتابت و عتاب و خطابمان، و نه در گویش و پوشش و پویش و رویشمان، چندان چیزی نمییابیم که نمود و نماد هویت و اصالتمان داشته باشد!
ادامه دارد ...
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: هویت اجتماعی, شناسنامه آییل, ثبت احوال کشور, جامعه شناسی هویت
[ سه شنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مرگ تدریجی هویتها و اصالتها - 1
به بهانه شناسنامهدار شدن آییل
حسین شیران - جامعهشناس
سرانجام "آییل" صاحب شناسنامه شد؛ طی نه ماهی که این دختر نوزاد ما بیشناسنامه ماند، از 14 تیر 1399 تاریخ تولدش تا 15 فروردین 1400 زمان تنظیم سند شناسنامهاش، کشوقوس میان پدر و مادر او و سازمان ثبت احوال کشور صرفا بر سر "نامی" که انتخاب شده بود نبود بلکه فرا و ورای آن بر سر "هویت و اصالتی" بود که عمریست به هر شکل ممکن به محاق برده شده و متأسفانه مجالی برای اظهار و ابراز وجود نیافته و باز نمییابد! و این افول تنها متوجه هویت آذربایجانی که آییل معرف و متعلق به آنست نیست بلکه کموبیش متوجه هر هویت قومی دیگریست که در حاشیۀ هژمونی هویت مرکزی یا بهتر بگویم هویت مرکزخواه در سایه مانده و از رشد و شکوفایی بازمانده است.
اگرچه در این سرزمین همواره صحبت از "هویتهای قومی" و یا وضعیتا همان "هویتهای حاشیهای" که گفتیم محمل حساسیتها بوده و است- چرا که همواره حوالی این بحثها را دورتادور هالههایی از ایسمها گرفتهاند که در واقع چالههایی بیش نیستند و این البته خاصیت هر ایدئولوژی است که در بادی امر از باب جذب جماعت هالهای از نور مینماید اما به انتهایش که میرسی جز سیاهی و سرگردانی نمیبینی و نمییابی و این را بیشتر و بهتر از هر کس دیگری باید از آنهایی شنید که به هر شکل موفق میشوند بازماندۀ خود را از این چالهها بیرون بکشند، با این وجود باید به هر شکل به وجوه متعدد افول هویتهای اصیل هم پرداخت و در کنار خوف از درغلطیدن در دام ایسمهای هویتی، خطر طغیان هویتهای فروخفته و فروکوفته را هم در نظر گرفت.
ادامه دارد ...
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: هویت اجتماعی, شناسنامه آییل, ثبت احوال کشور, جامعه شناسی هویت
[ جمعه ۲۷ فروردین ۱۴۰۰ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 تاریخ تفکر اجتماعی ایران - بخش دوم
✍️ حسین شیران
اینکه تاریخ تفکر اجتماعی ایران اغلب ذیل عنوان تاریخ تفکر اجتماعی اسلام درآمده و یا میآید لزوما محل نقد این نوشته نیست؛ به هر حال ضرورت تهیه و تدارک منابعی برای دروس "تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام" و "اندیشۀ اجتماعی متفکران مسلمان" جهت تدریس در مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاههای علوم اجتماعی کشور بوده که باعث شده گردآورندگان این آثار، متفکران ایرانی را هم به حکم مسلمان بودن ذیل این عنوان بیاورند. بدیهی است اگر که ضرورت تهیه و تدارک درسی تحت عنوان تاریخ تفکر اجتماعی ایران هم در کار بود اگر نه همه، دستکم برخی از اساتید به این حوزه هم ورود میکردند و منابعی چند ارائه میدادند.
علیرغم توجه و تمرکز ویژه بر تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام، به عمده آثار ارائه شده تحت این عنوان هم این نقد وارد است که به لحاظ شمول بسی سوگیرانه یا سادهگیرانه عمل کردهاند و به استثناء ابنخلدون که به هر شکل به عنوان پایهگذار سنتی جامعهشناسی از شهرت جهانی برخوردار است و از این جهت قابل نادیده گرفتن نیست، مابقی همه به متفکران حوزۀ فرهنگی ایرانزمین پرداختهاند و از سایر متفکران مسلمان سخنی به میان نیاوردهاند. واقعا اگر که بنا بر ارائۀ تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام است جهان اسلام از شرق تا غرب عالم گسترده است و تنها در ایرانزمین خلاصه نمیگردد، چرا نباید به سایر متفکران مسلمان همچون پروفسور العطاس از مالزی، علامه اقبال لاهوری از پاکستان و اسماعیل الفاروقی از فلسطین و خیلیهای دیگر از مصر و لبنان و سایر ملل مسلمان هم پرداخته شود؟ و اگر بنا بر توجه و تمرکز بر متفکران ایرانزمین است چرا نباید ذیل عنوان تاریخ تفکر اجتماعی ایران قرار بگیرند؟ ...
با اینحال باید به آثار موجود در این زمینه با هر کم و کیفی که ارائه شدهاند ارج نهاد؛ هر نقد و نظر و کم و کاستی هم که متوجه آنهاست میتواند در قالب برنامههای تحقیقی و تألیفی از سوی دیگران تعقیب و تکمیل گردد. در نهایت آنچه برای یک جامعهشناس ایرانی واجد ارزش و اهمیت و ضرورت است اینست که به هر شکل با سیر تفکرات اجتماعی در نزد اسلاف خود آشنا و از آن آگاه گردد- حال به هر عنوانی که میخواهد باشد؛ با این وجود باید در نظر داشت تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام در بهترین حالت تنها دربردارندۀ بخشی از تفکرات اجتماعی ایرانیان است و نه همۀ آن، از این نظر جهت توسعه و تکمیل بحث ضرورت دارد با نگاهی فراگیرتر تاریخ تفکر اجتماعی ایران از سر پیگرفته شود.
ادامه دارد ...
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: تاریخ تفکر اجتماعی ایران, تاریخ تفکر اجتماعی اسلام, فارابی اخوانالصفا, ابوریحان بیرونی ابنخلدون
[ سه شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 آیا لزوما مدرسه مایۀ بیداری است؟
✍️ حسین شیران
بعد از همهگیری هولناک ویروس کرونا که البته هنوز هم ادامه دارد و همچنان یک تهدید جدی برای بشریت محسوب میشود حالا دیگر هر چه است تولید واکسنهای متعدد در چند کشور معدود جهان بسی چراغ امید را در دل مردم دنیا برافروخته است؛ در این میان خوشبختانه کشور ما ایران هم به هر ترتیب، موفق به تولید بلکه حتی تست انسانی واکسن کرونا شده است، اما این لزوما پایان مسأله نیست بلکه برعکس در همین مدت کوتاه، خود منجر به بروز مسائل دیگری از جنس دیگر شده است. حالا ما در شرایطی در آستانۀ واکسیناسیون ملی برای مقابله با این همهگیری قرار گرفتهایم که به هر شکل توافق چندانی بر سر آن حاصل نیست!
همانطور که خود خوب میدانید برخی توفان توئیتری راه انداختهاند که برای ما واکسن خارجی معتبر تهیه کنید که ما به واکسن داخلی اعتماد نداریم، در مقابل، برخی دیگر به یقین از ضرورت استعمال واکسن داخلی سخن میگویند و به نوع خارجیاش هیچ ایمانی ندارند، برخی دیگر، هم نوع خارجی و هم نوع داخلی هر دو را رد کرده و ادعا میکنند که واکسن امام کاظم را هم باور دارند و هم دربر! حالا بگذریم از اینکه برخی هم هستند که اصلا به واکسن ایمان ندارند و برخی دیگر اصلا کرونا را قبول ندارند و چه بسا برخیهای دیگر که به انواع دیگری میاندیشند! گیریم که به هر شکل بتوان توجیهی بر این همه تقابل و تناقض نهاد و به هر کس بابت نوع باورش حق داد و کلیت کار را طبیعی تلقی کرد، در مقام عمل چه؟ براستی آن کار درستی که در این شرایط باید انجام داد چیست؟
لابد شنیدهاید 173 سال پیش زمانی که بیماری آبله در کشور جولان میداد امیرکبیر دستور واکسیناسیون سراسری را صادر داد؛ این نخستين واکسیناسیون در ایران بود؛ اما چند روز بعد به امیر خبر دادند که مردم در مقابل انجام واکسیناسیون مقاومت میکنند چرا که به آنها القاء کردهاند واکسیناسیون باعث رخنۀ اجنه به خون و جان آدمی مىشود! امیر پیش خود تدبیری اندیشید که هر کس مقاومت کند بايد پنج تومان جريمه شود اما مردم جریمه را هم به جان خریدند و به هر شکل اجازه ندادند واکسن به آنها تزریق شود! امیر از شدت درد و اندوه و میزان مرگ و میر به گریه افتاد! ميرزا آقاخان بر او وارد شد و گفت: گریه بر مرگ مردمانی که پیشتر از فرط ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ ﻣﺮﺩﻩﺍﻧﺪ بر امیر روا نیست؛ ﺍﻣﯿﺮ ﮔﻔﺖ: ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻧﺎﺩانیشان هم ﻣﺎ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﺍﮔﺮ که ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯۀ ﮐﺎﻓﯽ ﻣﺪﺭﺳﻪ ساخته بودیم حالا بساط جاهلیت را ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻩ بودیم!
اما - اصل حرف من اینست - آیا واقعا مدرسه بساط جهل را جمع میکند و لزوما از جماعتی جاهل و برخواب، ملتی آگاه و بیدار میسازد؟ یعنی ما که اکنون بعد اینهمه سال، دوباره در آستانۀ یک واکسیناسیون ملی دیگر قرار گرفتهایم، با اینهمه مدرسه که ساخته شده و اینهمه دانشگاه که آورده شده، لزوما حالا دیگر ملتی آگاه و بیدار هستیم؟ اگر آری، چهسان؟ و اگر نه، چرا؟
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (OST)
برچسبها: واکسیناسیون ملی, امیرکبیر نخستین واکسیناسیون, واکسن داخلی خارجی, واکسن امام کاظم
[ یکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
به کتابخانۀ جامعه شناسی شرقی خوش آمدید!
Wellcome to Oriental Sociology Library
📚 کتابخانه جامعه شناسی شرقی 📚
✳️ فرصتی برای مطالعۀ هر چه بیشتر ✳️
دانلود رایگان کتابهای جامعه شناسی
.
📚 کتاب نوربرت الیاس و نظریه اجتماعی مدرن: Norbert Elias and Modern Theory
نوربرت الیاس و میشل فوکو Norbert Elias and Michel Foucault

.
🔽 دانلود 👇👇👇
دانلود رایگان کتاب نوربرت الیاس و میشل فوکو - دنیس اسمیت - حسین شیران
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran (Author)
🌓 https://t.me/orientalsociology (Channel)
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers (Group)
برچسبها: کتاب جامعه شناسی, الیاس فوکو اسمیت, نظریه اجتماعی مدرن, حسین شیران
[ یکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مقاله در سبک زندگی سلامت محور و بیماریهای سبک زندگی -1
عنوان مقاله:
تبیین جامعه شناختی مدل پیشگیری از بیماریهای سبک زندگی: مطالعۀ نظریه بنیادی (گرندد تئوری)
نویسندگان: حسین شیران - صمد عابدینی - صمد رسولزاده اقدم
(دکترای تخصصی در جامعه شناسی)


لینک رویت چکیده و واژههای کلیدی و دریافت مقاله از سایت مجله 👇👇👇
مجله سلامت و مراقبت: تبیین جامعه شناختی مدل پیشگیری از بیماریهای سبک زندگی: مطالعۀ نظریه بنیادی
لینک دریافت مستقیم مقاله 👇👇👇
دریافت مستقیم مقاله تبیین جامعه شناختی مدل پیشگیری از بیماریهای سبک زندگی: مطالعۀ نظریه بنیادی
برچسبها: سبک زندگی سلامت محور, بیماری سبک زندگی, جامعه شناسی پزشکی, نظریه داده بنیاد
[ یکشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
«نوربرت الیاس و میشل فوکو Norbert Elias and Michel Foucault»
نوشته: دنیس اسمیت Dennis Smith
بازگردان: حسین شیران Hossein Shiran
بخش یازدهم
📙 زنها و شوهرها
در ابتدا، هیچ نشانه مشهودی از همگرایی میان الیاس و فوکو به نظر نمیرسد. هر کس که جلد اول تاریخ جنسیت (چاپ اول، سال 1976، دو سال پس از کتاب «مراقبت و تنبیه») را در دست میگیرد، خیلی زود به این تصور میرسد که فوکو عمیقاً غیرمتعهد به تحلیل فروید از روان است در حالی که کتاب فرایند متمدن شدن الیاس عمیقاً متهعد به این تحلیل است.
در حد این جلد، هدف و حریف فوکو شاید بیشتر مارکوزه است تا الیاس؛ با این وضع، نتیجه برای یک خواننده طرفدار الیاس بسیار منفی و ناخوشایند است. در این کتاب، فوکو به شدت به فرضیه سرکوب فروید حمله میکند و این طرح او که "عملکرد جامعه مدرن را میتوان بر حسب کنترلهای روانشناختی بر روی ابراز انگیزشهای شهوانی توضیح داد" را هم رد میکند. با وجود این پسزمینه مأیوسکننده، همگرایی قابل ملاحظهای میان آثار الیاس و جلد دوم و سوم تاریخ جنسیت فوکو به ترتیب با عناوین استفاده از لذت و مراقبت از خود وجود دارد. در این کتابها، فوکو به بررسی این پرسش که کدام جنبههای فعالیت جنسی در نظر فلاسفه و پزشکان در یونان و روم باستان مسأله بوده است پرداخته است.
در این دو جلد، فوکو به کشف وجود یک صورتی از عقلانیت غیرسرکوبگر نائل میآید، صورتی که متفاوت از اراده به دانستن انحصاریست که از طریق سلسلهمراتبهای حرفهای و حکومتی بر مشتریان، زندانیان، سربازان، دانشآموزان و بیماران در درون جامعه انضباطی مدرن تحمیل میگردد. فوکو در کتاب «جنون و تمدن» (فوکو، 1967) برای این عقلانیت عمیقاً معیوب مدرن، در شیوههای عصر رنسانس یک جایگزین پیدا کرده بود آنجا که زنان و مردان، احساسات منطقی و حالات غیرمنطقی ذهن را بطور جدی بعنوان یک منبع بالقوه از حقیقت و یک چشمانداز مختلف در جهان در نظر میگرفتند. آنها منابعی برای غنیسازی بودند و نه برای تهدید.
با این حال، در یونان و روم باستان الگوی دیگری برای ارائه وجود داشت. فوکو دریافت که بسیاری از شهروندان در آن جوامع قادر بودند در داخل محدوده تحمیل شده از وضعیت قدرت و دانششان، به اجرای یک اخلاق مبتنی بر خودمداری منطقی بپردازند و به این ترتیب لذتی بیدردسر را پیبگیرند. یکی از یافتههای کلیدی فوکو این بود که در طی یک دوره شش سدهای از قرن چهارم پیش از میلاد به بعد، همسران رومیها بسیار قدرتمند شدند و روابط جنسی آنها بسیار سخت و تند و خویشتندارانه شد.
همانطور که او یادآور میشود، «از تمام تأملات اخلاقی مکتوب دربارة فعالیت جنسی و لذایذ آن چنین برمیآید که در قرون اولیه عصر ما در برخی از زمینهها سختگیری و ریاضتکشی شدت یافته است. پزشکان نگران از تبعات عمل جنسی، بلادرنگ امتناع را توصیه میکنند و باکره ماندن را بر لذتبری ترجیح میدهند. فلاسفه هم هر گونه رابطه جنسی خارج از ازدواج را محکوم میسازند و وفاداری أکید میان زن و شوهر را بدون هیچ استثنائی توصیه میکنند (فوکو 1988a، 235).[19]
در نظر فوکو، این تغییرات محصول تغییرات حادث در داخل ازدواج و در ساختار امپراتوری روم است. بعنوان مثال، ازدواج به طور فزاینده به یکی از دغدغههای حقوق عمومی بدل گشت. در همین حال، مشاغل دولتی به دست اقلیتی از شهروندان افتاد. شوهران طبقه بالا مستقیماً در امور عمومی درگیر نبودند. از قضا، الیاس هم در سال 1985 یعنی یک سال بعد از انتشار جلد دوم و سوم کتاب تاریخ جنسیت فوکو در مقالهای با عنوان «تغییر توازن قدرت بین دو جنس» به این موضوع روی آورد. ...
پایان بخش یازدهم
Norbert Elias and Michel Foucault
Hossein Shiran
منبع:
Norbert Elias and Modern Theory
Professor Dennis Smith , 2001
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: کتاب جامعه شناسی, الیاس فوکو اسمیت, نظریه اجتماعی مدرن, حسین شیران
[ جمعه ۲۲ فروردین ۱۳۹۹ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
گاهشمار جامعه شناسی
From: The Concise Encyclopedia of Sociology
by: George Ritzer & Michael Ryan
(به نقل از دایرهالمعارف فشرده جامعه شناسی)
(اثر: جورج ریتزر و مایکل رایان)
ترجمۀ: حسین شیران Hossein Shiran
ترجمه و ارائۀ این گاهشمار یا جدول زمانی را از این جهت واجد اهمیت دانستم که هم مروری گذراست بر سیر تاریخی و تکاملی دانش جامعه شناسی و واقعتر اگر بگویم جامعهاندیشی، و هم اینکه به هر حال خود تذکرهایست بر اینکه پیشرفت در هر حوزهای تنها در سایۀ تلاش و کوشش مستدام فکری و عملی ممکن بوده و است؛ هم از اینروست که به حق میگویند دنیا را تلاشگران میسازند و نه ادعاگران!
بخش 7
⏺ 1887 م ریزال با انتشار اولین رمان خود "مرا لمس نکن" مسائل و مشکلات جامعه فیلیپینی را توصیف و حکومت استعماری اسپانیا را سرزنش میکند.
⏺ 1887-1949 م «بنوی کومار سرکار»
⏺ 1889 م چارلز بوت، مطالعۀ پیشگام خود در خصوص فقر در لندن با عنوان «زندگی و کار مردم لندن» را منتشر میکند.
⏺ 1889-1968 م «پیتریم سوروکین»
⏺ 1889-1989 م «مارتين هايدگر»
⏺ 1890 م «اصول روانشناسی» ویلیام جیمز بعنوان یک کار علمی متقدم در روانشناسی توجه و تأکید بر "خود" را خاطر نشان ساخت.
⏺ 1890 م تارد در کتاب «قوانین تقلید» بین تقلید و ابتکار عمل تمایز قائل میشود.
⏺ 1890 م نخستین درس جامعهشناسی در دانشگاه کانزاس در لاورنس تدریس میشود.
⏺ 1890 م سرجیمز فریزر «شاخه طلایی» را در مطالعۀ مقایسهای اسطورهشناسی و مذهب مینویسد.
⏺ 1890-1947 م «کورت لوین»
⏺ 1891 م اولین گروه جامعهشناسی و تاریخ در دانشگاه کانزاس لاورنس در سال 2000 تاسیس میشود.
⏺ 1891 م والتر فرانسیس ویلکاکس کتاب «مسأله طلاق: یک مطالعۀ آماری» را منتشر میسازد.
⏺ 1891-1937 م «آنتونیو گرامشی»
⏺ 1892 م اسمال نخستین گروه بزرگ جامعهشناسی در دانشگاه شیکاگو را تأسیس میکند.
⏺ 1892-1940 م «والتر بنجامین»
⏺ 1893 م دورکیم در کتاب «تقسیم کار در جامعه» گذار از همبستگی مکانیکی به همبستگی ارگانیکی را مورد بحث قرار میدهد.
⏺ 1893 م نیوزیلند نخستین کشور در جهان میشود که به زنان حق رأی میدهد.
⏺ 1893 م اولین مجله جامعهشناسی با عنوان «مروری بر جامعهشناسی بینالمللی» توسط رنه ورمز در پاریس منتشر میشود.
⏺ 1893 م اولین انجمن جامعهشناسی تحت عنوان «مؤسسه بینالمللی جامعهشناسی در سال 1893 در فرانسه تأسیس میشود.
⏺ 1893 م پیرسون اصطلاح «انحراف معیار» را معرفی میکند.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: گاهشمار جامعه شناسی, دایرهالمعارف فشرده جامعه شناسی, جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی
[ دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
گاهشمار جامعه شناسی
From: The Concise Encyclopedia of Sociology
by: George Ritzer & Michael Ryan
(به نقل از دایرهالمعارف فشرده جامعه شناسی)
(اثر: جورج ریتزر و مایکل رایان)
ترجمۀ: حسین شیران Hossein Shiran
ترجمه و ارائۀ این گاهشمار یا جدول زمانی را از این جهت واجد اهمیت دانستم که هم مروری گذراست بر سیر تاریخی و تکاملی دانش جامعه شناسی و واقعتر اگر بگویم جامعهاندیشی، و هم اینکه به هر حال خود تذکرهایست بر اینکه پیشرفت در هر حوزهای تنها در سایۀ تلاش و کوشش مستدام فکری و عملی ممکن بوده و است؛ هم از اینروست که به حق میگویند دنیا را تلاشگران میسازند و نه ادعاگران!
بخش 6
⏺ 1868-1935 م «مگنوس هیرشفلد Hirschfeld, Magnus»
⏺ 1868-1963 م «دبلیو. ای. بی. بواس Du Bois, W. E. B.»
⏺ 1869-1969 م «اما گلدمن Goldman, Emma»
⏺ 1870-1954 م «ماریان وبر Weber, Marianne»
⏺ 1871-1919 م «رزا لوکزامبورگ Luxemburg, Rosa»
⏺ 1871 م «قانون اتحادیههای کارگری» به اتحادیهها در بریتانیا رسمیت میبخشد.
⏺ 1873 م «مطالعه جامعه شناسی» اسپنسر Spencer به نخستین کتاب آموزش جامعه شناسی در ایالات متحده تبدیل میشود اگر چه هنوز هیچ کلاس رسمیای برای تدریس جامعه شناسی وجود ندارد.
⏺ 1875-1962 م «کونیو یاناگیتا Yanagita, Kunio»
⏺ 1876-1896 م اسپنسر اثر سهجلدی خود دربارۀ «اصول جامعه شناسی» را مینویسد.
⏺ 1876-1924 م «ضیا گوکالپ Gokalp, Ziya»
⏺ 1876-1976 م «رابرت میشلز Michels, Robert»
⏺ 1877-1945 م «موریس هالبواکس Halbwachs, Maurice»
⏺ 1877 م «گالتون Galton» پدیده آماری «رگرسیون regression» را معرفی میکند و مورد استفاده قرار میدهد اگر چه در آغاز آن را «ریورسیون reversion» مینامید.
⏺ 1881-1955 م «آلفرد ر. رادکلیف براون Radcliffe-Brown, Alfred R»
⏺ 1882-1958 م «فلورین زنانیکی Znaniecki, Florian»
⏺ 1882-1970 م «رابرت مککلور MacIver, Robert»
⏺ 1883-1950 م «جوزف ای. شومپتر Schumpeter, Joseph A.»
⏺ 1883-1972 م «یاسوما تاکاتا Takata, Yasuma»
⏺ 1884 م «انگلس Engels» در کتاب «منشاء خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» استدلال میکند که زنان توسط جامعه و نه زیستشناسی (طبیعت) مورد ستم واقع میگردند.
⏺ 1884-1942 م «برونیسلاو کی. مالینوفسکی Malinowski, Bronislaw K.»
⏺ 1885-1971 م «گئورگ لوکاچ Lukacs, Georg»
⏺ 1886 م کرافت-ایبینگ Krafft-Ebing «جامعهستیزی جنسیت» یکی از اولین مطالعات سیستماتیک در جنسیت را منتشر میسازد.
⏺ 1886 م «ساراسواتی Sarasvati» کتاب «زن هندوی کاستبالا The High-Caste Hindu Woman» را مینویسد و آگاهی عمومی در مورد وضعیت زنان هندو را افزایش میدهد و آغازی بر مطالعات خانواده و خویشاوندی در هندوستان مینهد.
⏺ 1886-1964 م «کارل پولانیی Polanyi, Karl»
⏺ 1886-1966 م «ارنست دبلیو. بورگس Burgess, Ernest W.»
⏺ 1887 م «فردیناند تونیس Tonnies» با ارائۀ «گماینشافت و گزلشافت Gemeinschaft und Gesellschaft» ایندو مفهوم را مصطلح میسازد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: گاهشمار جامعه شناسی, دایرهالمعارف فشرده جامعه شناسی, جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی
[ دوشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]

.
🌓 نمیدانم چرا هر روز بیشتر از دیروز به این نتیجه میرسم که در این مملکت انگار همه مصلحتا یکجوریاند تا روزی که مشخص بشه در اصل اونجور نبودهاند! "از زمین تا آسمان" واقعا مقیاس ناچیزیست برای بیان فاصلۀ "ظاهر تا باطن" در این کشور!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, حسین شیران, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی فساد
[ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
لنگ پنجاه هزار تومان!

این یعنی جاهایی در این ایران اسلامی، هستند نیازمندانی که حاضرند تنها برای دریافت 50 هزار تومان مساعدت مالی ناقابل ساعتها وقت صرف کنند نخست نظر مساعد رئیس مجمع نمایندگان استان را جلب کنند بعد تازه نامهای بگیرند ببرند ادارهای دیگر، دستکم ساعتی هم آنجا وقت صرف کنند بعدش آنجا دستی که پول نمیدهند چه اصولا در این سطوح و در این مواقع پولهای بیتالمال حساب کتاب دارد، پس لاجرم یک فقره چک بگیرند ببرند بانکی، دستکم یک ساعتی هم وقت آنجا صرف کنند تا بتوانند به مبلغ مورد نظر دست یابند! قطعا این رفت و آمد با اسب که نخواهد بود! کرایهها را که کم کنیم دیگر از اصل پول چه باقی میماند را یک، خدا میداند، دو، بندۀ خدایی که در اوج تورم اصولا پنجاه هزار تومان برایش ارزش این همه دویدن و منت کشیدن را دارد! ...
بعد درست در همین مملکت عالیجنابان هدایتیها و شیخالاسلامیها پول جابجا میکنند بیحساب کتاب، در حد میلیاردی! این میلیارد که میگویم را ما هم مثل خیلیهای دیگر دو جا یک، موقع بودجهبندی و دو، موقع اختلاس میشنویم و گرنه مایی که شب واریز یارانهها برایمان عید است را چه به این حرفها! ...
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, حسین شیران, مسائل اجتماعی ایران, جامعه شناسی فقر
[ دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
فعل معکوس تدبیر و امید
حسین شیران
بخش دوم
.
چون عموما از حافظۀ تاریخی و سیاسی خوبی برخوردار نیستیم پس راه دوری نمیرویم و بعنوان مشتی نمونۀ خروار در افعال معکوس دولت حاضر - دولت منتخب خودمان - متمرکز میشویم؛ این دولت با چه شعاری سر کار آمد؟ "تدبیر و امید"! حالا بعد چند سال تجربۀ زیستی، صاف و صادق برداشت مردم از این شعار چیست؟ "بیتدبیری و نومیدی"! این یعنی آن موقع که ما این حرفها را میشنیدیم یکی داشت رسما از "فعل معکوس" استفاده میکرد آن هم از نوع "فیلماهی"اش! منتهی ما حواسمان نبود! ...
فرق "فعل معکوس" سریال مدیری با افعال معکوس دنبالهدار دنیای سیاست ما اینست که آنجا بالاخره یکی پیدا میشد که هشدار میداد: آهای، جدی نگیرید دارد از فعل معکوس استفاده میکند! اما اینجا از این خبرها نیست، تازه اگر هم باشد کسی در گرماگرم انتخابات گوشاش بدهکار این حرفها نیست! یعنی شما مطمئن باشید بعد این همه فریبخوردگی باز اگر یکی پیدا شود که بگوید: "آنچنان رونق اقتصادی ایجاد کنم ..." ما همه تسلیم فعل معکوساش خواهیم شد!
حالا جالب اینجاست همین دولتی که خود با شعار تدبیر و امید آمده، خود به یکی از بزرگترین نومیدکنندگان و دلهرهآفرینان جامعه تبدیل شده است! میبینید که! خبر پشت خبر از هیئت دولت میآید که "کشور در وضعیت خطیر و خطرناکی قرار دارد! ... سال بعد از امسال هم سختتر خواهد بود! ..." از "تدبیر" و تدبر هم که خبری نیست! توقع اینست که مردم خود مراقب خود باشند! و بعد قائم مقام وزیر بهداشت که علیالاصول باید پیامآور سلامت و سرخوشی برای ملتاش باشد دست مریزاد دم عید میآید و با اطمینان به مردم میگوید: "ده سال آینده سرطان در کشور بیش از دو برابر خواهد شد! از ما گفتن!" جملۀ آخر: کاش این هم فعل معکوس بود!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی سیاست, مسائل اجتماعی ایران
[ پنجشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
خشایار الوند سلطان سناریوی ایران درگذشت!
حسین شیران
.
همین چند روز پیش و چند پست پیش بود که در وصف سریال طنز "شبهای برره" و "قهوه تلخ" سخن گفتم و غنای مطالب و مسایل جامعهشناختیشان را ستودم؛ حالا با نهایت تأسف و تأثر پستی دگر مینویسم در مورد ضایعۀ درگذشت نویسندۀ خوشذوق و خوشنام این سریالها و سریالهای متعدد دیگر از جمله سریال پرمخاطب "پایتخت"، "خشایار الوند"! جامعهاندیشی فراتر از اندیشۀ جامعهشناسان! جامعهشناس بودن به اسم و رسم که نیست به درک و فهم بهینۀ مسائل جامعه است چیزی که خشایار الوند بهتریناش را داشت! تمامی سریالها و سناریوهایی که او نوشت سند رسمی فعالیتهای جامعهشناسانه و جامعهاندیشانۀ او!
این جامعهشناسانه که میگویم منظورم معنای حقیقی آن یعنی تشخیص و تبیین و تشریح مسائل جامعۀ ایران، یعنی جامعهای که در آن زندگی میکنیم، است و نه صرفا پشت کرسی رنگ و رو رفته و شعارنویسی شدۀ دانشگاههای دنیای شرق ایستادن و با آه و تاب پایانناپذیر تفسیر مبانی اندیشۀ غرب گفتن و پز زائدالوصف شناخت وبر و پارسونز و فوکو و باومن دادن! در کل دوران حیات جامعهشناسی ایران، بالاتر و والاتر از آثار جامعهشناختی که خشایار الوند نوشت و گذاشت و رفت اثری نیست که نیست! اگر که کسی فکر میکند هست لطفا رو کند! ...
.

.
در هر حال، خشایار عزیز هم از میان ما رفت! کاملا ناگهانی و نابههنگام و نابهفرجام! درست در دورانی که هر انسانی - بخصوص در ایران - آرام آرام آستینهای خود را بالا میزند تا از سالها تلاش و کوشش شبانهروزی خود بهرهبرداری کند! و این ناجوانمردانهترین ویژگی هیولایی است که من بعنوان یک جامعهشناسی که از قضا کادر درمان هم است و یا کادر درمانی که از قضا جامعهشناس هم هست چندیست که پیرامون آن برای شما مطلب مینویسم: "بیماریهای سبک زندگی"! باری، هیولای بیماری سبک زندگی خشایار را هم بلعید!
خشایار دست به قلم بود تا پایتخت 6 را بنویسد و خدا میداند چه چیزهای دیگری در سر داشت بنویسد تا در عین حال که مثل دو دهۀ اخیر خنده بر لبان ملت ناشاد بنشاند ماهرانه مروری طنزآلود بر مسائل ریز و درشت جامعه هم داشته باشد! اما نگو که بیماری قلبی، مهلکترین نوع بیماری سبک زندگی، در کمیناش بود و او هیچ نمیدانست مثل خیلیهای دیگر که ندانستند و نمیدانند که هیولای سبک زندگی ناسالم درست در سنین کمال گریبانگیر جمعیت فعال میگردد و جریان زندگی را به کما یا به فنا میکشاند! اما چرا هیچ کس آنسان که باید و شاید حواسش به این هیولا نیست؟ چون در این کشور دو چیز همه چیز دیگر را تحت تأثیر خود قرار داده و با سلطه و سیطرهای وحشتناک به زیرسایه برده است: سکس و سیاست! در پستهای بعدی در این خصوص خواهم نوشت!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی سبک زندگی, خشایار الوند شبهای برره
[ جمعه ۱۰ اسفند ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
روز زن روز مادر
حسین شیران
.
جامعه شناسی شرقی ولادت حضرت فاطمه زهرا، روز زن، روز مادر را به همۀ زنان و مادران ایران بزرگ تبریک و تهنیت عرض میکند! به امید سلامتی و سرفرازی و شادی و رفاه زن ایرانی!
.

.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران, مسائل زنان
[ سه شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
فعل معکوس تدبیر و امید
حسین شیران
بخش اول
.
"مهران مدیری" و سریالهایش را هیچ دست کم نگیریم! خیلی از چیزهایی که امروز برای ما عریان و عیان است را ایشان پیشتر سعی کردهاند بنوعی بصورت پنهان یا نیمهپنهان در قالب کارهای طنزشان به ما برسانند، حال اگرکه نگرفتهایم خود تقصیر ماست که اغلب توجهمان در نوک انگشتی متوقف میماند که میخواهد ماه را در شب تار نشانمان بدهد! ...
به باور من، جامع درسهای جامعهشناسی با تمام گرایشهایش را میتوان در دو سریال "شبهای برره" و "قهوۀ تلخ" ایشان مرور کرد؛ این دو اثر که جزو شناختهشدهترین و در عین حال پختهترین کارهای ایشان محسوب میشود به لحاظ جامعهشناختی لبریز از نکات ریز و درشتی است که همچو ماهیانی پرجنب و جوش در پهنای دریای پرتلاطم طنزش شناورند تا که تواند شکارشان کند!
از میان ماهیان پرشمار تالاب طنز مدیری،"فعل معکوس" - اگر که یادتان باشد - ریزماهی زبر و زرنگ سریال "شبهای برره" بود که تا جایی بکار میرفت یکی که حواسش بیشتر جمع بود به بقیه هشدار میداد که: ها جدی نگیرید دارد از فعل معکوس استفاده میکند! این ریزماهی آن موقع نماد کوچکی بود از فیلماهیها و یا بهتر بگویم "افعال معکوسی" که دستهدسته در دریای خروشان مدیریت سیاسی جامعه جاری چپ و راست روان بودند و البته هنوز هم که هنوز است هستند و کلی هم طرفدار دارند!
.

.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی سیاست, مسائل اجتماعی ایران
[ دوشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
حکومت سلبریتیها
حسین شیران
بخش پنجم
.
بلوغ فکر اجتماعی در هر زمان و مکانی لازمهاش تکان و تکامل عقلانیت در نزد جماعت یک جامعه است و از جمیع موانع موجود در برابر آن، مهمتریناش همین چیزیست که ما حالیا گرفتار آنیم: سیطرۀ احساس بر کلیت جامعه! در بخش نخست گفتیم که احساس در نزد ما در حد یک اقیانوس است و عقلانیت ما هم چیزی در حد چند جزیرۀ کوچک و پراکنده در پهنۀ پهناور آن! و فقط پهنی و پهناوریاش نیست، سطح آب هم شرط است- چیزی که پیش ما حالا از بس بالا گرفته که دیگر آن چند جزیرۀ کوچک هم کمتر به چشم میآیند! اینگونه اگر که پیش رویم چندی دگر آن چند جزیره هم به زیر آب خواهند رفت و عرصه در کل، عرصۀ احساس خواهد شد بیآنکه هیچ اثری از معدود جزایر عقلانیت موجود در آن به چشم آید!
بیشک یک چنین شرایطی ایدهآلترین زمینه و زمان برای جولان موجبازان است! در اصل، بزرگترین خطری که یک موجباز را تهدید میکند برخورد با صخرهها و قلههای پراکنده در آب است؛ آب که اقیانوس شود سطحاش هم از سطح صخره فراتر رود دیگر چه باک لشگر موجبازان را؟! هر سو که بخواهند خواهند تاخت، هر سازی که بخواهند خواهند زد و هر آوازی که بخواهند خواهند خواند! در هر شرایط هم هر باری که بخواهند خواهند بست! چرا؟ چون عرصه عرصۀ ترکتازی آنهاست! حال ما در این عرصه کجای کار هستیم؟ ما همان موجهای خروشان اقیانوس احساسیم که خیل موجبازان را با ذوق و شوق روی دوش خویش اینور و آنور میبریم!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی ادبیات, سلبریتی سالاری
[ پنجشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
حکومت سلبریتیها
حسین شیران
بخش چهارم
.
این متن بدخواه سلبریتیها نیست؛ آنها فاقد کارکرد اجتماعی که نیستند، در بخش قبل صراحتا به فلسفۀ وجودی آنها اشاره کردم و اهمیت آنها را در حس و حال بخشیدن به زندگی اجتماعی اغلب یکنواختمان خاطر نشان ساختم. بنابراین، بحث ما اینجا بر سر بودن یا نبودن آنها نیست بلکه در اصل، بر سر کم و کیف با ما بودنشان است. واقعتر اگر بگویم، مشکل ما با سلبریتیها دقیقا از آن جایی شروع میشود که ما و آنها با مشارکت هم، طی یک رابطۀ دیالکتیک، دست به دست هم میدهیم و خود به دست خود آنها را از جایگاه حقیقیشان به در و به دور میکنیم و در جایگاههایی که نباید، بر خود مسلط میسازیم!
و این البته تنها در مورد سلبریتیهای حوزۀ ورزش و هنر صدق نمیکند، کم و بیش در همۀ حوزهها حاکم است و همه هم از یک سادهلوحی و سادهگیری ما ایرانیان نشأت میگیرد و آن اینکه همه فکر میکنیم کسی اگر که توانست در یک حوزه نقشآفرین شود قطعا در سایر حوزهها هم میتواند نقشآفرین شود! در حوزۀ اندیشۀ سیاسی و اجتماعی خطیرتر و خطرناکتر از این ریسکی نیست! آخر به چه منطقی، یک مجموعهای از افراد و نه حالا یک یا دو نفر، به صرف شهرت و موفقیت در یک حوزه یا زیرحوزه در خودش این توانایی را ببیند- یا ما در او ببینیم - که به هر حوزۀ دیگر که وارد شود حکماً آنجا هم موفق گردد؟! اگر به کسی برنخورد، بگذار بگویم این هم نشانهای دیگر از عدم بلوغ فکر اجتماعی در نزد ماست و این هیچ برازندۀ تاریخ زیست اجتماعی دور و دراز ما نیست!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی ادبیات, سلبریتی سالاری
[ جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 جامعهشناسی در یک نگاه
این نگاره را Nick Emery از موضوعات و دیدگاههای عمدۀ جامعهشناسی کشیده و در توئیتر خود منتشر کرده، با این امید که به درد دانشجویان جدید و قدیم جامعهشناسی بخورد!
Nick Emery
@ThystemsSinker
I created a hand-drawn visual (2.5mx1.8m) of the major themes and perspectives from Sociological theory and analysis. Hope this helps students new and old!
.

.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی علم, جامعه شناسی شرقی, نظریات جامعه شناسی
[ دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
مسئولان جهان بر حسب حرف و عمل
حسین شیران
.

.
جوامع بشری به لحاظ فاکتور حرف و عمل در نزد مسئولانشان به چهار دسته تقسیم میشوند:
دستۀ اول آنهایی هستند که مسئولانشان حرف میزنند عمل هم میکنند؛ مثل همۀ قدرتهای درگیر سیاست جهانی؛ روسیه، چین، آمریکا، اسرائیل، انگلیس، فرانسه، آلمان، امارات، عربستان، قطر، ... اینها درست است که همۀ جهان را بهم میریزند اما کشور خودشان را خوب میسازند!
دستۀ دوم آنهایی هستند که مسئولانشان حرف نمیزنند فقط عمل میکنند؛ مثل هلند، فنلاند، سوئد، سوئیس، ژاپن، تایلند، تایوان، سنگاپور، ... برای همین کمتر کسانی مسئولان این کشورها را میشناسند چون اصلا اهل حرف زدن نیستند، اینها بیسروصدا دارند دنیا را فتح میکنند! شک نکن هم حالا هم آینده از آن اینهاست!
دستۀ سوم آنهایی هستند که مسئولانشان نه حرف میزنند نه عمل میکنند؛ مثل اغلب کشورهای آفریقا و آسیا؛ اینها کشورهای خفته و خاموش دنیا هستند!
دستۀ چهارم آنهایی هستند که مسئولانشان تا دلتان بخواهد حرف میزنند اما خیلی کم عمل میکنند؛ من که جز ایران نمونۀ دیگری به ذهنم نمیرسد!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ایران, جامعه شناسی سیاست, مسائل اجتماعی ایران
[ یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آسیبشناسی اجتماعی یک باخت - بخش چهارم
بازی ایران - ژاپن
حسین شیران
.
به کسی برنخورد، این ایراد عمدۀ ما ایرانیهاست که اگر یکی، حالا به هر دلیل و به هر شکل، موفق شود حالمان را بگیرد دیگر به این زودیها به خود نمیآییم! حال میکنیم از اینکه حال داشته باشیم و حال همه را بگیریم اما یکی دیگر اگر بخواهد این کار را با ما بکند خود به دست خویش حکم قتل خویش را امضاء کرده است! دیدید که چگونه در برابر ژاپنیها میدان فوتبال را با میدان شوش اشتباه گرفتیم و هر که در میدان بود را اعم از داور و کمک داور و بازیکن، صرفا به جرم اینکه حالمان را گرفته بودند و نگذاشته بودند ما حالشان را بگیریم شایستۀ تنبیه دانستیم!
.

.
ما اینایم! همه چیزمان بسته به حالمان است؛ حالمان که مساعد باشد صد کوه را جابجا میکنیم و اگر که نباشد حتی بالا رفتن از یک تپه هم برایمان محال میشود! حال داشته باشیم، به قول معروف، تا کربلا پیاده میرویم، نداشته باشیم عبور خطرناک از لابلای خودروها را به چند پله بالا رفتن از پل عابر پیاده ترجیح میدهیم! ... باری، ما اقیانوسی از احساسایم، پایش که بیفتد مثل یک سونامی قد میکشیم و بر سر هر چیز و هر کسی آوار میشویم اما از حس که بیفتیم هیچ تضمینی وجود ندارد تکانی به خود بدهیم و کاغذی که دست خود مچاله کردهایم را دو قدم آن طرفتر به سطل آشغال، جایی که باید، بریزیم!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ورزش, بازی ژاپن ایران, آسیب شناسی اجتماعی
[ شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آسیبشناسی اجتماعی یک باخت - بخش سوم
بازی ایران - ژاپن
حسین شیران
.
ما هم همچو ژاپن کشوری "اقیانوسی" هستیم (به آن قرار که در بحث حکومت سلبریتیها گفتیم) منتهی میان ماه ما و ماه آنها تفاوت از زمین تا آسمان است! مال آنها از نوع "آرام" است و مال ما از نوع "احساس"اش! و همین خروجی کارها را بسیار متفاوت از هم میسازد! احساس لازمۀ زندگی اجتماعی است در این هیچ شکی نیست اما دیگر نه در حد اقیانوساش که بسی بلاخیز است! ما حالیا هر چه میخوریم، از چپ و راست و بالا و پایین، همه از تلاطم این اقیانوسی است که کلهم اجمعین غرق در آنیم! و این به باور من بزرگترین و مهمترین مسألهایست که اینک گریبانگیر جامعۀ ماست!
مذمت نکنیم بچههای تیم ملیمان را که به بازی احساسی خود باختند! آنها محصول همین اقیانوسی هستند که ما همه هستیم! آقای مطهری گفتهاند باید چندی از آنها تنبیه شوند! درست است ما نه فقط بازی که اخلاق و اعتبار ملیمان را هم باختیم! در اصل بزرگترین تنبیه و جریمۀ ما و آنها همین باخت چندجانبهای بود که در اوج امید و ایمان به قهرمان شدن تیممان متأسفانه با عمق جان تجربه کردیم! با این حال باز اگر قرار است کسی یا کسانی، بقول اخراجیها، کلاغپر روند فرماندهان گروهان، خود باید از همه پیشتر و بیشتر روند! چه بابت تلاطم توفانی اقیانوسی که همواره از آن آسیب میخوریم هر که قدرت و مسئولیتاش بیش، تاوان و تنبیهاش هم بیش!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ورزش, بازی ژاپن ایران, آسیب شناسی اجتماعی
[ پنجشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آسیبشناسی اجتماعی یک باخت - بخش دوم
بازی ایران - ژاپن
حسین شیران
.
نه ژاپن اتفاقی به این مرحله از آنچه که هست - خوب یا بد - رسیده است نه ما و نه هیچ ملت و دولت دیگری! در این کشور شکست و ناکامی در هر کاری "ننگ" به حساب میآید و نه چند لحظه حسرت و افسوس و ناراحتی و چند بد و بیراهگویی به این و آن و دیگر هیچ، فراموشی! اگر که "اخلاق پروتستانی"، به ظن وبر، "روحیۀ سرمایهداری" را برای غرب به بار آورده است این "خصلت اجتماعی" خاص هم "روحیۀ سختکوشی" و به سبب آن "توسعه و پیشرفت" را بنحوی مثالزدنی برای ژاپنیها به ارمغان آورده است!
بیهوده نیست در نزد مردمان این کشور، "فرافکنی" ممنوعهترین و نکوهیدهترین کارهاست! آنجا هرکس به هر دلیل در هر وظیفهای که جامعه به عهدهاش گذاشته ناکام گردد، حتی اگر واقعا توجیهی هم برای آن داشته باشد، به صرف اینکه به هر حال نتوانسته از پس کار برآید باز هم سر فروفکنده، تا زانو خم میشود و خالصانه از عموم ملتاش پوزش میطلبد! برنامهریزی دقیق، تلاش و پشتکار در راستای انجام بیعیب و نقص برنامه و احساس مسئولیت فوقالعاده برای به ثمر نشاندن آن؛ باری، این سه ویژگی ممتاز رمز موفقیت روزافزون کشوری جزیرهای پرت و پراکنده در پهنۀ اقیانوس آرام در آخرین نقطۀ شرق جهان است که حالا به یمن اجتماع شکوهمند و اقتصاد شکوفایش انگار که مرکز عالم هستی است!
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ورزش, بازی ژاپن ایران, آسیب شناسی اجتماعی
[ چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
آسیبشناسی اجتماعی یک باخت - بخش اول
بازی ایران - ژاپن
حسین شیران
.
ما به ژاپن باختیم! بدجور هم باختیم، بدجایی هم باختیم! بطور قطع این جای افسوس دارد اما جای ناراحتی نه! چرا باید ناراحت بود وقتی که میدانیم حق ضعیف باختن و حق قوی بردن است؟! این قانون طبیعت است و ما باید به آن احترام بگذاریم! همین قانون در همین جام، پنج بار ما را در برابر پنج ملت تا مرز سرمستی پیش برد و حالا یک بار هم در برابر یک ملت که قطعا از ما بهتر عمل کرد تا به سرحد باخت پس رانده است! باختی که حالا همۀ آن سرخوشیها و سرمستیها را به یکباره تبدیل به ناخوشی و نومیدی کرده و عملا ملتی که کم دلخوشی دارد را از کوچک تا بزرگش غرق دلمردگی ساخته است!
ژاپنیها مردمانی تلاشگرند؛ آنها سالهاست که در هر زمینه با برنامه و با پشتکار عمل میکنند، تیم فوتبالشان هم از این قاعده مستثنی نیست! ما هم زمانی که اینگونه عمل میکردیم سه بار پشت سر هم قهرمان آسیا شدیم! پس هیچ چیز اتفاقی نیست حتی اگر که فکر کنیم اینگونه است! اتفاقاندیشی ناشی از نقص در درک کلی جریاناتی است که به اشکال مختلف در بستر زندگی اجتماعی رومینمایند و ما چون برخی از این رونماییها را سازگار با سازمان ذهنی خود نمیبینیم خیلی راحت آنها را به حساب اتفاقات (وقایع غیرقابل مفهوم) میگذاریم!
.
ادامه دارد ...
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ورزش, بازی ژاپن ایران, آسیب شناسی اجتماعی
[ سه شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
حکومت سلبریتیها
حسین شیران
بخش دوم
.
سلبریتی در جهان یعنی شخص مشهور، بطور خاص در ورزش و در رسانه و دیگر هیچ! اما در ایران، سلبریتی یعنی شخص فوق مشهور، بطور خاص برخاسته از ورزش و سینما و بعد بطور عام متخصص در هر زمینهای و نه دیگر هیچ! توفیر ماجرا هم همین جاست! علیالواقع در بالا سر جامعۀ ایران یک سقف نامرئی وجود دارد که هرکس توان (عرضۀ) عبور از آن را داشته باشد - در هر حوزهای و نه فقط ورزش و هنر- خودبخود نشان طلایی ورود بیحساب و کتاب به حوزههای دیگر را هم کسب میکند! این بندگان خدا سلبریتیها هم از این قاعده مستثنی نیستند و این بنوعی، دستکم در رابطه با اینها، عدالت اجتماعی جامعۀ ما را میرساند!
سلبریتیها اگرچه اغلب از ورزش و سینما برمیخیزند اما تا از آن سقف گذشتند دیگر فرق نمیکند همچون بقیۀ آنسوگذشتگان از مصونیت فضایی لازم برخوردار میگردند به این معنی که فارغ از اقتضائات فضا به هر حوزهای که بخواهند ورود و در هر محفلی که بخواهند جلوس میفرمایند! اینست که شما میبینید یک سلبریتی در ایران ناگهان میشود یک همهچیزدان، یک همهکاربلد، یک همهفنحریف همهجاحاضر! هنر که هیچ، حوزه به حوزهاش برای ریزش از انگشتان اینها بر سر و کول هم میکوبند! سایر حوزههای جامعه را تو بگو! سیاست، فرهنگ، اجتماع، اقتصاد، ... کافیست اراده کنند تا به هر حوزه که میخواهند ورود نمایند! چرا؟ چون یک سلبریتی هیچ وقت تنها نیست! یک اقیانوس پشتاش هست! یک اقیانوس! ...
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی ادبیات, سلبریتی سالاری
[ جمعه ۵ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
حکومت سلبریتیها
حسین شیران
بخش اول
بنیان اجتماعات در هر کجای زمین هر چه هم که باشد بنیان اجتماع ما ایرانیان اغلب بر احساس است و بس! به عبارت دیگر، احساس، اصل اول هستی اجتماعی ما ایرانیهاست! انگار که به گاه زایش، ناف این هستی تاریخی را به تیغ تیز احساس بریده و با دوراندازش، چشم و گوش و دست و پای عقلانیت ما را سخت بربستهاند! چه میدانم شاید به این قرار بوده که حالا احساس در نزد ما از بس توسعه یافته، شده قدر یک اقیانوس، عقلانیت ما هم شده در حد چند جزیرۀ کوچک و کوتاه پراکنده در گوشه و کنار این اقیانوس!
و چه میدانم شاید برای همین بوده و است که در انبان تاریخ و تمدن ما بیشتر شعر و شاعری پیدا میشود تا هر چیز دیگری! البته که این هیچ چیز بدی نیست! سرمایۀ شعر هم هیچ چیز کمی نیست! به واقع امر، اغلب، شعرای ما عقلای ما بودهاند و دواوین آنها الحق و الانصاف جزو معدود مخزنالاسرار عالم بوده و هستند، حالا چرا و چطور شده شعر را بر نثر ترجیح دادهاند، لابد بومیان جزایر پراکنده در دریای احساس بودهاند که برای ارتباط با سیل دریاییان دوروبرشان راهی بجز سرودن شعر نداشتهاند! اینها واقعا که هنر به خرج داده و نام و نشان خود با خرمنی پر از خردورزی را به این طریق در تلاطم همواره توفانی این دریا تا به ابد زنده ساختهاند! در واقع این "هنر نزد ایرانیان است و بس" را اینها سروده و ثابت نمودهاند نه خیل دل به تلاطم اقیانوسسپردگانی چون من و امثال من! ...
حالا و در این عصر، دریا همان دریاست بلکه بسی وسیعتر از گذشته گشته و تبدیل به یک اقیانوس شده است اما دیگر از این بزرگان انگار که دیگر خبری نیست، اگر هم است مجالی برایشان نیست، حالا جامعه دربست در سلطه و سیطرۀ سنخ دیگری از هنروران و هنرمندان، با ایده و اهدافی دگر است: سلبریتیها!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی هنر, جامعه شناسی ادبیات, سلبریتی سالاری
[ سه شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 پنج گل زدن به کشور در گیر جنگ و قحطی هنر نیست!
.

.
◀️ آقای مسعود دهنمکی در ارتباط با بازی ایران و یمن که به برد 5 بر 0 ایران منجر شد گفتهاند که من اگر جای آنها بودم سعی میکردم این پنج گل را به عربستان بزنم، به امارات بزنم ... نه به ملتی که پنج سال است در قحطی مطلق به سر میبرد ...
❇️ من هم یکجورهایی با ایشان موافقم! شرط پهلوانی نیست بر تیم ملت افتاده بیش از یکی زدن و اینهمه پز قدرت و قهرمانی دادن! اما نمیدانم چرا دلم گواهی میدهد آقای دهنمکی هیچ نمیدانند این تیم ملی یمن که در جام ملتهای آسیا حضور دارد مربوط به آن بخش قحطیزده در دست حوثیهای مورد تأیید و حمایت ما نیست! تیم منصور هادی است!
❇️ خیلی دوست دارم ببینم با علم به این موضوع، آیا آقای دهنمکی باز هم این حرفها را افاضه میفرمودند یا نه؟ ...
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی ورزش, مسعود ده نمکی, بازی ایران یمن
[ پنجشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
علوم انسانی و آینده آن در ایران
سخنرانی دکتر سروش
.

.
🎧 فایل صوتی : علوم انسانى و آينده آن در ايران
🎤 سخنران: دکتر عبدالکریم سروش
◀️ حجم فایل: 36.7 MB
◀️ زمان فایل: 2:06:28
◀️ مکان: دانشگاه تولسا (اوکلاهاما)
◀️ زمان: اکتبر ۲۰۱۷
.
دانلود سخنرانی علوم انسانی و آینده آن در ایران - دکتر سروش
.
✅ اهم نکات این سخنرانی را در ادامه بخوانید.
1 علوم انسانی را من بیشتر دوست دارم انسانیات بنامم به قیاس ریاضیات و الهیات.
2 نسبت به علوم طبیعی_تجربی ورود علوم انسانی به ایران متأخر است. این البته خلاف طبیعت نیست در اروپا هم همینطور بوده است.
3 امروز دیگر علوم انسانی جزء لایتجزای توسعۀ جوامع هستند؛ توسعۀ جوامع وابسته به توسعه علمی است، توسعۀ علمی هم که دو بال بیشتر ندارد: علوم طبیعی و علوم انسانی.
4 در ایران بهترین مغزهای ما به سمت رشتههای پزشکی و مهندسی میروند و متأسفانه رشتههای دیگر گویا به ضعفاءالعقول باقی میماند!
5 یکی از آفتهایی که به علوم انسانی ما خورده اینست که متأسفانه روحانیون هم به آن دست انداختهاند! این قصۀ پرغصهایست! آنها به حکم اینکه علوم دینی میدانند خودشان را متولی و متکفل علوم انسانی میدانند!
6 علوم انسانی_اسلامی مثل نور برای من روشن است که به هیچ جا نخواهد رسید و یک سرنوشت صددرصد شکستآمیزی خواهد داشت. هرکس که به ماهیت این علوم آشنا باشد این داوری را خواهد داشت. این یکی از دلایل انحطاط علوم انسانی در ایران است.
7 نخستین گام ناصواب اینست که فکر کنیم همۀ مشکلات از ناحیۀ حکومت و دولت و سیاست در جامعه سرازیر میشود و همۀ مشکلات را باید حاکمان حل کنند؛ اینطور نیست خود ما هم باید وارد عمل شویم.
8 ما در میان بزرگان پیشین خودمان چند قله شامخ در زمینۀ علوم انسانی داشتیم مشهورترین آنها ابن خلدون است. ... راه او بی راهرو ماند. ... او را نخست فرانسویها و اروپاییها کشف کردند نه خود ما!
9 دانشمندی مثل غزالی که ما او را معمولاً یک متکلم و یک صوفی میشناسیم کتاب احیاءالعلوم او را که بخوانید جامعهشناساش خواهید یافت. ... در بخشهایی از این کتاب بحثهایی در مورد چگونگی پیدایش فقر و بیکاری در جامعه مطرح شده است!
10 در بحث علل عقبماندگی علوم انسانی در ایران باید علتهای خارجی همچون استعمار را کنار گذاشت.
11 ما در گذشته یک سنت فلسفی قوی داشتهایم. خاک ما ایران در قیاس با سایر جهان اسلام خاک فیلسوفپروری بوده است. این سنت فلسفی در کنار حسناتش ایراداتی هم داشت؛ قطع ارتباط با علم زمان یکی از این ایرادات است. در نزد کسانی چون ابن سینا و ابوریحان بیرونی ما پیوند این دو را داریم.
12 ملاصدرای شیرازی در قرن یازدهم هجری به ابن سینا بخاطر پیوند فلسفه و علم ایراد میگیرد. این آغاز جدایی دانش تجربی از دانش فلسفی در ایران است. فلسفه باید در تعادل و توازن با بقیه دانشها باشد اینکه دست بالا را بگیرد غلط است. این که امروزه میگویند علوم انسانی را باید فلسفی کنیم این غلطترین راهبرد است. این نشانۀ علمناشناسی است.
13 در ایران فربه شدن علوم فلسفی و علوم دینی به لاغری علوم انسانی منجر شده است. رشد تصوف هم همینطور. این سه در ایران رشد سرطانی پیدا کردند و دو شاخۀ علم طبیعی و انسانی از رشد بازماندند. با ایجاد دارالفنون در دورۀ ناصری، علوم طبیعی هم مورد توجه واقع شدند و این هم دلیلی مزید بر عقبماندگی علوم انسانی گشت. این چهار مدعی در چنگال خود علوم انسانی را فشردند.
14 ضعف در یادگیری زبانهای خارجی و سهل گرفتن این مسأله هم از علل دیگر ضعف علوم انسانی ماست.
15 در اوایل انقلاب، علوم انسانی نجس شمرده میشد. میگفتند اگر یک مسیر و منطقۀ نفوذ برای فرهنگ غرب بوده باشد همین علوم انسانی است. ... من در آن زمان به جدّ مقابل این جریان ایستادم.
16 کهنترین علم در نزد ما تاریخ بوده است ولی از همه لاغرتر و مظلومتر همین تاریخ است. ... هنوز هم که هنوز است ما یک تاریخ ایران که خود ایرانیها نوشته باشند اصلاً نداریم. در تاریخ علم هم، در تاریخ اسلام هم؛ ... کتابهایی مثل بحارالانوار که کسی آن را بخارالانوار میدانست چرندیات زیاد دارد.
17 انحطاط علمی بهترین نشانه برای انحطاط اصلی است بقیه از اینجا سرچشمه میگیرد.
18 این اواخر مغازۀ تازهای باز شد تحت عنوان علوم انسانی_اسلامی! اولش از ناسزاها شروع شد! ... از این طریق عدهای به نان و نوایی رسیدند بیهیچ بهرهای! ...
19 بر علم نباید سقف زد. باید اجازه پریدن داد. حتی فراتر از سقف دین! این دین است که باید خود را با علم هماهنگ سازد.
20 آیندۀ کشور ما در گرو آیندۀ علوم خصوصا آیندۀ علوم انسانی است. توصیۀ من اینست که به فرزندان خود بگویید علوم انسانی را دنبال کنند.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی علم, دکتر عبدالکریم سروش, آینده علوم انسانی
[ یکشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
🌓 فرمول ناگفته و نانوشتۀ زندگی فقیرفقرا
جامعه شناسی فقر
حسین شیران
.

.
.
مرد میانسالی از آشنایان را که خسته از ضعف و ناخوشی به بیمارستان آمده بود گفتم: پدرجان! لطفا کمی هم بخودت برس! به خورد و خوراکت توجه بیشتری داشته باش! آهی کشید و گفت: خدا دل خوشتان را برایتان نگهدارد! قربانت بروم، فرمول زندگی ما فقیرفقرا با شماها فرق میکند، ماها کلی باید بدویم تا چیزی برای خوردن پیدا کنیم! پیدا هم که میکنیم آن چیز برای ما حکم گنج را پیدا میکند! میفهمی؟ گنج! شما خود با چیزی که سخت بدست آوردهای و حکم گنج برایت دارد چه میکنی؟ گفتم میفهمم پدرجان، ولی بهر حال باید چیزی هم بخورید یا نه؟ گفت: خوردنش را که میخوریم پسرم، نمیشود که نخورد، اما مسأله ما اینست: میخوریم تمام میشود نمیخوریم تلف میشویم! خداحافظ شما! دیگر چیزی نگفتم- یعنی نداشتم که بگویم- من هم بخدا سپردمش! اما همچنان ذهنم درگیر حرفهای اوست! فرمول زندگی فقیرفقرا! خوراکی در حکم گنج! بخوری تمام میشود نخوری تلف میشوی! خلاصه خیلی حس بدیست اینکه فکر کنی تو چیزی میدانی و دیگری اصلا حالیش نیست، بعد متوجه بشوی او خیلی هم حالیش بوده و تو اصلا چیزی بارت نیست!
.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی فقر, جامعه شناسی شرقی, مسائل اجتماعی ایران
[ پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]

.
◀️ اصل خبر: ۵ نفر از مدیران واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد برکنار شدند.
✅ این روند دیگر جزو اصول اساسی ما در مواجهه با حوادث و فجایع مهم و ملی شده است؛ علیالقاعده کاری به رسیدگی بهنگام به مسائل و پیشگیری از بروز حوادث و فجایع که نداریم! اینکه این همه مدیر گلچینشده پس کارشان چیست را کس نمیداند! کار اساسی ما همیشه بعد از وقوع فاجعه آغاز میشود؛ ابتدا مانور مقتدرانه مسئولین در مقابل دوربینهای حقیقتیاب رسانهها آغاز میشود بعد بعنوان تنها رویکرد مدیریت بحران، بلافاصله یک یا چند تن از نزدیکترین و مرتبطترین افراد، بسته به حجم و عمق فاجعه، معرفی و مجازات میشوند تا ملت شریف تشفیخاطر یابند بعد دیگر وضعیت بشدت عادی میگردد تا بروز فاجعهای دیگر و مدیریت بحرانی دیگر که بطور قطع در راه است، چرا که در همین لحظه که شما این را میخوانید مطمئن باشید در هر نقطه از کشور مسائل بیشماری به مرز فاجعه نزدیک میشوند؛ اینکه کی و کجا فاجعۀ بعدی رخ خواهد داد را فقط خدا میداند و اینکه به تبع آن چه کسی یا کسانی مجازات خواهند شد را هم فقط مسئولین!
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, اتوبوس دانشگاه آزاد, مدیریت بحران
[ پنجشنبه ۶ دی ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
ثبت احوال ما
به مناسبت روز ثبت احوال
حسین شیران
امروز روز ثبت احوال است، گو اندر احوال ما ساکنان سرزمینِ - براستی نمیدانم چه بگویم - بنویسند که اصولا حال خاصی از احوال ما معلوم نیست که کسی هم بخواهد با آب و تاب ثبت و ضبطاش کند! البته نه اینکه هیچ حال و احوالی نداشته باشیم، نه، هر کس چنین تصوری از ما داشته باشد بیانصافی کرده است در حق ما! ما خود خداوندگار حال و احوالیم! نه حالا که از اول چنین بودهایم و هستیم و باز خواهیم بود، باور نمیکنی برو بگرد پرسوجو کن ببین کجا بوده و است ملتی که به اندازۀ ما حال و احوال تجربه کرده باشد!
تاریخ بلندبالای ما را ببین، تاریخ نیست که، "توصیف تحول احوال" است! از ماد و پیش از ماد ما بگیر بیا تا به حال ما، جز از حالی به حال دگر گشتن چه چیز دیگری بوده است؟! چه چیز دیگری مانده است؟! سرفصلهای تاریخ طولانی ما را سلسله حکومتهای قوم و قبیلهمحور ما میسازند! باری، اگر که تاریخ، تاریخ حکمرانی قدرتهاست تاریخ حالبهحال شدن ملتها هم است و در نزد ما این بسیار بیش از همه جا بوده و است! چه هر جا که حکومت عوض کردهایم فقط پایتختها و رویتختها را عوض نکردهایم صورتها و سیرتها را هم عوض کردهایم! حال به کدام صورت و سیرت ثابتمان باید استناد کنیم؟ ...
حال و احوال حاضرمان هم مثل همیشه! هیچ معلوم نیست شادیم یا ناشاد، خوابیم یا بیدار، سالم یا بیمار، آزاد یا دربند، دارا یا نادار، بانظم یا بینظم، باخدا یا بیخدا، بابرنامه یا بیبرنامه، ... حال و هوای آب و خاکمان هم درست مثل خود ما گشته است یا چه میدانم ما مثل آنها گشتهایم! در هر حال و با هر حال، به باور من، یک حالمان کم و بیش ثابت و برقرار مانده و آن اینکه همیشه مردمانی ناآرام و ناراضی بوده و هستیم، شاید هم برای همین است همواره از "محولالحول و الاحوال"، "احسنالحال"ها را طلب میکنیم! گو فعلا فقط همین را در ذکر احوال ما بنویسند! روز ثبت احوال مبارک بادا!
.
.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, مسائل اجتماعی ایران, روز ثبت احوال, جامعه شناسی تاریخ ایران
[ دوشنبه ۳ دی ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
گاهشمار جامعه شناسی
From: The Concise Encyclopedia of Sociology
by: George Ritzer & Michael Ryan
(به نقل از دایرهالمعارف فشرده جامعه شناسی)
(اثر: جورج ریتزر و مایکل رایان)
ترجمۀ: حسین شیران Hossein Shiran
ترجمه و ارائۀ این گاهشمار یا جدول زمانی را از این جهت واجد اهمیت دانستم که هم مروری گذراست بر سیر تاریخی و تکاملی دانش جامعه شناسی و واقعتر اگر بگویم جامعه اندیشی، و هم اینکه به هر حال خود تذکرهایست بر اینکه پیشرفت در هر حوزهای تنها در سایۀ تلاش و کوشش مستدام فکری و عملی ممکن بوده و است؛ هم از اینروست که به حق میگویند دنیا را تلاشگران میسازند و نه ادعاگران!
بخش 5
⏺ 1851 م فوئرباخ «خطابههایی در جوهر دین» را ارائه میدهد.
⏺ 1854-1926 م «آلبیون دبلیو اسمال»
⏺ 1855-1955 م «فردیناند تونیس»
⏺ 1856-1939 م «زیگموند فروید»
⏺ 1857 م در بریتانیا، «انجمن مطالعات مسائل اجتماعی» ایجاد میشود.
⏺ 1857-1913 م «فردیناند دوسوسور»
⏺ 1857-1929 م «تورستن وبلن»
⏺ 1857-1861 م «مارکس» زمینهسازی برای کار بعدی خود «گروندریسه: مبانی نقد اقتصاد سیاسی» در مورد اقتصاد سیاسی و سرمایهداری را آغاز میکند.
⏺ 1857-1884 م «انجمن ملی توسعه علوم اجتماعی» در بریتانیا فعالیت خود را آغاز میکند.
⏺ 1858-1917 م «امیل دورکیم»
⏺ 1858-1918 م «گئورگ زیمل»
⏺ 1858-1922 م «پاندیتا رامابی ساراسواتی»
⏺ 1858-1941 م «گائتانو موسکا»
⏺ 1858-1942 م «فرانس بواس»
⏺ 1859 م «چارلز داروین» «منشأ انواع» در تکامل از طریق انتخاب طبیعی را مینویسد.
⏺ 1859-1939 م «هاولاک الیس»
⏺ 1859-1952 م «جان دیویی»
⏺ 1859-1938 م «ادموند هوسرل»
⏺ 1860-1960 م «جین آدامز»
⏺ 1860-1960 م «شارلوت پرکینز گیلمن»
⏺ 1861-1896 م «خوزه ریزال»
⏺ 1863-1931 م «جورج هربرت مید»
⏺ 1863-1941 م «وارنر سمبارت»
⏺ 1863-1947 م «ویلیام تامس»
⏺ 1864-1920 م «ماکس وبر»
⏺ 1864-1929 م «چارلز هورتون کولی»
⏺ 1864-1929 م «ال. تی. هابهاوز»
⏺ 1864-1944 م «رابرت ای. پارک»
⏺ 1867 م مارکس «کاپیتال، جلد اول: نقد اقتصاد سیاسی» یکی از بزرگترین بینشها در سرمایهداری را منتشر میسازد.
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: گاهشمار جامعه شناسی, دایرهالمعارف فشرده جامعه شناسی, جامعه شناسی, جامعه شناسی شرقی
[ پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
تابوهای نظام سیاسی ما
حسین شیران
براستی چه چیز پیوسته نظام جمهوری اسلامی و به تبع آن ملت ایران را در مواجهه با جهان در تنگناهای سیاسی - اقتصادی قرار میدهد؟
13
اما تابو در هر حوزهای هم بروبیایی داشته باشد در حوزۀ سیاست نمیتواند داشته باشد چرا که اصولا و اساسا روح حاکم بر تابو با روح حاکم بر سیاست سازگار نیست! چه به هر حال سیاست فراز و نشیبهایی دارد در حالیکه تابو هیچ افت و خیزی را به خود برنمیتابد! سیاست بنشین پاشوهایی دارد اما تابو بهیچوجه حاضر نمیشود از آن وجهۀ تمام قدی که دیر ایستاده حتی یک دهم سانت هم کوتاه بیاید! سیاست به بحثها و گفت و شنودها حتی به ظاهر هم که شده بها میدهد اما تابو از یک چنین کنش و واکنشهایی اصلا خوشش نمی آید! سیاست با آنکه همواره دست بر اسلحه است اما باز تا یک حدی - به قدر وسعش - گوش جان به نقد میسپارد اما تابو را هیچ تاب نقدبازی نیست! سیاست هزار توست اما تابو را یک تو بیشتر نیست که آنهم همیشه بسته است، سفت و سخت هم بسته است! در یک کلام تابو به لحاظ اجتماعی مظهر سفتی و سختی است در حالیکه سیاست یک پوستین دو روست که اگر یک رویش سفت و سخت و زمخت و خطرناک باشد روی دیگرش نرم و منعطف و مصلحتاندیش است! ... به این قرار هر آن سیاستی که در برنامۀ عملیاتی (ایدئولوژی) خود تابوهایی چند دربرداشته باشد خود به دست خویش عرصه را بر خود تنگ کرده و قافیه را به حریف باخته است چه اگر کار سیاست، در اصل، سبک سوار گشتن بر اسب صلاح و به تاخت رفتن در مسیر مصلحت باشد هر آن سفتی و سختی و سنگینی (تابو)ای که در کار باشد طبعا مانع این سبکسواری استراتژیک گشته و قطعا در تقابل با تیزپاییهای سیاستهای بیتابوی دشمنان جاخواهد ماند!
14
یکی از تابوهای نظام سیاسی ما که در طی نیم قرن اخیر همواره سفتی و سختی و سنگینیاش بر دوش دستگاه سیاست ما بوده و است تابوی "ارتباط با آمریکا"ست! در خصوص این ارتباط پیش از هر چیز باید گفت که این نوشتار نه هیچ بر له و نه هیچ بر علیه آن است، به عبارتی روشنتر، نه بطور قطع درصدد تجویز ارتباط با آمریکاست- به این معنی که تحت هر شرایطی این کار همواره و حتما باید انجام پذیرد- و نه بطور قطع درصدد تحذیر و تحریم آن است- به این معنی که تحت هیچ شرایطی یک چنین کاری نباید انجام بگیرد؛ آنچه اینجا منظور است خود دوری از این قطعگوییها و اطلاقگراییهاست مشخصا به این دلیل که خود اینها و تکرار بیپروای اینهاست که در هر جامعهای بشدت زمینه را برای رشد و توسعۀ تابو فراهم میسازد و هیچ چیز به اندازۀ تابو برای سبکبالی سیاست یک کشور مضر نیست!
حالیا چه بخواهیم چه نخواهیم، دنیا را، چه خوب چه بد، و واقعتر اگر بگویم هم خوب هم بد، این سیاستمداران هستند که به سرانگشتان خود میچرخانند و به هر حال، حسب ظرفیتها و قابلیتهای خود از یکسو و الزامات و اقتضائات خاص سیاست از سوی دیگر، در دنیایی که بیش از هر زمان دیگر به شدت به سیاست آلوده است، بهتر از هر کس میدانند که "کی و کجا چرا و چگونه با چه کسی یا کسانی چه کنند تا با حداقل تلفات به حداکثر امتیازات دست یابند"! سیاست یعنی همین و دیگر هیچ! و هر جا و هر گاه که جز این بوده، سیاست به سرانجام خوب خود نرسیده و آن فرجام ناگوار که نباید اتفاق میافتاد افتاده است: جنگ! جنگ یعنی مرگ سیاست! پس بر سیاست است که بخاطر خود هم که شده از وقوع جنگ جلوگیری کند! این مهمترین وظیفه و رسالت یک سیاست است! برای رسیدن به این مهم، سیاست نیازمند بالاترین انعطاف فیزیکی (ایدئولوژیکی) است و تابو مهمترین عامل برای از بین بردن این انعطاف است!
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی سیاست, ایدئولوژی نظریه ستیز, جامعه شناسی شرقی
[ سه شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
تابوهای نظام سیاسی ما
حسین شیران
براستی چه چیز پیوسته نظام جمهوری اسلامی و به تبع آن ملت ایران را در مواجهه با جهان در تنگناهای سیاسی - اقتصادی قرار میدهد؟
11
این وظیفۀ اتاق فکر یک نظام ایدئولوژیک است که در برهههای مختلف زمانی در مبانی و مباحث و مواضع ایدئولوژی خود بازاندیشی داشته و در صورت نیاز حسب شرایط زمان و مکان تغییرات لازم در آن را اعلام و اعمال نماید! ایدئولوژی وحی منزل که نیست نتوان تغییری در آن اعمال کرد! وقتی همه چیز تغییر میکند چرا و چگونه چیزی که خود حاصل تغییر است تغییر نکند- آن هم در شرایطی که تغییر یک ضرورت بشمار میرود؟! بعنوان یک واقعیت، ایدئولوژیای که این امکان را در خود نبیند و یا به خود ندهد هر چقدر هم که خود را برحق بداند سرانجام در تقابل با ایدئولوژیهایی که پیوسته بهروز میشوند و به هر شکل نقاط ضعف خود را رفع و رجوع میکنند کم آورده، دیر یا زود از دور خارج خواهد شد!
باز هم میگویم، اگر که به من بود از خدایم بود همه ایدئولوژیهای عالم به یکباره از دور خارج شوند تا بشر بعد مدتها سیهبینی و سیهروزی یکی دو روز خوش هم ببیند اما چه میتوان کرد که حالا دور دور ایدئولوژیهاست و گاه گاه جنگافروزیها! کاری هم از دست و زبان کسی برنمیآید! حالا کار به کنار، بدبختی اینجاست که در این عصر حتی راهی برای کناره گرفتن از آن هم وجود ندارد! تو هم با ایدئولوژی کاری نداشته باشی ایدئولوژی با تو کار دارد، و بعد هر چقدر هم که از جنگ گریزان باشی و در هر کجا هم که باشی جنگ سراغ تو میآید! بویژه اینکه اهل کشوری باشی چو ایران که حالیا واجد سازشناپذیرترین ایدئولوژی جهان با نظام سلطه است و نزدیک به نیم قرن است خود جنگ یا دستکم خطرش دست از سر این سرزمین برنمیدارد! ...
12
حال در این هنگامه، نظر به شرایط موجود داخلی و خارجی که حساسیت آن هیچ بر کسی پوشیده نیست، حرف من بر سر ضرورت بازاندیشی در مواضع ایدئولوژیک حاکم بر کشور است، مواضعی که در این نیم قرن نه فقط همچنان دست نخورده باقی مانده بلکه برعکس تا بدان حد سفت و سخت گشته که در مواردی چند کاملا تبدیل به یک "تابو" شده است- چیزی که سیاست را میانۀ چندانی با آن نیست و در طول تاریخ خود که به قدمت چیزی کم از تاریخ زیست بشر ندارد بخوبی این را نشان داده است.
تابو چیست؟ تابو هر آن چیزیست که جامعه یا به وجه غالب نظام حاکم بر آن، هرگونه گرایش به آن را "خطا و خطر" برشمرده، به نحو اشدّ دوری جستن از آن را مطالبه میکند. گاه حتی حرف زدن در مورد تابو هم جایز شمرده نمیشود و کلهم اجمعین اکیدا از مردم خواسته میشود که بعنوان یک چیز "قدغن" در مورد آن نه بگویند نه بشنوند و نه حتی بیندیشند! تابو در اندیشۀ اجتماعی چیزی شبیه "محرمات" در اندیشۀ دینی است و همانطور که شرعاً از مردم خواسته میشود که از محرمات برحذر باشند در مورد تابوها هم جبراً از آنها انتظار میرود با کناره جستن از آنها بنوعی حریم و حرمت جامعه یا به وجه غالب نظام حاکم را پاس بدارند!
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی سیاست, ایدئولوژی نظریه ستیز, جامعه شناسی شرقی
[ دوشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
تابوهای نظام سیاسی ما
حسین شیران
براستی چه چیز پیوسته نظام جمهوری اسلامی و به تبع آن ملت ایران را در مواجهه با جهان در تنگناهای سیاسی - اقتصادی قرار میدهد؟
9
وقتی "حدسها" عوض میشوند "حرفها" هم باید عوض شوند! این به معنای کوتاه آمدن از مواضع خویش یا دمدمی مزاج بودن که نیست بلکه حسب شرایط زمان کوتاه کردن (پیراستن) و آراستن "زلفهای ژولیدۀ ایدئولوژی"ای است که از بس تبلیغ و ترویج شده یا میشود زود به زود دور و دراز و درهم و برهم میشود و دیگر نه فقط سخت به دست و پا میپیچد بلکه بمرور بسی آلوده و حالبهمزن هم مینماید! کار یک ایدئولوژی که به اینجا رسید صاحبان و و وارثان آن باید بدانند که دیگر "زنگ خطر" برایشان به صدا درآمده، پیش از این باید حواسشان میبود تا کار به اینجا نرسد با اینحال باز هم اگر که خوب بشنوند و زود ترتیب اثر دهند شاید "چرخ ایدئولوژی"شان دستکم چندی دیگر برایشان بچرخد و گرنه که زود "پنچر" شده در یک جایی خواهد ایستاد و در همانجا هم پوسیده و از بین خواهد رفت! این، یعنی پیراستن و آراستن و بقول معروف دستی به سر و روی ایدئولوژی بردن، به عهدۀ "اتاق فکر" هر ایدئولوژی است و قطعا کار هر کسی نیست پس از هر کس نباید یک چنین انتظاری داشت چون اصلا و اساسا "فکر کردن" کار هر کس نیست و اهالی مخصوص به خود را دارد، هم از این روست که هر کس را صلاحیت ورود به اتاق فکر ایدئولوژیها نیست!
10
بخش اعظم گردآمدگان دور یک ایدئولوژی بخصوص بخش "مبلغ" و بخش "نظامی"اش کارش بیوقفه تکرار و تبلیغ و تحکیم مواضع موضوعه تکلیفه است، از این بخش هرگز نباید توقع هیچ تغییری داشت، اینها فقط آنچه را که به آنها تکلیف و تحویل میشود تبلیغ و ترویج میکنند؛ حالا ممکن است حسب درک خود چیزی به آن بیفزایند (ضرورت پیراستن و آراستن دورهای یک ایدئولوژی هم خود از اینروست) اما اغلب هیچ جرأت نمیکنند چیزی از آن کم کنند چون همیشه میترسند به اصل آن آسیب بزنند! به وجه غالب اینها چشمشان همواره دوخته به بالا و به صاحبان و وارثان ایدئولوژی است که احیانا اگر تغییری در کار است بموقع به آنها ابلاغ کنند. صاحبان و وارثان یا خودشان مغز متفکر ایدئولوژی هستند یا که اتاق فکر و تیم مخصوص به خود را دارند اما هرچه هست در مقایسه با بقیه بخشها این بخش بسیار کوچک و نظر به گذشت زمان و مرگ و میرها و اغلب عدم یارگیریهای مفید و مؤثر همواره در معرض کوچک و کوچک شدن و به اصطلاح تحلیل رفتن است و این بزرگترین خطریست که یک ایدئولوژی را تهدید میکند!
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinker
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی سیاست, ایدئولوژی نظریه ستیز, جامعه شناسی شرقی
[ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
تابوهای نظام سیاسی ما
حسین شیران
براستی چه چیز پیوسته نظام جمهوری اسلامی و به تبع آن ملت ایران را در مواجهه با جهان در تنگناهای سیاسی - اقتصادی قرار میدهد؟
7
این یعنی به هر اندازه که "جنگ ایدئولوژیها" را هیچ پایانی نیست - دستکم به این سادگیها، "جنگ با ایدئولوژیها" را هم هیچ آغازی نیست- دستکم به این زودیها! حالا "ایدئولوژیسازی"های پیدرپی از ایدههای بزرگان عالم اندیشه به کنار، آنجا که پیامهای راستین پیامبران خدا هم در گیرودار عقیدهورزیهای پسرفته و پیشرفته، اینجا و آنجا و هرجای دیگر جهان تبدیل به ایدئولوژیهای بشدت متفاوت و متخاصم میشوند و از این طریق تقابلهای خونین نه فقط در میان ادیان بلکه حتی در درون یک دین واحد هم رخ میدهند دیگر چه امیدی به جنگ با ایدئولوژیها؟! وانگهی جنگ جنگ است دیگر! چه در ایدئولوژی چه با ایدئولوژی! اصولا با ایسم چگونه میتوان به جنگ ایسم رفت؟! و بعد آنچه پیش از هر چیز باید کنار نهاده شود خود همین اندیشۀ جنگ رفتن است! "پس چه باید کرد؟" را کس نمیداند! زحمت پاسخ به این پرسش حیاتی به عهدۀ آیندگان! خدا را چه دیدی! شاید آنها توانستند بی"جنگ" و بی"ایدئولوژی"، به یک وسیله یا یک تفکر نو یا هر چیز دیگری، راهی برای عبور بشر از "جنگ ایدئولوژیها" و کنار نهادن همزمان این هر دو (جنگ و ایدئولوژی) دریابند! شاید! ...
8
اما تا آن دوران که شاید هرگز نرسد و یا به این زودیها سرنرسد ما بخاطر تقابل اجتنابناپذیر ایدئولوژیها ناگزیر درگیرودار جنگهای پیدرپی خواهیم بود و در این اثناء چون نابود و یا تسلیم نشدن شرط است بالاجبار باید از جان و مال و ناموسمان در برابر هر آن مهاجم غداری که بخواهد عرصه را بر ما تنگ سازد دفاع کنیم! در"موقعیت فرود" حالیا امکان حذف جنگ وجود ندارد چه یا همه همزمان باید جنگ را کنار بگذارند و یا اینکه وقتی ایدئولوژیها باهم سرشاخاند و مدام بر "طبل جنگ" میکوبند لاجرم همه در برابر هم بایستند - مگر اینکه یکی هیچ ایدئولوژیای نداشته باشند در اینصورت طبعا هیچ موجودیتی هم در جنگ نخواهد داشت! در این گیرودار بیش و پیش از همه بر "زعما و عقلای قوم" واجب است - اگر که یکی باشند و یا که یکی گردند فبها - در مواجهه با "مهاجمان" درست آنگونه که همپای زمان و جهان در "اسباب و اساس جنگ" خویش بازنگری و بازآوری میکنند و آن را یک ضرورت حساب میکنند به همین سیاق در "مبانی و مواضع ایدئولوژیک" خود هم گاهگداری - شده قدر یک ارزن - "بازخوانی و بازاندیشی"هایی داشته باشند. خانهتکانی و گردروبی بر همه چیز لازم است بر ایدئولوژی لازمتر!
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی سیاست, ایدئولوژی نظریه ستیز, جامعه شناسی شرقی
[ چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
تابوهای نظام سیاسی ما
حسین شیران
براستی چه چیز پیوسته نظام جمهوری اسلامی و به تبع آن ملت ایران را در مواجهه با جهان در تنگناهای سیاسی - اقتصادی قرار میدهد؟
5
اینها که گفتم از "موضع فراز" بود؛ موضعی که در آن ایدئولوژیها از هر نوعش که باشد مطرودترین و "جنگ بشر بر علیه بشر" بنحو اشد محکومترین چیزهاست! دقیقا از این موضع است که من همواره دعا میکنم ایکاش روزی برسد این ابرهای تیره و تار تمام ایدئولوژیهای دور و نزدیک و پیر و جوان جهان از مقابل دیدگان دیربستۀ عقلهای فروخفتۀ نوع بشر (فراموش نکنیم که عقل پیامبر باطنی انسان است) کنار روند (یا که به هر شکل کنار زده شوند) و آدمیان یکبار هم که شده آدموار (و نه مسخ گشته و انسانوار) دنیا و خدا و هر آنچه او آفریده را بیواسطه خود به عمق وجود خویش دریابند و همه دنیای خود را بر اساس این درک برسازند! به این قرار اوضاع بشر به هر نحو هم که پیش رود مطمئنا از اوضاع أسفناکی که بشر تا به حال از سر گذرانده بدتر نخواهد بود! ...
6
اما از آنجا که بقول معروف با دعای هیچ گربه سیاهی باران نمیآید ناگزیر از این "موضع فراز" فرود آمده و به دور از هر نوع آرمانگرایی با مراتبی از سقوط در "موقعیت فرود" خود درمیغلطتم؛ در این موقعیت خطیر و خطرناک رویای "جدال با ایدئولوژیها" هیچ جایی ندارد چه به این قرار که دنیا میگردد به این زودیها ابناء بشر را راه نجاتی از چنبرۀ چندین حلقهای ایدئولوژیها نخواهد بود؛ تا به حال هم هر که به جنگ ایدئولوژی رفته، یا هیچ خبری از خودش نیامده یا که سرانجام خود با یک ایدئولوژی جدید بازآمده! در بامداد و شامگاه عصر بلوغ فکری خیلیها جزئاً و کلاً شعار رهایی بشر از چنگ و چنبرۀ ایدئولوژیها را سردادند اما خیلی زود خود همین شعارها تبدیل به ایدئولوژیهایی از نوع جدیدش شدند و همچو هر ایدئولوژی دیگری - بلکه خطرناکتر از همه - با بقیه ایدئولوژیها سرشاخ شدند! چه بسیار آدمی اینجا و آنجا و هرجای جهان مشخصا از همین سرشاخشدنها به خاک و خون افتادند!
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی سیاست, ایدئولوژی نظریه ستیز, جامعه شناسی شرقی
[ شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]
تابوهای نظام سیاسی ما
حسین شیران
براستی چه چیز پیوسته نظام جمهوری اسلامی و به تبع آن ملت ایران را در مواجهه با جهان در تنگناهای سیاسی - اقتصادی قرار میدهد؟
3
متأسفانه "قدرت" در عالم بشریت جز به "جنگ" در جای دیگر آنسان که باید و شاید نمود نداشته و با این وضع ناگوار که اکنون بر جهان حاکم است گوئیا همچنان نمود نخواهد داشت! جز این بازی خطرناک انگار که بشر بازی دیگری بلد نبوده و نیست! سرآمدان در هر کجای زمین و زمان جز "سلطه" به چیز دیگر نیندیشیده و باز هم نمیاندیشند و درست به همین خاطر است هر آن دانشی که بار آمده به "ایسم" ختم شده و هر آن اسبابی که ساخت شده به کار "جنگ و ترور" آمده است! و بعنوان یک واقعیت تلخ، جالب اینکه اغلب پیشرفتهایی هم که عاید بشر شده خود در جنگ بوده! مهمترین و گستردهترین و جهانیتریناش همین "اینترنت"!
4
اصولا برای سرآمدان هیچ چیز مهمتر از حفظ سرآمدیشان نیست؛ برای حفظ سرآمدی هم حالیا هیچ چیز به اندازۀ ابداع یا استناد به یک ایدئولوژی خاص، کارساز نیست؛ اگر که در گذشته مرکب سلطان بیهیچ نیازی به مهمیز ایدئولوژی پیش میتاخت دلیلاش این بود که از یک یا دو سوی سلطان لخت و عریان شمشیر همیشه آویزان بود! در عصر جدید که به هر شکل، بازار شمشیر از رونق افتاد عوضش علم در عقیده رخنه کرد و ابزار جدیدی آفرید که بسی گیراتر از آهنربا بود و بسی برّاتر از شمشیر ولی در عین حال نه آهن بود و نه شمشیر! یک برنامه (نرمافزار) بود و یا بهتر بگویم است با عنوان ایدئولوژی که یکبار برای همیشه در اذهان گیرآوردگاناش نصب میشود و بعد از آن بیهیچ زور اضافی، افراد خود بطور خودکار و با اراده و با اختیار در برابر حاکمان و سرآمدان سر تعظیم فرود میآورند! مهمترین خاصیت این برنامه اینست که بواسطۀ آن افراد دنیا را درست آنگونه میبینند و میشنوند و میپویند که سرآمدان میخواهند! دیگر چه چیزی از این بهتر؟! تاریخ سیاسی عصر جدید نشان داده این آسانترین و مؤثرترین شیوۀ کنترل بنیبشر بیهوش و حواس امروزیست!
ادامه دارد ...
🆔 https://t.me/Hossein_Shiran
🌓 https://t.me/orientalsociology
⚛️ https://t.me/OrientalSocialThinkers
برچسبها: جامعه شناسی, جامعه شناسی سیاست, ایدئولوژی نظریه ستیز, جامعه شناسی شرقی
[ شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۷ ] [ ] [ حسین شیران Hossein Shiran ]
[ ]

